موسی ترابی؛ بازار: از بالاترین ارتفاع یک سطح شیب دار، مقداری آب بریزید. مسیری که آب روان طی می کند بهترین مسیری است که بقیه آب های روان را نیز به مقصد می رساند. مانند رودخانه ها و رسیدن آنها به دریا. تغیر مصنوعی مسیر رودخانه ها باعث تخریب محیط زیست می شود. وضع قوانین هم باید به همین گونه باشد هر کجا قوانین به جای اینکه راهنما و تسهیل کننده باشند بازدارنده بودن باعث تخریب شده اند.
قوانین یا ماهیت راهنما و هدایت کنندگی دارند یا بازدارنده هستند. به طور مثال قوانین کسب و کار در اکثر کشورهای جهان مانند یک راهنما صاحبان کسب و کار را در مسیر سخت و پر پیچ و خمِ کسب و کار هدایت میکنند ولی قوانین مربوط به استفاده از سلاح سرد و گرم بیشتر ماهیت بازدارندگی دارند. متاسفانه در کشور ما اکثر قوانین ماهیت بازدارندگی دارند و کمتر قانون و یا دستورالعملی را می بینید که مانند یک راهنمای خوب عمل کند.
در وضع قوانین و دستورالعمل های مربوط به ایجاد و توسعه کسب و کار، بیشتر از اینکه به ماهیت هدایت کنندگی توجه شود به ماهیت بازدارنگی توجه شده است. وضع چنین قوانینی سد راه مردم عادی و قانونمند و همچنین فرصتی برای کسب درآمد کارچاق کن ها شده است. در هر مسیری از ایجاد و توسعه کسب و کار بروید شاهد چنین دستورالعمل ها و قوانین دست و پا گیر هستید. اگر از قانون گذاران دلیل وضع این قوانین و تصویب مصوبات این چنینی را بپرسید فقط دلایل بازدارندگی می آورند. مثلا بگویید چرا اینچنین است؟ می گویند چون نباید آنچنان شود! هیچ وقت نمی گویند چون این بهترین و سریعترین راه حل برای رسیدن به مقصد برای متقاضیان است! تفاوت ما با سایر کشورهایی که قوانین مناسب تری دارند در همین است. در واقع تفاوت در نگرش و رویکرد قانونگذاران و دولتمردان است. شاید خیلی ساده به نظر برسد اما آیا تغیر نگرشی که چندین دهه به این صورت بوده کار آسانی است؟
برای تغیر اول باید خواست. خواستن بر سر زبان ها نیست بلکه در عملکرد است. اولین اقدام جهت تغیر در قوانین موجود، تغیر در نگرش است. نگرش قانونگذاران و دولتمردان باید به سمت تسهیل گری برود اما مشکل اینجاست که خود به تنهایی نمی توانند و باید از افرادی که درگیر در موضوعات مختلف هستند مشاوره بگیرند. متاسفانه کمتر شاهد آن هستیم که قانونگذاران و یا دولتمردان کشور ما بر این موضوع باور داشته باشند که باید تغییر کنند چه برسد به اینکه بخواهند از افراد درگیر در موضوعات مختلف مشاوره بگیرند.
به راستی برای چنین تغییری باید چه کرد؟ آیا جز این نیست که مطالبه گری افراد جامعه از قانونگذاران و دولتمردان به جای منفعت های شخصی به سمت وضع قوانین تسهیل کننده برود؟
در مقاله بعدی قوانین ثبت علامت تجاری یا ثبت برند را بررسی و چالش های فعلی پیش روی کارآفرینان را بازگو خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
نظر شما