بازار؛ گروه انرژی: «طرحهای انتقال آب در کشور عمدتا سیاسی است. اگر در مراجع قدرت، فردی اهل منطقه خاصی باشند، انتقال آب در آن منطقه بدون توجه به پیش شرط ها به سرعت انجام میشود. اما استانهایی که هیچ یک از مراجع قدرت اهل آن منطقه نیست، سهمی از طرحهای انتقال آب ندارند.» این بخش از گفتههای هدایت فهمی کارشناس سابق منابع آب وزارت نیرو است که معتقد است مستحق ترین و اولویت دار ترین استان برای انتقال آب، استان سیستان بلوچستان است اما از آنجایی که این استان سهمی از افراد صاحب قدرت کشور ندارد، مردمان آن ناچارند که آب شرب خود را از هوتکها تامین کنند و مسئولان هم عملا هیچ برنامه ای برای آن ندارند. او همچنین تاکید میکند که انتقال آب برای کشاورزی در هیچ جای دنیا مرسوم نبوده و تنها برای شرب و صنعت اجرای این طرحها در دستور کار قرار میگیرد. متن کامل گفتگوی بازار با هدایت فهمی کارشناس سابق مدیریت منابع آب وزارت نیرو را در ادامه میخوانید:
* فاز اول طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران آغاز شده و حسن روحانی آن را خط انتقال امید به همه کشاورزان و صنعتگران خوانده است. قرار است که با اجرای این طرح آب مورد نیاز معادن گل گهر، مس و سرچشمه تامین میشود. انتقادهای بسیاری به طرح آبی مطرح شده است. اجرای این طرح تا چه اندازه درست است؟ همچنین اجرای آن به لحاظ زیست محیطی چه مخاطراتی را میتواند به همراه داشته باشد؟
هرگونه پروژه انتقال آب ۷ پیش شرط اساسی دارد که باید حتما رعایت شود.
۱- شرط نخست و البته اصلی ترین شرط این است که انتقال تنها و تنها باید برای تامین آب شرب و صنعت باشد. انتقال آب برای مقاصد دیگر مثل کشاورزی در هیج جای دنیا مرسوم نبوده و تقریبا بی معناست. البته انتقال به صنعت هم شرایط خاص خود دارد. به عنوان مثال انتقال این صنعت به مناطق دیگر امکان پذیر نباشد.
۲- در حوزه مقصدی که قرار است انتقال آب به آن صورت گیرد باید تمام الگوهای درست مصرف به خوبی رعایت شده و دیگر امکان صرفه جویی بیشتر آب وجود نداشته باشد. اینطور نباشد که مردم در بخشهای مختلف بیش از حد متعارف مصرف کنند و بعد برای تامین اضاه مصرف آنها آب را از حوضه ای به حوضه ای دیگر منتقل کنیم. در چنین شرایطی اجرای طرحهای انتقال آب تنها مصرف را بیشتر میکند.
۳- اثرات زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در دو حوضه مبدا و مقصد مورد بررسی قرار گیرید.
۴- حوضه آبریز مبدا باید بررسی شود که انتقال آب منجر به بروز کمبود منابع آب در سالهای آینده نشود. از طرفی حقابههای حوضه مبدا باید به طور کامل لحاظ و البته پرداخت شود.
۵- طرحهای انتقال آب نباید به منابع آبهای زیرزمینی در حوضه مقصد و البته مبدا آسیب وارد کند.
۶- حوضه مبدا از منافع ناشی از انتقال آب به حوزه مقصد متنفع شود. اگر انتقال آب از حوضه ای به حوضه دیگر منجر به ایجاد ارزش افزوده میشود، باید حوضه مبدا از این ارزش افزوده و سود آن باید نفع ببرند.
۷- انتقال آب باید حتما در حوضه مقصد ارزش بیشتری تولید کرده و منافع استراتژیک منطقه ایجاد کند.
۸- انتقال آب نباید باعث کاهش سرمایه اجتماعی شود. نباید فراموش کرد که سرمایه اجتماعی یک فاکتور مهم در حکمرانی محسوب میشود و منجر به انسجام ملی و مشارکت مردم میشود.
* اما به نظر میرسد که طرح انتقال آب از خیلج فارس به فلات مرکزی تنها برای صنعت یا شرب نیست و حوزه کشاورزی هم قرار است از آن نفع ببرد؟
اجرای انتقال آب برای کشاورزی به شدت خطرناک بوده و منجر به ناپایداری در حوضه مبدا و مقصد میشود. در طرحهای توجیهی که در وزارت نیرو تهیه میشود هیچ گاه انتقال آب برای کشاورزی نبوده و عمدتا در این طرحها به دنبال تامین آب مصرف در بخش شرب و صنعت هستیم. البته ممکن است که در گذشته در برخی از حوضهها آب انتقالی برای بخشهایی همچون کشاورزی هم مصرف شود. اما در حال حاضر هر گونه انتقالی حتما باید برای آب شرب بوده باشد و مصوبه شورای عالی آب را هم اخذ کرده باشد.
* آیا این ۸ پیش شرط در طرحهای انتقال آب لحاظ شده و رعایت میشود؟
متاسفانه باید بگویم خیر. اولین شرطی که رعایت نشده، بی توجهی به راهکارهای مدیریت مصرف و اعمال الگوی مصرف بهینه آب در حوضههای مقصد انتقال آب است. به عنوان مثال در برخی از مناطق ایران مرکزی که اتفاقا انتقال آب در آنها اجرا میشود، میزان مصرف به شدت بالا بوده و حتی بیش از حد استاندارد کشور است. این یک ایراد بزرگ است. جایی که الگوی مصرف را رعایت نمی کند و اسراف آب در آنجا زیاد است که نباید آب بیشتری را به آنجا انتقال داد. باید شرایطی را فراهم کرد که الگوی مصرف بهینه در آنجا بیشتر رعایت شود.
اما یکی از پیش شرطی که رعایت نمی شود این است که حوضه مبدا از منافع ایجاد شده در حوضه مقصد باید سهم ببرد. اعتراضاتی که هرچند وقت یک بار در برخی از استانهای کشور نسبت به طرحهای انتقال آب شاهد آن هستیم، نشان میدهد که مساله حفظ سرمایه اجتماعی در این طرحها به درستی رعایت نشده یا شرایط برای حفظ آن فراهم نبوده است.
همچنین اثرات زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طرحهای انتقال آب باید مورد بررسی قرار گیرد که متاسفانه در طرحهای انتقال آب ما به آن بی توجهی میشود.
* آیا طرحهای انتقال آبی که در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته با هدف فقط تامین آب شرب بوده است؟
در طرحهای توجیهی وزارت نیرو هیچ گاه برای انتقال آب برای کشاورزی وجود ندارد و عمدتا برای شرب و صنعت است. ممکن است که در گذشته استفادههایی هم در بخشهای دیگر میشده است. اما حالا سعی میشود که تا آنجای ممکن این مشکل برطرف شود. از طرفی این طرحها باید مصوبه شورای عالی را هم داشته باشد.
* در صحبتهای خود اشاره کردید که طرحهای انتقال آب بیشتر در استانهایی اجرایی میشود که میزان مصرف در آن بالاتر از حد استاندارد است. چرا مسئولین ابتدا به سراغ مسائل مربوط به رعایت الگوی مصرف نمی روند؟
دلیل این مساله این است که طرحهای انتقال آب در کشور عمدتا سیاسی است. اگر مراجع قدرت فردی اهل منطقه خاصی باشند، انتقال آب به سرعت انجام میشود. این در حالی است که در استانهایی که هیچ یک از مراجع قدرت اهل آن منطقه نیست، هیچ سهمی از طرحهای انتقال آب ندارند. بارزترین مثالی که در اینباره وجود دارد استان سیستان و بلوچستان است. این استان فقیرترین استان کشور به لحاظ منابع آب بوده و بسیاری از اهالی این استان آب شرب مصرفی خود را از هوتکها تامین میکنند که به هیچ وجه برای شرب مناسب نیست. بنابر این سهم عمده ای از طرحهای انتقال آب سیاسی بوده و برای اجرای آن از اهرمهای قدرت استفاده میشود و کمتر به جنبههای علمی و زیست محیطی آن توجه میشود.
* اگر قرار به اولویت گذاری بود. اجرای طرحهای انتقال آب در استان سیستان و بلوچستان در اولویت چندم قرار میگرفت؟
بدون شک این استان مستحق ترین استان برای اجرای طرحهای انتقال آب است. این استان یکی از محروم ترین استانهای کشور در تامین منابع آب است که اتفاقا به لحاظ امنیتی هم شرایط ویژه وفوق العاده ای را دارد. در برخی از روستاهای این استان مردم کیلومترها راه را طی میکنند تا به یک هوتک برسند.
نظر شما