سید مجتبی حسین زاده استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد، در رابطه با تحریمهای اخیر آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و همچنین تاثیر نتیجه این انتخابات بر بازارهای اقتصادی ایران با خبرنگار بازار به گفتگو پرداخت. در ادامه به شرح گفتگوی وی خواهیم پرداخت.
* تحریمهای جدید آمریکا علیه سیستم بانکی ایران چه تاثیری بر اقتصاد ایران داشته است؟
ما برای جواب دادن به این سوال باید نگاه کنیم که در ۳ سال اخیر چه اتفاقاتی افتاده است؟ باید ببینیم در دهه ۹۰ چه اتفاقاتی افتاده است؟ اگر یک نگاهی به اطلاعات و حقایقی که در اقتصاد کلان کشورمان وجود داشته بیاندازیم، متوجه میشویم که تاثیرات تصمیمات سیاسی در حوزه بین الملل که توسط ابرقدرتها- که در این مورد منظورمان همان تحریمهای آمریکا است- گرفته می شود، بسیار زیاد است و به شدت روی آمار تورم و بیکاری و بخشهای مختلف کشورمان اثر گذاشته است. ما نمیخواهیم ادعا کنیم که تحریمهای آخر که تحریمهای بانکی بودند حتما و لزوما اثرگذار است که البته اثرگذار هم بوده، اما میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که متأسفانه در کشور ما یک نااطمینانی بسیار زیادی نهفته است و کافی است یک گفتمان دیگری صورت بگیرد؛ حتی اگر اتفاقی هم رخ ندهد، همین موضوع باعث تغییرات بسیار زیاد و نوسانات شدید در بازارها و متغیرهای مختلف کلان اقتصادیمان میشود.
*بانک مرکزی باید چه سیاستی را در قبال تحریمهای آمریکا اتخاذ کند؟
یکی از اقدامات خوبی که توسط بانک مرکزی و با همکاری قوه قضاییه در چند سال اخیر صورت گرفت این بود که یک شفافسازی را ایجاد کردند. این شفافسازی بر این اساس بود که مردم میتوانستند متوجه شوند که چه کسی ارز را میگیرد چه کسی برای واردات ارز گرفته است، چه کسی صادرات انجام داده است و تعهدات ارزی که باید صورت بگیرد به چه میزان خواهد بود. عمده مکشلاتی که برای کشور بوجود آمده بعلت معتاد بودن کشور به دلارهای آغشته به نفتی است که الان هم برای فروش آن با مشکل روبرو هستیم. در این وضعیت ما از بانک مرکزی باید انتظار داشته باشیم اولا آن شفافیتی که قبلا داشته است را حفظ کند و با کمک دولت و نهادهایی مثل قوه قضاییه کمک کنند که این برگشت ارز سرعت بیشتری پیدا کند. در کنار آن باید تخصیص ارز هم درست انجام شود؛ نه اینکه پولی را بگیریم و آن را در جاییکه نیاز نیست تخصیص دهیم. همچنین باید جلوی رانتها گرفته شود؛ رانتهایی که در اقتصاد ما وجود دارد تبدیل به رانتهای پایدار شده است. برای رسیدن به اقتصاد توسعه و حرکت به آن سمت، نیازمند تلاش بسیار زیادی هستیم و در واقع باید یک خانه تکانی اساسی در سیاستهای اقتصادیمان صورت بگیرد تا به آن سمت حرکت کنیم.
* آیا مسئول مستقیم اجرای این سیاست ها بانک مرکزی است؟
وقتی اسم بانک مرکزی را میآید، آن را تحت مقام پولی کشور میشناسیم؛ یعنی مقام ناظر بر بازارهای ارزی که از آنها نامبرده میشود. اولین مقامی که باید در برابر شوکهای وارده و سیاستهای اقتصادی که توسط بقیه کشورها انجام میشود و ما اثراتش را میبینیم کمک کند، بانک مرکزی است. البته ناگفته نماند که کشور به ارز حاصل از فروش نفت معتاد شده است و وقتی این ارز نباشد ما هیچ سپر دفاعی برای خودمان نداریم. ما الان با یک بانک مرکزیای روبرو هستیم که باید فرمانبر تام دولت باشد و به دولت کمک کند تا اگر در جایی کم آورد، چاپ اسکانس انجام بدهد و به آنها برساند تا بتوانند خودشان را در برابر این نوسانات موجود پوشش دهند. بانک مرکزی ما واقعا الان خسته شده است. خزانه دولت را نگاه کنید؛ خزانه دولت چقدر توان پوشش این هجمهها و فشارهای ناشی از شوکهای اقتصادی و شوکهای بینالمللی و اثرات تحریمها برای کشور را دارد!
* ترامپ یا بایدن؟ ریاست جمهوری کدام نامزد بیشتر به نفع ایران است؟
ما باید دنبال سیگنال مثبت باشیم. واقعیت این است که ما تلاشمان باید بر این باشد که گشایش ارزی داشته باشیم. اگر در سال ۲۰۱۶ سکان حکومت دست دموکراتها میافتاد و این دموکراتها بودند که بر مسند قدرت مینشستند، احتمال خیلی زیاد دولت آقای روحانی در سال ۱۴۰۰ با یک وضعیت مثبتی کشور و اقتصاد آن را تحویل دولت بعدی میداد. اگر با همین نظریه پیش برویم، متوجه میشویم که سیاستهای آقای بایدن و آن چیزی که مدنظر بازار است این است که اگر بایدنی انتخاب شود، یک شوک بسیار مثبتی میتواند به اقتصاد ایران بدهد و ما میتوانیم امیدوار باشیم که برجامی که قبلا تبدیل به یک فرجام شد، مجدداً تشعشعی از امید و یک سیگنال مثبت به بازار بدهد و گشایش مثبتی حاصل شود. البته باید گفت که انتخاب بایدن هم، یک شوک موقت است؛ نمیتوانیم بگوییم اگر بایدن آمد همه چیز گلستان میشود، باید ببینیم در آینده چه اتفاقی میافتد. به نظرم در حال حاضر انتخاب بایدن برای بازار ایران حداقل بعنوان یک آمپول تزریقی برای یک مدت کوتاه و بهتر از انتخاب ترامپ است. ما همیشه از ترامپ بد گفتیم. همیشه گفتهایم که ایشان فردی است که اقتصاد ما را متزلزل کرده است، اما به نظر من ترامپ یک خوبی هم داشت. خوبی ترامپ این بود که کمک کرد مشکلات و معضلات خودمان را بهتر بشناسیم و متوجه شویم که کجای کارمان اشتباه است. تا به حال کی این اتفاق در اقتصاد ما افتاده است که به دنبال درآمدهای مالیاتی باشیم؟ کی این اتفاق افتاده است که با مفسدان اقتصادی به این شکل مبارزه کنیم؟ ترامپ از این جهت که باعث شد ما به سمت این وضعیت حرکت کنیم و خودمان را بهتر بشناسیم و به دنبال رفع مشکلات باشیم خوب بوده است. اما به نظر من بیشتر از این خوب نیست، تا وقتی که بتوانیم به یک وضعیت مناسبی برسیم.
نظر شما