عباس آرگون؛ بازار : همه گیری سرمایه گذاری در بورس ایران از پاندمی کرونا هم قوی تر عمل کرده است. بازار سرمایه تا قبل از سال ۹۹، محلی برای سرمایهگذاری افراد خاص بود و معمولا سودهی کمتر از بازارهای دیگر داشت. با حمایتهای دولت از بازار، رشد نقدینگی و کسادی بازارهای بازارهای موازی به یکباره ورق برای تالار برگشت و بورس با حجم عجیب تقاضای سرمایه گذاری مواجه شد.
ورود سریع سرمایه به این بازار تقاضا در آن را به شدت افزایش داد. بعد از آن بود که قیمت سهام رشد تصاعدی را تجربه کرد و تکرار روزهای سبز تالار افراد بیشتری را برای ورود به بورس ترغیب میکرد. تعداد سهامداران در فاصله زمانی چند ماه آنچنان رونق گرفت که تعداد کدهای بورســی از حدود ۹ میلیــون در مرداد ۹۸ به بیش از ۴۸ میلیون در مرداد ۹۹ رســید. البته آزادســازی سهام عدالت نیز به این آمار کمک فراوانی کرد. نیمی از دارندگان ســهام عدالت گزینه اداره ســهام از ســوی خود را برگزیدند که به مفهوم اضافه شدن این افراد به بازار بورس بوده است.
این حجم از تقاضا در شرایطی ایجاد شد که بسیاری از سرمایه گذاران تازه وارد بورس حتی از حداقل اطلاعات لازم برای تحلیل وضعیت سهام شرکتها هم محروم بودند. این در حالی است که فعالیت در بازار سرمایه ایران پیچیدگیهای خاص خود را دارد. به واسطه اقتصاد دولتی و شبه دولتی ایران بسیاری از شرکتهای بورسی به نهادهای عمومی و دولتی وابستگی دارند و شفافیت کمتری در سود و زیان آنها وجود دارد.
در چنین شرایطی انتظار میرفت که حداقل آموزشهای لازم برای تازه واردهای بورس ارائه شود تا با مطالعه بیشتری وارد بازار شود. اما این فقدان این آموزش موجب شد که بعد از افتهای اخیر بسیاری از سرمایه گذاران در این بازده سرمایههای خود را از آن خارج کنند. این در حالی است که بورس یک بازار بلند مدت بوده و انتظار کسب سود در کوتاه مدت انتظار اشتباهی است. همین انتظار بود که این روزها رفتارهای هیجانی زیادی را در بازارها شکل داده است. به عنوان مثال با وجود اینکه کارشناسان اقتصادی بارها و بارها اعلام کردند که مردم باید سرمایههای مازاد خود را وارد بورس کنند، اما بازهم شاهد بودیم که بسیاری از مردم تنها دارایی خود مثل خودرو و خانه خود را فروخته و آن را وارد بازار بورس کردند. این افرادی به صورت هیجانی وارد بورس شده اند، حالا هم به صورت هیجانی در حال خارج شدن از آن هستند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که مهمترین خطر در بازار بورس در شرایط کنونی متوجه طبقه متوسط خواهد بود.
افرادی که مهمترین داراییهایشان را وارد بازار کرده اند. سیاست گذار باید توجه داشته باشد که هر شوکی به بازار باعث میشود، رفتارهای شتاب زده را هم بیشتر میکند. گاهی اوقات تبعات روانی ناشی از فراز و فرودها حتی از مسائل مالی آن هم بیشتر است.
اینکه افراد زیادی وارد بورس شوند بسیار عالی است. اما اینکه خودشان مستقیم و بدون تجربه وارد شوند بسیار خطرناک است. سیاستگذار باید به آینده و خطرات احتمالی که این قشر ضرر مالی زیادی در این بازارها بکند آگاهی داشته باشد. ضررهایی که یک چالش بسیار بزرگ برای کشور در پی خواهد داشت.
نباید فراموش کرد که بورس بازاری پرریسک است بنابراین افرادی که وارد این بازار میشوند باید سرمایههای مازاد را وارد این بازار کنند و به هیچ عنوان نمیتوانند براساس شانس و تصادف کسب سود کنند. حالا همه خیلی جای نگرانی وجود ندارد. به ویژه برای سرمایه گذارانی که سهام شرکتهای بنیادی را خریدهاند. چراکه بازده سرمایه گذاری در بورس به صورت مقایسهای با سایر بازارها در میان مدت بیشتر است و به وضعیت خود برمیگردد. مگر اینکه سهمهایی را بدون مطالعه در پیروی از فضای مجازی انتخاب کرده باشند. حالا هم اگر کسی قصد دارد که بخشی از سرمایه خود را از بورس خارج کند، بدون مشورت و کمک از فعالان حرفهای بازار کاری را انجام ندهند.
نظر شما