امیررضا اعتمادی، کارشناس اقتصادی؛ بازار: حدود یک هفته پیش، استعفای محمدرضا فرزین از ریاست بانک مرکزی عملاً قطعی شده بود؛ اما مسئله اصلی نه رفتن او، بلکه نبود گزینهای بود که حاضر شود در اوج بحران، مسئولیت یکی از پرریسکترین مناصب اقتصادی کشور را بپذیرد. در روزهایی که نرخ دلار رکوردهای جدیدی را لمس میکرد، بازار طلا ملتهب بود و انتظارات تورمی در بالاترین سطح چند سال اخیر قرار داشت، بانک مرکزی عملاً با خلأ مدیریتی مواجه شد؛ خلأیی که هزینه آن را بازار ارز و معیشت مردم پرداخت کردند.
بدنه ـــ بلاتکلیفی یکهفتهای و فرار از مسئولیت
طبق اطلاعات موجود، استعفای فرزین دستکم یک هفته پیش از اعلام رسمی، به دولت ارائه شده بود، اما در این بازه هیچکدام از گزینههای مطرح حاضر نشدند مسئولیت بانک مرکزی را برعهده بگیرند. در میان نامهای مطرح، حمید پورمحمدی بهعنوان یکی از گزینههای جدی مطرح شد، اما او نهایتاً از پذیرش این مسئولیت سر باز زد. واقعیت این است که ریاست بانک مرکزی در شرایط فعلی، بیش از آنکه یک موقعیت مدیریتی باشد، ورود به میدان مین سیاستگذاری پولی و ارزی است؛ میدانی که کوچکترین خطا میتواند به جهش جدید تورمی و ارزی منجر شود.
در نهایت، پس از بررسیهای متعدد و جلسات فشرده، عبدالناصر همتی بار دیگر پذیرفت که مسئولیت بانک مرکزی را بر عهده بگیرد؛ تصمیمی که بیش از هر چیز نشان میدهد سایر گزینهها یا ریسک این جایگاه را نپذیرفتند یا به این جمعبندی رسیدند که ابزار و اختیارات لازم برای مهار بحران در اختیارشان نیست.
بازار ارز در روز تحویل بانک مرکزی
همتی در شرایطی ریاست بانک مرکزی را تحویل گرفت که نرخ دلار آزاد در بازار تهران در محدوده ۱۳۷ تا ۱۴۲ هزار تومان در نوسان بود و سکه تمام بهار آزادی به کانالهای بیسابقه نزدیک شده بود. قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز از مرز روانی جدیدی عبور کرده و انتظارات تورمی جامعه در واکنش به این ارقام تشدید شده است. نوسانات روزانه چند هزار تومانی نرخ ارز، نشان میدهد بازار نه به وعدهها، بلکه به سیگنالهای عملی سیاستگذار واکنش نشان میدهد.
در چنین فضایی، حتی خبر بازگشت همتی نیز تنها توانست بهطور مقطعی از شتاب افزایش قیمتها بکاهد، اما بازار همچنان در وضعیت انتظار و بیاعتمادی قرار دارد. تجربه ماههای گذشته نشان داده است که بدون تصمیمهای شفاف و هماهنگ، آرامش پایدار به بازار ارز بازنخواهد گشت.
توصیهای صریح به همتی
اگر قرار است بازگشت همتی به بانک مرکزی صرفاً تکرار تجربههای پیشین باشد، نتیجهای متفاوت از گذشته رقم نخواهد خورد. توصیه نخست به رئیسکل جدید، شفافسازی فوری سیاست ارزی و پرهیز از وعدههای مبهم است. بازار بیش از هر چیز از سیاستهای چندگانه و پیامهای متناقض آسیب دیده است. توصیه دوم، فاصله گرفتن از تثبیت دستوری نرخ ارز و حرکت به سمت مدیریت واقعی بازار با ابزارهای پولی و مالی است؛ تجربه دوره فرزین نشان داد که تثبیت مصنوعی، تنها جهشهای بعدی را پرهزینهتر میکند.
همچنین، همتی ناگزیر است تکلیف خود را با ناترازی بانکها و اضافهبرداشتها مشخص کند. بدون مهار رشد نقدینگی و اصلاح رفتار شبکه بانکی، هیچ سیاست ارزی پایداری امکانپذیر نخواهد بود. توصیه سوم، گفتوگوی صادقانه با افکار عمومی است؛ اعتماد ازدسترفته تنها با صداقت، پذیرش محدودیتها و ارائه نقشه راه قابل بازسازی است.
جمعبندی
بازگشت عبدالناصر همتی به بانک مرکزی در شرایطی رخ داده که بسیاری از مدیران از پذیرش این مسئولیت شانه خالی کردند. این بازگشت را میتوان هم نشانهای از شجاعت مدیریتی دانست و هم نشانه عمق بحران. اما واقعیت آن است که آینده بازار ارز و معیشت مردم، نه به نام رئیسکل، بلکه به کیفیت تصمیمها و میزان هماهنگی سیاستها بستگی دارد. اگر این بار نیز بانک مرکزی تنها بماند، همتی هم قربانی همان چرخهای خواهد شد که پیش از او فرزین را از میدان خارج کرد.




نظر شما