بازار؛ گروه بین الملل: چشمانداز رقابت بر سر مواد معدنی نادر یکی از موضوعات کلیدی در اقتصاد و ژئوپلیتیک قرن بیست و یکم است. این رقابت فراتر از یک بازار تجاری معمولی است و به یک میدان استراتژیک برای قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.
چشمانداز کلی: یک قطب چندضلعی در حال شکلگیری
رقابت بر سر مواد معدنی نادر دیگر یک دوقطبی ساده (چین در برابر بقیه جهان) نیست. در حال حاضر، یک چشمانداز چندضلعی در حال شکلگیری است که در آن بازیگران مختلفی تلاش میکنند تا جایگاه خود را در زنجیره تأمین این مواد حیاتی تثبیت کنند.
۱. سلطه استراتژیک چین: قطب اصلی و قدرتمند
چین همچنان بازیگر غالب در این میدان است. این سلطه دلایل متعددی دارد:
- انحصار فرآوری: چین تنها حدود 60 درصد از استخراج جهانی این مواد را در اختیار دارد، اما بیش از ۸۵ درصد از ظرفیت فرآوری آنها را کنترل میکند. این مهمترین نقطه قدرت چین است، زیرا فرآوری این مواد پیچیده، پرهزینه و آلاینده است.
- زنجیره تأمین یکپارچه: چین طی دههها یک زنجیره تأمین کامل از معدن تا مغناطیس ایجاد کرده است. این یعنی آنها مواد خام را استخراج، فرآوری و به قطعات نهایی تبدیل میکنند که مستقیماً در صنایع الکترونیک، نظامی و انرژیهای پاک استفاده میشود.
- ابزار ژئوپلیتیکی: چین در گذشته نشان داده است که حاضر است از این سلطه به عنوان یک اهرم فشار سیاسی استفاده کند؛ مانند قطع صادرات به ژاپن در سال ۲۰۱۰ پس از یک درگیری دریایی.
۲. تلاش غرب برای کاهش وابستگی: قطب در حال ظهور
ایالات متحده، اتحادیه اروپا، استرالیا، ژاپن و کانادا با درک خطر وابستگی استراتژیک به چین، سرمایهگذاریهای عظیمی را برای ایجاد زنجیره تأمین جایگزین آغاز کردهاند. هدف اصلی این کشورها، ایجاد یک زنجیره تأمین مستقل است که از استخراج در منابعی مانند آمریکا، استرالیا یا آفریقا آغاز شده و فرآوری آن در کشورهای متحد مانند استرالیا یا اروپا انجام شود.
آمریکا در کالیفرنیا در حال احیای بزرگترین معدن نادر جهان است، اما هنوز برای فرآوری به چین وابسته است و تلاش میکند این وابستگی را از بین ببرد. در استرالیا، یک بازیگر بزرگ دیگر است که معدن دارد و کارخانه فرآوری آن در مالزی قرار دارد.
۳. بازیگران نوظهور و منابع جدید
در آفریقا کشورهایی مانند تانزانیا، آنگولا و نامیبا دارای ذخایر غنی هستند و به میدان جدیدی برای رقابت بین چین و غرب تبدیل شدهاند. هند و برزیل نیز دارای ذخایر قابل توجهی هستند و تلاش میکنند تا نقش خود را در بازار جهانی افزایش دهند.
محرکهای اصلی رقابت
این رقابت شدید توسط سه عامل اصلی هدایت میشود:
1. انقلاب انرژیهای پاک: توربینهای بادی، خودروهای الکتریکی و باتریها همگی به مقادیر زیادی از مواد معدنی نادر نیاز دارند. کشورهایی که به دنبال رهبری در اقتصاد سبز هستند، باید به این مواد دسترسی داشته باشند.
2. امنیت ملی و تسلیحات پیشرفته: موشکهای هدایتشونده، جنگندههای نسل پنجم مانند F-35، سیستمهای راداری و تجهیزات الکترونیکی نظامی همگی به این مواد وابستهاند. هیچ قدرت نظامی بزرگی نمیخواهد تأمین تجهیزات دفاعی خود را به رقیبی مانند چین واگذار کند.
3. برتری تکنولوژیک: از گوشیهای هوشمند و لپتاپها گرفته تا رباتها و هوش مصنوعی، تمام فناوریهای پیشرفته به این مواد وابستهاند. کنترل بر زنجیره تأمین به معنای کنترل بر آینده فناوری است.
چالشهای پیش روی غرب برای ایجاد زنجیره جایگزین
غرب با چالشهای جدی برای ایجاد زنجیره تأمین جایگزین روبروست:
- موانع زیستمحیطی: فرآوری مواد معدنی نادر فرآیندی بسیار آلاینده است و استفاده از اسیدهای قوی و مواد رادیواکتیو تولید میکند. قوانین سختگیرانه زیستمحیطی در غرب، هزینه و زمان راهاندازی کارخانههای فرآوری را به شدت افزایش میدهد.
- هزینه بالا و زمانبر بودن: ساخت یک زنجیره تأمین جدید از صفر، دهها سال و میلیاردها دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. این یک مسابقه دشوار با چینی است که زیرساختهای خود را از مدتها قبل ساخته است.
- شکاف تکنولوژیک: دانش فنی و تخصص لازم برای فرآوری کارآمد این مواد عمدتاً در دست چین است و کپیبرداری از آن آسان نیست.
چشمانداز آینده: چه چیزی در انتظار رقبا است؟
میدان شکل گرفته بر سر مواد معدنی نادر، چشم اندازی مملو از رقابت دارد. درباره این رقابت چند نکته قابل تامل است:
1. رقابت تشدید خواهد شد: این رقابت در سالهای آینده نه تنها کاهش نمییابد، بلکه شدیدتر نیز خواهد شد.
2. تنوعبخشی نسبی، نه استقلال کامل: غرب احتمالاً در ایجاد زنجیرههای تأمین موازی و جایگزین موفق خواهد شد، اما هدف اصلی، کاهش آسیبپذیری در برابر فشار چین است، نه قطع کامل ارتباط. در کوتاهمدت و میانمدت، جایگزینی کامل چین غیرممکن به نظر میرسد.
3. رشد معدنداری شهری: بازیافت مواد معدنی نادر از محصولات الکترونیکی قدیمی به یک منبع حیاتی و استراتژیک تبدیل خواهد شد. این امر میتواند تا حدی به کاهش وابستگی به معدنکاری جدید کمک کند.
4. شکلگیری ائتلافهای جدید: باشگاه مواد معدنی حیاتی به یک واقعیت ژئوپلیتیکی مهم تبدیل خواهد شد و کشورها برای تأمین منافع مشترک خود، ائتلافهای محکمتری تشکیل خواهند داد.
4. اقدامات متقابل چین: چین به صورت منفعل نخواهد ماند. این کشور احتمالاً با کاهش قیمتها، عقد قراردادهای بلندمدت با کشورهای دارای منابع و سرمایهگذاری بیشتر در فناوری، تلاش خواهد کرد تا سلطه خود را حفظ کند و رقبا را از بازار خارج کند.
رقابت بر سر مواد معدنی نادر، خط مقدم جدید رقابتهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی است. این مواد، روغن صنعتی قرن بیست و یکم هستند و کنترل بر آنها به معنای کنترل بر آینده فناوری، انرژی و امنیت است. در حالی که چین همچنان بازیگر مسلط است، تلاشهای گسترده غرب و سایر قدرتها برای ایجاد یک دنیای چندقطبی در این حوزه، آینده این صنعت و توازن قدرت جهانی را برای دهههای آینده شکل خواهد داد. کشوری که بتواند زنجیره معدن تا کارخانه را مسلط شود، مزیت استراتژیک بزرگی در تعریف قرن بیست و یکم خواهد داشت.




نظر شما