به گزارش بازار، اندکی پیش از این اتفاق، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم در جریان سفر به آمریکا با اظهاراتی که در خصوص فضای مجازی و منافع چینیها در آن داشت، دور جدیدی از درگیریها با پکن را آغاز کرد.
دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا با فشار بر شرکت تیکتاک موفق شده چین را ملزم کند که با فروش بخشی از سهام به سرمایهگذاران آمریکایی، تأثیرش در هیئتمدیره و کنترل شرکت را کاهش دهد.تمرکز ترامپ بر تیکتاک ناشی از نارضایتی صهیونیستها از پوشش محتواهای مرتبط با جنایتهای رژیم در غزه است. از این رو قرار است صهیونیستهای آمریکایی مدیریت این شرکت را در اختیار بگیرند.
همزمان تنشها میان پکن و تلآویو در حوزههای دیگر هم در حال افزایش است. روزنامه عبری معاریو در مقالهای چین را به پشتیبانی از تحرکات ضدصهیونیستی متهم کرده و نوشته است: «پشت پرده احداث جاده ابریشم، چین از ایران حمایت مالی میکند، از حماس جانبداری کرده و به بنادر اسرائیل نفوذ کرده، در این بین جریان جهانی برای مشروعیتزدایی اسرائیل را هم رهبری میکند و از یک رقیب به یک خطر راهبردی تبدیل شده است.»
نکاتی درباره روابط چین و رژیم صهیونی
۱. برهم خوردن روابط رژیم صهیونی با چین مصادیقی دارد. حمایت چین از ایران در جنگ ۱۲روزه، حمایت از جبهه اسلامی و عربی در قضایای فلسطین، تندشدن تدریجی موضع چینیها در برابر جنایتهای افسارگسیخته صهیونیستها در غزه و عدم سانسور مطالب انتقادی از جنگ غزه در برنامه مجازی تیکتاک، جزء این مصادیق هستند.
۲. در نظام دوقطبی، شوروی برای مدتها از دولتهای ضد رژیم صهیونی مانند سوریه، عراق و مصر حمایت نظامی، اقتصادی و سیاسی به عمل میآورد. با فروپاشی شوروی و ظهور نظم تکقطبی، حمایت از دولتهای منطقه در برابر رژیم کاهش یافت. حمله آمریکا به عراق در آخرین روزهای عمر شوروی، همراهی سوریه با این تهاجم و کاهش فعالیت دیگر دولتها نشانههای این تحول بودند. با ظهور جهان چندقطبی و ورود قدرتهای جهانی و منطقهای جدید، رژیم صهیونی بار دیگر با مشکل پیشین مواجه شده است.
۳. نفوذ یهودیان در شوروی و بلوک شرق بسیار بالا بود. با فروپاشی شوروی ۵۰۰ هزار نفر از مناطق مختلف آن طی دهه ۱۹۹۰ میلادی به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کردند و علیرغم این انتقال جمعیتی بزرگ، تعداد زیادی از یهودیان در سمتهای عالی دولتی، اقتصادی، امنیتی و رسانهای همچنان حضور داشتند. یهودیان در چین هم نفوذ داشته و گفته میشود همانگونه که در انتقال کمونیسم به روسیه نقش داشتند در چین نیز اینگونه بوده است. با این حال اوضاع در چین هیچگاه همانند شوروی نخواهد بود.
آنها به سه دلیل در چین نفوذ کردهاند. دلیل نخست به روحیه صهیونیستها برای پیدا کردن حامی از میان قدرتهای جهانی مربوط است؛ آنها پیش از جنگ جهانی اول در حال نزدیک شدن به امپراتوری آلمان بودند، پس از آن به سمت انگلیس رفتند و با تضعیف لندن، در پایان جنگ جهانی دوم به سوی آمریکا چرخیدند.
دلیل دوم به ثروت در چین بازمیگردد. یهودیان برای بهرهگیری از این ثروت که بخش قابلتوجهی از اقتصاد جهانی را تشکیل میدهد، حضوری قابلتوجه در این کشور رقم زدهاند.
مسئله سوم منطبق بودن صهیونیستها با تحرکات موجود در آمریکاست. پس از آنکه آمریکا از دهه ۱۹۷۰ میلادی روابط خود با چین را احیا کرده و ارتقا داد، به تبع تجارت روبه رشد دو کشور، یهودیان نیز به دلیل حضور در جامعه آمریکا با چینیها مرتبط شدند.
۴. چینیها بهشدت ملیگرا بوده و از سوی دیگر دارای روحیه انزواگرایانه تاریخی بر اساس آن هستند که زندگی و توسعه را به «جهان چینی» محدود میکرد. کار صهیونیستها برای تکرار نفوذ در انگلیس، آمریکا و شوروی در چین به خاطر این تفاوت بسیار دشوارتر است و اگر تا حدی به ثمر برسد، واداشتن چین به تحرکات حمایتی از رژیم صهیونی با واکنش روبهرو میشود.
نظر شما