بازار؛ گروه بورس: ایران در روزهای اخیر، پس از عبور نسبی از بحرانهای سیاسی و کاهش تنشهای بینالمللی، وارد فاز تازهای از تحرک و امیدواری شده است. سایه جنگ که تا همین چند هفته پیش بر سر بازار سنگینی میکرد، حالا تا حدی کنار رفته و همین تغییر فضای روانی، زمینهساز آغاز یک روند صعودی در بازار شده است. در جریان معاملات اخیر، اصلاح قیمتی در بسیاری از نمادها، ورود نقدینگی از سوی صندوقهای تثبیت و توسعه، و حمایت حقوقیها از سهمهای بزرگ، موجب شد تا صفوف فروش جمعآوری شده و بازار به تعادل نسبی برسد. این تحرکات، در کنار اخبار امیدوارکننده از مذاکرات سیاسی، باعث شد تا تقاضا بار دیگر به کالای اصلی بازار تبدیل شود و شاخصها به سمت سطوح مثبت حرکت کنند.
بسیاری از فعالان بازار، با نگاهی به تجربههای تاریخی، معتقدند مهر و آبان میتوانند نقطه عطفی برای بازگشت آرامش و رشد در بازار باشند. سه دلیل اصلی برای این خوشبینی وجود دارد؛ نخست، آمار و نمودارهایی که نشان میدهند در سالهای گذشته، نیمه دوم سال معمولاً با تحرکات مثبت همراه بوده است. دوم، تحولات سیاسی و دیپلماتیکی که اگر موفقیتآمیز باشند، میتوانند سایه جنگ را از سر اقتصاد ایران دور کنند. سوم، گزارشهای بنیادی شرکتها که در صورت انتشار مطلوب، میتوانند بازار را از رکود خارج کرده و به مسیر رشد بازگردانند.
به گفته علیرضا سادات نگاهی به آمار ششماهه اول سال نشان میدهد که بورس با افت ۶.۲۷ درصدی، ضعیفترین عملکرد را در میان بازارهای مالی داشته است. در مقابل، صندوقهای درآمد ثابت با رشد ۱۶.۶۹ درصدی، طلا با ۱۶.۶۲ درصد، سپرده بانکی با ۱۲ درصد، دلار با ۶.۱۵ درصد و سکه با ۳.۰۷ درصد، پیشتازان بازدهی بودهاند. این آمارها بهروشنی نشان میدهند که سهامداران در سالهای اخیر، بهویژه در دورههای پرریسک، بزرگترین بازندههای بازار بودهاند
در کنار این عوامل، جریان نقدینگی ناشی از پرداخت سود سهامداران نیز در مهر و آبان تقویت میشود و میتواند بهعنوان یک محرک مضاعف عمل کند. به همین دلیل، بسیاری معتقدند که پاییز امسال، برخلاف شش ماهه اول سال، میتواند فصل بازدهی بازار سرمایه باشد. البته این خوشبینی نباید به رفتارهای هیجانی منجر شود؛ بلکه باید با تحلیل دقیق و انتخابهای هوشمندانه همراه باشد.
علیرضا سادات در گفتگو با خبرنگار بازار با اشاره به اینکه بازار بخش عمدهای از فشار فروش را در هفتههای گذشته تخلیه شده بود به همین دلیل بعد از مشخص شدن تکلیف اقتصاد روندی صعودی گرفته است: هرچند نباید تزریق منابع 130 هزار میلیاردی توط صندقو تثبیت در بازار را نادیده گرفت اما بازار به کف خود رسیده بود. در مقطع کنونی نیز نباید، گزارشهای مالی و نرخ ارز میتوانند نقش حمایتی ایفا کرده و بازار را از رکود مطلق نجات دهند.
وی افزود: نگاهی به آمار ششماهه اول سال نشان میدهد که بورس با افت ۶.۲۷ درصدی، ضعیفترین عملکرد را در میان بازارهای مالی داشته است. در مقابل، صندوقهای درآمد ثابت با رشد ۱۶.۶۹ درصدی، طلا با ۱۶.۶۲ درصد، سپرده بانکی با ۱۲ درصد، دلار با ۶.۱۵ درصد و سکه با ۳.۰۷ درصد، پیشتازان بازدهی بودهاند. این آمارها بهروشنی نشان میدهند که سهامداران در سالهای اخیر، بهویژه در دورههای پرریسک، بزرگترین بازندههای بازار بودهاند.
سادات گفت: عوامل موثر دیگر آمار رشد اقتصادی کشور است که در بهار ۱۴۰۴ با نفت منفی ۰.۱ درصد و بدون نفت منفی ۰.۴ درصد گزارش شده است، نخستین بار در پنج سال گذشته که رشد اقتصادی بدون نفت منفی شده است. این آمار، بازتابی از سیاستهای اقتصادی ناکارآمدی بود که نهتنها بازار سرمایه، بلکه کل اقتصاد را با چالش مواجه کردهاند. کاهش حاشیه سود شرکتها، افت سرمایهگذاری، خروج سرمایه و تضعیف چشمانداز تولید، همگی نشانههایی هستند از بحرانی که در آینه بورس بهوضوح دیده میشود.
این کارشناس گفت: در حال حاضر رد بورس به دلیل قرار داشتن در کف است اما به طور کلی سهامداران، سرمایهگذاران و فعالان بازار، همگی در انتظار تصمیماتی هستند که بتواند مسیر اقتصاد را از بلاتکلیفی خارج کرده و به سمت ثبات و رشد هدایت کند.
پاییز، شاید فصل بازگشت باشد؛ اما این بازگشت، نیازمند ارادهای سیاسی، اصلاحاتی اقتصادی و نگاهی واقعبینانه به آینده است. اگر این سه ضلع کنار هم قرار گیرند، بازار سرمایه میتواند دوباره پادشاه بازدهیها شود. اما اگر نه، باید منتظر تکرار همان آمارهای تلخ در نیمه دوم سال باشیم.
در کنار این سناریوها، تحلیل روند نمادها نیز اهمیت دارد. با آغاز روند صعودی، نمادهایی که اصلاح قیمتی بیشتری را تجربه کردهاند، در اولویت رشد قرار دارند. این گروه، به دلیل ارزندگی بنیادی، میتوانند بازدهیهای هیجانی و قابل اتکایی را برای سهامداران رقم بزنند. در مقابل، نمادهایی که پیشتر اصلاح کمتری داشتهاند و رشدشان بیشتر بر پایه هیجان بوده، احتمالاً با توقف یا کندی در روند صعودی مواجه خواهند شد.
نقش صندوقهای طلا و سهامی نیز در تعادل بازار قابل توجه است. در شرایط فعلی، صندوقهای طلا به مأمن اصلی نقدینگی تبدیل شدهاند. اگرچه این صندوقها نقش پوششی در برابر ریسکها ایفا کردهاند، اما نباید بهعنوان رقیب بازار سهام تلقی شوند. جریان پولی که به این صندوقها رفته، در صورت کاهش ریسکها، میتواند بهسرعت به بازار سهام بازگردد. بنابراین، تمرکز بر ابزارهای درون بازار مانند صندوقهای سهامی و اهرمی، و اصلاح سازوکار عرضه اوراق دولتی، میتواند به حفظ تعادل و جلوگیری از خروج نقدینگی کمک کند.
بازگشت تقاضا به سمت نمادهای ریالی
یکی از نشانههای مهمی که میتواند مسیر بازار را شفافتر کند، بازگشت تقاضا به سمت نمادهای ریالی است. این گروه از سهمها، که در ماههای گذشته به دلیل فشارهای روانی و خروج نقدینگی کمتر مورد توجه قرار گرفته بودند، حالا دوباره در کانون توجه قرار گرفتهاند. دلیل این بازگشت، نه فقط اصلاح قیمتی مناسب، بلکه ارزندگی بنیادی و نقش کلیدی آنها در ساختار بازار است.
رضا روحی معتقد است که نمادهای ریالی از صنایع غذایی و دارویی گرفته تا برخی گروههای برق و نیروگاه بهواسطه گزارشهای میاندورهای قابل قبول، چشمانداز افزایش نرخ، دوباره در مسیر رشد قرار گرفتهاند. این نمادها، بهعنوان ستونهای اصلی بازار، معمولاً نخستین گروهی هستند که در دورههای تحریم سخت مورد توجه سرمایهگذاران قرار میگیرند
رضا روحی کارشناس بورس به بازار گفت: نمادهای ریالی از صنایع غذایی و دارویی گرفته تا برخی گروههای برق و نیروگاه بهواسطه گزارشهای میاندورهای قابل قبول، چشمانداز افزایش نرخ، دوباره در مسیر رشد قرار گرفتهاند. این نمادها، بهعنوان ستونهای اصلی بازار، معمولاً نخستین گروهی هستند که در دورههای تحریم سخت مورد توجه سرمایهگذاران قرار میگیرند. بهویژه در شرایطی که ریسکهای سیاسی کاهش یافته و جریان پول از صندوقهای طلا و درآمد ثابت به سمت بازار سهام در حال حرکت است، این گروه میتواند نقش پیشران را ایفا کند.
وی افزود: در این شرایط تحریمی تحلیلها نشان میدهد که در صورت ادامه روند مثبت گزارشهای مالی، نمادهای ریالی نهتنها بازدهی قابل اتکایی خواهند داشت، بلکه میتوانند موتور محرک شاخص کل نیز باشند. این رشد، برخلاف موجهای هیجانی گذشته، بر پایه منطق ارزندگی و تحلیل بنیادی شکل گرفته و میتواند پایدارتر باشد.
در این میان، سرمایهگذاران باید توجه داشته باشند که تمرکز بر نمادهای اصلاحنشده یا رشدکردهی هیجانی، احتمالاً با توقف یا کندی مواجه خواهد شد. بازار در حال بازتعریف مسیر خود است و این بازتعریف، بهطور طبیعی به سمت سهمهایی خواهد رفت که هم از منظر بنیادی قابل دفاعاند و هم ظرفیت جذب نقدینگی را دارند. بنابراین، در نیمه دوم سال، اگر قرار باشد بازار سرمایه دوباره پادشاه بازدهیها شود، نمادهای ریالی نخستین تاجداران این مسیر خواهند بود. بازگشت تقاضا به این گروه، نهتنها نشانهای از تغییر فاز بازار است، بلکه میتواند آغازگر یک دوره جدید از سرمایهگذاری منطقی و مبتنی بر تحلیل باشد—دورهای که سهامداران واقعی، نه سفتهبازان، برنده اصلی آن خواهند بود.
در نهایت، بازار سرمایه ایران پس از عبور از بحرانهای سیاسی و اقتصادی، در حال بازتعریف مسیر خود است. ارزندگی بسیاری از نمادها، اصلاح قیمتی مناسب، و کاهش ریسکهای کلان، زمینهساز آغاز یک روند صعودی شدهاند. اما این مسیر، نیازمند حمایت سیاستگذار، اصلاحات ساختاری، و رفتار منطقی سرمایهگذاران است. در این فضا، تحلیل دقیق، انتخاب هوشمندانه نمادها، و پرهیز از هیجانزدگی، کلید موفقیت خواهد بود. پاییز میتواند فصل بازگشت بازار باشدبه شرط آنکه تصمیمات درست، در زمان درست گرفته شوند.
نظر شما