۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۰
حقوقی‌های بورس سر حقیقی‌ها را نمی برند!/ ریزش اخیر، هم اصلاح بود هم هشدار
مدیرعامل کارگزاری مبین سرمایه در گفتگو با بازار:

حقوقی‌های بورس سر حقیقی‌ها را نمی برند!/ ریزش اخیر، هم اصلاح بود هم هشدار

شریف‌نیا، مدیرعامل کارگزاری مبین سرمایه معتقد است سیگنال دادن وظیفه کارگزاری ها نبوده و کارگزاری ها در وظیفه خود مبنی بر آموزش تازه واردان بورس کم نگذاشته اند.

وحید بلالی- پژمان مرادی؛ بازار: «هر چقدر بازیگران بازار سرمایه بیشتر شود استفاده از ابزارهای جدید هم در بازار لازم می‌شود» بخشی از گفتگوی محمد شریف‌نیا مدیر عامل کارگزاری مبین سرمایه با بازار است. وی معتقد است که بازار سرمایه انتشار اوراق سلف نفتی نسبت به راه‌های دیگر تورم‌زا جهت جذب نقدینگی در بازار بهتر است.

با توجه به افزایش ورود نقدینگی به بازار سرمایه و اختیار پیاپی کارشناسان در مورد عمیق نبودن بازار سرمایه، دولت سعی کرد چند بازار جدید جهت عمق بخشیدن به بازار سرمایه اضافه کند که می‌توان به بورس املاک و انتشار اوراق سلف نفتی که فعلا تا نتیجه کارشناسی متوقف شده اشاره کرد.

*وضعیت فعلی بازار سهام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بازار سرمایه ما نسبت به بازارهای سرمایه دیگر عمق کمتری دارد. از اواخر سال ۹۸ حجم زیادی از نقدینگی به سمت بازار بورس هدایت شد و این طبیعی است که بازار سرمایه گنجایش این حجم از نقدینگی را که به یکباره وارد آن شده را نداشته باشد. از طرف دیگر آدم‌های تازه وارد زیادی که آشنایی چندانی با بازار سهام ندارند و فقط سود این بازار را دیدند و طعم  ضررهای آن را نچشیده اند وارد این بازار شدند  و بدون تحلیل اقدام به خرید سهم کردند و حرف متخصصین که بارها گوشزد کردند که باید با تحلیل سهام خرید، باید با یک مشاوره مشورت کرد، از صندوق‌های سرمایه‌گذاری استفاده کنند و غیره را گوش نکردند. بسیاری خودشان با حرف چند نفر دیگر اقدام به خرید سهم کردند و طبیعتا در هر بازاری که این حجم از نقدینگی وارد آن شود، دیگر  سهم به سهم ندارد و همه سهم‌ها بالا می‌رود. این تصور که همه سهم‌ها رشد می‌کنند در ذهن مردم ما رفته است. برخی از سهم‌ها گنجایش این حجم از نقدینگی را ندارند و کوچکترین خبری که بیاید به دنبال اصلاح کردن خودشان هستند، روند نزولی را در چند وقت اخیر دیدید که هم اصلاح بازار است و هم یک آلارم  برای کسانی که واقعا بدون تحلیل سهم می‌خرند. این افراد باید خودشان را با این بازار وفق دهند و دستشان بیاید که نمی‌توان بی‌محابا وارد این بازار شوند و سهم خریداری کنند و فقط امید به سود داشته باشند.

*بعضا بسیاری از متخصصان عنوان کردند که بازار سال ۹۹ با ۹۸ زمین تا آسمان متفاوت است به گونه‌ای که با تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال نمی‌توان از روند بازار در سال ۹۹ مطلع شد، دیدگاه شما در رابطه با تفاوت بازار ۹۹ با ۹۸ چیست؟
از آخر سال ۹۸ سیر ورود پول‌های جدید یا همان نقدینگی به بازار افزایش پیدا کرده است و ورود همین پول جدید  باعث شده بازار سرمایه ما رشد کند، قیمت خیلی از سهم‌ها هم در سال‌های گذشته نسبت به بازارهای موازی مانند مسکن، خودرو، طلا و ارز عقب افتاده بودند  همچنین افزایش تورم و نرخ دلار و سودآوری شرکت‌ها روی بازار سرمایه تاثیر می‌گذارد و به تبع آن قیمت سهم‌ها هم رشد داشته است. اما بحث ما این است که برخی از سهم‌ها بنیاد ندارد و از طرفی برخی از افراد کم آگاه هم وارد بازار شدند در نتیجه قیمت برخی از سهام ها بدون بنیاد بالا می‌رود. اینها زمانی که بازار به یک استراحتی برسد و بخواهد خود را اصلاح کند طبیعتا  این سهم های که بنیاد ندارد بیشتر دچار اصلاح می‌شوند و شاید خیلی‌ها این وسط سرمایه خودشان را از دست بدهند.

*بسیاری از حقیقی های بازار سرمایه معتقدند، حقوقی ها به علت دسترسی به اطلاعات و اخبار خاص و رانتی همیشه جلوتر از حقیقی ها حرکت می کنند و این عامل باعث شده بیشتر حقیقی ها در صف های خرید یا فروش گرفتار شوند شما این اظهارات را قبول دارید؟
این که سر حقیقی ها توسط حقوقی ها بریده شود را قبول ندارم، اولا این که تنها حقوقی ها دارای سرمایه کلان نیستند و بسیاری از کدهای حقیقی در بازار بوده که مبالغ کلان دارند و می توانند بر روند سهم ها تاثیرگذار باشند، ثانیا سازمان بورس به عنوان ناظر قدرتمند در بازار وجود دارد و اگر تخلفی از هر کد حقیقی یا حقوقی ببیند مماشات نمی کند، به عنوان نمونه بارها به ما تذکر داده اند که فلان کد بورسی که از کارگزاری شما است دارای معاملات مشکوک بوده و به او تذکر داده یا برخورد کنید. حقوقی ها به علت در اختیار داشتن مشاوران خبره بنیادی و تکنیکال زودتر از بقیه تحرکات را نشان می دهند و اگر معاملات موفقی دارند نمی توان بر آنان خرده گرفت، مشکل از کم بودن ابزارهای بورس ایران است و باید بسیاری از قوانین بورس تغییر پیدا کند، قوانینی مانند حجم مبنا و دامنه نوسان محدود فقط هیجان را در بورس بیشتر کرده و پیش بینی بنده این است که سازمان بورس مجبور است این قوانین را به روزرسانی کند و راهی جز ارتقا قوانین بورس در ایران نداریم.

حرکت حقوقی های بازار می تواند مبنای حرکت حقیقی ها باشد؟
در برخی از موارد می توان از تحرکات حقوقی ها نتیجه گرفت اما این قانون نیست و در بسیاری از موارد ممکن است حقوقی ها نیز به اشتباه یک معامله ای را خرید یا فروش کنند یا توسط سهامداران خرد یا کلان حقیقی غافلگیر شوند و اینگونه نیست که همیشه حقوقی ها، حقیقی ها را غافلگیر کنند.

کارگزاری‌ها نمی‌توانند سیگنال بدهند

*به نظر می‌رسد که برخی از کارگزاری‌ها در ایران همه وظایف خودشان از قبیل آموزش را انجام نمی‌دهند در حالی که آموزش حق مشتریان است، شما به عنوان مدیر یک کارگزاری چه دیدگاهی در این خصوص دارید؟
نمی‌توان همه کارگزاری را به این صورت دید، ما این همه سایت در رابطه با بورس داریم، باشگاه های مشتری کارگزاری‌ها جهت آموزش افراد مبتدی راه اندازی شده است. اگر کارگزاری‌های بزرگ را مورد بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که اولویت کارشان آموزش است یعنی یک بخش مهمی از کارشان آموزش است هم از طریق اینترنت و هم با افزایش شعب خود در سراسر کشور به صورت فیزیکی آموزش‌های لازم را می‌دهند، همچنین باید خواسته خود مردم هم باشد که مورد آموزش قرار بگیرند.

*مردم  از کارگزاری‌ها توقع سیگنال دهی دارند، یا به عبارت بهتر کارگزاری‌های به آن‌‌ها یک سبد معرفی کنند تا حقوقی‌ها نتوانند مردم را به هر سمت هدایت کنند، آیا چنین موضوعی در کارگزاری‌ها امکان دارد؟ یا اینکه قانونی برای چنین مواردی وجود دارد؟
قانون وظیفه کارگزار را فقط خرید و فروش سهم معرفی کرده اما وظیفه سیگنال‌دهی را باید از  شرکت‌های سبدگردان، مشاوران سرمایه گذاری، شرکت‌های سرمایه‌گذاری بر عهده این‌ها قرار داده شده است که قابل درک است که مجوز چنین موسسات و مجموعه‌های را هم به هر کس نمی‌دهند بلکه دارای یکسری شرایط خاص دارد مانند اینکه دارای حضور فعال در بازار بوده باشد اما وظیفه کارگزار دادن سیگنال نیست و قانون و سازمان به شرکت‌های سبدگردان و غیره این اجازه را داد که جهت تشویق مردم به حضور در این بازار اقداماتی را می‌توانند انجام دهند.

با راه اندازی بورس املاک پول بیشتری وارد بازار سرمایه می‌شود و از ایجاد حباب در یک قسمت از بازار سرمایه جلوگیری می‌کند.

*وضعیت شاخص کل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
شاید شاخص کل را در بسیاری  از جاهای مبنا قرار ‌دهند، اما مبنا قرار دادن شاخص کل به نظر بنده اشتباه است، ما مبنا را بر ارزندگی سهام قرار می‌دهیم که باعث رشد  شاخص می‌شود به بیان دیگر اگر سهم ارزنده باشد شاخص کل هم بالا می‌رود و اگر سهم‌ها خودشان را تعدیل کنند طبیعتا شاخص کل هم پایین می‌آید. همانطور که می‌دانید ارزندگی یک سهم  به یکرسی از عوامل مانند ریسک‌های سیستماتیک و ریسک‌های سیاسی و همچنین به موضوعات اقتصادی  که روی سود دهی شرکت و ارزش سهم تاثیر گذار  می‌باشد. یک نکته دیگر در مورد عوامل تاثیرگذار بر روی شاخص کل هم وجود دارد و آن هم تاثیرات خبرهای مختلف است که می‌تواند شاخص را به سمت بالا یا پایین هدایت کنند.

*برخی معتقدند که شاخص کل برآینده بازار نیست و شاخص هم وزن باید به جای آن بنشیند، آیا از نظر شما این موضوع می‌تواند درست باشد؟
بنده مخالف این موضوع هستم، به نظر من  که شاخص کل یکسری چیز را نشان می‌دهد و شاخص هم وزن یک بیان گر محتوای دیگری است و اینکه بخواهیم بگویم این جای آن را می‌گیرد درست نیست.

*برآیند کل بازار را کدام شاخص بهتر نشان می‌دهد؟|
با وجود اینکه هر دو شاخص تحلیل‌های متفاوت و متعددی را نشان می‌دهند و باید هر دو را در نظر گرفت اما به نظرم برای فرایند کل بازار شاخص کل را در نظر بگیرم بهتر است چرا که تاثیر شرکت‌های بزرگ بر روی شاخص کل بیشتر است،

*مهم‌ترین عوامل خارجی تاثیرگذار بر روی بازار سرمایه  کدامند؟
معمولا بازار سرمایه را با بازارهای موازی خود مانند املاک، ارز، طلا و بازار پولی می‌سنجند اگر اینها رونق داشته باشند طبیعتا رونق بازار سرمایه  کمتر می‌شود در نتیجه این بازارها به یکدیگر پیوسته هستند یعنی هر تصمیم بر روی یک بازار بر بازار دیگری تاثیر می‌گذارد، به عنوان مثال با کاهش سود سپرده بانکی بسیاری از سپرده گذاران به سمت بازار سرمایه حرکت کنند و این یک عامل تاثیر گذارد خارج از بورس بود یا  شاید بحث مالیات بر خانه خالی و سختگیری در بازار مسکن سبب شد آن بازار یک مقدار از رونقش کمتر شود و سرمایه‌گذاران آن به سمت بازار سرمایه حرکت کنند. همچنین در سکه، دلار و ارز هم محدودیت‌های اعمال شده که مردم نمی‌توانند به راحتی در این بازارها سرمایه‌گذاری کنند. در نتیجه چنین  عواملی خارج از بازار سرمایه می‌تواند باعث جذب نقدینگی به سمت بازار سرمایه شود. علاوه بر این موارد جو سیاسی روز و اخبار مختلف را می‌توان به عوامل مذکور اضافه کرد که بر روی بازار سرمایه تاثیر می‌گذارد.

*آیا راه اندازی بورس املاک می‌تواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد؟
قبل از هر چیز باید این را بپذیریم که املاک جزئی از بازار سرمایه است، هر بازاری مانند بورس کالا، انرژی و غیره بازدهی و مشتریان خود را در بازار سرمایه دارد. شاید یک فردی که در بازار اوراق بهادار کار کند امکان کار کردن در بورس کالا را نداشته باشد. به نظرم  با راه اندازی بورس املاک پول بیشتری وارد بازار سرمایه می‌شود و از ایجاد حباب در یک قسمت از بازار سرمایه جلوگیری می‌کند.

*در مورد عرضه اوراق سلف نفتی نظرتان چه هست؟
دولت برای اینکه جذب نقدینگی بکند احتیاج به ابزارهای مختلفی دارد که اثر تورمی کمتر بر جامعه داشته باشد، عرضه اوراق نفتی یکی از این ابزارها است که به نظرم تصمیم دولت، برای فروش اوراق نفتی تصمیم خوبی است یا حداقل راه بهتری از سایر راه‌ها می‌باشد.

کد خبر: ۳۶٬۷۰۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha