۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
خط لوله ترنس خزر؛ تغییر دهنده بازی منطقه‌ای
گرایش ترکمنستان به غرب

خط لوله ترنس خزر؛ تغییر دهنده بازی منطقه‌ای

خط لوله ترنس خزر در صورت احداث؛ امنیت انرژی برای اروپا، درآمدهای جدید برای ترکمنستان و ثبات ژئوپلیتیکی بیشتر در سراسر اوراسیا را فراهم می‌کند.

بازار؛ گروه بین الملل: «لوک کافی»، عضو ارشد موسسه هادسون در طی مقاله ای نوشت: ماه گذشته «الهام علی‌اف»، رئیس جمهور آذربایجان پس از سفر موفقیت‌آمیز به واشنگتن و امضاء توافق صلح تاریخی با ارمنستان، برای دیدار با «قربانقلی بردی‌محمدوف»، رئیس شورای خلق ترکمنستان به ترکمن‌باشی ترکمنستان سفر کرد.
انتخاب ترکمن‌باشی به عنوان محل برگزاری نشست، اهمیت نمادین زیادی دارد. در حالی که این شهر فاصله کوتاهی با باکو از سمت دریای خزر دارد، نماد گرایش بالقوه ترکمنستان به سمت غرب است، نه واقعیت ژئوپلیتیکی فعلی آن. ترکمن‌باشی به عنوان بندر اصلی خزر و دروازه این کشور به غرب، به عنوان چهارراهی برای کالاهایی که به شرق و غرب منتقل می‌شوند، عمل می‌کند و احتمالاً نقطه شروعی برای توسعه آینده خط لوله ترنس خزر است. موقعیت آن در لبه غربی ترکمنستان، آن را به یک خروجی طبیعی برای منابع انرژی این کشور تبدیل می‌کند، اگر و زمانی که عشق‌آباد تصمیم بگیرد فراتر از وابستگی فعلی خود به بازارهای شرقی نگاه کند. اگرچه این موضوع به صورت عمومی اعلام نشد، اما شکی نیست که مذاکرات در ترکمنباشی به همکاری‌های ترانزیتی و انرژی پرداخته و به بحث طولانی مدت در مورد خط لوله ترنس-خزر برای انتقال گاز طبیعی نیز اشاره کرده است.
از دهه ۱۹۹۰ سیاست‌گذاران ایده خط لوله گاز طبیعی ترنس خزر که ترکمنستان و آسیای مرکزی را به آذربایجان، قفقاز جنوبی و در نهایت اروپا متصل می‌کند، مطرح کرده‌اند. تا به امروز، این پروژه همچنان یک آرزو باقی مانده است. مهندسی چنین خط لوله‌ای موانع کم اما چالش‌های ژئوپلیتیکی قابل توجهی دارد. برخلاف نفت که به راحتی با تانکر قابل حمل است، گاز طبیعی برای حمل و نقل نیاز به مایع‌سازی پرهزینه دارد. با توجه به اینکه حدود ۲۸۰ کیلومتر بین ترکمنستان و آذربایجان در دریای خزر فاصله وجود دارد، ایجاد خط لوله تنها گزینه مقرون به صرفه است.

برخلاف نفت که به راحتی با تانکر قابل حمل است، گاز طبیعی برای حمل و نقل نیاز به مایع‌سازی پرهزینه دارد

این خط لوله بحث‌برانگیز بوده است زیرا به مشتریان بین‌المللی اجازه می‌دهد تا بازارهای انرژی روسیه و ایران و کریدورهای ترانزیتی را دور بزنند و موقعیت‌های استراتژیک هر دو کشور را تضعیف کنند. در طول سال‌ها، مسکو و تهران با استناد به نگرانی‌های زیست‌محیطی یا تلاش برای سوءاستفاده از وضعیت حقوقی مبهم دریای خزر برای جلوگیری از پیشرفت، از فشارهای دیپلماتیک و سیاسی برای جلوگیری از این پروژه استفاده کرده‌اند. با این حال، نگرانی واقعی آنها همیشه از دست دادن سهم بازار و اهرم سیاسی بوده است.
با این حال در سال‌های اخیر، ایده خط لوله ترنس خزر مورد توجه قرار گرفته است. حمله روسیه به اوکراین - و تلاش بعدی اروپا برای کاهش وابستگی به انرژی روسیه - علاقه بروکسل را به خط لوله ترنس خزر به عنوان یک جایگزین مناسب احیا کرده است. آذربایجان بی‌سروصدا این پروژه را تبلیغ کرده و اذعان دارد که این پروژه موقعیت آن را به عنوان یک قطب انرژی حیاتی تقویت می‌کند و صادرات موجود خود به اروپا را از طریق کریدور گاز جنوبی تکمیل می‌کند. رهبران اروپایی اکنون به طور فزاینده‌ای آن را به عنوان بخشی از راه حل استراتژی تنوع بلندمدت می‌بینند.
در عشق آباد محاسبات پیچیده‌تر است. ترکمنستان مدت‌هاست که در حمایت از این خط لوله محتاط‌ترین کشور بوده زیرا نگران ناراحتی قدرت‌های منطقه‌ای است و تمایلی به پذیرش کامل ادغام به سمت غرب ندارد. با این حال، واقعیت‌های اقتصادی به طور فزاینده‌ای غیرقابل چشم‌پوشی هستند. در حال حاضر، ترکمنستان بیشتر گاز طبیعی خود را به چین صادر می‌کند. با توجه به اینکه اقتصاد این کشور تحت فشار است، این کشور از تنوع بخشیدن به صادرات انرژی خود سود خواهد برد - و اروپا بازار جدید قابل توجهی را ارائه می‌دهد. برای کشوری که مدت‌هاست به انزوای خود مشهور است، پتانسیل اتصال به جریان‌های انرژی جهانی، یک تغییر استراتژیک را نشان می‌دهد.

اکنون فرصتی برای دیپلماسی آمریکا نیز وجود دارد. پس از میانجیگری توافق صلح ارمنستان و آذربایجان در کاخ سفید در ماه گذشته، رئیس جمهور ایالات متحده به طور غیرمنتظره‌ای به یک بازیگر در منطقه تبدیل شده است. آوردن ایروان و باکو به میز صلح به روشی که بیش از سه دهه دیده نشده بود، به او باد دیپلماتیک می‌دهد. وی می تواند از این حرکت برای ترغیب ترکمنستان و آذربایجان به تدوین طرحی برای خط لوله ترانس خزر استفاده کند.
چنین ابتکاری کاملاً با دستور کار سیاست خارجی ترامپ همسو است. او پیش از این از «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» که برای اتصال ترکیه از طریق قفقاز جنوبی به آسیای مرکزی از طریق یک کریدور ترانزیتی جدید طراحی شده است، حمایت کرده است. خط لوله ترنس خزر که توسط ترامپ حمایت می‌شود، این دیدگاه را تکمیل می‌کند و دستاوردهای اقتصادی و همکاری منطقه‌ای را به همراه خواهد داشت.

خط لوله فیزیکی که سواحل شرقی و غربی دریای خزر را به هم متصل می‌کند، می‌تواند به عنوان یک اقدام اعتمادساز عمل کند و همکاری را در منطقه‌ای که از نظر تاریخی شکننده است، تقویت کند

در دهه ۱۹۹۰ «بیل کلینتون» از همکاری منطقه‌ای در مورد خطوط لوله مانند باکو-تفلیس-جیحان حمایت کرد. این پروژه‌ها نه تنها منابع دریای خزر را به بازارهای جهانی گشودند، بلکه با تعمیق روابط اقتصادی با غرب به ثبات منطقه نیز کمک کردند. ترامپ می‌تواند مسیر استراتژیک مشابهی را با دریای خزر دنبال کند و به کاهش وابستگی اروپا به انرژی روسیه، ایجاد فرصت‌های جدید بازار برای شرکت‌های انرژی آمریکایی که به دلیل تحریم‌ها از روسیه محروم شده‌اند و تقویت روابط با شرکای منطقه‌ای مشتاق ادغام با غرب کمک کند.
مزایای آن فراتر از اقتصاد است؛ خط لوله فیزیکی که سواحل شرقی و غربی دریای خزر را به هم متصل می‌کند، می‌تواند به عنوان یک اقدام اعتمادساز عمل کند و همکاری را در منطقه‌ای که از نظر تاریخی شکننده است، تقویت کند. روندهای بازار و ترانزیت از شرق به غرب در حال حاضر نشان می‌دهد: قزاقستان که دهه‌ها برای رسیدن به بازارهای جهانی به مسیرهای روسیه وابسته بوده است، از زمان جنگ اوکراین به طور پیوسته میزان نفتی را که از طریق دریای خزر به آذربایجان ارسال می‌کند، افزایش داده است. حجم‌ها همچنان اندک اما در حال افزایش هستند و این مهم نشان می‌دهد که چگونه حتی بازیگران محتاط به دنبال جایگزین هستند.
در همین حال، روسیه و ایران که زمانی سرسخت‌ترین دشمنان خط لوله ترنس خزر بودند، در حال حاضر با چالش های متعددی مواجه هستند. مسکو درگیر جنگ خود در اوکراین است؛ تهران هم با مسائل منطقه ای و بین المللی مواجه است. هیچ‌کدام اکنون ظرفیت یا احتمالاً اشتیاق زیادی برای جلوگیری از چنین پروژه‌ای ندارند. با تغییر محیط ژئوپلیتیکی، فضای دیپلماتیک برای اقدام از هر زمان دیگری از اوایل سال‌های پس از شوروی بازتر است.
این بدان معناست که ممکن است لحظه اقدام بالاخره فرا رسیده باشد. از دهه ۱۹۹۰، هیچ فرصت بهتری برای تحقق رویای خط لوله ترنس خزر وجود نداشته است. اگر ساخته شود، یک تغییر دهنده بازی منطقه‌ای خواهد بود: امنیت انرژی برای اروپا، درآمدهای جدید برای ترکمنستان و ثبات ژئوپلیتیکی بیشتر در سراسر اوراسیا را فراهم می‌کند. تنها سؤالی که باقی می‌ماند این است که آیا اراده سیاسی برای استفاده از این فرصت قبل از اینکه از دست برود، وجود دارد یا خیر.

کد خبر: ۳۶۲٬۹۲۶

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha