۱۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۷
رسانه‌های ایران و چالش مدیریت انتظارات تورمی

رسانه‌های ایران و چالش مدیریت انتظارات تورمی

اظهارات اخیر فرزین نشان تلاش بانک مرکزی برای مدیریت انتظارات تورمی و ایجاد ثبات در بازار است. اما رسانه‌های ایران هنوز نتوانسته‌اند به‌عنوان یک ابزار مؤثر در این مسیر عمل کنند.

به گزارش بازار به نقل از اقتصاد مدیا؛ محمدرضا فرزین، در نشست با نمایندگان آذربایجان شرقی در مجلس شورای اسلامی، به موضوع نوسانات ارزی و انتظارات تورمی پرداخت. او اظهار داشت که التهابات اخیر بازار ارز ناشی از نگرانی‌های سیاسی، مانند بحث مکانیسم ماشه و محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها، است و نه واقعیات اقتصادی.

فرزین تأکید کرد که بانک مرکزی با در اختیار داشتن منابع ارزی و طلای مطمئن و سیاست‌های جدید، در حال بازگرداندن آرامش به بازار است. او همچنین خاطرنشان کرد که نرخ ارز رسمی برای تأمین نیازهای واردکنندگان ثابت مانده و منابع نفتی کشور پایدار است. این برای اولین بار نیست که فرزین به التهابات بازارهای مالی بخاطر شانتاژهای خبری منفی نسبت به اقتصاد ایران می‌پردازد. پیشتر نیز او افزایش نرخ ارز را به کانال‌های اعلام نرخ تلگرامی نسبت داده بود. اما چرا رسانه‌های داخلی نمی‌توانند بر انتظارات تورمی شکل گرفته در اذهان عمومی پیروز شوند؟

نقش رسانه‌ها در انتظارات تورمی

رسانه‌ها در ایران، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای شکل‌دهی به افکار عمومی، نقشی کلیدی در مدیریت یا تشدید انتظارات تورمی دارند. در اقتصادی که نرخ ارز به‌عنوان لنگر اسمی عمل می‌کند، نحوه پوشش اخبار اقتصادی توسط رسانه‌ها می‌تواند به‌سرعت بر رفتارهای اقتصادی مردم، از جمله تمایل به خرید ارز، سرمایه‌گذاری در دارایی‌های غیرمولد یا حتی احتکار کالاها، تأثیر بگذارد. با این حال، بررسی وضعیت کنونی نشان می‌دهد که رسانه‌های ایران نتوانسته‌اند به‌طور مؤثر در کاهش انتظارات تورمی نقش‌آفرینی کنند. دلایل این ناکامی را می‌توان در چند محور بررسی کرد:

پیچیدگی پیام‌های اقتصادی و ناکامی در ساده‌سازی

اظهارات رئیس کل بانک مرکزی، اگرچه از نظر فنی دقیق و مبتنی بر داده‌های اقتصادی است، اما اغلب برای مخاطب عام قابل‌فهم نیست. به‌عنوان مثال، فرزین در سخنان خود به منابع ارزی مطمئن و سیاست‌های تثبیت اشاره کرد، اما این مفاهیم برای عموم مردم که با اصطلاحات تخصصی اقتصادی آشنا نیستند، ممکن است گنگ و انتزاعی به نظر برسد. رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه‌های پرمخاطب مانند صداوسیما، وظیفه دارند این پیام‌ها را به زبانی ساده و قابل‌فهم ترجمه کنند تا اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی تقویت شود. با این حال، در بسیاری از موارد، رسانه‌ها یا این پیام‌ها را به‌صورت سطحی پوشش می‌دهند یا به‌کلی از آن‌ها عبور می‌کنند، که باعث می‌شود فرصت اطلاع‌رسانی مؤثر از دست برود.

تمرکز بر اخبار منفی و تحلیل‌های غیرکارشناسی

برخی رسانه‌ها، به‌ویژه در فضای مجازی و شبکه‌های غیررسمی، با تمرکز بر نوسانات نرخ ارز در بازار آزاد یا مشکلات اقتصادی مانند کسری بودجه، به‌صورت غیرمستقیم به انتظارات تورمی دامن می‌زنند. این رسانه‌ها اغلب تفاوت بین نرخ ارز رسمی (که برای تأمین کالاهای اساسی استفاده می‌شود) و نرخ بازار آزاد را به‌درستی توضیح نمی‌دهند. به‌عنوان مثال، فرزین تأکید کرده که نرخ ارز رسمی تغییری نکرده و نیازهای وارداتی کشور تأمین شده است، اما این پیام به‌ندرت در رسانه‌ها برجسته می‌شود. در مقابل، انتشار اخباری مانند افزایش لحظه‌ای نرخ دلار در بازار آزاد، بدون تحلیل عمیق، باعث ایجاد حس ناامنی اقتصادی در میان مردم می‌شود. این نوع پوشش رسانه‌ای، انتظارات تورمی را تقویت کرده و رفتارهای سفته‌بازانه را تشویق می‌کند.

نبود هماهنگی بین رسانه‌ها و سیاست‌های کلان اقتصادی

یکی از مشکلات اساسی در نظام رسانه‌ای ایران، نبود هماهنگی منسجم بین رسانه‌های رسمی و سیاست‌های کلان اقتصادی است. در حالی که بانک مرکزی تلاش می‌کند با ابزارهایی مانند کنترل نقدینگی، مدیریت ترازنامه بانک‌ها و تأمین ارز برای کالاهای اساسی، ثبات را به بازار بازگرداند، این اقدامات به‌ندرت در رسانه‌های پرمخاطب به‌صورت برجسته و شفاف منعکس می‌شوند. برای مثال، فرزین به پایداری منابع نفتی و ذخایر ارزی اشاره کرده، اما این دستاوردها در مقابل حجم بالای اخبار منفی یا حاشیه‌ای، کمتر دیده می‌شوند. رسانه ملی، که می‌تواند نقش محوری در بازسازی اعتماد عمومی داشته باشد، گاهی به‌جای تمرکز بر تحلیل‌های اقتصادی و اطلاع‌رسانی شفاف، به پوشش اخبار غیرمرتبط یا شعارهای کلیشه‌ای می‌پردازد و حتی گاهی اوقات در خلاف جهت این موضوع حرکت می‌کند و به عنوان مطالبه مردمی انتظارات تورمی را خواسته یا ناخواسته بالا می‌برد و فرصت ایجاد هم‌افزایی بین دولت، بانک مرکزی و مردم را کاهش می‌دهد.

نقش شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های غیررسمی

در سال‌های اخیر، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های غیررسمی به منبعی مهم برای دریافت اخبار اقتصادی تبدیل شده‌اند. این رسانه‌ها، اگرچه می‌توانند اطلاع‌رسانی سریع و گسترده‌ای داشته باشند، اما اغلب فاقد نظارت دقیق و تحلیل‌های کارشناسی هستند. انتشار شایعات، مانند پیش‌بینی‌های غیرواقعی درباره جهش نرخ ارز یا کمبود کالاها، به‌سرعت انتظارات تورمی را تشدید می‌کند. به‌عنوان مثال، بحث‌هایی مانند فعال‌سازی مکانیسم ماشه، در شبکه‌های اجتماعی به‌صورت اغراق‌آمیز و بدون زمینه‌سازی مناسب بازنشر می‌شود، که باعث افزایش نااطمینانی در بازار می‌گردد. رسانه‌های رسمی در این فضا نتوانسته‌اند به‌طور مؤثر با این جریانات مقابله کنند یا روایت‌های مثبت و مبتنی بر واقعیات اقتصادی را تقویت کنند.

فقدان استراتژی اطلاع‌رسانی منسجم

برای مدیریت انتظارات تورمی، رسانه‌ها نیاز به یک استراتژی اطلاع‌رسانی منسجم دارند که با سیاست‌های بانک مرکزی هم‌راستا باشد. این استراتژی باید شامل تولید محتوای آموزشی، ارائه تحلیل‌های ساده و شفاف، و برجسته‌سازی دستاوردهای اقتصادی مانند تأمین ارز برای کالاهای اساسی یا کاهش رشد نقدینگی باشد. در حال حاضر، فقدان چنین استراتژی‌ای باعث شده که پیام‌های مثبت بانک مرکزی در میان حجم بالای اخبار منفی گم شود. به‌عنوان مثال، تأکید فرزین بر ثبات نرخ ارز رسمی و منابع ارزی مطمئن، اگر با یک کمپین رسانه‌ای قوی همراه شود، می‌تواند به کاهش نگرانی‌های عمومی کمک کند، اما این فرصت تاکنون به‌خوبی مورد استفاده قرار نگرفته است.

راهکارهایی برای بهبود نقش رسانه‌ها

برای اینکه رسانه‌ها بتوانند نقش مؤثری در کاهش انتظارات تورمی ایفا کنند، اقدامات زیر ضروری به نظر می‌رسد:

ساده‌سازی پیام‌های اقتصادی: رسانه‌ها باید مفاهیم پیچیده اقتصادی، مانند سیاست‌های تثبیت بانک مرکزی، را به زبانی ساده و قابل‌فهم برای عموم مردم ارائه کنند. این کار می‌تواند از طریق برنامه‌های تلویزیونی، اینفوگرافیک‌ها یا محتوای تعاملی در شبکه‌های اجتماعی انجام شود.

تقویت هماهنگی با بانک مرکزی: رسانه‌های رسمی، به‌ویژه صداوسیما، باید با بانک مرکزی همکاری نزدیک‌تری داشته باشند تا پیام‌های کلیدی به‌صورت منسجم و هدفمند به مخاطبان منتقل شود.

مقابله با اخبار منفی و شایعات: رسانه‌ها باید با تولید محتوای مبتنی بر داده و تحلیل‌های کارشناسی، به شایعات و اخبار غیرواقعی در فضای مجازی پاسخ دهند. این امر می‌تواند اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی را تقویت کند.

تمرکز بر دستاوردها: پوشش گسترده‌تر دستاوردهای اقتصادی، مانند تأمین ارز برای کالاهای اساسی یا پایداری منابع نفتی، می‌تواند به ایجاد حس ثبات و کاهش انتظارات تورمی کمک کند.

آموزش سواد اقتصادی: رسانه‌ها می‌توانند با تولید محتوای آموزشی، مانند برنامه‌های کوتاه درباره تأثیر انتظارات تورمی بر اقتصاد، به افزایش آگاهی عمومی و کاهش رفتارهای هیجانی کمک کنند.

در پایان باید گفت که اظهارات اخیر رئیس کل بانک مرکزی نشان‌دهنده تلاش این نهاد برای مدیریت انتظارات تورمی و ایجاد ثبات در بازار است. با این حال، رسانه‌های ایران هنوز نتوانسته‌اند به‌عنوان یک ابزار مؤثر در این مسیر عمل کنند. پیچیدگی پیام‌های اقتصادی، تمرکز بر اخبار منفی، نبود هماهنگی با سیاست‌های کلان و ضعف در مقابله با شایعات، از جمله دلایلی هستند که مانع نقش‌آفرینی مؤثر رسانه‌ها شده‌اند. برای تغییر این وضعیت، رسانه‌ها باید با ساده‌سازی پیام‌ها، تقویت هماهنگی با بانک مرکزی و تمرکز بر اطلاع‌رسانی شفاف و مثبت، به کاهش نااطمینانی و مدیریت انتظارات تورمی کمک کنند. این امر نه‌تنها به ثبات اقتصادی کمک می‌کند، بلکه اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی را نیز تقویت خواهد کرد. به هر حال باید پذیرفت که مرجعیت رسانه‌های داخلی در برابر شبکه‌های خارجی و معاند با چالشی جدی روبرو است و اثرگذاری آنها بیشتر از رسانه‌های داخلی است. با راهکارهای ارائه شده و شفافیت و راست‌گفتاری می‌توان این مرجعیت را به رسانه‌های داخلی برگرداند. به ویژه این مساله باید در اذهان عمومی جا بیافتد که خبرنگاران و تحلیلگران داخلی خود نیز در داخل ایران با مشکلاتی که مردم دست و پنجه نرم می‌کنند روبرو هستند و مسلما دلسوزتر از کسانی هستند که در آن ور آب دلاری درآمد دارند و تورم و مشکلات اقتصادی ایران را لمس نمی‌کنند.

کد خبر: ۳۶۲٬۰۴۷

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha