بازار؛ گروه بورس: در روزهایی که سایه جنگ، کمبود انرژی، و بیاعتمادی اقتصادی بر سر کشور سنگینی میکند، بازار سرمایه به یکی از منفورترین گزینههای سرمایهگذاری بدل شده است. اما آیا این پایان راه است؟ یا هنوز میتوان به بازگشت ققنوس از دل خاکستر امید داشت؟ مهدی رضایتی، تحلیلگر بورس در یادداشتی اختصاصی، نگاهی دارد به سناریوهای پیشرو، فرصتهای پنهان و ضرورت بازنگری در نگاه به بازار سهام ایران. در ادامه متن کامل را بخوانید؛
در شرایطی که تنشهای سیاسی و اقتصادی به اوج رسیدهاند، تنها توصیه منطقی برای سرمایهگذاری، تنوعبخشی میان کلاسهای دارایی است. اما این توصیه، بیش از آنکه راهحل باشد، نشانهای از بنبست است. ادامه وضعیت فعلی ممکن نیست؛ یا باید به سمت درگیری و فروپاشی زیرساختها رفت، یا راهی برای حلوفصل اختلافات با غرب یافت.
کسانی که هنوز مهاجرت نکردهاند، به وضوح به سناریوی دوم دل بستهاند. در غیر این صورت، اکنون به جای خواندن این یادداشت، مشغول خرید پنل خورشیدی، مخزن آب یا زمین کشاورزی بودند. با همین استدلال برای خوشبینها، بازار سهام که امروز در پایینترین سطح محبوبیت قرار دارد میتواند در صورت تحقق سناریوی مثبت، به نقطهای جذاب برای سرمایهگذاری بدل شود.
نخستین گام، بازگشت شرکتها به ظرفیت اسمی تولید است. بسیاری از صنایع به دلیل کمبود انرژی، ماهها از تولید عقب ماندهاند. این کسری، با سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و اصلاح قیمتها، قابل جبران است؛ البته به شرط رفع تحریمها و تأمین مالی خارجی. در چنین شرایطی، رشد ۳۰ تا ۵۰ درصدی در عملکرد شرکتها دور از ذهن نیست.
دومین مؤلفه، تورم و نرخ بهره است. برخلاف تصور رایج، تورم لزوماً به نفع بازار سهام نیست؛ مگر آنکه سرکوب نشده باشد. با افزایش صادرات نفت و کاهش انتظارات تورمی، نرخ بهره نیز میتواند کاهش یابد. در چنین فضایی، نسبت P/E سهام که اکنون در سطوح نازل قرار دارد میتواند تا دو برابر رشد کند.
سومین محور، اصلاح نرخگذاریهاست. نرخ گاز، بهره مالکانه معادن و سایر هزینههای تولید در ایران، بهطور غیرمنطقی بالاتر از کشورهای توسعهیافته است. اصلاح این نرخها، نهتنها به جذب سرمایه کمک میکند، بلکه میتواند بازار سهام را به گزینهای جذابتر از بازارهای موازی تبدیل کند.
هرچند میتوان فهرست عوامل مؤثر را طولانیتر کرد، اما همین چند مورد کافی است تا نشان دهد بازار سهام، در صورت اصلاحات ساختاری، ظرفیت بازدهی غیرتورمی و پایدار را دارد؛ بازدهیای که حتی در دورهای دهساله، سایر بازارها به آن نخواهند رسید.
در شرایطی که کشور با بحرانهای چندوجهی مواجه است، شاید سخن گفتن از آینده روشن بازار سهام، نوعی خوشخیالی به نظر برسد. اما واقعیت این است که بدبینی مطلق، همانقدر خطرناک است که خوشبینی بیپایه. بازار سهام، اگرچه امروز در محاصره بحرانهاست، اما همچنان میتواند به ققنوسی بدل شود که از دل خاکستر، دوباره برخیزد. شرط آن، اصلاحات واقعی، شجاعت تصمیمگیری و بازگشت عقلانیت به سیاستگذاری اقتصادی است.
نظر شما