به گزارش بازار، سال گذشته مسعود پزشکیان و اعضای کابینهاش چشمانداز پرچالشی پیش روی خود میدیدند؛ اما احتمالاً هیچگاه انتظار چنین مسیر صعبالعبوری از فضای حکمرانی نداشتند.
دولت به هر شکلی که بود توانست دریچهای از لابهلای بحرانها پیدا کند و با تن زخمی بیرون بیاید. با وجود برونرفت دولت از سریال بحرانها، واقعیت این است که هنوز وضعیت کشور در شرایط عادی قرار ندارد و هر تصمیم و عملکردی باید در چهارچوب این شرایط سخت سنجیده شود. این بحرانها و چالشها یادآور میشود که ارزیابی عملکرد کابینه نباید صرفاً بر معیارهای روزمره و عادی باشد. بااینحال، علیرغم تحمل فشارها و مقابله با تهدیدها، نقاط ضعفی در مدیریت دولت وجود دارد که هم در بیان و هم در عملکرد عملیاتی نمود پیدا کردهاند و ضرورت اصلاحات و بازنگری بخشهای موردنیاز را هشدار میدهند.
سه دیدگاه عمده در ارزیابی وضعیت فعلی کابینه وجود دارد:
۱- ادامه مسیر فعلی بدون اصلاحات جدی: این نگاه معتقد است که ادامه مسیر موجود میتواند به نتیجه برسد، اما تجربه تاریخی و وضعیت فعلی نشان میدهد که بیتوجهی به اصلاحات و نوسازی کابینه و سیاستها، پیام مثبتی برای مردم ندارد.
۲- رادیکالیسم و فشار افراطی: این رویکرد نیز به دلیل شرایط غیرعادی کشور، پیامدهای خطرناک و پرهزینه سیاسی به همراه دارد. فشارهای افراطی و تمرکز صرف بر جابهجایی و عزل در رأس قدرت، بدون ارائه راهکارهای عملیاتی و اصلاحات ساختاری، میتواند ثبات نسبی دولت را در شرایط حساس فعلی مختل و هزینهای سنگین بر کشور تحمیل کند.
۳- ترمیم و اصلاح کابینه: این رویکرد نسبت به موارد قبلی، مزیتهایی دارد؛ هم واقعبینانه است و هم عملیاتی و از طرفی با شرایط فعلی کشور همخوان است و هزینه کمتری هم دارد.
در مسیر ترمیم کابینه، دو قسمت پیشنهاد میشود که ارتباط مستقیمی با نارضایتیهای امروز مردم دارد:
۱- وزارت نیرو: این وزارتخانه به دلیل عملکرد ضعیف و ناهماهنگ یکی از نقاط حساس در مدیریت کشور به شمار میرود. ضرورت دارد دولت با اقدامات چکشی و مدیریتی، ساختارهای ناکارآمد را اصلاح کرده و عملکرد عملیاتی وزارت نیرو را تقویت کند که این روحیه چندان به ساختار فعلی وزارت نیرو نمیخورد.
۲- ظهور و بروز رسانهای دولت: نقطه ضعف دیگر دولت در حوزه سخنگو و شورای اطلاعرسانی دولت است. در یک سال گذشته، ضعف عملکرد در این حوزهها باعث شده که اقدامات دولت یا بهدرستی منتقل نشود و یا برداشتهای منفی از عملکرد کابینه شکل بگیرد و به ایجاد دعواهای سیاسی منجر شود.
ترمیم کابینه بهتر است به دست خود دولت انجام شود و نه مجلس. این مهم است که دولت از نقاط ضعف خود آگاه است و نباید بار سیاسی اصلاحات را به دوش نهادهای دیگر بیندازد. اقدام خودجوش دولت در ترمیم و اصلاح کابینه، باتوجهبه شناخت دولت از نقاط کور نهتنها حرفهایتر و کارآمدتر خواهد بود، بلکه مانع از ایجاد هزینههای سیاسی اضافی و فشار مضاعف به دولت، مجلس و افکار عمومی میشود.
در نهایت، مسیر ترمیم کابینه راه میانهای است که هم واقعبینانه است و هم مؤثر. ادامه مسیر فعلی بدون اصلاحات، پیام منفی برای جامعه دارد و گزینه فشار رادیکال و تغییر ریاستجمهوری نیز ریسکی و غیرعملی است. تنها با بازنگری هدفمند در ساختارهای اجرایی، اصلاح نقاط ضعف و تقویت حضور دولت در عرصه عمومی میتوان انتظار داشت که سال دوم مدیریت کابینه با ثبات، اثرگذاری و پاسخگویی واقعی همراه باشد.
نظر شما