۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
ذوب آهن اصفهان در بن بست | ادامه زیان سازی یا تصمیم شستا برای واگذاری
بازار گزارش می دهد؛

ذوب آهن اصفهان در بن بست | ادامه زیان سازی یا تصمیم شستا برای واگذاری

ذوب‌آهن اصفهان، غول خفته صنعت فولاد، در گرداب زیان انباشته و مدیریت ناکارآمد گرفتار شده؛ پروژه‌های ملی چون تولید ریل نیز نتوانسته‌اند آن را از سقوط مالی نجات دهند.

بازار؛ گروه صنعت: افزایش چشمگیر زیان ذوب‌آهن اصفهان نشان‌دهنده ادامه‌دار بودن چالش‌های مدیریتی و ساختاری در این شرکت صنعتی است. بر اساس گزارش‌های رسمی، شرکت ذوب‌آهن اصفهان که از زیرمجموعه‌های هلدینگ تاصیکو محسوب می‌شود، در پایان سال مالی گذشته با زیان خالصی نزدیک به ۱۰ هزار میلیارد تومان مواجه شده؛ رقمی که نسبت به دوره مشابه سال قبل، رشد نگران‌کننده‌ای معادل ۱۴۱ درصد را نشان می‌دهد. همچنین زیان انباشته این شرکت به بیش از ۱۸ هزار میلیارد تومان رسیده که بیانگر رشد ۱۲۰ درصدی نسبت به دوره پیشین است. این روند زیان‌دهی، زنگ خطری جدی برای یکی از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین واحدهای صنعتی کشور به شمار می‌رود.

اردشیر افضلی که از آذرماه سال گذشته مدیریت ذوب‌آهن را برعهده گرفته، در نامه‌ای رسمی به سازمان بورس، افزایش هزینه‌های خرید مواد اولیه و رشد هزینه‌های پرسنلی را به‌عنوان دلایل اصلی این زیان‌ها مطرح کرده است. با این حال، به نظر می‌رسد تاکنون اقدام مؤثری برای مهار روند نزولی عملکرد مالی شرکت صورت نگرفته است. از سوی دیگر، سیدعلیرضا سیاسی‌راد، از دی‌ماه سال گذشته مدیریت هلدینگ تاصیکو را برعهده گرفته و اکنون نگاه‌ها به نحوه عملکرد وی در ساماندهی شرکت‌های زیان‌ده زیرمجموعه، از جمله ذوب‌آهن اصفهان، دوخته شده است.

ذوب‌آهن اصفهان در چهار ماهه نخست سال ۱۴۰۴ با رشد ۱۴ درصدی درآمد همراه بوده است. اما این افزایش درآمد عمدتاً ناشی از رشد نرخ فروش محصولات، به‌ویژه شمش کالایی و تیرآهن بوده است. با این حال، تولید شرکت در این بازه با افت ۲۷ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل همراه بوده و از ۷۷۸ هزار تن به ۵۷۰ هزار تن کاهش یافته است

با وجود زیان‌های سنگین در سال گذشته، گزارش‌های مالی منتشرشده در سامانه کدال نشان می‌دهد که ذوب‌آهن اصفهان در چهار ماهه نخست سال ۱۴۰۴ با رشد ۱۴ درصدی درآمد همراه بوده است. اما این افزایش درآمد عمدتاً ناشی از رشد نرخ فروش محصولات، به‌ویژه شمش کالایی و تیرآهن بوده است. با این حال، تولید شرکت در این بازه با افت ۲۷ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل همراه بوده و از ۷۷۸ هزار تن به ۵۷۰ هزار تن کاهش یافته است. فروش نیز با کاهش ۲۰ درصدی به ۵۲۲ هزار تن رسیده است. این کاهش در تولید و فروش، به‌ویژه در محصولات کلیدی مانند تیرآهن و کلاف، نشان‌دهنده ادامه چالش‌های ساختاری در تأمین مواد اولیه، بحران انرژی و هزینه‌های بالای تولید است. در مجموع، اگرچه تورم و افزایش نرخ فروش توانسته‌اند درآمد شرکت را تا حدی حفظ کنند، اما کاهش محسوس در تولید و فروش، همچنان آینده مالی ذوب‌آهن را با ابهام مواجه کرده است.

دلایل زیان انباشته شرکت ذوب‌آهن اصفهان

دلایل زیان انباشته شرکت ذوب‌آهن اصفهان را می‌توان در چند محور اصلی دسته‌بندی کرد که هم به عوامل داخلی شرکت و هم به شرایط کلان اقتصادی کشور مرتبط هستند. نخست، افزایش افسارگسیخته هزینه‌ها از جمله هزینه‌های فروش، اداری و عمومی که به بیش از ۳۱۸۰ میلیارد تومان رسیده، هزینه‌های مالی که از ۲۲۰۰ میلیارد تومان فراتر رفته، و سایر هزینه‌ها که با رشد ۲۷۱ درصدی به بیش از ۱۲۲۰ میلیارد تومان رسیده‌اند، فشار سنگینی بر تراز مالی شرکت وارد کرده‌اند. دوم، مدیریت ناکارآمد منابع در شرایط بحرانی مالی موثر بوده از جمله افزایش غیرمنطقی هزینه‌های تبلیغاتی که در سال گذشته به بیش از ۳۱۸ میلیارد تومان رسیده و نبود برنامه‌ریزی مؤثر برای کاهش هزینه‌ها، به زیان‌دهی دامن زده است.

سوم، وابستگی به منابع اولیه داخلی مانند سنگ‌آهن و زغال‌سنگ که با نوسانات قیمتی و کمبود عرضه مواجه بوده‌اند، تولید را مختل کرده و هزینه‌ها را افزایش داده‌اند. چهارم، بحران در بهره‌وری عملیاتی که با کاهش تولید و فروش محصولات کلیدی مانند تیرآهن و کلاف همراه بوده و نسبت قیمت به درآمد (P/E) شرکت را به عدد منفی ۴.۱ رسانده که نشانه‌ای از زیان‌دهی مداوم و کاهش ارزش سهام است.

پنجم، چالش‌های کلان اقتصادی و سیاسی از جمله نوسانات نرخ ارز، سیاست‌های چندنرخی، قیمت‌گذاری دستوری محصولات فولادی، و بحران آب در منطقه اصفهان که همگی بر فعالیت‌های صنعتی شرکت تأثیر منفی گذاشته‌اند. در مجموع، ترکیبی از ضعف مدیریتی، ساختار هزینه‌ای نامتعادل، مشکلات تأمین مواد اولیه، و چالش‌های اقتصادی کلان کشور موجب شده‌اند که ذوب‌آهن اصفهان با زیان انباشته سنگین مواجه شود. برای خروج از این وضعیت، نیاز به اصلاحات ساختاری، بازنگری در سیاست‌های مالی و عملیاتی، و حمایت‌های هدفمند از سوی نهادهای بالادستی وجود دارد.

اثر پروژه تولید ریل ملی در شرکت ذوب‌آهن

در همین راستا، پروژه تولید ریل ملی در شرکت ذوب‌آهن اصفهان با هدف خودکفایی در تأمین ریل مورد نیاز کشور و کاهش وابستگی به واردات آغاز شد و از نظر فنی و ملی، دستاوردی مهم محسوب می‌شود. با این حال، این پروژه نتوانست شرکت را از زیان‌دهی خارج کند. دلایل این ناکامی را می‌توان در چند محور بررسی کرد. نخست، عدم ثبات در تقاضای داخلی؛ اگرچه ذوب‌آهن توانسته حدود ۵۵۰۰ تن ریل تولید کند و سفارش‌هایی تا ۳۰ هزار تن دریافت کرده، اما این حجم تولید هنوز به سطح اقتصادی پایدار نرسیده است. پروژه‌های ریلی کشور با تأخیرهای اجرایی و مالی مواجه‌اند و پرداخت‌ها از سوی نهادهای دولتی به کندی انجام می‌شود، که نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار داده است.

دوم، تولید ریل زمانی اقتصادی خواهد بود که بتوان آن را به بازارهای خارجی صادر کرد. اما تاکنون ذوب‌آهن نتوانسته ریل را به‌طور مستمر در سبد صادراتی خود قرار دهد. نبود زیرساخت‌های بازاریابی بین‌المللی و رقابت با تولیدکنندگان خارجی، مانع از ارزآوری این محصول شده است.

سوم، تولید ریل نیازمند تجهیزات خاص، استانداردهای دقیق و مواد اولیه با کیفیت بالا است. این عوامل باعث شده‌اند که هزینه تولید ریل در ذوب‌آهن بالا باشد و حاشیه سود آن پایین بماند. در کنار آن، افزایش هزینه‌های انرژی، حمل‌ونقل و نیروی انسانی نیز فشار مضاعفی بر سودآوری این پروژه وارد کرده‌اند.

چهارم، اگرچه پروژه تولید ریل از نظر فنی موفق بوده، اما نبود برنامه‌ریزی دقیق برای تجاری‌سازی، بازاریابی و توسعه بازار داخلی و خارجی باعث شده که این ظرفیت بالقوه به سود واقعی تبدیل نشود. همچنین، عدم هماهنگی مؤثر بین ذوب‌آهن و نهادهای دولتی در اجرای پروژه‌های ریلی، موجب شده که ظرفیت تولید ریل به‌طور کامل مورد استفاده قرار نگیرد. در نتیجه، پروژه تولید ریل ملی اگرچه از نظر صنعتی و ملی ارزشمند است، اما به دلیل ضعف در تجاری‌سازی، نبود صادرات پایدار، هزینه‌های بالا و مشکلات ساختاری در اقتصاد کشور، نتوانسته نقش مؤثری در خروج ذوب‌آهن از زیان ایفا کند.

چشم‌انداز واگذاری شرکت ذوب‌آهن اصفهان توسط شستا در سال ۱۴۰۴ همچنان در حال بررسی است. طبق اظهارات مدیرعامل شستا، این هلدینگ قصد دارد حداکثر ۴۰ درصد از سهام ذوب‌آهن اصفهان را حفظ کند و مازاد آن را در بازار سرمایه عرضه نماید. این تصمیم در راستای سیاست خروج از بنگاه‌داری و تمرکز بر سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سودآور اتخاذ شده است

در این میان، پرسشی مهم مطرح می‌شود؛ آیا شستا برای فرار از زیان انباشته ذوب‌آهن اصفهان، آن را واگذار خواهد کرد؟ بر اساس اطلاعات موجود، چشم‌انداز واگذاری شرکت ذوب‌آهن اصفهان توسط شستا در سال ۱۴۰۴ همچنان در حال بررسی است. طبق اظهارات مدیرعامل شستا، این هلدینگ قصد دارد حداکثر ۴۰ درصد از سهام ذوب‌آهن اصفهان را حفظ کند و مازاد آن را در بازار سرمایه عرضه نماید. این تصمیم در راستای سیاست خروج از بنگاه‌داری و تمرکز بر سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سودآور اتخاذ شده است. با توجه به زیان انباشته سنگین ذوب‌آهن، واگذاری بخشی از سهام می‌تواند به تأمین نقدینگی شستا و کاهش ریسک مالی کمک کند.

تا لحظه انتشار گزارش، نام مشخصی از شرکت‌های خریدار بالقوه در سال ۱۴۰۴ منتشر نشده است. با این حال، برخی گزینه‌های احتمالی و علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در صنعت فولاد عبارت‌اند از هلدینگ‌های خصوصی فولادی که به‌دنبال توسعه زنجیره تولید و افزایش ظرفیت صادرات هستند، سرمایه‌گذاران بورسی که به بهره‌برداری از ظرفیت‌های زیرساختی و برند معتبر ذوب‌آهن علاقه‌مندند، نهادهای شبه‌دولتی مانند ساتا یا بنیاد مستضعفان که سابقه حضور در صنایع مادر و توان مالی بالا دارند، و شرکت‌های خارجی که در صورت رفع موانع تحریم، به‌دنبال دسترسی به بازار منطقه‌ای و مواد اولیه ارزان خواهند بود. با توجه به شرایط فعلی، واگذاری کامل یا جزئی ذوب‌آهن نیازمند اصلاح ساختار مالی، کاهش زیان‌دهی، و شفاف‌سازی عملکرد عملیاتی شرکت است تا برای خریداران جذابیت ایجاد کند.

نخست آن‌که ذوب‌آهن اصفهان با وجود برخورداری از زیرساخت‌های صنعتی گسترده، نیروی انسانی متخصص، و سابقه‌ای طولانی در صنعت فولاد کشور، در سال‌های اخیر نتوانسته از ظرفیت‌های بالقوه خود بهره‌برداری مؤثر داشته باشد. این ناکارآمدی نه‌تنها در عملکرد مالی بلکه در شاخص‌های تولید، فروش، و بهره‌وری نیز مشهود است.

دوم آن‌که ساختار مالکیتی و مدیریتی شرکت، به‌ویژه وابستگی به نهادهای شبه‌دولتی و تغییرات مکرر در مدیریت، مانع از شکل‌گیری یک برنامه بلندمدت و پایدار برای اصلاح مسیر شده است. ورود مدیران جدید، هرچند با انگیزه تحول‌گرایی همراه بوده، اما در عمل به دلیل نبود اختیارات کافی، محدودیت‌های بودجه‌ای، و فشارهای سیاسی و اقتصادی، نتوانسته‌اند تحول چشمگیری ایجاد کنند.

سوم، شرایط کلان اقتصادی کشور از جمله تورم بالا، نوسانات ارزی، تحریم‌های بین‌المللی، و سیاست‌های غیرشفاف در حوزه قیمت‌گذاری محصولات فولادی، فضای فعالیت برای شرکت‌هایی مانند ذوب‌آهن را به‌شدت محدود کرده است. در چنین شرایطی، حتی پروژه‌هایی مانند تولید ریل ملی که از نظر فنی موفق بوده‌اند، به دلیل نبود زیرساخت‌های تجاری‌سازی و ضعف در هماهنگی بین‌نهادی، نتوانسته‌اند به سودآوری پایدار منجر شوند.

چهارم، بازار سرمایه به‌عنوان یکی از ابزارهای تأمین مالی و واگذاری مالکیت، در سال‌های اخیر با نوسانات شدید و کاهش اعتماد عمومی مواجه بوده است. بنابراین، واگذاری سهام ذوب‌آهن در این فضا نیازمند شفاف‌سازی عملکرد، اصلاح صورت‌های مالی، و ارائه چشم‌انداز روشن از آینده شرکت است تا بتواند نظر سرمایه‌گذاران را جلب کند.

در نهایت، اگر شستا قصد دارد ذوب‌آهن را به‌عنوان یک دارایی استراتژیک حفظ کند، باید با بازنگری در ساختار مدیریتی، اصلاح فرآیندهای تولید، و جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، مسیر خروج از زیان را هموار سازد. در غیر این صورت، واگذاری بخشی از سهام به نهادهای توانمند و دارای تخصص در صنعت فولاد می‌تواند راهکاری منطقی برای کاهش بار مالی و افزایش بهره‌وری باشد.

کد خبر: ۳۵۷٬۷۱۵

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha