وقتی میخواهید انگلیسی را درست و روان صحبت کنید، یادگیری گرامر پایهایترین ابزار شماست. اما سوال اصلی اینجاست: از کجا باید شروع کرد؟ این مقاله، یک راهنمای کامل از گرامر های زبان انگلیسی به ترتیب است؛ طوری که از سطح مبتدی شروع میکنید و به مرور به نکات پیشرفتهتر میرسید.
۱. گرامرهای ابتدایی: پایههای زبان انگلیسی را محکم بچینید
این مطلب گرامرهای زبان انگلیسی را به ترتیب آموزش میدهد، مناسب برای سطح A۱ تا A۲ (مبتدی). مطالب کاملاً پایهای هستند و میتوانند بهعنوان مکملی ساده و کاربردی در کنار کتاب گرامر انگلیسی استفاده شوند.
ساختارهای پایه:
- فعل to be (am/is/are):
برای معرفی خود و دیگران و بیان حالتها در حال حاضر استفاده میشود. - زمان حال ساده (Present Simple):
برای بیان عادتها، حقایق و اتفاقات روزمره به کار میرود. - ضمایر فاعلی و مفعولی (I/me, they/them):
برای نشان دادن فاعل و مفعول جمله استفاده میشوند. - صفات ملکی (my, your, his...):
برای نشان دادن مالکیت و ارتباط چیزی به کسی به کار میروند. - حروف اضافه پایه (in, on, under):
برای بیان موقعیت و جایگاه اشیا نسبت به یکدیگر استفاده میشوند. - سوالسازی با do/does:
برای ساخت سوالهای زمان حال ساده در جملات خبری به کار میرود. - there is / there are:
برای بیان وجود یا نبودن چیزی در یک مکان خاص استفاده میشود. - اسامی قابلشمارش و غیرقابلشمارش:
برای تشخیص اینکه یک اسم را میتوان شمرد یا نه و نحوه استفاده درست آنها کاربرد دارد. - افعال modal اولیه (can, must):
برای بیان توانایی، اجازه و ضرورت به کار میروند. - افعال با like/love/hate + فعل ing:
برای بیان علاقه، دوست داشتن یا نفرت نسبت به کاری استفاده میشود. - افعال کمکی am/is/are برای زمان حال استمراری:
برای توصیف کاری که هماکنون در حال انجام است، به کار میروند.
۲. گرامرهای سطح پیشمتوسط: ساختارهای کاربردی برای گفتوگوهای ساده
ساختارهای مهم:
- زمان گذشته ساده (Past Simple) یکی از مهمترین زمانها برای صحبت درباره اتفاقات و کارهایی است که در گذشته انجام شده و تمام شدهاند. برای مثال:
He went to school yesterday. افعال گذشته به دو دسته باقاعده (مانند work → worked) و بیقاعده (مانند go → went) تقسیم میشوند که یادگیری آنها برای استفاده صحیح بسیار ضروری است. - زمان حال استمراری (Present Continuous) برای توصیف کارهایی به کار میرود که همین الان یا در اطراف زمان صحبت در حال انجام هستند. مثلاً:
She is reading a book now. - در این سطح، استفاده درست از کلمات مقدار و تعداد مانند some، any، much، many اهمیت دارد. این کلمات کمک میکنند تا جملات مثبت، منفی و سوالی به شکل صحیح ساخته شوند.
- ضمیرهای ملکی (mine, yours, his, hers) جایگزین اسامی میشوند و مالکیت را بدون تکرار بیان میکنند؛ مثلاً:
This book is mine. - قیدهای تکرار (always, often, sometimes) نشان میدهند که یک کار چقدر تکرار میشود و به جملهها رنگ و حس زمان میدهند.
- تفاوتهای ظریف بین افعال کمکی can، could، should نیز در این مرحله آموزش داده میشود. آنها توانایی، امکان و توصیه را در جملات بیان میکنند، مانند:
You should eat more vegetables. - برای بیان مقایسه بین دو چیز، از ساختارهای مقایسهای استفاده میکنیم؛ مثلاً:
This phone is more expensive than that one. - ضمیرهای اشاره مثل this, that, these, those به ما کمک میکنند اشیا یا افراد نزدیک و دور را در صحبت مشخص کنیم.
- در نهایت، افعال دو قسمتی (phrasal verbs) مثل get up و turn on بخش مهمی از زبان محاورهای هستند که معنای جدیدی به جمله میدهند و یادگیری آنها برای طبیعیتر شدن زبان بسیار موثر است.
۳. گرامرهای سطح متوسط: قدرت جملهسازی حرفهای
👩🏫 نقل قول از استاد زبان، «لورا بَکِر»:
گرامر سطح متوسط جاییه که زبانآموز از مرحلهی حفظ کردن صرف عبور میکنه و کمکم شروع میکنه به درک واقعی ساختار زبان. اینجاست که یادگیری عمیق اتفاق میافته.
مناسب برای سطح: B۲ (Intermediate)
ساختارهای مهم:
- زمان آینده (will / going to):
برای بیان پیشبینی، تصمیمگیری یا برنامهریزی در آینده استفاده میشوند.
مثال: I will call you later. - حال کامل (Present Perfect):
برای بیان کاری که در گذشته شروع شده و هنوز تاثیرش ادامه دارد.
مثال: They have visited Paris three times. - حال کامل استمراری (Present Perfect Continuous):
برای تاکید بر مدت زمان انجام کاری که هنوز ادامه دارد.
مثال: He has been studying for two hours. - جملات شرطی نوع صفر و اول:
برای بیان حقایق عمومی (صفر) و شرایط واقعی یا ممکن در آینده (اول).
مثال: If it rains tomorrow, we will stay home. - ساختارهای too / enough:
برای بیان مقدار بیش از حد (too) یا کافی بودن (enough).
مثال: This coffee is too hot to drink. - ضمیرهای نسبی (who, which, that):
برای وصل کردن جملات درباره افراد یا اشیا.
مثال: The man who called you is here. - افعال مجهول (Passive Voice):
برای تمرکز روی کاری که انجام شده نه روی فاعل آن.
مثال: The cake was made by my sister. - so / such + adjective:
برای تاکید قوی روی صفتها یا اسامی.
مثال: She is such a talented singer. - ساختار used to:
برای بیان عادتها یا وضعیتهای گذشته که الان تغییر کردهاند.
مثال: I used to play football when I was a kid. - نقل قول مستقیم و غیرمستقیم (Reported Speech):
برای بازگو کردن صحبتهای دیگران به شکل مستقیم یا غیرمستقیم.
مثال: He said, "I am tired." → He said that he was tired.
۴. گرامرهای پیشرفته: رواننویسی و دقت در مکالمه
گرامرهای پیشرفته زبان انگلیسی (سطح C۱)
۱. زمان گذشته کامل (Past Perfect)
- توضیح: برای بیان عملی که قبل از یک رویداد دیگر در گذشته رخ داده است.
- مثال: She had finished her homework before the guests arrived.
- (او قبل از رسیدن مهمانها تکالیفش را تمام کرده بود.)
۲. زمان گذشته کامل استمراری (Past Perfect Continuous)
- توضیح: برای تأکید بر تداوم عملی در گذشته که تا قبل از رویداد دیگری ادامه داشت.
- مثال: They had been working for hours when the power went out.
- (آنها ساعتها کار کرده بودند که برق قطع شد.)
کاربرد: در مکالمه برای تأکید بر مدت زمان؛ در نوشتاری برای شرح زمینههای طولانی.
۳. جملات شرطی نوع دوم (Second Conditional)
- توضیح: برای بیان موقعیتهای غیرواقعی یا فرضی در حال یا آینده.
- مثال: If I were you, I would apologize immediately.
- (اگر جای تو بودم، فوراً عذرخواهی میکردم.)
کاربرد: در مکالمه برای توصیه یا فرض؛ در نوشتار غیررسمی رایجتر است.
۴. جملات شرطی نوع سوم (Third Conditional)
- توضیح: برای بیان موقعیتهای غیرواقعی در گذشته و نتایج فرضی آنها.
- مثال: If she had studied harder, she would have passed the exam.
- (اگر سختتر درس خوانده بود، امتحان را قبول میشد.)
کاربرد: در مکالمه برای بحث درباره گذشتههای فرضی؛ در نوشتاری رسمی برای تحلیل.
۵. جملات معکوس (Inversion)
- توضیح: وارونگی فاعل و فعل برای تأکید یا در ساختارهای خاص.
- مثال: Never have I seen such a beautiful sunset.
- (هرگز چنین غروب زیبایی ندیدهام.)
کاربرد: در مکالمه برای تأکید دراماتیک؛ در نوشتاری رسمی برای جذابیت سبک.
۶. جملات تاکیدی (Cleft Sentences)
- توضیح: برای تأکید بر بخش خاصی از جمله با استفاده از ساختارهای خاص.
- مثال: It was the book that changed my perspective.
- (این کتاب بود که دیدگاهم را تغییر داد.)
کاربرد: در مکالمه برای تمرکز روی یک عنصر؛ در نوشتاری رسمی برای وضوح.
۷. کلمات ربطی (Linking Words)
- توضیح: کلماتی مانند furthermore, despite, on the other hand برای ارتباط ایدهها.
- مثال: I was tired; however, I finished the project on time.
- (خسته بودم؛ بااینحال، پروژه را بهموقع تمام کردم.)
کاربرد: در مکالمه برای روانتر کردن بحث؛ در نوشتاری رسمی برای سازماندهی متن.
۸. سؤالات غیرمستقیم (Reported Questions)
- توضیح: تبدیل سؤالات مستقیم به غیرمستقیم برای گزارش یا بازگو کردن.
- مثال: She asked me where I was going.
- (او از من پرسید کجا میروم.)
کاربرد: در مکالمه برای نقلقول نرمتر؛ در نوشتاری رسمی برای گزارش دقیق.
۹. ضمیرهای موصولی پیشرفته (Whose, Whom)
- توضیح: whose برای مالکیت و whom برای مفعول در جملات موصولی استفاده میشود.
- مثال: The man whose car was stolen called the police.
- (مردی که ماشینش دزدیده شده بود، به پلیس زنگ زد.)
کاربرد: در مکالمه رسمیتر؛ در نوشتاری برای دقت در اشاره به افراد.
۱۰. سبک نوشتاری رسمی vs غیررسمی
- توضیح: تفاوت در انتخاب واژگان و ساختارها برای موقعیتهای رسمی (رسمی) یا دوستانه (غیررسمی).
مثال:
- رسمی: I would appreciate your prompt response. (از پاسخ سریع شما قدردانی میکنم.)
- غیررسمی: Please get back to me soon! (زود بهم جواب بده!)
کاربرد: در مکالمه برای تطبیق با مخاطب؛ در نوشتاری برای رعایت لحن مناسب.
📊 طبق گزارش کمبریج ۲۰۲۴:
زبانآموزانی که به سطح C۱ میرسند، بیش از ۹۰٪ ساختارهای گرامری انگلیسی را درک کرده و استفاده میکنند.
۵. کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه
سطح |
موضوع گرامری |
توضیح مختصر |
مثال |
کاربرد |
مبتدی (A۱-A۲) |
افعال to be (am, is, are) |
برای توصیف حالت، هویت یا ویژگیها. |
I am a student. (من دانشآموزم.) |
مکالمه روزمره، معرفی خود. |
ضمایر فاعلی و مفعولی |
فاعلی (I, you, he) و مفعولی (me, you, him). |
She loves him. (او او را دوست دارد.) |
مکالمه ساده، نوشتار ابتدایی. |
|
زمان حال ساده |
برای عادات، حقایق و برنامهها. |
He plays football. (او فوتبال بازی میکند.) |
توصیف عادات، برنامههای روزانه. |
|
اسمهای قابل شمارش و غیرقابل شمارش |
قابل شمارش (book) و غیرقابل شمارش (water). |
I have two books. There is some water. |
خرید، توصیف اشیا در مکالمه. |
|
حروف تعریف (a, an, the) |
a/an برای ناشناخته، the برای مشخص. |
A cat is on the table. (گربهای روی میز است.) |
مکالمه و نوشتار ساده. |
|
جملات امری |
برای دستور یا درخواست. |
Open the door! (در را باز کن!) |
دستور دادن، درخواست دوستانه. |
|
صفتها و قیدها |
صفت برای اسم، قید برای فعل. |
She is beautiful. She runs quickly. |
توصیف در مکالمه و نوشتار. |
|
سؤالات Wh- |
برای پرسیدن اطلاعات خاص (What, Where). |
Where are you? (کجا هستی؟) |
مکالمات پرسوجو، مصاحبه. |
|
متوسط (B۱-B۲) |
زمان گذشته ساده |
برای اتفاقات تمامشده در گذشته. |
I watched a movie yesterday. (دیروز فیلم دیدم.) |
روایت داستان، مکالمه گذشته. |
زمان حال استمراری |
برای کارهای در حال انجام یا موقت. |
I am reading now. (الان دارم میخوانم.) |
توصیف لحظه حال در مکالمه. |
|
مقایسه صفتها |
تفضیلی (more) و عالی (most). |
This book is more interesting. She is the tallest. |
مقایسه در مکالمه و نوشتار. |
|
افعال عبارتی |
افعال با حرف اضافه یا قید (look after). |
Turn off the light. (چراغ را خاموش کن.) |
مکالمات روزمره، غیررسمی. |
|
افعال مدال |
برای توانایی، اجبار، توصیه (can, should). |
You should study. (باید درس بخوانی.) |
توصیه، مکالمه رسمی/غیررسمی. |
|
جملات شرطی نوع اول |
برای موقعیتهای محتمل در آینده. |
If it rains, we will stay home. (اگر باران ببارد، خانه میمانیم.) |
برنامهریزی، بحثهای منطقی. |
|
زمان آینده ساده |
برای پیشبینی یا تصمیم لحظهای. |
I will call you tomorrow. (فردا زنگ میزنم.) |
مکالمه آینده، نوشتار ساده. |
|
پیشرفته (C۱) |
زمان حال کامل |
برای تجربیات یا نتایج مرتبط با حال. |
I have just finished my work. (تازه کارم را تمام کردم.) |
مکالمه تجربه، نوشتار رسمی. |
زمان گذشته کامل |
برای عملی قبل از رویداد دیگر در گذشته. |
She had left before I arrived. (قبل از رسیدن من رفته بود.) |
روایت دقیق، نوشتار آکادمیک. |
|
گذشته کامل استمراری |
برای تداوم عملی قبل از رویداد گذشته. |
They had been working for hours. (ساعتها کار کرده بودند.) |
تأکید بر مدت، نوشتار روایی. |
|
جملات شرطی نوع دوم |
برای موقعیتهای غیرواقعی در حال/آینده. |
If I were rich, I would travel. (اگر ثروتمند بودم، سفر میکردم.) |
فرضیات، مکالمه غیررسمی. |
|
جملات شرطی نوع سوم |
برای موقعیتهای غیرواقعی در گذشته. |
If she had studied, she would have passed. (اگر درس خوانده بود، قبول میشد.) |
تحلیل گذشته، نوشتار رسمی. |
|
جملات معکوس (Inversion) |
وارونگی برای تأکید. |
Never have I seen such beauty. (هرگز چنین زیبایی ندیدهام.) |
مکالمه دراماتیک، نوشتار رسمی. |
|
جملات تاکیدی (Cleft Sentences) |
برای تأکید بر بخش خاصی از جمله. |
It was the book that changed my view. (کتاب بود که دیدگاهم را تغییر داد.) |
تأکید در مکالمه، نوشتار رسمی. |
|
کلمات ربطی |
برای ارتباط ایدهها (however, despite). |
I was tired; however, I finished. (خسته بودم؛ اما تمام کردم.) |
نوشتار رسمی، مکالمه روان. |
|
سؤالات غیرمستقیم |
برای گزارش سؤالات. |
She asked where I was going. (پرسید کجا میروم.) |
گزارش در مکالمه، نوشتار رسمی. |
|
ضمایر موصولی پیشرفته (whose, whom) |
برای مالکیت یا مفعول. |
The man whose car was stolen called. (مردی که ماشینش دزدیده شد زنگ زد.) |
نوشتار رسمی، مکالمه دقیق. |
|
سبک رسمی vs غیررسمی |
تفاوت در واژگان و ساختارها. |
رسمی: I would appreciate your response. غیررسمی: Get back to me soon! |
تطبیق با مخاطب در مکالمه/نوشتار. |
|
زمان آینده کامل |
برای عملی که تا آینده تمام میشود. |
I will have finished by next month. (تا ماه آینده تمام کردهام.) |
پیشبینی، نوشتار برنامهریزی. |
|
زمان آینده استمراری |
برای عملی در حال انجام در آینده. |
I will be working at ۵ PM. (ساعت ۵ در حال کارم.) |
توصیف برنامهها، مکالمه آینده. |
|
حالت التزامی (Subjunctive) |
برای آرزوها یا فرضیات. |
I suggest that he study harder. (پیشنهاد میکنم سختتر درس بخواند.) |
نوشتار رسمی، توصیه پیشرفته. |
|
جملات موصولی غیرضروری |
اطلاعات اضافی با کاما. |
My brother, who lives in London, is a doctor. |
افزودن جزئیات، نوشتار غنی. |
|
افعال بههمپیوسته |
انتخاب gerund یا مصدر. |
I enjoy swimming but want to dive. (شنا را دوست دارم، اما میخواهم غواصی کنم.) |
مکالمه طبیعی، نوشتار دقیق. |
|
ساختارهای موازی |
هماهنگی در ساختارهای مشابه. |
She likes reading, writing, and singing. |
نوشتار روان، مکالمه منظم. |
|
اسمسازی (Nominalization) |
تبدیل فعل/صفت به اسم. |
The exploration of space is fascinating. |
نوشتار آکادمیک، سبک رسمی. |
|
جملات شرطی مختلط |
ترکیب زمانها برای فرضیات پیچیده. |
If I had studied, I would be confident now. |
تحلیل پیچیده، نوشتار عمیق. |
|
حذف و جایگزینی |
حذف یا جایگزینی برای مختصر کردن. |
I can’t come, but John can. (نمیتوانم بیایم، اما جان میتواند.) |
مکالمه طبیعی، نوشتار مختصر. |
|
افعال کمکی تاکیدی |
برای تأکید در جملات مثبت. |
I do want to help you! (واقعاً میخواهم کمک کنم!) |
مکالمه احساسی، غیررسمی. |
۶. سوالات پرتکرار درباره گرامر زبان انگلیسی
۱. آیا یادگیری گرامر به ترتیب سطح ضروری است؟
بله، چون یادگیری لایهبهلایه باعث درک بهتر ساختار زبان و جلوگیری از سردرگمی میشود.
۲. چطور گرامر را فراموش نکنم؟
تمرین روزانه، شرکت در کلاس، استفاده در نوشتار و مکالمه.
۳. بهترین منابع برای یادگیری گرامر چیست؟
- Grammar in Use (Cambridge)
- British Council: LearnEnglish
- Oxford Practice Grammar
نظر شما