بازار؛ گروه بین الملل: «آریل ای. لویت»، عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی و مرکز علوم و امور بینالملل بلفر هاروارد در طی مقاله ای که در سایت تحلیلی نشنال اینترست منتشر شد، نوشت: برای ایالات متحده آمریکا، ایران و اسرائیل، توافقی مذاکرهشده نتیجهای بسیار بهتر از جنگ پیشگیرانه یا گسترش سلاحهای هستهای است.
چندین دور کوتاه مذاکرات هستهای ایالات متحده آمریکا و ایران کافی است تا نشان دهد که توافق بزرگی در راه نیست، مطمئناً نه در آینده ای نزدیک. اما اگر راهی خلاقانه برای پر کردن شکاف بین اهداف مذاکرهای که همه طرفهای کلیدی برای خود تعیین کردهاند در نظر بگیریم، می توان به توافق امیدوار بود.
«دونالد ترامپ»، رئیس جمهور امریکا به دنبال توافقی بینقص است که در آن برنامه تسلیحات هستهای ایران به طور کامل برچیده شود - دستاوردی که «باراک اوباما» نتوانست به آن برسد. چنین توافقی تنها به این دلیل حاصل میشود که ترامپ جرات کرد حداکثر فشار را بر ایران اعمال کند، آن را به حمله نظامی تهدید کند و در عین حال دست دیپلماتیک سخاوتمندانهای نیز به سوی آن دراز کند.
به اعتقاد این نویسنده وی به دنبال توافقی است که به خاطر جلوگیری از جنگ، جایزه صلح نوبل را برای او به ارمغان بیاورد و اعتبار خود را به عنوان مذاکرهکننده و صلحساز اصلی تثبیت کند. از نظر عملیاتی وی به دنبال توافقی است که اروپاییها نتوانند ادعای اعتبار آن را داشته باشند، توافقی که تندروهای کنگره آن را تأیید کنند و حتی «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل جرات تضعیف آن را نداشته باشد.
از سوی دیگر، ایرانیها نسبت به ایالات متحده آمریکا به طور کلی و به ویژه ترامپ به عنوان شریک مذاکره، تردیدهای جدی دارند. با این حال آنها اکنون از نظر اقتصادی ضعیف هستند و نیروهای نیابتی سنتی آن مانند حزبالله که میتوانستند اقدام نظامی ایالات متحده و اسرائیل را منصرف و تلافی کنند، ضعیف شده است.
ایرانیها نسبت به ایالات متحده آمریکا به طور کلی و به ویژه ترامپ به عنوان شریک مذاکره، تردیدهای جدی دارند
بر این اساس، ایران با اکراه با «مذاکرات غیرمستقیم» موافقت کرده است تا به تحریمها پایان دهد. بنابراین آنها مصمم هستند که گزینه هستهای و قابلیتهای نمایش قدرت ایران مانند موشکهای بالستیک و نیروهای نیابتی منطقهای را حفظ کنند.
در نهایت نتانیاهو، که نگرانی واقعی اسرائیل در مورد نیات و تواناییهای ایران را منعکس میکند، نمیتواند نتیجه دیپلماتیکی را با ایران تصور کند که چیزی غیر از تسلیم کامل برنامه هستهای به سبک لیبی باشد. وی ترجیح میدهد مذاکرات شکست بخورد و ایالات متحده را مجبور کند تا در عملیاتی برای نابودی زیرساختهای هستهای ایران به اسرائیل بپیوندد.
آشتی دادن این اهداف متضاد، چه رسد به انجام سریع آن، تقریباً غیرممکن است. با این حال با دیپلماسی ماهرانه، میتوان پارامترهایی از توافق را تصور کرد که اگرچه به اهداف مورد نظر طرفهای کلیدی مختلف بسیار نزدیک است، اما با این وجود هم به طور مطلوب و هم به طور بالقوه برای همه قابل قبول است.
در این توافق از ایران انتظار میرود به تعهدات خود ذیل پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای عمل کند و متعهد شود که به طور جامع، نامحدود و قابل تأیید از نزدیک شدن به تولید سلاحهای هستهای در هر چهار حوزه مورد بحث خودداری کند: مواد شکافتپذیر، ساخت تسلیحات، تحویل و نظامی کردن داراییهای هستهای خود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) اجازه خواهد داشت تمام مواد شکافتپذیر ایران را نظارت و بازرسی کند. این آژانس مجاز خواهد بود که از تمام ابزارهای راستیآزمایی خود، از جمله ابزارهای به ندرت استفاده شده مانند پروتکل الحاقی، نتیجهگیری گستردهتر و بازرسی ویژه استفاده کند.
امیدوارکنندهترین راه پیش رو توافقی است که مبتنی بر تعدادی اصول اساسی، تعهدات نامحدود و طرحهای راستیآزمایی دقیق، جامع و قوی، چه یکجانبه و چه چندجانبه، باشد
درمقابل ایالات متحده آمریکا میتواند ذخایر و فعالیتهای غنیسازی باقیمانده در سطح پایین و متوسط را بپذیرد، مشروط بر اینکه مستقیماً به الزامات تجاری قابل اثبات وابسته باشد یا به ترتیبات چرخه سوخت منطقهای منتقل شود. علاوه بر این، میتواند به ایران اطمینان دهد که تا زمانی که تهران کاملاً به تعهدات خود ذیل این توافق پایبند باشد، هیچ اقدام قهری علیه برنامه هستهای آن انجام نخواهد داد.
واشنگتن همچنین میتواند به ایران پیشنهاد کاهش گسترده تحریمها را بدهد، مشروط بر اینکه هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی و هم اطلاعات ایالات متحده آمریکا بتوانند پایبندی ایران به تعهداتش را تأیید کنند. ایالات متحده همچنین میتواند در صورت موافقت ایران با کاهش حمایت از فعالیتهای نظامی و توقف انتقال سلاح به سایر طرفهای منطقه، کاهش تحریمهای بیشتری را اعمال کند.
در نهایت میتوان اسرائیل را با اکراه متقاعد کرد که در ازای تضمینهای امنیتی ایالات متحده آمریکا، چنین توافقی را بپذیرد. این امر میتواند از طریق مکانیسم مشورتی دوجانبه سطح بالا، علاوه بر تعهد ایالات متحده آمریکا به حفظ و گسترش کمکهای نظامی بلندمدت به اسرائیل، که گزینههای تلافیجویانه آن را در صورت نقض تعهدات ایران ذیل این توافق افزایش میدهد، محقق شود.
نتیجه نهایی واضح است. نتیجه دیپلماتیک قابل قبول برای همه ذینفعان کلیدی در دسترس است. مشروط بر اینکه مذاکرهکنندگان مانند گذشته درگیر مذاکرات چند ساله، جزئیات فنی بیپایان و تعهدات زمانبندیشده نشوند. امیدوارکنندهترین راه پیش رو، توافقی است که مبتنی بر تعدادی اصول اساسی، تعهدات نامحدود و طرحهای راستیآزمایی دقیق، جامع و قوی، چه یکجانبه و چه چندجانبه، باشد. مهمتر از همه یک طرح بازدارنده معتبر علیه طرف متقلب و یک ساختار تشویقی به همان اندازه جدی برای رعایت تعهدات توسط همه طرفها باید وجود داشته باشد.
نظر شما