به گزارش آهن آنلاین - با نزدیک شدن به دور چهارم مذاکرات ایران و ایالات متحده، تحرکات جدیدی در بازارهای داخلی، بهویژه در حوزه مقاطع فولادی، مشاهده میشود. بازار تیرآهن که یکی از مهمترین بخشهای مرتبط با پروژههای ساختمانی و عمرانی است، این روزها بیش از گذشته تحتتأثیر تحولات سیاسی قرار گرفته است.
در پی انتشار اخبار مربوط به تعویق مذاکرات، فضای نااطمینانی در بازارها تشدید شده و نوسانات قیمتی در حوزههای مختلف بهویژه محصولات فولادی افزایش یافته است. تیرآهن که تا پیش از این در بازاری نسبتاً آرام و متعادل معامله میشد، حالا با رشد تقاضا و بالا رفتن قیمتها مواجه شده و این روند با نگرانی فعالان بازار نسبت به آینده سیاسی کشور گره خورده است.
اگر مذاکرات به نتیجه مشخصی نرسد، صنعت فولاد کشور ممکن است با موانعی بزرگتر روبهرو شود. تحریمها، اختلال در زنجیره تأمین مواد اولیه و محدودیتهای صادراتی از جمله عواملی هستند که میتوانند فشار بیشتری بر تولیدکنندگان وارد کرده و قیمت تیرآهن را افزایش دهند. از سوی دیگر، اگر توافقی حاصل شود، میتوان به کاهش موانع تجاری، جذب سرمایه خارجی و تسهیل در مبادلات بانکی امیدوار بود؛ مسائلی که احتمالاً تأثیر مثبتی بر قیمت و ثبات بازار تیرآهن خواهد داشت.
در چنین فضایی، ضرورت دارد که فعالان اقتصادی با دقت بیشتری تحولات سیاسی را دنبال کنند و برنامهریزیهای خود را براساس سناریوهای مختلف انجام دهند. درهمینحال، از سیاستگذاران انتظار میرود با اقدامات حمایتی و اصلاح سازوکارهای صادرات، مسیر توسعه و ثبات در بازار فولاد کشور را هموارتر سازند.
چرا مذاکرات سیاسی بر بازار تیرآهن تاثیر میگذارد؟
درک تأثیر مذاکرات سیاسی میان ایران و آمریکا بر بازار تیرآهن، نیازمند شناخت عمیقتری از زنجیرههای وابسته در اقتصاد کلان، رفتار سرمایهگذاران و ساختارهای تولید و توزیع در صنایع زیرساختی نظیر فولاد است. تیرآهن، بهعنوان یکی از اصلیترین مقاطع فولادی در پروژههای عمرانی، ساختمانی و صنعتی، نهفقط تابع عرضه و تقاضای فیزیکی، بلکه شدیداً متأثر از جو روانی، انتظارات تورمی و سیگنالهای سیاسی-اقتصادی است؛ جاییکه سیاست، اقتصاد را بهطور مستقیم هدایت میکند.
بازار تیرآهن در ایران، همانند بسیاری از بازارهای کالایی دیگر، در بستری فعالیت میکند که در آن سیاست خارجی، نقشی فراتر از تعیین روابط دیپلماتیک دارد. این سیاستها، تعیینکننده مسیر دسترسی ایران به بازارهای جهانی، نرخ ارز، میزان دسترسی به منابع اولیه، سرمایهگذاری خارجی، هزینههای مالی و حتی هزینه حملونقل و بیمه هستند. مذاکرات میان ایران و آمریکا بهویژه زمانی که پیرامون موضوعاتی همچون رفع تحریمها، احیای برجام یا آزادسازی داراییهای بلوکهشده باشد، بهطور مستقیم بر تکتک این متغیرها اثرگذار است.
کانال های اثرگذاری مذاکرات بر بازار تیرآهن
نخستین و بارزترین کانالی که مذاکرات بر آن اثر میگذارد، بازار ارز است. تیرآهن بهعنوان کالایی با پایه ارزی چه از منظر واردات مواد اولیه و چه در قیمتگذاریهای داخلی بهشدت از نوسانات نرخ دلار تأثیر میپذیرد. درصورت تعویق یا شکست مذاکرات، انتظارات تورمی بالا میرود و سرمایهگذاران از ترس کاهش ارزش پول ملی، به داراییهای فیزیکی مانند آهن آلات و یا حتی طلا پناه میبرند. این رفتار، سبب رشد تقاضای هیجانی و در نهایت جهش قیمت تیرآهن میشود.
درصورت حصول توافق، دولتها معمولاً با چشمانداز افزایش سرمایهگذاری خارجی و تسریع پروژههای عمرانی و صنعتی، بودجههای عمرانی را گسترش میدهند. این امر، تقاضای ساختوساز و در نتیجه نیاز به تیرآهن را بهشکل طبیعی بالا میبرد. اما در مقطع پیش از توافق یا درصورت شکست مذاکرات، بلاتکلیفی بر سر برنامههای ساختوساز شکل میگیرد و پروژهها متوقف یا کند میشوند و این رکود انتظاری میتواند بازار را متلاطم کند.
بخش زیادی از نوسانات بازار تیرآهن، در کوتاهمدت بهدلیل سفتهبازی و جریان ورود نقدینگی ناپایدار به این بازار است. در دورههای تنش سیاسی، نقدینگی بهسمت بازارهای موازی (از جمله آهنآلات) حرکت میکند و قیمتها صرفنظر از واقعیتهای تولید و مصرف، افزایش مییابد. این رفتار بیشتر از آنکه ریشه در کمبود واقعی داشته باشد، ناشی از ترس از آینده و بیثباتی ساختاری در اقتصاد است.
مذاکرات، فقط سیگنال سیاسی نیست
نکته ظریف ماجرا اینجاست که بازار تیرآهن، فقط در واکنش به مذاکرات ایران و آمریکا، قیمت را افزایش یا کاهش نمیدهد؛ بلکه «چگونگی» و «زمانبندی» این مذاکرات نیز نقش کلیدی دارد. مثلاً، تعویق مذاکرات در شرایطیکه بازار انتظار توافق زودهنگام دارد، میتواند تأثیر مخربتری نسبت به شکست مذاکرات در شرایط عادی داشته باشد. بازار به سیگنال حساس است، نه فقط به واقعیت.
بازار تیرآهن، اگرچه در ظاهر بازاری کالایی و صنعتی است، اما در ایران تبدیل به شاخصی از وضعیت سیاست خارجی، انتظارات تورمی و اعتماد سرمایهگذاران شده است. واکنش سریع و پرنوسان این بازار به اخبار سیاسی، بهویژه در زمینه روابط ایران و آمریکا، بهخوبی نشان میدهد که چقدر فضای اقتصادی ایران با مؤلفههای ژئوپلیتیک گره خورده است. در چنین فضایی، هر عقبنشینی دیپلماتیک میتواند مترادف با جهش قیمتی باشد و هر دستاورد سیاسی، امید به کاهش هزینههای ساختوساز و تحریک تقاضا را زنده کند.
تحلیل روند بازار تیرآهن در هفته های اخیر
بازار تیرآهن در هفتههای اخیر در فضایی از ابهام سیاسی و نوسانات اقتصادی قرار گرفته است؛ فضایی که نهفقط محصول تحولات داخلی، بلکه عمدتاً برآیند شرایط منطقهای، معادلات دیپلماتیک و چشمانداز توافق احتمالی میان ایران و آمریکا بوده است. برای تحلیل دقیقتر روند قیمتی این بازار، لازم است نخست نگاهی اجمالی به رفتار نرخ ارز در بازه ابتدایی سال جاری بیندازیم؛ چرا که دلار همچنان مهمترین متغیر بالادستی بر بازار محصولات فولادی محسوب میشود.
دلار، آینه انتظارات سیاسی و اقتصادی
با آغاز سال ۱۴۰۴، بازار ارز ایران صحنه تجربهای بیسابقه بود؛ عبور نرخ دلار آزاد از مرز روانی ۱۰۰ هزار تومان. این عدد نهتنها یک شوک اقتصادی، بلکه یک شوک روانی اجتماعی نیز محسوب میشد که حتی بسیاری از تحلیلگران سنتی بازار نیز در پیشبینی آن ناتوان بودند. این روند اما دوام نداشت. ورود دوباره بحث مذاکرات ایران و آمریکا به صدر رسانهها و اعلام آغاز گفتوگوهای غیرمستقیم در مسقط عمان، به سرعت فضای بازار را تغییر داد. دلار از قلههای قیمتی خود عقبنشینی کرد و بازارهای موازی مانند طلا، خودرو و آهنآلات به این تغییر جهت واکنش نشان دادند.
تیرآهن؛ از شوک ارزی تا واکنش به مذاکرا
بازار تیرآهن نیز مانند سایر بازارهای کالایی، بهویژه در فازهای ابتدایی سال، نسبت به اخبار سیاسی حساسیت زیادی نشان داد. در ماههای پایانی سال گذشته، با تشدید تنشهای سیاسی و طرح مباحث نظامی از سوی آمریکا، قیمت تیرآهن در ادامه روند صعودی ماههای پیشین خود حرکت میکرد. اما بهمحض آغاز دور اول مذاکرات در عمان، مسیر بازار تغییر کرد؛ تیرآهن بهعنوان نماد تقاضای عمرانی، وارد فاز اصلاح قیمتی شد.
این اصلاح قیمت در فضایی رخ داد که هنوز خبر قطعی از توافق یا شکست مذاکرات در دست نبود. تنها جو انتظاری مثبت باعث شد تولیدکنندگان به کاهش تدریجی نرخها روی بیاورند تا همگام با فضای روانی بازار، قیمتها را در محدودهای رقابتی حفظ کنند.
بررسی روند قیمتی دو برند شاخص بازار
بررسی دادههای قیمتی کارخانههای بزرگ تولیدکننده تیرآهن نشان میدهد که بازار طی هفتههای اخیر شاهد اصلاحی محسوس بوده است:
- شرکت ذوب آهن اصفهان، که نقش لیدر بازار تیرآهن را ایفا میکند، در اواسط فروردین ماه قیمت تیرآهن سایز ۱۸ خود را ۸ میلیون و ۵۴۵ هزار تومان اعلام کرده بود. این نرخ تا ۱۴ اردیبهشت ماه با حدود ۵ درصد کاهش به زیر ۸ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رسید. کاهش قیمتی که نه از ضعف تقاضا، بلکه از درک واقعگرایانه تولیدکننده نسبت به شرایط بازار و احتمال کاهش نرخ ارز ناشی از خوشبینیهای دیپلماتیک ناشی میشد.
- شرکت یزد نیز با مسیری مشابه، قیمت تیرآهن سایز ۱۸ خود را از ۷ میلیون و ۷۲۷ هزار تومان به حدود ۷ میلیون و ۱۹۰ هزار تومان در ۱۴ اردیبهشت ماه رساند؛ رقمی که نشاندهنده ریزش بیش از ۷ درصدی در کمتر از یک ماه است.
این دو داده نشان میدهد که حتی در غیاب توافق رسمی، تنها سیگنالهای اولیه و فازهای پیشمذاکره، توانستهاند مسیر بازار تیرآهن را دستخوش تغییر کنند.
توقف مذاکرات، پایان اصلاح قیمت؟
اما در هفته جاری، با انتشار خبر تعویق دور چهارم گفتوگوهای ایران و آمریکا، روند معکوسی در بازار شکل گرفت. تیرآهن که در حال فاصلهگرفتن از کف قیمتی خود بود، نشانههایی از رشد دوباره را ثبت کرد. تولیدکنندگان بزرگ، بهویژه ذوب آهن، در برخی سایزها افزایش نرخ را اعمال کردند تا باتوجهبه برگشت انتظارات تورمی، از بازگشت به سطوح پایینتر قیمتی جلوگیری کنند.
این رفتار نشان میدهد که بازار تیرآهن همچنان در وضعیت «انتظار و واکنش سریع» قرار دارد. هرگونه پیشروی یا توقف در مذاکرات، میتواند به سرعت بر قیمتها تأثیر بگذارد؛ نه صرفاً بهواسطه تغییر بنیادین عرضه و تقاضا، بلکه بیشتر بهدلیل «نوسانات انتظاری» و «تحرکات روانی بازار».
سناریوهای محتمل برای قیمت تیرآهن در صورت توافق و عدم توافق
سناریو اول را روی بخش خوشبینانه قرار میدهیم. اگر مذاکرات ایران و آمریکا منجر به توافقی ولو موقت و محدود شود، چند پیامد اقتصادی قابل انتظار است که مستقیماً بر قیمت تیرآهن تأثیر خواهد گذاشت. نخستین واکنش بازار، فروکش کردن هیجانات تورمی است. دلار ممکن است در کوتاهمدت وارد مسیر نزولی شود و به تبع آن، بازار آهن نیز کاهش قیمت را تجربه کند.
با تسهیل مبادلات بانکی و تجاری، تولیدکنندگان میتوانند مواد اولیه، ماشینآلات و حتی تکنولوژیهای بهروزتری وارد کنند که موجب کاهش بهای تمامشده تولید میشود. این مسأله به تثبیت یا کاهش قیمت تیرآهن در میانمدت کمک میکند. در سناریوی توافق، بازار ممکن است در ابتدا با کاهش ۵ تا ۱۰ درصدی قیمت تیرآهن مواجه شود اما در ادامه و با رشد تقاضا، وارد دورهای از ثبات نسبی با نوسان محدود شود. در این حالت، تیرآهن بهتدریج از بازار هیجانی فاصله گرفته و قیمت آن تابع منطق اقتصادی و عمرانی خواهد بود.
سناریو دوم، شکست مذاکرات و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی: اولین پیامد احتمالی شکست مذاکرات، جهش دوباره دلار است که موجب بالا رفتن هزینه تولید، حملونقل و واردات مواد اولیه میشود. این مسأله در بازار آهنآلات بهسرعت خود را در قالب افزایش نرخها نشان میدهد.
فعالان اقتصادی، بهویژه در حوزه مسکن، ترجیح میدهند در شرایط پرابهام وارد پروژههای جدید نشوند. در نتیجه، تقاضای واقعی برای تیرآهن کاهش مییابد. در چنین وضعیتی، بازار با تناقض «رشد هزینه تولید» و «ضعف تقاضا» روبهرو میشود. با افزایش نااطمینانی، دلالها و واسطهها دوباره در بازار فعال میشوند و با سفتهبازی، باعث افزایش غیرواقعی قیمتها میشوند.
نقش بورس کالا و سیاست های داخلی در آینده بازار تیرآهن
در ساختار اقتصاد ایران، بازار تیرآهن یکی از مهمترین شاخصها در ارزیابی سلامت بخش ساختوساز و صنایع عمرانی کشور بهشمار میآید. این بازار طی سالهای اخیر، تحت تأثیر متغیرهای متعددی چون قیمت دلار، وضعیت مذاکرات سیاسی و تحولات جهانی فولاد بوده است.
در این میان، یکی از ارکان اصلی تنظیم، کنترل و حتی جهتدهی به بازار تیرآهن، بورس کالای ایران بوده است؛ نهادی که این روزها بیش از همیشه در معادلات عرضه و تقاضای فولاد اثرگذار ظاهر شده است.
حجم عرضه در بورس کالا؛ سهمِ بازار در دستِ کیست؟
از ابتدای سال تاکنون، در مجموع ۱۱۲ هزارتن تیرآهن توسط تولیدکنندگان مختلف از جمله شرکتهای سرشناسی مانند کارخانه ذوب آهن اصفهان، نورد یزد، فولاد ظفر بناب، صنعت بناب، اطلس تجارت سهند، جهان فولاد غرب، فولاد البرز ایرانیان و پروفیل صنعت ماهان در بورس کالا عرضه شده است. بااینحال، تنها ۴۴ درصد از کل عرضهها موفق به فروش شدهاند. آماری که هم نگرانیهایی درباره رکود نسبی در بازار ایجاد میکند و هم از سوی دیگر، نشاندهنده سطح رقابت و شرایط معاملاتی غیرمتعادل میان تولیدکنندگان است.
در این میان، کارخانه ذوب آهن اصفهان در جایگاه بلامنازع بازار ایستاده است. این شرکت تنها بازیگری است که ۹۸ درصد سهم بازار را به خود اختصاص داده و در همین بازه، موفق شده درآمدی بالغ بر یک هزار و ۸۳۲ میلیارد تومان از محل فروش تیرآهن کسب کند. عملکرد فروش این شرکت نیز قابل توجه است؛ بهطوریکه ۹۸ درصد از محصولات عرضهشده خود را به فروش رسانده و نشان داده که ضمن داشتن شبکه توزیع قوی، از نفوذ برتر در قیمتگذاری و تطابق با نیاز بازار برخوردار است.
بازار تیرآهن در سال جاری، بیش از آنکه به سمت رقابتپذیری حرکت کرده باشد، در مدار تمرکز و وابستگی به یک تولیدکننده قرار گرفته است. عملکرد قابلتوجه ذوب آهن اصفهان در بورس کالا از یک سو و ناکامی نسبی سایر شرکتها در فروش محصولاتشان ازسویدیگر، زنگ هشداری برای تنظیمگران بازار است. اگر سیاستهای داخلی با هدف ایجاد تعادل، شفافیت و حمایت از رقابت تدوین نشود، نه تنها بازار تیرآهن بلکه سایر محصولات فولادی نیز به سمت انحصارگرایی بیشتر سوق خواهند یافت.
واکنش بازار مصرف به نوسانات قیمت تیرآهن
نوسانات اخیر در قیمت تیرآهن، بهویژه در شرایطیکه اقتصاد کشور با عدمقطعیتهای سیاسی و ارزی مواجه است، نهتنها در سطح بورس کالا و تولیدکنندگان اثرگذار بوده، بلکه به شکلی محسوس در رفتار بازار مصرف نیز بازتاب یافته است. بازار مصرف شامل انبوهسازان، پیمانکاران عمرانی، فروشندگان خُرده و صنایع پاییندستی است که مستقیماً با تیرآهن درگیر هستند. در ماههای اخیر، این بازیگران با نوعی رفتار احتیاطی و واکنشهای تدافعی نسبت به نوسانات قیمتی مواجه شدهاند.
در وهله نخست، افزایش دفعات استعلام قیمت و کاهش تمایل به خرید نقدی بهروشنی نشاندهنده تردید و بلاتکلیفی فعالان این بخش است. بهویژه پس از انتشار اخبار مربوط به تعویق مذاکرات و رشد نرخ دلار، بسیاری از فعالان بازار از خریدهای عمده و بلندمدت خودداری کردهاند و ترجیح دادهاند تا با رصد دقیقتر تحولات سیاسی و مالی، تصمیمگیری را به تعویق بیندازند.
از سوی دیگر، در بخشهایی از پروژههای عمرانی، بهویژه پروژههای متوسط و کوچک مقیاس، موجی از توقف یا کندی اجرای عملیات اسکلتسازی به چشم میخورد. این درحالی است که در برخی مناطق، گزارشهایی از مذاکره مجدد میان پیمانکار و کارفرما بر سر قیمت مصالح منتشر شده است. نشانهای از آنکه بازار مصرف تیرآهن نهتنها از نوسانات قیمت آسیب میبیند، بلکه پیشبینیپذیری آن برای مصرفکننده نهایی نیز مختل شده است.
نکته قابلتوجه دیگر، کاهش اعتماد مصرفکنندگان به ثبات بازار است. وقتی تغییرات قیمتی بدون توجیه تولیدی یا بنیادی رخ دهد، بازار بهتدریج نسبت به سیگنالهای قیمتی بیاعتماد میشود. در چنین شرایطی، حتی کاهش قیمت نیز ممکن است به افزایش خرید منجر نشود؛ چرا که خریدار منتظر کاهش بیشتر یا ثبات بلندمدتتر میماند.
برگرفته از اخبار آهن آنلاین:
https://ahanonline.com/۲۱۲۱۹۰/واکنش-نرخ-تیرآهن-دور-چهارم-مذاکرات-ایران-آمریکا/
نظر شما