سید آرش وکیلیان؛ بازار: عده ای می پرسند چرا ما با آمریکا صلح نمیکنیم تا مثل همسایگان از رشد و رفاه بهره مند شویم؟ اما درباره اینکه این صلح و بهایش چیست، صحبت نمی شود!
مقدمه ۱- این یک مطلب ایدئولوژیک است و در نتیجه شخصی با ایدئولوژی متفاوت میتواند ارزیابی متضادی داشته باشد. ضمنا نویسنده مخالف مذاکره و حتی دادن امتیازاتی محدود برای کاهش تهدید آمریکا نیست.
مقدمه۲- اصطلاح پکس ــ آمریکانا که از «پکس رومانا» گرفته شده، اشاره به رژیم جهانی طراحی شده توسط آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم دارد و بر نوع خاصی از صلح و رفاه در خدمت منافع آمریکا دلالت دارد.
ایالات متحده آمریکا طرحی از جهان را بعد از کسب هژمونی در دهه ۱۹۴۰ میلادی ارایه کرد که در این جهان کشورها می توانستند زیر سایه و در چارچوب برنامه های آمریکا محدوده ای از رشد و رفاه را تجربه کنند. البته اینکه تا چه حد بتوانند به رشد برسند، بستگی به استعداد خودشان هم دارد و ژاپن و کره با ترکیه و مصر قابل مقایسه نیستند.
اما عضویت در این نظم رایگان نیست. اولین و ظاهرترین شرطش استقرار پایگاه نظامی آمریکا اغلب با هزینه کشور میزبان و گاه با حق #کاپیتولاسیون بوده است.
اما کار به اینجا ختم نمیشود، کشورهای همپیمان باید در مواضع و روابط خود حداکثر همسویی با آمریکا را داشته باشند، مثلا نمی توانند خلاف مواضع اساسی آمریکا در سازمان ملل رای بدهند!
اما باز کار به اینجا ختم نمی شود، احزاب سیاسی که اساسا مخالف آمریکا باشند نمی توانند در این کشورها حتی به شکل دموکراتیک به قدرت برسند و اگر برسند سرنگون می شوند نظیر آلنده در شیلی و اربکان در ترکیه یا حتی #مصدق که ضدآمریکایی هم نبود اما مخالف منافع بنیادی این رژیم بین المللی بود!
اما باز کار به اینجا ختم نمی شود، آمریکا مجوز و مشوق توسعه هر صنعتی در هر کشوری را صادر نمی کند. عربستان نمی تواند صنایع پیشرفته هسته ای و کامپیوتری را با مالکیت خودش میزبانی کند. یا شاید برایتان جالب باشد محمدرضاشاه در دهه ۴۰ شمسی کارخانه ذوب آهن را دور از چشم آمریکا از بلوک شرق خرید!
اما باز کار به اینجا ختم نمیشود، این کشورها نمی توانند هر تجارتی که بخواهند بکنند ، به خصوص در موضوعات راهبردی مثل تسلیحات اجازه ندارند از کشوری خارج از این نظم مثل روسیه سلاح بخرند!
خب، ایران در زمان شاه عضو پکس آمریکانا بود و تکالیفش از حق کاپیتولاسیون تا واردات گزاف محصولات کشاورزی امریکایی به ضرر کشاورزان ایرانی و سرمایه گذاری در شرکت های ورشکسته اروپایی را هم انجام می داد. یک زمانی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ تحت تأثیر ملی گرایی، چپگرایی ، اسلام گرایی یا هر عامل دیگری به این نتیجه رسیدند این همه تحقیر، استثمار و سلطه نمی ارزد و انقلاب کردند. میزان توافقی که در سال ۱۳۵۸ علیه خلع سلطه آمریکا وجود داشت، حتی بیش از توافق بر سر جمهوری اسلامی بود و کمونیست ها و لائیک ها را هم شامل میشد. بلکه تا حد زیادی مخالفت با شاه ناشی از اجرای سیاست های ویکی آمریکانا بود.
اما خروج از پکس آمریکانا هم هزینه دارد، نظیر جنگ، تحریم و همه گونه مداخله در روابط خارجی و داخلی کشور.
حالا که آمریکا آن هژمونی گذشته را ندارد و این کشور به جای کمک به اتباعش دارد از آنها باج می گیرد و با تجهیز متحدانش رسما و علنا نسل کشی می کند، آیا بدون توهم هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری، منافع پکس آمریکانا ارزش بهایش را دارد؟!
نظر شما