بازار؛ پژمان مرادی: مهمترین رکن بازار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس هستند که زیر بنای اصلی حرکت سرمایه و جذب نقدینگی در این بازار میباشند. سرمایهگذاران با امید اینکه این شرکتها بتوانند با استفاده از سرمایه آنها سود خود را بیشتر کنند اقدام به خرید سهام این شرکتها میکنند تا هم شرکتها بتواند تامین مالی کنند هم سهامداران به سود قابل قبولی دست پیدا کنند.
یکی از مواردی که در بورسهای تراز اول دنیا وجود دارد سیستم رتبه بندی شرکتها وارد شده به بورس است تا سهامدارانی که خودشان اقدام به خرید سهام میکنند به راحتی و با دانش اندک بتوانند سرمایهگذاری کنند این در حالی است که برای بورس ایران هنوز این قابلیت تعریف نشده است، بنابراین سهامداران یا باید آموزشهای لازم اعم از مالی، سهامداری و غیره را یاد بگیرند یا از طریق دیگران و صندوقهای سرمایهگذاری اقدام به خرید سهام کنند.
بررسی وضعیت بازار سرمایه در ایران از جهات مختلف میتواند ما را به یک چشم انداز روشن از آینده بورس نزدیک کند. اینکه اکنون برخی از آینده بازار ابراز نگرانی میکنند و برخی آینده آن را روشن میدانند سبب سردرگمی سهامداران و ایجاد نگرانی خارج ریسک موجود در بازار سرمایه میشود یعنی اینکه سهامداران نمیدانند آینده روشنی در انتظار بازار است یا نه.
در رابطه با این موضوعات و بررسی وضعیت بازار و همچنین پیشبینی آینده بورس ایران با دکتر پیمان مولوی دبیر کل انجمن اقتصاددانان ایران، به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در زیر میخوانید. سعی کردیم در این مصاحبه بیشتر به موضوعیت بازار سرمایه پرداخته شود.
در قسمت اول این مصاحبه بیشتر در رابطه با وضعیت کنونی بازار بورس و دلایل اقبال مردم از این بازار صحبت کردیم و اینکه اگر دولت از این فرصت پیش آمده استفاده کند بازار بورس میتواند به عنوان یک نمونه جالب در جهان مطرح شود.
شما میتوانید مشروح قسمت اول این گفتگو را از اینجا بخوانید.
*گفته شده نگرانیهای زیادی در رابطه با بازار سرمایه ایران وجود دارد که این موضوع را هم از زبان نمایندگان مجلس و تعداد زیادی از کارشناسان شنیدهایم، از دیدگاه شما آیا این نگرانی منطقی است یا نه؟
من مخالف این نگرانی هستم که بسیاری در مورد آن صحبت میکنند؛ بازار سرمایه توام با ریسک است و این بازار را نباید تبدیل به ابزار بدون ریسک کرد، مثل کاری که سر اوراق آوردیم. بازار سرمایه یک جای پر ریسک است که اگر میخواستیم این ریسک را به مردم نشان دهیم یا به عبارتی راهنمایشان کنیم چه بهتر بود مثل همه دنیا تمام شرکتهای بورس و فرابورس رتبه بندی اعتباری میشدند. ما موسسات رتبه بندی داریم که کار آنها رتبه بندی کردن همین شرکتها است. چه اشکالی داشت تمام شرکتهای بورسی ما رتبه بندی میشدند و اتفاقا آموزش آن به مردم خیلی سریع و راحتتر بود که هر چقدر رتبه اعتباری شرکتی بالاتر ریسک آن برای سرمایهگذاری کمتر است.
ما در مورد بازار سرمایه صحبت میکنیم اما در مورد ارکانهای بازار سرمایه که خود شرکتهای بورسی هستند صحبت نمیکنیم. با طرح رتبه بندی این سوال مطرح است که آیا خودروسازان، شرکتهای فولادی یا شرکت تولید مواد غذایی زیر بار سیستم رتبه بندی میروند؟
به عنوان مثال شرکت اپل در آمریکا جزو شرکتهای با رتبه ممتاز است که به تمام دنیا نشان میدهد که شما هر چقدر در این شرکت سرمایهگذاری انجام دهید آنقدر بنیادی هست که تا چندین سال آینده جای نگرانی وجود ندارد ولی این سیستم اگر در ایران نهادینه بشود آیا باعث کشمکشهای زیادی نمیشود؟ آیا سبب زیر سوال رفتن سیستم رتبه بندی نمیشود؟ به بیان دیگر میخواهم بگویم که مکانیزمهای بازار سرمایه مشخص است، اینکه ما چگونه در اقتصادمان آن را اجرا کنیم و به این ابزارها مقید باشیم جای بحث است.
الان ذهنیتی خطرناک است که بازار سرمایه را به سمت یک بازار بدون ریسک هدایت میکند در حالی که بازار سرمایه در تمام دنیا و تمام اقتصادها، بازاری پر ریسک است که ابزارهای آن مشخص میباشد.
نکته بعدی صندوقهای سرمایه گذاری است. این همه صندوق سرمایه گذاری در کشور وجود دارد که باید رشد کنند تا افرادی که قرار است وارد بازار سرمایه بشوند پول خود را در اختیار افراد حرفهای در این حوزه قرار دهند در نتیجه این ابزارها وجود دارد.
من مخالف این نگرانی هستم که بسیاری در مورد آن صحبت میکنند؛ بازار سرمایه توام با ریسک است و این بازار را نباید تبدیل به ابزار بدون ریسک کرد.
بنده نگرانی این افراد را درک میکنم که چه اتفاقی میافتد ولی این نگرانی مثل این است که در بازاری مثل استانبول همه نگران این باشند که فردا بازار بریزد اما ریختن یک بازار یا صعود یک بازار جزو ذات یک بازار است. این بازار میتواند دلار باشد یا هر بازاری دیگر. ما نمیتوانیم ره ۳۰۰ ساله را در یک شب طی کنیم. ۳۰۰ سال تجربه بازار سرمایه در اختیار کشورهای مانند انگلستان بوده که الان به این نقطه رسیدهاند.
البته در ایران با این شدتی که جلو میرود و همه علاقمند هستند به نظر زودتر میتوانیم به این نقطه برسیم اما تبدیل کردن بازار به جای بدون ریسک نمیتواند خروجی خوبی داشته باشد.
*چقدر ابزارهای موجود در بورس ایران که هم اکنون فعال هستند مانند دامنه نوسان میتواند به رونق بازار سرمایه کمک کند؟
ما به صورت جمعی هم در سیاست گذاری و هم سرمایه گذار در سال ۹۹ و به احتمال زیاد چند سال آینده در حال تجربه در بازار بورس هستم، یعنی این ابزارهای که شما میگویید مانند دامنه نوسان در حال امتحان شدن هستند و همه اینها بر میگردد به تجربه در بازار سرمایه. من احساسم این است که هر چقدر افراد خوش فکر بتوانند کمک بکنند و حرفشان شنیده شود میتوان از این فضا به سمت بلوغ بازار سرمایه حرکت کرد و بالعکس اگر حرفها شنیده نشود ما شاهد این خواهیم بود که این تجربه و خطاها زمان را از ما بگیرد.
خیلی خوب بود که تجربیات درجه یک انجام شود اما واقعیت این است که ما در اقتصادی زندگی میکنیم که ذی نفعان مختلفی دارد و ریسکهای مختلفی بر آن حاکم است و همچنین سنجش این ریسکها به گونهای که هیچ اشتباهی صورت نگیرد، امکان پذیر نیست.
*آیا این امکان وجود دارد که بورس ایران را با بورسهای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مانند ترکیه مقایسه کرد؟
قبل از مقایسه باید گفت که چقدر اقتصاد ما با اقتصاد کشورهای مانند آمریکا، ترکیه، انگلیس و غیره قرابت دارد؟ مشاهده میکنید که فاصله تفکری در اقتصاد ما و زیر ساختهای بنیادی اقتصادی ما، زمین تا آسمان با بنیانهای اقتصادی آمریکا، انگلستان، ترکیه و کشورهای دیگر فاصله دارد. اقتصاد ما به گونه ای است که قابلیت مقایسه بازار سرمایه را به صورت عین به عین از بین میبرد؛ ما هنوز نمیدانیم اقتصاد ما لیبرال است، نئولیبرال است یا یک نوع اقتصاد دیگر. اقتصاد ایران شفاف نیست به این معنا که جهت گیری مشخص در آن وجود ندارد شما نگاه میکنید که در یک حوزه کاملا آزاد عمل میکنند ولی در حوزه دیگر کاملا دستوری عمل میشود و این موضوعات در بازار سرمایه هم تاثیر گذار است.
بازار سرمایه به عنوان یک بازاری که پول وارد آن میشود تحت عنوان یک سد برای جلوگیری از تورم بزرگ عمل میکند، اگر چنین حجمی از نقدینگی در بازار مسکن یا در بازار طلا یا هر بازار دیگری وارد میشد، میتوانست وضعیت را بسیار وخیمتر کند.
من یک مثال برای شما میزنم، فرض کنید الان ارز رشد کرده، در بازار سرمایه شرکتهای داریم که صادرات محور هستند، پس با کاهش ارزش پول ملی و یا افزایش دلار قدرت صادراتی آن بیشتر میشود، اما در همین بحبوحه رشد و صادرات ممکن است بخش نامهای صادر شود که فلان محصول معدنی صادر نشود اما در انگلستان یا آمریکا چنین چیزی وجود ندارد چون شاکله اقتصاد مبتنی بر استفاده از فرصتهای برای افزایش تولید ناخالص داخلی است، اگر ما به این شرایط، فضای تحریم را اضافه کنیم متوجه میشویم که نمونه دیگری مانند ما در دنیا وجود ندارد حتی ونزوئلا را نمیتوان از لحاظ اقتصادی با ایران مقایسه کرد چرا که در ونزوئلا بانکهای بین المللی وجود دارد، شرکتها رتبه بندی شده است و نوع تحریمهای آنها با ما متفاوت است در نهایت قابل مقایسه نیست.
بازار سرمایه ایران به غیر از جهانی شدن و بین المللی شدن برای توسعه پایدار هیچ مسیر دیگری ندارد
*به نظر شما راه توسعه بازار سرمایهای ایران چیست؟
بازار سرمایه ایران به غیر از جهانی شدن و بینالمللی شدن برای توسعه پایدار هیچ مسیر دیگری ندارد، یعنی بازار سرمایه ایران زمانی میتواند توسعه پایدار پیدا بکند که به بازارهای بینالمللی وصل شود. این رشد پایدار زمانی است که یک روز شرکتهای فولادی ما خودشان را در بازارهای بین المللی عرضه کنند یا اینکه شرکتهای مواد غذایی، لوازم خانگی و غیر ایران بتواند هم در بورس اوراق تهران هم در بورس استانبول خودش فعالیت کنند. اما با تمام محدودیتهای بازار سرمایه، ساختارها ایجاد شده است و آن نیازی که وجود دارد جهانی شدن این بازار است. یک موضوع دیگری که تقریبا در حال حل شدن است این بود که مفهوم بورس برای تولید کنندگان ما ملموس نبود. شاید تا سه سال قبل اگر به تولیدکنندهای توضیح میدادید که بورس خوب است و از این ابزار استفاده کنید، هیچ علاقهای نشان نمیدادند، اما همان افراد الان دنبال این هستند که با سرعت وارد بورس شوند.
*با توجه به شریط اقتصادی ایران و همچنین بازار سرمایه، آیا امکان پیشبینی این بازار وجود دارد یا نه؟
من قبل از پاسخ، این سوال را از شما میپرسم که آیا سه ماه آینده اقتصاد ایران قابل پیشبینی است؟ آیا شما میتوانید بگویید که نه نرخ بهره، دلار و غیره در سه ماه آینده چگونه است؟ در نتیجه شما چگونه میتوانید بازار سرمایه را با این اقتصاد پیشبینی کنید.
اگر منظور شما استراتژی سرمایهگذاری است، که ما سه استراتژی بنیادی، ارزش محور، رشد محور و شاخص محور داریم؛ کسانی که در ایران استراتژی شاخص محور را انتخاب کرده بود و سهام ۳۰ شرکت اول را خریداری کردند، امکان نداشت سهام آنها از شاخص عقب بیفتد، کسانی که به دنبال استراتژی رشد محور بودند در سهامهای سرمایه گذاری کردند که آینده دارد مانند صنعت پتروشیمی، معدن و حوزه های که در آن مزیت داریم این افراد هم امکان نداشت از شاخص عقب بیفتد و کسانی که استراتژی ارزش محور را انتخاب کردند، سهام آنها هم با این انتظار تورمی رشد کرد. در نتیجه هر سه به خاطر شرایط صعودی بازار فعلا جواب میدهد، اما زمانی که بازار وارد اصلاح شد و ریزش داشت افرادی در بازار زنده میمانند که نمادهای را خریداری کردن که دارای صورت مالی خوب، صادرات محور، دلار پایه و مورد حمایت از سوی دولت و نهادههای مختلف هستند.
بورس خلق پول را سرعت میدهد اما عامل آن نیست
*شما با این موضوع موافق هستید که بازار سرمایه در ایران خلق پول میکند؟
بازار سرمایه به عنوان یک بازاری که پول وارد آن میشود تحت عنوان یک سد برای جلوگیری از تورم بزرگ عمل میکند، اگر چنین حجمی از نقدینگی در بازار مسکن یا در بازار طلا یا هر بازار دیگری وارد میشد، میتوانست وضعیت را بسیار وخیمتر کند. من احساسم این است که بازار سرمایه مانند یک سد عمل میکند گرچه ما هنوز آن عواملی که باعث رشد خلق نقدینگی است را مهار نکردیم. ما در نقطهای زندگی میکنیم که رشد اقتصادی وجود ندارد، اقتصاد ۶ برابر نقدینگی خلق کرده، ۴ برابر پایه پول بالا رفته و تورم انتظاری هم بالا است در نتیجه ناخدا آگاه بورس خلق پول را سرعت میدهد اما آن عامل نیست.
تمام افرادی که وارد بازار سرمایه شدند و سود ۵ تا ۶ برابری به دست آوردند نا خدا آگاه به دنبال سرمایه گذاری مجدد هستند اما این سرمایهگذاری در کدام بازار اتفاق میافتد؟ ما با بازار جهانی ارتباط نداریم که بگویم این پول وارد بازار جهانی و فارکس میشود، بازارهای ما محدود است به همین دلیل مشاهده میکنید هر روزی که بازار ریزش دارد شاهد افزایش قیمت دلار هستیم. یک رابطهای ایجاد شده که همه بازارها همه دیگر را به سمت بالاتر هدایت میکنند و آن چیزی را که بسیاری از فعالان بازار سرمایه به آن نگاه میکنند تورم بالا در کشور است، یعنی تورمی که آنها احساس میکنند در سال ۹۹ خواهیم داشت با تورمی که بانک مرکزی اعلام کرده به آن میرسیم، بسیار فاصله دارد.
نظر شما