۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۷
 بورس میان تحول بزرگ اقتصادی و ریسک بزرگ!
گفتگو با دبیر کل انجمن اقتصادانان ایران (بخش نخست)

بورس میان تحول بزرگ اقتصادی و ریسک بزرگ!

مولوی، دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران می‌گوید که شرایط کنونی بازار سرمایه یک موقعیت طلایی است که اگر از آن استفاده کنیم نمونه بسیار جالب در سطح جهانی خواهیم بود و در غیر این صورت یک فرصت ناب را از دست داده‌ایم.

پژمان مرادی؛بازار: ورود مردم به بازار سرمایه و استقبال از آن به دلایل مختلف صورت گرفته که مهم‌ترین آن به گفته کارشناسان تورم بالای کشور است. حجم زیادی از نقدینگی کشور به سمت بازار سرمایه هدایت شده است، موقعیتی که به گفته اقتصاددانان سالیان سال است که کشور به دنبال آن می‌گردد و اگر از آن استفاده نکنیم فرصت طلای در اقتصاد را از دست داده‌ایم.

بازار سرمایه دارای کارکرد بسیار بالای است به شکلی که در بسیاری از کشورها برای تامین مالی صنایع و حتی ارتش خود اوراق منتشر می‌کنند این در حالی است که با توجه به رونق گرفتن بازار سرمایه ما هنوز برای عرضه سهام تعلل صورت می‌گیرد و از رشد بازار سرمایه بیم دارند. ساختار بازار بورس توان این را دارد که  بتوان با استفاده از آن بودجه لازم برای زیر ساخت‌های لازم کشور را فراهم کنیم و برای این کار تنها لازم است که دولت سهام این پروژه‌ها را در بورس عرضه کند.

 دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران می‌گوید که شرایط کنونی بازار سرمایه یک موقعیت طلایی است که اگر از آن استفاده کنیم نمونه بسیار جالب در سطح جهانی خواهیم بود و در غیر این صورت یک فرصت ناب را از دست داده‌ایم.

 قسمت اول گفتگوی بازار با دکتر  پیمان مولوی دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران و کارشناس ارشد بازار سرمایه را می‌خوانید که به بررسی وضعیت بازار سرمایه و همچنین دلیل عدم استفاده دولت در جهت تامین مالی پروژه‌های از بازار سرمایه پرداختیم.

* شرایط کنونی بازار سرمایه را چگونه  ارزیابی می‌کنید؟
با توجه به شرایطی کنونی اقتصاد ایران، شاید به بزرگ شدن بازار سرمایه توجه کلانی نشود و این موضوع ناشی از درگیر شدن بسیاری در آن و اظهار نظر در مورد این بازار است و همین عامل سبب می‌شود که آن تصویر بزرگتر را نبینیم. به نظر بنده بازار سرمایه ایران در آینده یا یک نمونه بسیار جالب در سطح جهانی خواهد بود یا اینکه جزو مواردی خواهد شد که نتوانسته از فرصت استفاده کند.
 ما بازار سرمایه‌ای را داریم که در دهه چهل راه اندازی شده و به مرور رشد پیدا کرده است. بعد از انقلاب شرایط مختلفی را پشت سر گذاشتیم مانند جنگ تحمیلی که طبیعتا بازار سرمایه و اقتصادی  رشدی نداشت و بعد از آن به مرور شروع به بزرگ شدن کرد. اقبالی که امروز مردم به بازار سرمایه پیدا کردند برای خیلی‌ها ترسناک است و دلیل آن هم این است که ما مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر نتوانستیم برنامه‌ریزی بکنیم یا برنامه‌ریزی ما همزمان با ورود اکثریت مردم به این بازار نیست.


استقبال مردم از بازار بورس یک فرصت طلایی است و اگر از آن خوب استفاده شود که از این اگرهای که می‌گویم خیلی در اقتصاد ایران زیاد است اما همیشه ته ذهنم این امید است که این دفعه دیگر از این اگرها خوب استفاده می‌شود، می‌توان در جهت تامین مالی پروژه‌ها و کارخانجات استفاده کرد.

به عنوان مثال ورود نقدینگی که به بازار وجود داشت یک فرصت بی‌نظیر در اقتصاد ایران برای انتشار اوراق در حوزه زیر ساختی کشور بوده و ما چندین ماه از این زمان را داریم سپری می‌کنیم اما واقعیت آن است که این اتفاق به آن سرعتی که باید بیفتد، نیفتاده است یا در حوزه تغییراتی که می‌شود در عرضه شرکت‌ها، نوع عرضه شرکت‌ها، استفاده از روش‌های که بتوانیم مستقیم این پول را وارد تامین مالی بنگاه‌های کنیم چه مکانیزم های را می‌توانستیم اجرای کنیم و همه اینها اما و اگرهایی است که اگر سر موقع در زمان مشخص در جای خودش اتفاق بیفتد می‌تواند برگ برنده اقتصاد ایران باشد در حالی که  ممکن است بسیاری از افراد  با این نظر من مخالف باشند و بگویند خطراتی که اقتصاد ایران را تهدید می‌کند از لحاظ بازار سرمایه زیاد است اما بنده چنین دیدی ندارم.

تقریبا سه هفته پیش مقاله‌ای را تحت عنوان لندن ۱۷۲۰ تهران ۲۰۲۰  ، منتشر کردم  که  ۳۰۰ سال پیش در انگلستان شرکت‌ها در بازار سرمایه عرضه شده از شرکت های حاکمیتی بودند، جالب است بدانید نیروی دریایی انگلستان از اوراق برای تامین مالی استفاده می‌کرد و ما هنوز داریم در انتشار اوراق در کشور بحث می‌کنیم که خوب است یا بد و یا به چه دردی می‌خورد. می‌خواهم بگویم ما یک فاصله زمانی با کشورهای دیگر داریم و آن‌ها در این زمینه از ما زودتر شروع کردند؛ نکته دیگر که یک تجربیات جمعی را داریم انجام می‌دهم، بالاخره بازار سرمایه در سال ۹۸ یک تعداد سهامدار داشت و در سال ۹۹ چندین برابر کل سال گذشته کد سهامداری داریم، رفتار آدم‌ها، رفتار سهامداران حقیقی، رفتار متقابل سهامداران حقوقی و استراتژی‌های آن‌ها، رویکرد آن‌ها به توسعه پایدار و همه این‌ها می‌تواند آینده بازار سرمایه‌ای را شکل دهد.

بازار سرمایه از بازارهای موازی دیگر جلوتر است و ناخودآگاه هر کسی در بازار فعالیت کرده باشد، استراتژی ذخیره سود دارد یعنی اینکه من سودم را در بازارهای موازی دیگر بتوانم حس کنم و ناخودآگاه سرریزی به سمت بازارهای دیگر صورت می‌گیرد این موضوع نه در ایران بلکه در هنگ کنگ، آمریکا، انگلیس و کشورهای دیگر هم وجود دارد

*شما مدعی هستید که دولت از این موقعیت می‌تواند یک فرصت طلایی برای اقتصاد استفاده کند؛ دولت چگونه این کار را می‌تواند انجام دهد؟
در چند سال گذشته تخصیص بودجه‌های عمرانی کمتر شده است، درآمد نفتی کمی داشته ایم، اما آیا کشور نیاز به توسعه زیر ساخت‌ها ندارد؟ باید گفت زیر ساخت‌ها توسعه کشور  مانند زیر ساخت‌های حوزه  ترانزیت، زیر ساخت‌های آی تی و غیره  هر لحظه احتیاج به رشد دارد.
آینده دیجیتال ما در گرو توسعه زیر ساخت فن آوری اطلاعات (IT) است به عنوان مثال متوسط تولید ناخالص جهان در فن آوری اطلاعات و ارتباطات  ۴.۵  درصد است اما در ایران۴ می‌باشد، در هسته نرم‌تر آن که مربوط می‌شود به فضای کسب و کار اقتصاد دیجیتال، متوسط جهان ۱۵ درصد است در حالی که در ایران این عدد ۶.۵ است؛ این عدد در چین ۳۰ درصد تولید ناخالص ملی و آمریکا ۲۱.۵ درصد تولید ناخالص داخلی آن است. این فاصله را چگونه می‌خواهیم جبران کنیم به غیر از اینکه نیاز به سرمایه گذاری داریم و سوال این است که این سرمایه گذاری از کجا می‌تواند اتفاق بیفتد؟

سال‌ها در ایران صحبت از نقدینگی است و الان که مردم به هر دلیلی از بازار سرمایه اقبال کردند باید در جایگاه درست از این استقبال استفاده کرد.  من احساسم این است که همانگونه که هر ایرانی در بازار، سهام می‌خرد اگر ما این فرصت را ایجاد می‌کردیم، مردم می‌توانستند سهام یک پروژه بزرگ زیر ساختی یا یک پروژه پولساز را خریداری کنند و ما توان به اجرا درآوردن آن را با شرایط کنونی بورس  قدم به قدم داشتیم و الان این نبود که ما در مورد نقاط ریسکی بازار سرمایه صحبت می‌کردیم و باید در مورد یک تحول بزرگ صحبت می‌کردیم و این، آن تفاوتی است که وجود دارد.

آن چیزی که ممکن است من، شما و بسیاری از افراد را نگران کرده باشد این است که اگر ما نقدینگی  و عدم رشد اقتصادی را کنترل نکنیم  و این‌ها را نتوانیم مجددا به یک سر و سامانی برسانیم این تورمی که در بازار سرمایه در حال شکل گرفتن است به عبارتی رشد قیمت‌ها و بازدهی که بازار سرمایه ایجاد می‌شود در بازارهای دیگر به گونه‌ای دیگر خودش را نشان خواهد داد یعنی عدم توازن در یک بازار در بازار  دیگر جبران خواهد شد.
 

*دلیل اقبال مردم از بازار سرمایه و هجوم آن‌ها به این بازار از نظر شما چیست؟
اقتصاد ایران در هشت سال گذشته بر اساس آخرین گزارش پژوهش‌های مجلس، رشد صفر درصد داشته یعنی اینکه ما در طول هشت سال رشد اقتصادی  منفی را تجربه کردیم و در کنار آن نقدینگی در طول این هشت سال ۶.۴ برابر شده و پایه پولی که مسبب آن رشد نقدینگی است  ۴.۱برابر شده است، مگر به غیر از تورم انتظار چیز دیگری را می‌توان داشت و این خیلی روشن است و چیزی نیست که بخواهند همه در مورد آن نظر های عجیب و غریبی بدهند در نتیجه نقدینگی به سمت بازارهای موازی حرکت می‌کند و در ایران بازارهای موازی ما محدود است. بازار سرمایه در سال ۹۸ چون بازدهی خوبی داشت و از طرفی هم حمایتی از آن شد که کاری به درست یا غلط بودن آن ندارم  و به مرور این نقدینگی به سمت بازار سرمایه سرازیر شد.

نقدینگی که امروز وارد بازار سرمایه شده است چندین برابر سال‌های قبل است، مگر به غیر از این انتظار دارید که سهام شرکت‌ها در یک جا که شرکت‌ها محدود هستند و تقاضا چندین برابری شده است شاهد افزایش قیمت‌های سهام شرکت‌ها نباشیم در حالی که فعالیت آن‌ها با سهامشان مغایر است. زمانی که سیل تقاضا برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه چندین برابر می‌شود انتظار اینکه بازده شرکت‌ها با آن یکسان شود در اقتصادی که رشد منفی دارد انتظار عقلانی نیست.
آن چیزی که ممکن است من، شما و بسیاری از افراد را نگران کرده باشد این است که اگر ما نقدینگی  و عدم رشد اقتصادی را کنترل نکنیم  و این‌ها را نتوانیم مجددا به یک سر و سامانی برسانیم این تورمی که در بازار سرمایه در حال شکل گرفتن است به عبارتی رشد قیمت‌ها و بازدهی که بازار سرمایه ایجاد می‌شود در بازارهای دیگر به گونه‌ای دیگر خودش را نشان خواهد داد یعنی عدم توازن در یک بازار در بازار  دیگر جبران خواهد شد.

بازار سرمایه از بازارهای موازی دیگر جلوتر است و ناخودآگاه هر کسی در بازار فعالیت کرده باشد، استراتژی ذخیره سود دارد و استراتژی ذخیره سود یعنی اینکه من سودم را در بازارهای موازی دیگر بتوانم حس کنم و ناخودآگاه سرریزی به سمت بازارهای دیگر صورت می‌گیرد این موضوع نه در ایران بلکه در هنگ کنگ، آمریکا، انگلیس و کشورهای دیگر هم وجود دارد اما اتفاقی که در هنگ کنگ یا آمریکا و بازارهای دیگر نیست اقتصاد آن‌ها تورم ۵۰درصدی ندارند و این میزان از  رشد نقدینگی در این کشورها وجود ندارد و همه این‌ها موجب خواهد شد که اقتصاد وارد یک ورطه تورم بازارها بشود و تقصیر آن بازار سرمایه یا ارز و سکه نیست مشکل در ایجاد کننده نقدینگی و عدم رشد اقتصادی است.

* اینکه گفته می‌شود ممکن است رشد سرعت سوددهی بازار سرمایه موجب ایجاد انتظار تورم در بازارهای دیگر شود درست است یا نه؟
به نظر من بازار سرمایه باعث انتظار تورمی نمی‌شود، بازار سرمایه بستری  شده برای اینکه بسیاری از مردم که انتظار تورمی دارند در بازار سرمایه حضور پیدا ‌کنند نه برای سود گرفتن بلکه برای حفظ ارزش درآمدشان به همین خاطر است که فرد ۹۰ ساله کد بورسی می‌خواهد بگیرد به خاطر همین است که یک معلم کد بورسی می‌خواهد بگیرد یعنی می‌خواهند از این ابزار برای حفظ ارزش ریال خود استفاده کنند اما اینکه این روند به کدام سمت در حال حرکت است از اول سال مشخص بود. با رشد نقدینگی، عدم رشد اقتصادی، اقتصاد کرونایی و فشارهای دیگری که این اقتصاد تحمل می‌کند  شاهد تقاضای زیاد در بازار سرمایه با عرضه کم هستیم.

کد خبر: ۳۱٬۳۳۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha