۱۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۳۷
فرش دستباف ایرانی در جستجوی جایگاه از دست رفته
یادداشت؛

فرش دستباف ایرانی در جستجوی جایگاه از دست رفته

همدان - «صنعت فرش دستبافت که روزگاری در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری جایگاهی ویژه و ارزنده داشته این روزها حال و روز خوشی ندارد»؛ این جملات بخشی از یادداشت فاطمه خزایی کارشناس مدیریت بازرگانی برای بازار است که در ادامه می‌خوانید.

فاطمه خزایی؛ بازار: فرش دستباف ایران زمین از دیرباز شهرت جهانی داشته و مشتریان داخلی و خارجی برای خرید آن در رقابت بوده اند به طوری که فرش ایرانی نمادی از صادرات محسوب می‌شده است اما از زمان نوسانات ارزی این صنعت پر قدمت ایرانی با فراز و نشیب‌های فراوانی روبه‌رو شده و با ورود به سال جدید بحران کرونا نیز اوضاع را برای فعالان این حوزه دشوارتر از قبل کرده است.

وضعیت فرش دستباف ایران و به خصوص فرش استان همدان این روزها نامناسب است و صنعتی که روزگاری در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری جایگاهی ویژه و ارزنده داشته و نقش مهمی در اشتغال زایی، ارزآوری و صادرات بازی کرده با چالش‌ها و معضلات بسیاری روبرو شده است.

فرش ایران علاوه بر اینکه با اقتصاد خانواده‌ها گره خورده در اقتصاد کشور نیز نقش بسزایی ایفا می‌کند چراکه تولید و صادرات آن در ارزآوری و اشتغال‌زایی مؤثر است.

طبق بررسی‌ها ارزش افزوده این صنعت حدود ۶۵ درصد است که با افزایش حجم تولید به میزان تولید ناخالص ملی می‌افزاید و فرآورده‌های آن بزرگترین رقم صادرات غیرنفتی را تشکیل می‌دهند که البته همه ساله به کمک این کالا بخشی از کسری موازنه پرداخت‌های بازرگانی جبران شده و مقدار قابل توجهی ارز عاید کشور می‌شود.

شاید بی ربط نباشد اگر بگوییم ناهماهنگی تولید با نیاز بازار، عدم تبلیغات و بازاریابی بهینه و کشف بازارهای جدید، فقدان تنوع در نقشه‌ها و به روز نبودن آنها، سرقت طرح‌های ایرانی، تحریم، استفاده از مواد اولیه نامرغوب و کافی نبودن حمایت از بافندگان و تولید کنندگان به علاوه درآمد اندک برای کارگر، واسطه گری و در چند ماه اخیر شیوع ویروس کرونا همه و همه از عوامل افول این صنعت کهن است.

در مقابل چالش‌های مذکور سیاست‌ها و برنامه‌هایی اتخاذ شده که البته تحلیل میزان عملیاتی شدن آنها نیازمند کار تفصیلی است اما به هر حال بررسی‌ها نشان می‌دهد قوانین و مقررات متعددی به منظور توسعه صنعت فرش دستباف به تصویب رسیده که از جمله آن‌ها می‌توان به مواردی مانند اعطای یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال وام برای اجرای طرح ایجاد بازار موقت فرش دستی ایران، برخورداری صادرکنندگان فرش از تخفیف پیمان ارزی در صدور فرش، تسهیل صادرات فرش، تسهیل صدور روادید برای اتباع خارجه به منظور انجام معاملات فرش در ایران و جبران بخشی از خسارت‌های وارد شده به تولیدکنندگان فرش اشاره کرد.

فراهم کردن بیمه بازنشستگی، فوت و از کارافتادگی بافندگان قالی، قالیچه، گلیم و زیلو، مستثنا کردن فرش از شمول واردات ۲۹ قلم کالای مصوب در راستای حمایت از تولید داخل، حمایت از تأسیس و اداره مجتمع‌های بزرگ و متمرکز قالیبافی و بیمه‌های اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی شناسه دار نیز از دیگر مواردی است که برای حمایت از فعالان این صنعت ذکر شده اما تا چه اندازه این موارد جامه عمل به تن کرده اند همچنان جای سوال دارد.

این روزها فرش دستباف رونق سابق خود را ندارد و حمایت از بافندگان و سیاست‌های ناظر بر آن‌ها به‌خصوص در نواحی روستایی به شدت کاهش یافته که این امر می‌تواند سبب تسریع خروج نیروی کار از این بخش و تعطیلی واحدهای خرد و کوچک و حتی متوسط شود

ناگفته پیداست که این روزها فرش دستباف رونق سابق خود را ندارد و حمایت از بافندگان و سیاست‌های ناظر بر آن‌ها به‌خصوص در نواحی روستایی به شدت کاهش یافته که این امر می‌تواند سبب تسریع خروج نیروی کار از این بخش و تعطیلی واحدهای خرد و کوچک و حتی متوسط شود.

نگاهی به اهداف توسعه صادرات فرش دستباف بیانگر آن است که بالا بردن سطح زندگی و بهبود معیشت روستاییان باید مورد توجه باشد و قالی‌بافی به عنوان یکی از راهبردهای تنوع‌بخشی به مشاغل روستایی مدنظر قرار گیرد اما با این وجود به نظر می‌رسد فراموشی تدریجی بافندگان به خصوص در نواحی روستایی و عشایری و عدم رفع سایر چالش‌های مربوطه؛ صنعت فرش دستباف را به سوی دیگری هدایت کرده به گونه‌ای که ناکارآمدی نظام برنامه ریزی و مدیریت فرش دستباف مشهود است.

از سوی دیگر با توجه به اینکه وزارت صمت وظایف فراوانی را به عهده دارد و مهم‌تر از آن، صنایع بزرگ معمولاً فرصتی را برای رسیدگی به هنر صنعت فرش دستباف در این دستگاه باقی نمی‌گذارد، بنابراین چشم انداز مناسبی برای رشد جهشی و مستمر این هنر- صنعت با ساختار مدیریت و برنامه ریزی موجود نمی‌توان متصور شد در حالی که در این مقطع تدوین و اجرای برنامه جامع توسعه فرش دستباف امری ضروری است.

البته موضوع چندان هم پیچیده نیست و می‌توان با تأمین مالی، توسعه زیرساخت‌ها، بازاریابی داخلی و خارجی، بهبود استانداردهای نیروی کار، حرفه آموزی، بهبود رقابت پذیری، بهبود امنیت شغلی بافندگان، تأمین بهینه مواد خام، بودجه ریزی، تولید اطلاعات مدیریتی و همچنین به‌کارگیری متخصصان دانشگاهی مجرب راهکار مناسبی برای برون رفت از شرایط موجود ارائه کرد ضمن این که در این راستا باید اطلاعات طرح تدوین نظام جامع مدیریت هنر و صنعت فرش دستباف به روزرسانی شود.

به هر حال از آنجایی‌که وزارت صمت فاقد بدنه و مأموریت مناسب و پررنگ در حوزه توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط، توسعه روستایی و فقرزدایی است، جایگاه نهادی فرش دستباف باید به نحوی اصلاح شود که پیوندهای پسین و پیشین فرش دستباف با تولیدکنندگان مواد اولیه به‌ویژه با بخش کشاورزی و تولید مواد خام اعم از پشم، ابریشم، رنگ‌های گیاهی در روستاها به شکل بهتری ایجاد شود و تمرکز حمایت‌های دولت از تجار، به سوی حمایت از زنجیره‌های صادرات‌محور مردم‌نهاد حرکت کند تا نهادهای غیردولتی تخصصی ازجمله تعاونی‌های روستایی و تعاونی‌های فرش دستباف روستایی، زنجیره تأمین فرش‌بافی روستایی را به خصوص در زمینه تولید مواد اولیه مرغوب و نقشه‌های به‌روز  در روستاها مستقر کنند و رفته رفته شاهد بازگشت فرش دستباف ایران به جایگاه واقعی آن باشیم.

کد خبر: ۳۳٬۴۸۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha