۲۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۹
وقتی محاسبات چین، اقتصادی است؛ دریای سرخ، قرمز نیست | تصورات تخیلی واشنگتن از رابطه پکن-تهران
بازار گزارش می‌دهد؛

وقتی محاسبات چین، اقتصادی است؛ دریای سرخ، قرمز نیست | تصورات تخیلی واشنگتن از رابطه پکن-تهران

اگر چین اهرم فشاری داشته باشد، بعید است که خطر تضعیف روابط با بازیگر مهم منطقه‌ای مانند ایران را بپذیرد، تا ایالات متحده به اهدافش دست یابد، و دستاورد اساسی هم برای پکن وجود نداشته باشد.

بازار؛ گروه بین الملل: تنش منطقه‌ای در دریای سرخ، سوریه، عراق و لبنان به دلیل جنگ در غزه تشدید شده است. در نتیجه، ایالات متحده آشکارا از چین خواسته است که ایران را برای محدود کردن نیروهای محور مقاومت ، به‌ویژه انصارالله یمن تحت فشار قرار دهد. در حالیکه ایران بارها این موضوع را رد و نیروهای محور مقاومت را دارای استقلال در عملکرد دانسته است.

محاسبات اقتصادی چین و بحران دریای سرخ

از دیدگاه چین، بحران دریای سرخ آنقدر بزرگ نیست که موقعیت پکن را به شدت تغییر دهد. در رابطه با امنیت انرژی، قیمت نفت به دلیل تشدید تنش انصارالله تحت تأثیر چشمگیری قرار نگرفته است. پایان ژانویه بیشترین افزایش قیمت نفت برنت را شاهد بودیم و در پی حملات آمریکا و انگلیس به مواضع یمن، قیمت آن به بشکه‌ای ۸۴ دلار افزایش یافت.

البته در پی صدور حکم دادگاه برای انحلال غول املاک Evergrande Group در ۲۹ ژانویه، قیمت‌ها به ۸۲.۴۰ دلار در هر بشکه کاهش یافت. سپس قیمت نفت در هفته اول فوریه به ۷۹ دلار در هر بشکه کاهش یافت. علاوه بر این، بیشتر نفت وارداتی چین از منطقه خلیج فارس و روسیه است. در مورد واردات از خلیج فارس - چه از کشورهای عربی و چه از ایران - این محموله‌ها از طریق آبراههای دور از دریای سرخ عبور می‌ کنند. در مورد روسیه، تمرکز بر واردات نفت از طریق خط لوله نفت سیبری شرقی-اقیانوس آرام (ESPO) است که ۲.۴ میلیون بشکه در روز سهم دارد.

در مورد تجارت چین با اروپا، حمل و نقل دریایی به دلیل افزایش هزینه‌ های بیمه و حمل و نقل افزایش یافته است. هزینه حمل یک کانتینر استاندارد ۴۰ فوتی از چین به شمال اروپا بین ۱۴۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار است. این رقم هنوز با ۱۴۰۰۰ دلار که در طول همه‌ گیری مشاهده شد، فاصله زیادی دارد. ترافیک کانال سوئز بیش از ۴۰ درصد کاهش یافته است زیرا خطوط مسیر خود را تغییر می‌ دهند و دماغه امید نیک را دور می‌ زنند تا از دریای سرخ و کانال سوئز اجتناب کنند، که این امر به معنای افزودن ۱۴ روز دیگر به طول سفر است. با این حال، این زیان‌ هان کوتاه مدت مقرون به صرفه است و به معنای بحران بزرگ برای تجارت چین نیست.

موضع چین در برابر تشدید تنش در برابر نیروهای آمریکایی

هدف قرار دادن پایگاه «برج ۲۲» در اردن که منجر به کشته شدن سه نظامی آمریکایی شد، در راستای اعمال فشار بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ در غزه بود. تلافی نظامی آمریکا علیه ۸۵ هدف در هفت سایت - چهار در سوریه و سه در عراق - ثابت کرده است که واشنگتن تمایلی به تشدید تنش ندارد. اقدامات نیروهای محور مقاومت - از جمله کتائب حزب‌الله عراق و حزب‌الله لبنان - نشان می‌دهد که آنها نیز تمایلی به تشدید تنش ندارد.

وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، در ۵ فوریه، در اظهار نظری درباره اخبار حملات آمریکا گفت که چین با هرگونه اقدامی که منشور سازمان ملل را نقض و حاکمیت ارضی و امنیت سایر کشورها را نقض کند، مخالف است. وضعیت کنونی خاورمیانه بسیار پیچیده و حساس است. وی از همه طرف‌ ها خواست تا به قوانین بین‌المللی پایبند باشند، آرامش و خویشتنداری را حفظ و از تشدید بیشتر تنش‌ های منطقه‌ ای اجتناب کنند.

علیرغم تهدیدی که این تنش‌ها برای ثبات منطقه‌ ای و از نظر تئوری منافع چین در پروژه‌ های سرمایه‌ گذاری ابتکار کمربند و جاده (BRI) ایجاد می‌ کند، تأثیر آن محدود بوده و مستقیماً علیه پکن هدف قرار نمی‌گیرد

به نظر می رسد این اظهارات به طور ضمنی از اقدام نظامی آمریکا انتقاد می‌کند. با این حال، آنها همچنین نشان دهنده بی‌میلی پکن برای مداخله در حل بحران است. همچنین، احتمالاً ناشی از این اعتقاد بوده که تشدید تنش منطقه‌ای نشان دهنده گسترش جنگ غزه و تضعیف موقعیت ایالات متحده در منطقه تضعیف است، همانطور که ماهیت پاسخ ایالات متحده آن را نشان می‌دهد. علیرغم تهدیدی که این تنش‌ها برای ثبات منطقه‌ای و از نظر تئوری منافع چین در پروژه‌ های سرمایه‌ گذاری ابتکار کمربند و جاده (BRI) ایجاد می‌ کند، تأثیر آن محدود بوده و مستقیماً علیه پکن هدف قرار نمی‌ گیرد.

تصورات و رقابت با ایالات متحده

در رابطه با ایران، به نظر می‌رسد این باور آمریکا مبنی بر اینکه چین می‌تواند رفتار تهران را در منطقه تعیین کند، مبالغه آمیز است. در واقع، اتحادها و اولویت‌های منطقه‌ای ایران به جای فشار چین، عنصر تعیین‌ کننده‌ حیاتی در تصمیم‌ گیری هستند. مسلماً ایران و چین بهم نیاز دارند. در حالی که صادرات نفت ایران به چین ۹۰ درصد از کل صادرات نفت چین را در سال گذشته تشکیل می‌داد، این میزان تنها ۱۰ درصد از کل واردات نفت چین را تشکیل می‌دهد. همچنین، از زمان امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع بین پکن و تهران در سال ۲۰۲۱، سرمایه گذاری چین در ایران از ۱۸۵ میلیون دلار فراتر نرفت.

به نظر می‌ رسد توافق رئیس جمهور شی جین پینگ با عربستان سعودی در سفر تاریخی وی به سعودی در دسامبر ۲۰۲۲ اهمیت بیشتری داشته باشد. تنها بین ژانویه تا سپتامبر ۲۰۲۳، سرمایه گذاری تایید شده چین در عربستان سعودی بالغ بر ۱۶.۲ میلیارد دلار بوده است.

در جریان کنفرانس سرمایه گذاری چین و عربستان سعودی در پکن در ژوئن ۲۰۲۳، دو طرف قراردادها و تفاهم نامه‌هایی به ارزش ۲۵ میلیارد دلار امضا کردند. این نابرابری باعث ناراحتی ایران شده است. علی فکری، دستیار وزیر اقتصاد سال گذشته با ابراز نارضایتی گفت که «از میزان سرمایه‌گذاری چین در ایران راضی نیست» و معتقد است پکن «می‌تواند کارهای بیشتری انجام دهد». با توجه به این شرایط، بعید به نظر می‌رسد که چین فشار قابل توجهی بر ایران برای کاهش تنش اعمال کند.

حتی اگر چین اهرم فشار را در اختیار داشت، بعید است که خطر تضعیف روابط با بازیگر مهم منطقه‌ای مانند ایران را بپذیرد تا صرفاً ایالات متحده به اهداف دست یابد، بدون اینکه دستاوردهای اساسی در ازای آن برای چین حاصل شود

حتی اگر پکن با واشنگتن موافقت کند یا با فشار کشورهای منطقه برای متقاعد کردن ایران برای مهار نیروهای طرفدار خود مواجه شود، بعید است چین اهرم کافی برای تغییر روند را در اختیار داشته باشد. ایران نفوذ آمریکا و اسرائیل را تهدیدی بی‌ثبات‌کننده و وجودی می‌داند. بعلاوه، حتی اگر چین اهرم فشار را در اختیار داشت، بعید است که خطر تضعیف روابط با بازیگر مهم منطقه‌ای مانند ایران را بپذیرد تا صرفاً ایالات متحده به اهداف دست یابد، بدون اینکه دستاوردهای اساسی در ازای آن برای چین حاصل شود.

چین و کشورهای خلیج فارس

چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس با توجه به اینکه منافع هر دو طرف تحت تأثیر این تشدید قرار می‌گیرد، هرچند به درجات مختلف، در مورد به حداقل رساندن تنش‌های منطقه‌ای همسو هستند. پکن با برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس در حمایت از آتش بس پایدار در غزه موافق است و اذعان دارد که توقف درگیری‌ها به طور موقت وضعیت منطقه را تثبیت می‌کند.

علاوه بر این، خلیج فارس نسبت به اولویت‌بندی منافع اسرائیل از سوی دولت بایدن بر امنیت و نگرانی‌های کشورهای منطقه در طول این درگیری، ناامیدی شده است. البته چین نگران است که حمایت آشکار از ایران می‌تواند منجر به دشمنی کشورهای خلیج فارس شود و منافع منطقه‌ای آن را به خطر بیندازد. حتی به باور برخی از کارشناسان، چین برای همکاری خود با کشورهای خلیج فارس بیش از روابط خود با ایران ارزش قائل است.

به گفته مقامات و تحلیلگران برجسته چینی، پکن پیش‌بینی می‌کند که کشورهای خلیج‌فارس مشارکت بیشتری در تلاش‌های منطقه‌ای کاهش تنش داشته و از آنها انتظار داشته باشد که ابتکارات مستقلی برای آتش‌بس در غزه یا کاهش تنش در منطقه ارائه دهند. صرف نظر از صحت این ارزیابی، این امر به عنوان یکی از عوامل مهم شکل دهنده محاسبات چینی در مورد بحران کنونی ظاهر شده است. البته این ملاحظات ژئوپلیتیکی، همراه با تأثیر بالقوه هرگونه اقدام چین بر تعهد پکن به عدم مداخله و سیاست کاهش ریسک در میان بازیگران منطقه، هزینه و خطر هرگونه دخالت چین در بحران را افزایش خواهد داد.

رقابت با آمریکا

از همان ابتدا، پیش بینی می‌شد که چین در ائتلاف نیروی دریایی «نگهبان رفاه» به رهبری واشنگتن شرکت نکند. دخالت چین در این کارزار تناقضی با موضع این کشور در ارتباط دادن درگیری در غزه با بحران دریای سرخ ایجاد می‌کند و به طور بالقوه بر وجهه پکن در میان مردم منطقه تأثیر می‌گذارد. گنجاندن چین همچنین به این فرآیند مشروعیت می‌بخشد و رهبری ایالات متحده را به صورت رایگان در تلاش برای حفظ آزادی کشتیرانی و تجارت جهانی برجسته می‌کند. علاوه بر این، کشورهای محوری منطقه برای حفظ تلاش‌های صلح در یمن، حفظ منافع خود و اجتناب از رویارویی با ایران و محور مقاومت به این ائتلاف نپیوستند.

پویایی رقابت قدرت‌های بزرگ و تداوم توانایی پکن برای به دست آوردن مزایا به ضرر ایالات متحده، دلایل دیگری هستند که چرا چین احتمالاً از ایفای نقش محوری در آرام کردن بحران در کوتاه‌مدت خودداری می‌کند

بنابراین، همه شرایط برای چین مهیا بود تا از این بحران برای انتقاد از ایالات متحده استفاده کند. بسیاری از عوامل نشان می‌دهد که هدف حملات نظامی علیه حوثی‌ها تقویت رهبری جهانی واشنگتن است. علاوه بر این، حملات آمریکا در عراق و سوریه فرصتی را برای پکن فراهم کرده تا تلویحاً آمریکا را به انجام اقداماتی متهم کند که «منشور سازمان ملل متحد، حاکمیت ارضی و امنیت کشورهای دیگر را نقض می‌کند».

با انجام این کار، چین قصد دارد موضع آمریکا-غرب را منزوی کند و بر سازگاری گفتمان دیپلماتیک خود با سایر نقاط جهان، به ویژه جنوب جهانی تأکید کند. در نتیجه، پویایی رقابت قدرت‌های بزرگ و تداوم توانایی پکن برای به دست آوردن مزایا به ضرر ایالات متحده، دلایل دیگری هستند که چرا چین احتمالاً از ایفای نقش محوری در آرام کردن بحران در کوتاه‌مدت خودداری می‌کند.

نتیجه گیری

در ارزیابی موضع چین، تشدید تنش‌های منطقه‌ای در خاورمیانه در سطحی باقی می‌ماند که خطرات مستقیم و قابل توجهی برای منافع پکن در منطقه ایجاد نمی‌کند. اگرچه خطرات مرتبط با بحران دریای سرخ در مقایسه با سناریوی جنگ سرد بین واشنگتن و نیروهای مورد حمایت ایران در سوریه و عراق قابل توجه است، خسارات اقتصادی ناشی از آن هنوز در محدوده قابل قبول و قابل تحمل پکن است.

با این حال، خطرات اصلی سیاسی هستند که تا کنون چین را از ایفای نقش مرکزی در تلاش‌های کاهش تنش باز داشته است. محرک های اصلی این ریسک ها ملاحظات ژئوپلیتیکی است: نگرانی پکن از همسویی بیش از حد نزدیک با یک قدرت منطقه ای به بهای از دست دادن قدرت دیگر و تشدید رقابت با ایالات متحده. در نتیجه، بعید است که چین بتواند بر این عوارض غلبه کند تا به طور مؤثرتری در بحران مداخله کند.

کد خبر: ۲۷۳٬۲۵۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha