اکبر محمودی؛ بازار: بسیاری تصور می کنند صنعت ساخت(CONSTRUCTION) تنها به پروژه های ساختمانی منوط و ختم می شود اما سید محمد رضا علوی پور دکترای مدیریت ساخت از آمریکا و مدیر عامل موسسه ACEMI و عضو کمیته علمی سمپوزیوم بینالمللی مدیریت ساخت معتقد است که صنعت ساخت به چهار دسته پروژه های مسکونی، تجاری، زیر ساختی و مهندسی و صنعتی دسته بندی می شوند.
علوی پور می گوید: دو چالش اساسی صنعت ساخت را می توان به دو موضوع زمان و هزینه تقسیم بندی کرد. زمان به هزینه مرتبط و هزینه به زمان مرتبط می شود و اثر متقابل دارند. صنعت ساخت همچنان یکی از پُر سودترین صنایع دنیا محسوب می شود. این بدین معنی است که یکی از چالش های بزرگی در صنعت ساخت وجود دارد و یکی سری ساختارهایی که باید به آن پرداخته شود.
مدیر عامل موسسه ACEMI معتقد است که با مدیریت پروژه ساخت می توانیم نهضت ملی مسکن را با سرعت بیشتر و زمان کمتر و با کیفیت تر تمام کنیم اما موضوعی که وجود دارد این است که دولت نباید فقط به فکر تامین منابع مالی پروژه ها به خصوص پروژه های نفتی باشد بلکه باید به سمت مدیریت ساخت و کاهش هزینه ها حرکت کند.
متن کامل گفتگوی خبرنگار خبرگزاری «بازار» با «سید محمد رضا علوی پور» دکترای مدیریت ساخت از آمریکا و مدیر عامل موسسه ACEMI را با هم می خوانیم:
صنعت ساخت ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است و بیشترین میزان ریسک ها را نیز داراست
* برای ورود به بحث ابتدا بفرمایید که چالش این روزهای صنعت ساخت چیست؟
ابتدا باید عنوان کنم که به دنبال مدیریت ساخت تخصصی ساخت در ایران و ترویج آن هستیم. صنعت ساخت با چالش های اساسی مواجه است و اتفاقا این چالش های بزرگی دارد. صنعت ساخت دارای ابعاد بسیار وسیعی است که با مشاغل بسیار بزرگی در ارتباط است. صنعت ساخت ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است و بیشترین میزان ریسک ها را نیز داراست. حدود ۷۰ درصد کمپانی هایی که در صنعت ساخت هستند به خصوص در بخش پیمانکاری در ۱۰ سال گذشته ورشکسته شده اند.
* اما با این وجود هنوز صنعت ساخت مورد توجه است؟
صنعت ساخت همچنان یکی از پُر سودترین صنایع دنیا محسوب می شود. این بدین معنی است که یکی از چالش های بزرگی در صنعت ساخت وجود دارد و یکی سری ساختارهایی که باید به آن پرداخته شود.
دو چالش اساسی صنعت ساخت را می توان به دو موضوع زمان و هزینه تقسیم بندی کرد. زمان به هزینه مرتبط و هزینه به زمان مرتبط می شود و اثر متقابل دارند
* به طور مشخص این چالش ها کدام ها هستند؟
دو چالش اساسی صنعت ساخت را می توان به دو موضوع زمان و هزینه تقسیم بندی کرد. زمان به هزینه مرتبط و هزینه به زمان مرتبط می شود و اثر متقابل دارند. صنعت ساخت درگیری بیشتری در خصوص این موضوع دارند و به خودی خود صنعت ساخت در دنیا دچار تاخیرات بسیار زیادی می شود که آن هم یک بخشی به خاطر منابع مالی، یک بخش به خاطر ریسک های بالقوه ای که ناشناخته های زیادی مثل عوامل داخلی و خارجی و شرایط سیاسی و منطقه ای دارد. تمام اینها باعث می شود که مفهوم جدیدی به نام مدیریت ساخت ایجاد شود. یعنی باید بدانیم این مواردی که وجود دارد چند درصد آن قابلیت مدیریت کردن را دارند و چند درصد نیز خارج از توان است. اتفاقی که اینجا رخ می دهد این است که زمان و هزینه را می خواهیم مدیریت کنیم. این موارد به بسترهای مختلفی وصل می شوند و اگر می خواهیم به عقب بازگردیم همه چیز از سیستم حقوقی(قوانین حمورابی) شروع شد. یعنی مجوعه ها کمک کردند تا بشر به سمتی برود که برای ساختن هم یک سری حقوق هایی وجود دارد و فلسفه حقوق ساخت ایجاد شد. فلسفه حقوق ساخت مبنای مدیریت ساخت شد. برای اینکه زمان و هزینه را در یک ساختار حقوقی مدیریت کند. در حال حاضر پروژه هایی که موجود است در دنیا ابعاد وسیعی دارد و بیش از ۶۰ درصد آن اتلافات هزینه است و این اتلافات هزینه باعث می شود که منابع مالی کاهش یابد و از سوی دیگر زمان افزایش می یابد و در نتیجه هزینه رشد می کند. بسیاری از اوقات پیمانکاران خبر ندارند که شاید بتوان خیلی از این هزینه ها را کاهش داد. مثلا هدر رفتی که در آرماتور وجود دارد با یک طراحی درست و مدیریت مناسب جلوی این هدر رفت گرفته شود.
مفاهیم مختلفی وجود دارد مثل ساخت ناب که موسساتی برای آن تشکیل شده است. این اتفاقها باعث شد تا مفهومی به نام ساخت ناب ایجاد شود. در منطقه هم این بحران ها وجود دارد و تنها شامل ایران نمی شود
* برای جلوگیری از این هدر رفت ها دنیا به کدام روش ها روی آورده است.
مفاهیم های مختلفی برای آن وجود دارد مثل ساخت ناب که موسساتی برای آن تشکیل شده است. این اتفاقها باعث شد تا مفهومی به نام ساخت ناب ایجاد شود. در منطقه هم این بحران ها وجود دارد و تنها شامل ایران نمی شود. ساختاری که عملا شاید برای ایران و کشورهای منطقه هم ناشناخته است اما برای کشورهایی مثل آمریکا و انگلستان خیلی در این زمینه پیشتاز هستند. از سال ۱۹۶۰ مفهوم جدیدی به نام مدیریت ساخت ایجاد شد و برای آن موساسات و تشکل ها را راه اندازی کردند و برای آنها دستورالعمل تدوین شد و در نهایت دانش مدیریت ساخت اتفاق افتاد. در صورتی که شاید این ادبیات در کشورهای اروپایی شناخته شده نباشد و حتی خاورمیانه که اصلا این مفهوم را نمی شناسند و نمی دانند این دستورالعمل ها به چه شکلی است. ما دقیقا روی این حوزه متمرکز شدیم تا این مفعوم را جاری کنیم. مفهومی که باعث می شود زمان پروژه ها کاهش پیدا کند به خاطر اینکه اتلافات را حذف می کند و از آن سوی هم هزینه پروژه ها را کاهش می دهد برای اینکه اتلافات را حذف می کند. پس بنابراین این دغدغه است که وجود دارد و کشورهای منطقه نیز با آن مواجه هستند و ما نیروی تخصصی بسیار خوبی در کشور داریم که حتی می توانیم صادرات این خدمات را انجام دهیم. در حال حاضر دغدغه، توانمندی و دانشی وجود دارد. توانمندی نیروی تخصصی داخل کشور و دانش هم، مدیریت ساخت است که در کشور و در خاورمیانه ناشناخته است. پس ما اگر بتوانیم این دانش را به این نیروهای متخصص تزریق کنیم و با این ادبیات آشنا شوند و توسعه پیدا کنند، چه بسا که بتوانیم صادرات خدمات را برای مدیریت ساخت داشته باشیم.
پس دانش تخصصی نمی تواند به تنهایی به این موضوع کمک کند و چه باید کرد؟ باید فرهنگ سازی هم صورت بگیرد
* قطعا این موارد نیاز به فرهنگ سازی دارد که سالها به طول می انجامد تا نیروی متخصص داخلی نیز با آن آشنا شوند؟
قطعا این مواردی که گفته شد نیاز به فرهنگ سازی دارد. اینکه اعلام شود مدیریت ساخت وجود دارد و رویه های متفاوتی را برای خود دارد که ما از آن خبر نداریم. پس دانش تخصصی نمی تواند به تنهایی به این موضوع کمک کند و چه باید کرد؟ باید فرهنگ سازی هم صورت بگیرد. یک بخش است که باید با آن آشنا شوند اما اگر افراد متوجه آن نشوند نمی تواند این موضوع محقق شود. همایشی در این خصوص قرار است برگزار شود که اسم آن را سمپوزیوم گذاشته ایم.
* چرا سمپوزیوم؟ چرا اسم همایش نگذاشتید؟
چون ما به دنبال فقط یک رویداد علمی نیستیم. قرار است یک محفل تخصصی باشد که بتواند افراد متخصص و سازمان ها را جمع کند و یک اکوسیستم مدیریت ساخت ایجاد کند.
* سمپوزیوم نخست که سال گذشته برگزار شد یک تجربه ای را کسب کردید در سمپوزیوم دوم که قرار است مهر ماه سال آینده قرار است برگزار شود چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
هدف سمپوزیوم اول که برگزار شد ایجاد اکوسیستم مدیریت ساخت بود و ۵۰۰ نفر در آن شرکت کردند و بسیاری از آنها از شرکتهای مختلف ساختمانی و صنایع و پتروشیمی بودند. این اکوسیستم با حضور این افراد در سمپوزیوم اول شکل گرفت و آن هدفی که به دنبال آن بودیم محقق شد. عملا باید افراد متوجه می شدند که این مدیریت ساخت یک فلسفه جدیدی است. ما تاکید کردیم که این اکوسیستم باید توسعه پیدا کند و نباید بدین شکل بماند. در سمپوزیوم دوم موضوع را بر مبنای توسعه کسب و کار در صنعت ساخت قرار دادیم. یعنی محوریت توسعه کسب و کار است. در توسعه کسب و کار اتفاقات زیادی رخ می دهد یک مدیریت ساخت حرفه ای داریم که با مدیریت ساخت متفاوت است که شامل ساختارهای کلان است و مدیریت پروژه یک بخشی از این مجموعه را در برمی گیرد. محورها را اندکی تغییر دادیم و نگاه حتی ساختاری کلان استراتژیک هم داشتیم چرا که توسعه پایدار را هم در محورها قرار دادیم. یعنی مواردی مثل ایمنی، مدیریت قرارداد و مدیریت پروژه و ساخت حرفه ای را مورد توجه قرار دادیم. در سمپوزیوم دوم نمایشگاه تخصصی صنعت ساخت برای آن ایجاد شد. چرا که شرکتهایی که بتوانند در این زمینه فعالیت کنند خود را ارائه کنند. یکی از مشکلات اصلی ما در کشور این است که ارتباط صنعت با متخصصان به خوبی برقرار نشده است. سوال ما این است که چه زیرساختی برای صنعت ساخت داریم و آیا سیستم کاریابی تخصصی صنعت ساخت داریم؟ در این سال ها چالش زیادی داشتیم و شرکتها اعلام می کردند که نیروی کار متخصص نداریم.
در سمپوزیوم دوم نمایشگاه کاریابی نیز ایجاد کرده ایم. به شرکتها غرفه می دهیم و این شرکتها و نیروی متخصص می توانند ارتباط بگیرند. اگر دنبال نیروی متخصص هستند به راحتی می توانند با شرکتها وارد مباحثه و ارتباط گیری شوند
* تکنسین ماهر تربیت نکرده ایم و تا می توانستیم مهندس به بازار روانه کرده ایم؟
از یک طرف تکنسین نداریم و از سوی دیگر نیروی کار ماهر ندایم. اکوسیستم هم ایجاد نشده است. اتفاقی که رخ می دهد این است که در سمپوزیوم دوم نمایشگاه کاریابی نیز ایجاد کرده ایم. به شرکتها غرفه می دهیم و این شرکتها و نیروی متخصص می توانند ارتباط بگیرند. اگر دنبال نیروی متخصص هستند به راحتی می توانند با شرکتها وارد مباحثه و ارتباط گیری شوند. ایده لانج را هم در آن مکانیزه کرده ایم تا افراد در آن سمپوزیوم با یکدیگر صحبت کرده و ارتباط بگیرند.
* اشاره کردید که ۷۰ درصد کمپانی های دنیا در صنعت ساخت در ۱۰ سال گذشته ورشکسته شده اند. آیا در ایران هم از این دست کمپانی ها داشتیم؟
در ایران نمی توان آمار دقیقی از این وضعیت ارائه کرد. مثلا در ژاپن یک کمپانی بزرگ خبر ورشکستگی را اعلام می کند اما در ایران بعید است که همچین موضوعی اعلام رسمی شود.
* در یک سال گذشته آیا توانستید مطالعاتی و یا گزارشی که بتواند کمک کند تا شرکتهای ایرانی در صنعت ساخت بتوانند در کاهش هزینه ها موفق عمل کنند؟
یک سیستمی به عنوان مثال برای بحث تاخیرات وجود دارد که بخش زیادی از این پروژه هایی که درگیر آن هستیم برای بخش دولتی است. پس اگر بخواهید یک کار مطالعاتی این چنینی انجام دهید نیازمند دیتاهای واقعی از پروژه ها است. بعید است که وارد سازمانی شویم که دیتاهای هزینه ای را از آنها بگیریم و گزارش های واقعی داده شود.
یک گزارش دولتی هم بود عملا اعلام می کرد که ۶۹ درصد پروژه ها بیشتر از ۷۵ درصد انحراف از برآورد پروژه ها دارند
* یعنی هیچ گزارشی در این خصوص در داخل کشور نداریم؟
بنده از سال ۲۰۰۸ به این طرف ندیدم که گزارشی انجام شود. اما سال ۲۰۰۲ آخرین بار گزارشی منتشر شد که چقدر از لحاظ بودجه ای نسبت به برآورد اولیه پروژه ها اختلاف دارد و پروژه های صنعت ساخت را که آمده بودند ارزیابی کرده بودند و یک گزارش دولتی هم بود عملا اعلام می کرد که ۶۹ درصد پروژه ها بیشتر از ۷۵ درصد انحراف از برآورد پروژه ها دارند.
* این گزارش را کدام نهاد ارائه کرده بود؟
تصور می کنم که نظام فنی اجرایی کشور بود که این گزارش را ارائه کرد.
* این آمار به نظر شما الان دستخوش تغییر شده است؟
شک نکنید که ۱۰۰ درصد تغییر کرده و اوضاع این انحراف بدتر از قبل شده است. یعنی به جای اینکه ما بتوانیم این موضوع را حل و فصل کنیم شرایط بدتر از قبل هم شده است.
* یعنی تلاش شما این است که این انحراف برآورد هزینه و زمان را در صنعت ساخت تا حدودی کم کنید؟
یک مواردی هست که تحت کنترل است. در صنعت ساخت شاید بتوان گفت که ۳۵ درصد این اعداد دست خود پیمانکار است و پول آن به جیب پیمانکار می رود. مثلا به دلیل ندیدن شرایط انبار مناسب و تجهیز کارگاه درست و صحیح بخش زیادی از خسارت را تحمیل می کند. مثلا پاکت سیمان روی زمین می ماند بدون اینکه پالتی روی آن قرار دهد بعد از تماس با آب و یا باران از بین می رود و یا جانمایی نامناسب مصالح ساختمانی باعث می شود که زمان و هزینه را افزایش می دهد. باید بهره وری را اندازه گیری نکنید عملکردها را هم نمی توانید تخمین بزنید.
مدیریت ساخت می تواند نجات دهنده این سیستم و نهضت ملی مسکن باشد
* کدام یک از وزارتخانه ها در ایجاد این اکوسیستم مدیریت ساخت همکاری خوبی دارند و یا کدام وزارتخانه همکاری مناسبی نداشته است؟ به عنوان مثال وزارت راه و شهرسازی طرح نهضت ملی مسکن را در دست دارد آیا برای این طرح می توان برنامه ای اندیشید که هزینه و زمان کاهش یابد؟
جلسه ای را با وزارت راه و شهرسازی داشتیم. نهضت ملی مسکن چالش زیادی دارد. اتفاقا در آن جلسه بحث این بود که مدیریت ساخت می تواند نجات دهنده این سیستم و نهضت ملی مسکن باشد. مثلا همین کشور قطر برای اینکه نگرش آنها را تغییر دهد با همین مفاهیم ساده با انجمن پیمانکاران آمریکا تفاهم نامه امضا کرده است تا تجربیات پیمانکاران خود را در اختیار قطر بگذارد تا مفهوم ساخت ناب را گسترش دهند.
* آیا می توان با این مفهوم ساخت ناب طرح نهضت ملی مسکن را پیش برد.
قطعا می توانیم و چاره ای نداریم. این مفهوم یکی از مفاهیم ساده ای است که آینده خوبی برای صنعت ساخت متصور خواهد بود.
* در دنیا این مفهوم تعریف شده اما در ایران خیلی این مفهوم نمی تواند گسترش پیدا کرده باشد؟
حتی دانشگاههایی که در ایران رشته مدیریت ساخت را تدریس می کنند این مفهوم را ارائه نکرده اند. تا می توانستیم پیمانکار و مهندس تربیت کرده ایم اما تکنسین نداریم.
* در وزارت راه و شهرسازی جلسات به کجا رسید؟ از شما چه خواستند؟ آیا می توانید به پروژه نهضت ملی مسکن کمک کنید؟
جلسه خوبی با وزارت راه و شهرسازی بود. ابتدا باید بگویم که وزارت راه و شهرسازی در سمپوزیوم اول حضور داشت و مکاتبات حضور آنها در سمپوزیوم دوم را انجام داده ایم. قطعا می توانیم به نهضت ملی مسکن کمک کنیم. چون در جلسه ای که داشتیم این بود که شبکه ارتباطی متخصصانی که وجود دارد و در طی این سال ها توانستیم کنار موسسه آنها را آموزش دهیم به کمک بخش دولتی بشتابد. ما داریم در موسسه ACEMI یک سری از افراد را با یک سری دانش های ناشناخته آشنا می کنیم که تجربه زیادی دارند اما لزوما به این موضوعات شناخت ندارند این موارد را آموزش ببینند و در پروژه های مختلف به کار بگیرند.
* به نظر می رسد که با مدیریت پروژه ساخت می توانیم نهضت ملی مسکن را با سرعت بیشتر و زمان کمتر و با کیفیت تر تمام کنید؟
۱۰۰ درصد همینطور است. نمونه های مشابه خیلی از موضوعات را داریم و لزومی ندارد که اعلام کنیم که از ابتدا باید اتفاقی رخ دهد. ما می گوییم که بر اساس این موارد باید یک تطبیق سازی و بومی سازی باید وجود داشته باشد. یعنی یک مفهوم «ساخت ناب» وجود دارد و شرایطی در پروژه کشور وجود دارد و در کدام مناطق و پروژه ها می توان از این فلسفه ساخت ناب برای بهبود پروژه ها استفاده کنیم. یک مثال ساده بگویم. وقتی پیمانکار تصور می کند بر اساس آن هزینه ای که یک پروژه ساخته شده است لزوما پروژه بعدی باید از آن گرانتر باشد. وقتی پیمانکار بر اساس این درس آموخته قبلی خود که با هزینه بالا انجام داده است هم کیفیت را کاهش می دهد و هم هزینه را بالا می برد و هم زمان را تحت تاثیر قرار می دهد. پیمانکار باید بداند آن هزینه ای که برای آن در پروژه قبلی تحقق پیدا کرده است هزینه واقعی نبوده است. موضوع ساده ای در جریان ساخت ناب وجود دارد که وقتی یک پروژه ای در حال انجام است وقتی مقام ناظر مرحله نخست را تایید کرد وارد مرحله بعدی شوید. یعنی وقتی ضعفی وجود دارد در همان مرحله اولیه باید اصلاح صورت بگیرد.
صنعتی سازی ساختمان فقط این نیست که سراغ تکنولوژی مدرن حرکت کنیم. اما باید فلسفه و نوع تفکر افراد باید در این فلسفه صنعتی سازی باید صنعتی شود. یعنی نمی توان سیستم سنتی از لحاظ تفکری داشته باشیم و ابزارآلات و ماشین آلات را مدرن کنیم اما تفکر افراد همان سنتی باقی بماند
* الان بحث صنعتی سازی در صنعت ساختمان خیلی مطرح است آیا این موضوع می تواند تا حدودی هزینه و زمان را کاهش دهد؟
صنعتی سازی ساختمان فقط این نیست که سراغ تکنولوژی مدرن حرکت کنیم. اما باید فلسفه و نوع تفکر افراد باید در این فلسفه صنعتی سازی باید صنعتی شود. یعنی نمی توان سیستم سنتی از لحاظ تفکری داشته باشیم و ابزارآلات و ماشین آلات را مدرن کنیم اما تفکر افراد همان سنتی باقی بماند. پیمانکاران باید صنعتی فکر کند تا صنعتی سازی مسکن نیز رخ دهد. وقتی پیمانکار صنعتی فکر خواهد کرد که نگرش او با مکانیزم هایی که متوجه شود از لحاظ هزینه ای می تواند اصلاح شود اصلاح شود.
دولت نباید فقط به دنبال تامین منابع مالی باشد باید تمرکز خود را در کاهش هزینه ها بگذارد. ما در کنار صادرات خدمات فنی مهندسی، باید به سمت صادرات خدمات مدیریت ساخت حرکت کنیم
* وزارت نفت چطور؟ آیا با آنها نیز وارد مذاکره و تعامل شده اید؟
موسسه از لحاظ آموزشی با نهادهای مختلف نفت و گاز ارتباط داشته و همکاری کرده است. یک بسترهای کلان تر در وزارت نفت وجود دارد و امکان اصلاح کردن به این سادگی وجود ندارد. در وزارت نفت به هر حال جایی برای اشتباه کردن که موجب افزایش هرینه ها می شود نیست و هزینه های هنگفتی هم وجود دارد. حساسیت بهره برداری بالا است و زمان اهمیت بالایی دارد. مثلا مناطق نفتی و گازی مشترک را اگر در نظر بگیرید متوجه می شوید که پروژه هر چقدر دیرتر به بهره برداری برسد نمی توانید بهره برداری حقیقی را به دست بیاورید و کل هزینه را هم از دست می دهید. دولت نباید فقط به دنبال تامین منابع مالی باشد باید تمرکز خود را در کاهش هزینه ها بگذارد. ما در کنار صادرات خدمات فنی مهندسی، باید به سمت صادرات خدمات مدیریت ساخت حرکت کنیم. بخش خصوصی نباید به سمت قرارداد ۴۳۱۱ برود. این قرارداد در حقیقت برای نظام اجرایی کشور است و لازم الاجرا است و بخش دولتی از آن استفاده می کند و الزامی وجود ندارد که این اتفاق رقم بخورد. باید آموزش تخصصی و چاپ کتاب را جدی بگیریم و موضوع کاریابی را که بسیار مهم است دنبال کنیم.
نظر شما