۲ تیر ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۹
چرایی تحلیل های متفاوت در بیش از ۲۰۰ پژوهش اقتصادی

چرایی تحلیل های متفاوت در بیش از ۲۰۰ پژوهش اقتصادی

محمد شهاب کارشناس اقتصادی در یادداشتی که برای بازار ارسال کرده است به چرایی دلیل وجود غلط و تحلیل های متفاوت در بیش از ۲۰۰ پژوهش و پایان نامه که به ارتباط میان متغیرهای کلان اقتصادی با شاخص بورس ایجاد شده، پرداخته است.

محمد شهاب؛ بازار: تایید مدل های رگرسیون مختلف که توسط ادبیات اقتصاد سنجی صورت می گیرد سبب شده است پیامد و نتایج مختلف برای توضیح یک پدیده به علت استخراج مدل های رگرسیون و مدل های ریاضی مختلف ایجاد شود. ریشه یابی این مساله را می توان به برخی ایرادات درون ماهیتی و برون ماهیتی ادبیات اقتصاد سنجی مرتبط کرد:

بر اساسی داده های موجود بیش از ۱۱ هزار پایان نامه با موضوع بورس در مقطع کارشناسی ارشد و دکتر به نگارش آمده است که از میان نزدیک به دویست پژوهش با موضوع ارتباط متغیرهای کلان اقتصادی با شاخص بورس بوده است.  با این حال می توان دید که در یافته های این پژوهش ها تضاد با یکدیگر نیز دیده میشود (چرا؟).

در یک بازار سالمو اقتصاد با شرایط عادی قاعدتاً افزایش قیمت و یا افزایش تولید  در بازار محصول می تواند از ناحیه چشم انداز افزایش سود بابت افزایش قیمت محصولات شرکت های تولیدی شرایط افزایش شاخص بورس را فراهم کند و یا کاهش نرخ بهره با ایجاد چشم انداز کاهش هزینه های جاری تولید و یا افزایش تولید به مثابه افزایش بازده سهام و غیره بتوانند در افزایش شاخص بورس موثر واقع شوند و غیره.

به همین دلیل در راستای بررسی نوع و میزان رابطه متغیرهای کلان اقتصادی با شاخص بورس، پژوهش های متعدد انجام شده است. به برخی از یافته های این پژوهش ها که در مورد بررسی رابطه شاخص های کلان اقتصادی ایران با شاخص بورس اوراق بهادار تهران بوده و از روش آمار استنباطی (الگوهای اقتصاد سنجی) کمک گرفته اند، اشاره میکنیم:

مهدی عباسی ۱۳۹۳: رابطه شاخص سهام با نرخ ارز منفی است.

حیدر احمدی ۱۳۸۹: شاخص قیمت مصرف کنننده، حجم پول و نرخ ارز تاثیر مثبت بر شاخص سهام و قیمت نفت تاثیر منفی بر شاخص بورس تهران دارد.

هدی امامی ۱۳۹۰: شاخص بورس تهران بطور مثبت با متغیرهای نرخ تورم تولید ناخالص داخلی قیمت نفت و حجم نقدینگی و به طور منفی با متغیر نرخ ارز در ارتباط می باشد.

محمدمهدی مهاجر، ۱۳۸۹: حجم نقدینگی اثر منفی بر شاخص بورس و نرخ ارز و صادرات غیر نفتی، ارزش افزوده بخش خدمات و ارزش افزوده بخش صنایع و معادن اثر مثبت بر شاخص بورس تهران دارند.

حمیدعلی بیکی ۱۳۹۲: رابطه بلند مدت بین شاخص قیمت کل سهام و متغیرهای تورم نقدینگی و نرخ ارز وجود دارد تورم دارای تاثیر منفی، نقدینگی داری تاثیر مثبت و نرخ ارز دارای تاثیر منفی بر شاخص قیمت کل سهام بورس تهران می باشد.

محمدصادق خیری راد ۱۳۹۲ بین متغیرهای نرخ ارز و شاخص بورس تهران رابطه مثبت، و بین تورم و شاخص بورس رابطه معکوس، و بین متغیر حجم نقدینگی و شاخص بورس رابطه مثبت وجود ندارد.

قاصدی دیزجی ۱۳۹۲: از بین متغیرهای کلان اقتصادی سه متغیر نرخ تورم نرخ رشد اقتصادی و نرخ بهره بانکی با ساختار سرمایه رابطه معنا دار و منفی داشته ولی متغیرهای نرخ ارز و میزان اعتبارات بانکی با ساختار سرمایه رابطه معنادار ندارند.

حاجی زاده الوار ۱۳۹۴: تاثیر نرخ ارز نقدینگی و قیمت نفت بر شاخص بورس تهران مثبت است.

مرضیه حضوری ۱۳۹۵: حجم پول و نرخ سود اثر معکوس بر شاخص بورس تهران دارد. همچنین باید متذکرشد که افزایش شاخص قیمت مصرف کننده میتواند عاملی بر افزایش شاخص سهام باشد.

حسین دالوند ۱۳۹۶: مجموع نتایج بدست آمده نشان از آثار ضعیفی عوامل کلان اقتصادی (تورم نرخ بهره نقدینگی) بر ارزش بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران دارد...

با بررسی اندک متوجه مجموع نتایج مختلف از بررسی رابطه یک یا چند متغیر بر یک متغیر می شویم که ناگزیر به جستجو برای فهم ایراد صورت مساله تحقیق را ایجاد می کند.

آیا ممکن است ایراد در اقتصاد سنجی به عنوان یک روش تحقیق باشد؟ چگونه است که برای بیان نتیجه رابطه یک متغیر بر متغیر دیگرچندین نتیجه مختلف (یا عدم معناداری یا معناداری مستقیم و یا معنادارای معکوس) ذکر شده و نتیجه گیری شده است؟ آیا می توان فرایندی از روش تحقیق کمی به عنوان یک انتقاد پذیرفت و متذکر شد؟

به نظر میرسد تایید موضوعیت مدل های رگرسیون در موارد بسیار از همان ابتدا به علت عدم برقرار بودن فروض کلاسیک زیر سوال بود. با این حال متاسفانه هنر اقتصاد سنجی در تبدیل پیامد نقوض فروض کلاسیک از عدم مجوز به OLS  گیری(روش حداقل مربعات معمولی) به مجوز OLS  گیری سبب موضوعیت صحت بسیاری از مدل های رگرسیونی شد. اقتصاد سنجی از طریق یک جای گذاری فرضی، پیامد نقوض فروض کلاسیک را از عدم مجوز به OLS   گیری دور و در نهایت خود را به این سخن رساند که تنها نقض فروض کلاسیکی که دچار پیامد ناسازگاری باشد عدم اجازه بهOLS گیری بدون اصلاح شکل تابع رگرسیون را ایجاد می کند (بماند که به هنر اقتصاد سنجی تلاش برای کاهش بیان پیامد ناسازگاری بر نقوض فروض کلاسیک، امری دیگری بود که در ادبیات اقتصاد سنجی نیز دنبال شد). بنابراین می توان گفت این ساده سازی اقتصاد سنجی و بیان عدم نیاز به اصلاح شکل تابع رگرسیون بوده است که این امکان را به مدل های رگرسیون متعدد داده که بدون نیاز به اصلاح شکل تابع رگرسیون، مدل سازی ریاضی خود را دنبال و نتایج خود را بیان کنند.

ضمیمه:

شیب تابع ریاضی b نامیده میشود که قرار است نمایندگی B جامعه در شکل تابع رگرسیون را ایفاد کند. برای همین با روش OLS متغیر b تعریف میشود. حال برای این که فهمیده شود چه پیامدی میتوانیم  برای نقوض فروض کلاسیک تصور کنیم متغیر Y جایگزین متغیر y میشود(۱.۳۷). این مساله سبب میشود که برخی نقوض فروض کلاسیک پیامدهایی مانند اریب، ناکاریی (از طریق محاسبه واریانس متغیر b) پیدا کنند. مساله اصلی این است متغیری مانند b که با جایگزینی متغیر Y به جای y بدست آمده است؛ نمیتواند شبیه سازی برای بیان پیامد نقض فروض کلاسیکی باشد. بنابراین توسل به پیامدهایی مانند اریب نا اریب کارایی و عدم کارایی برای نقض فروض کلاسیک بجای مجوز OLS به شرط اصلاح شکل تابع رگرسیون، میتواند یکی از انتقاد ها به اقتصاد سنجی بیان و معرفی گردد.

کد خبر: ۲۵٬۳۷۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha