تهمینه غمخوار؛ بازار: برای درک نقش بالقوه قفقاز جنوبی در تغییرات ژئوپلیتیک کنونی، باید به فراتر از منطقه نگاه کنیم. یکی از این پروژه ها، جاده ابریشم است که در ابتدا به طرح سرمایه گذاری یک کمربند_یک جاده تغییر نام یافت و اکنون به عنوان ابتکار چینی کمربند و جاده (نسخه به روز شده و اصلاح شده جاده ابریشم) شناخته می شود؛ در حالی که بازارهای چین را با بازارهای اروپایی متصل می کند.
این طرح که توسط چین از سال ۲۰۱۳ توسعه یافته است، اتصال بازار چین با بیش از ۷۰ کشور در سراسر اوراسیا را مدنظر قرار داده در حالی که هدفی چون افزایش نفوذ اقتصادی و ژئوپلیتیکی چین و ایجاد بازاری متقابل برای این کشور را دنبال می کند و سه مسیر را پیشنهاد می کند که از چین آغاز می شود: کمربند شمالی که از آسیای مرکزی و روسیه به اروپا امتداد می یابد. کمربند مرکزی که از آسیای مرکزی و غرب آسیا تا خلیج فارس و مدیترانه ادامه دارد و علاوه بر این، جاده ای به اقیانوس هند از طریق پاکستان برنامه ریزی شده است. مسیر سوم، کمربند جنوبی است که از آسیای جنوب شرقی می گذرد، اقیانوس هند به قاره آفریقا متصل می شود و سپس از طریق اروپا از طریق کانال سوئز به یونان و فراتر از آن می رود. این مسیر بیشتر دریایی است، در حالی که دو مسیر دیگر از خشکی و کشورهای بیشتری عبور می کنند.
پیش از وقوع جنگ اوکراین، پروژه کمربند_جاده عمدتاً بر کمربند شمالی متمرکز بود، زیرا از کشورهای کمتری عبور می کرد و از طرفی، موجب توسعه روابط متقابل میان روسیه و چین می شد و به شکوفایی همکاری بین دو قدرت بزرگ کمک می کرد. اما، پس از رویارویی روسیه و غرب و تحریم های اتحادیه اروپا علیه مسکو و ممنوعیت ورود کامیون های اتحادیه اروپا به این کشور، کانال های ارتباطی اصلی روسیه با اروپا قطع شده است که این امر می تواند بر نقل و انتقالات از بازارهای چین از طریق کمربند شمالی این پروژه تأثیر خواهد گذاشت.
در حالی که چین از نظر اتصال تحت تأثیر اقدامات روسیه در اوکراین قرار گرفته است، از روابط با روسیه نیز سود زیادی برده است. مهمتر از آن، چین از ماه سپتامبر ۲۰۲۲، گاز طبیعی را با ۵۰ درصد تخفیف از روسیه خریداری کرده و تجارت بین دو کشور از زمان جنگ در اوکراین نزدیک به ۳۶ درصد افزایش یافته است. از طرفی، با پیچیدگیهای کمربند شمالی، کمربند جنوبی نیز می تواند به یک مشکل بزرگ برای چین تبدیل شود. این مسیر دریایی از تنگه مالاکا می گذرد که یکی از مهم ترین نقاط استراتژیک بین مالزی، سنگاپور و اندونزی است. ۸۰ درصد نفت خام ارسال شده به چین از طریق این تنگه حمل می شود، در حالی که بر اساس تخمین های صورت گرفته، معادل ۳۶ تا ۴۴ درصد صادرات از چین از طریق این آب باریک انجام می شود.
پکن تنگه مالاکا را هم یک موقعیت استراتژیک مهم و همچنین یک پاشنه آشیل برای خود می داند، زیرا محاصره این تنگه منجر به فروپاشی کامل اقتصاد چین خواهد شد. بنابراین، چین فعالانه به دنبال مسیرهای تجارت و انرژی جایگزین است و بر همین اساس، کمربند مرکزی وارد بازی می شود
افزون بر این، پکن این تنگه را هم یک موقعیت استراتژیک مهم و همچنین یک پاشنه آشیل برای خود می داند، زیرا محاصره این تنگه منجر به فروپاشی کامل اقتصاد چین خواهد شد. بنابراین، چین فعالانه به دنبال مسیرهای تجارت و انرژی جایگزین است و بر همین اساس، کمربند مرکزی وارد بازی می شود. با پولهای اضافی حفظ شده از طریق تخفیفات در منابع انرژی، چین مسیر مرکزی کمربند_جاده را به عنوان جایگزینی برای کمربند شمالی تحت تسلط روسیه و پاشنه آشیل آن یعنی کمربند جنوبی در نظر گرفته است.
با این حال، درگیری هایی مانند جنگ روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸، بحران افغانستان، مناقشه قره باغ کوهستانی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، تنش بین جمهوری آذربایجان و همسایگان دریای خزر، تحریم ها علیه ایران و بسیاری از تنشهای دیگر، مانع از رسیدن مسیر مرکزی این پروژه به پتانسیل کامل خود شده است.
جنگ قره باغ و کمربند مرکزی
کمربند مرکزی که از تمامی کشورهای ذکر شده و مناطق درگیری می گذرد، به شدت تحت تأثیر پیامدهای مشکلات فوق قرار گرفته، در حالی که همچنان این چالشها ادامه دارد. مانع اصلی در قفقاز جنوبی، منطقه ای که کمربند مرکزی از آن عبور می کند، مناقشه قره باغ کوهستانی بود که در اواخر دهه ۱۹۸۰ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان آغاز شد و به دو جنگ در سال های ۱۹۹۴-۱۹۹۲ و ۲۰۲۰ منجر شد.
از آغاز درگیری، جمهوری آذربایجان و پس از آن ترکیه مرزهای خود را با ارمنستان بستند. بنابراین، درگیری به عنوان عاملی پدیدار شد که نه تنها ارتباط بین همسایگان، بلکه با سایر بازیگران خارج از منطقه را نیز مسدود کرد. پس از اولین جنگ قره باغ کوهستانی در سال ۱۹۹۴، توافقنامه آتش بس بین ایروان و باکو امضا شد که با کنترل نیروهای ارمنی بر قره باغ ارمنی نشین و مناطق اطراف آن پایان یافت. با این حال، تنش های مداوم و ۲۵ سال مذاکرات ناموفق بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان منجر به جنگ دیگری در سال ۲۰۲۰ شد؛ به طوری که به طور اساسی وضعیت در قفقاز جنوبی را تغییر داد.
جنگ ۲۰۲۰ که ۴۴ روز به طول انجامید، با تسلط نیروهای آذربایجانی بر هفت منطقه در اطراف منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی که قبلاً ارمنینشین بود، و همچنین سایر مناطق آن، پایان یافت. بر همین اساس، مناطقی که به تازگی به دست آمده و فتح شده اند، منجر به گسترش مرز جمهوری آذربایجان و ایران و ایجاد مرز جدید ارمنستان و جمهوری آذربایجان در بخش جنوبی ارمنستان شد؛ ضمن اینکه قرارداد ۹ نوامبر که به جنگ پایان داد، شامل نکاتی درباره باز شدن راههای مواصلاتی در منطقه و اطمینان از اتصال جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان از طریق ارمنستان بود.
بازیگران بزرگ در طول جنگ
بازیکنان بزرگ سهم خود را در طول جنگ قره باغ داشته و در آن سهیم بوده اند. اول از همه، چین یک بازیگر نامرئی در این جنگ بود. بر اساس گزارش های منتشر شده در آن زمان، هواپیماهای جمهوری آذربایجان بیش از ۱۰۰ پرواز به چین و برگشت با ادعای کمکهای بشردوستانه به باکو انجام دادند، در حالی که اکثر کشورهای دیگر تلاش میکردند بیطرفی خود را حفظ کنند و به هیچیک از طرفین کمکی ارائه نکنند. بر همین اساس، میتوان فرض کرد که چین علاقهمند به پیروزی جمهوری آذربایجان و بهویژه گشودن کریدوری بوده که جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل میکند.
علاوه بر این، اتحادی قوی در طول جنگ بین جمهوری آذربایجان، اسرائیل، ترکیه و پاکستان شکل گرفت که هر سه از باکو در جنگ علیه ارمنستان حمایت کردند. در نتیجه جنگ، نفوذ ترکیه در منطقه و در خود جمهوری آذربایجان به شدت افزایش یافت. افزون بر این، کشوری مانند ایران در طول جنگ بی طرف ماند و تلاش هایی برای میانجی گری در مذاکرات آتش بس انجام داد.
با این حال، همانطور که پیش تر گفته شد که مناطقی که به تازگی به دست آمده اند، منجر به گسترش مرز جمهوری آذربایجان و ایران شده است، این طولانی شدن مرز دو کشور می تواند به گسترش نفوذ باکو بر جمعیت آذربایجانی قومی در شمال ایران منجر شود که خوشایند ایران نیست. دوم، نفوذ اسرائیل در باکو یک نگرانی بزرگ است زیرا جنگ موجب شده تا این نفوذ به حدی افزایش یابد که اسرائیلیها زمینهای کشاورزی وسیعی را از جمهوری آذربایجان در سرزمینهای تازه به دست آمده نزدیک ایران خریداری میکنند.
با توجه به اینکه مرز ایران و ارمنستان، حلقه اصلی اتصال جمهوری اسلامی به بازارهای دیگر است، ایران هرگز اجازه قطع مرز خود با ارمنستان و توقف در توسعه روابط با این کشور را نخواهد داد و مقامات ایرانی موضع خود را در مخالفت با هرگونه تغییر در این مرز اعلام کرده اند
سومین نگرانی مربوط به هم مرز بودن با ارمنستان است. با توجه به اینکه مرز ایران و ارمنستان، حلقه اصلی اتصال جمهوری اسلامی به بازارهای دیگر است، ایران هرگز اجازه قطع مرز خود با ارمنستان و توقف در توسعه روابط با این کشور را نخواهد داد و مقامات ایرانی موضع خود را در مخالفت با هرگونه تغییر در این مرز اعلام کرده اند. این مسئله در حالی مطرح است که در ابتدا، باکو خواستار ایجاد یک کریدور به نام زنگزور شد؛ کریدوری که جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل میکند و دارای موقعیت سرزمینی اضافی است و اساساً ایران و ارمنستان را از هم جدا میکند.
مقامات ایران بیش از یک بار علیه این طرح صحبت کرده اند. یکی از آخرین هشدارها در اکتبر ۲۰۲۲ بود، زمانی که ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در دیدار با رئیس جمهوری آذربایجان الهام علی اف نسبت به هرگونه تغییر مرزی در منطقه هشدار داد. جمهوری اسلامی علاوه بر تذکرات شفاهی، سرکنسولگری خود را در شهر کاپان، مرکز منطقه ای سیونیک، نیز افتتاح کرده است که این امر را می توان به عنوان نشانه مستقیم برنامه ایران برای گسترش روابط با ارمنستان تعبیر کرد و بار دیگر یه جمهوری آذربایجان، نسبت به تغییر مرزها و به ویژه از حمله به منطقه سیونیک هشدار داد.
نقش روسیه در جنگ قره باغ
از سوی دیگر، روسیه سعی کرد به هر طریقی به ارمنستان کمک کند، اما این اقدام را به شیوه خود انجام داد؛ به طوری که روسها سلاحهای خود را در آن جنگ عمدتاً از نظر اثربخشی در برابر هواپیماهای بدون سرنشین یا پهپادهای برجسته بایراکتار آزمایش کرده و هر زمان که تمایل داشته حریم هوایی خود را بسته و باز می کرده است.
نوسازی سریع خودروهای زرهی و سامانه های پدافند هوایی روسیه در فاصله زمانی پایانی جنگ در ان کی تا آغاز جنگ در اوکراین را می توان شاهدی بر این نظریه دانست. علاوه بر این، روسیه تصمیم گرفت ارمنستان و رهبری آن را به خاطر انقلاب مخملی خود در سال ۲۰۱۸ و افزایش همکاری با غرب مجازات کند. با این حال، هدف اصلی مسکو تضمین حضور فیزیکی در قرهباغ کوهستانی و ارمنستان بهویژه در مکانی که از آن طریق بتواند جایگزین بالقوه برای کمربند شمالی یعنی کمربند مرکزی را پیدا کند، بوده است.
این هدفی است که روسها از طریق استقرار نیروهای حافظ صلح در قره باغ کوهستانی و از طریق بیانیه ۹ نوامبر به آن دست یافته اند. در بند نهم این توافقنامه آمده است: «کلیه ارتباطات اقتصادی و حملونقل در منطقه رفع انسداد میشود. جمهوری ارمنستان امنیت ارتباطات حمل و نقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را به منظور ترتیب دادن تردد بدون مانع افراد، وسایل نقلیه و بار در هر دو جهت تضمین می کند. سرویس گارد مرزی سرویس امنیت فدرال روسیه مسئول نظارت بر ارتباطات حمل و نقل خواهد بود.»
پس از جنگ قره باغ، همچنان مذاکرات دشوار و طولانی برای گشودن ارتباطات بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان در جریان است. علاوه بر این، ایروان و آنکارا روند عادی سازی را بین دو کشور که مرزهایشان از سال ۱۹۹۲ بسته شده بود، آغاز کرده اند. این فرآیندها می تواند منجر به رفع انسداد تمام کانال های ارتباطی در منطقه شود و در نهایت به عنوان بخشی از ابتکار یک کمربند و یک جاده عمل کند. از طرفی، پس از جنگ، مشکل دیرینه دیگری نیز حل شد است. جمهوری آذربایجان و ترکمنستان درگیری ۳۰ ساله بر سر استفاده از میدان هیدروکربنی مورد مناقشه داشتند که با تهدیدات و اختلافات متقابل همراه بود. با این حال، چند ماه پس از جنگ، یادداشت تفاهمی بین دو کشور امضا شد که درهای جدیدی را برای ارتباطات جدید احتمالی در سراسر دریای خزر که قطعه دیگری از پازل یک کمربند و یک جاده است، باز کرد.
به نظر می رسد خط لوله ترانس خزر یک پروژه محتمل است که می تواند در واقعیت جدید اجرا شود. قطعه دیگری از این پازل در ۱۴ سپتامبر در حاشیه اجلاس سازمان همکاری شانگهای در سمرقند جمع آوری شد؛ به طوری که چین، قرقیزستان و ازبکستان توافقنامه ای را برای ایجاد یک خط ریلی که این سه کشور را به اروپا و با دور زدن روسیه متصل می کند، امضا کردند
علاوه بر این، به نظر می رسد خط لوله ترانس خزر یک پروژه محتمل است که می تواند در واقعیت جدید اجرا شود. قطعه دیگری از این پازل در ۱۴ سپتامبر در حاشیه اجلاس سازمان همکاری شانگهای در سمرقند جمع آوری شد؛ به طوری که چین، قرقیزستان و ازبکستان توافقنامه ای را برای ایجاد یک خط ریلی که این سه کشور را به اروپا و با دور زدن روسیه متصل می کند، امضا کردند.
کریدور شمال_جنوب
به موازات کمربند مرکزی جاده ابریشم جدید، مسیر دیگری وجود دارد که توسط گروهی متفاوت از سهامداران مورد توجه قرار گرفته است. کریدور حملونقل بینالمللی شمال_جنوب، پروژهای به طول ۷۲۰۰ کیلومتر است که از هند آغاز میشود و با عبور از دریا به بندر چابهار ایران میرسد که از تحریمهای غرب معاف است. از چابهار، این کریدور به دو جهت تقسیم میشود، یکی به آسیای میانه منتهی میشود و پاکستان را دور میزند، در حالی که شاخه دیگر برای اتصال هند به روسیه و فنلاند از طریق بندر چابهار در ایران و جمهوری آذربایجان در نظر گرفته شده در حالی که هدف آن،اتصال بازارهای هند به بازارهای اروپایی از طریق مرز روسیه و فنلاند و کاهش هزینه حمل و نقل کالا از هند به اروپا و بالعکس است.
با این حال، جنگ در اوکراین تأثیر زیادی بر این مسیر و همچنین بر مسیر شمالی یک کمربند_یک جاده گذاشته است. سوالی که در اینجا مطرح می شود در خصوص اثربخشی این پروژه به دلیل تحریم های غرب علیه روسیه است که در نتیجه، هند شروع به جستجوی فرصت ها و امکانات جدید برای ارتباط با بازار اروپا کرده است. بر همین اساس، محتمل ترین و راحت ترین مسیر از طریق قفقاز جنوبی خواهد بود که بار دیگر اهمیت این منطقه را برای مسیرهای تجاری جهانی افزایش داده و به ارمنستان فرصت تبدیل شدن به بخشی از زیرساخت ها را می دهد.
ارمنستان در تلاش است تا با استفاده از روابط خوب خود با هند و ایران اطمینان حاصل کند که کریدور شمال-جنوب از خود عبور کرده و بخش بین ایران و گرجستان را به هم متصل می کند. نشانه های اولیه حاکی از پیشرفت پروژه است
ارمنستان در تلاش است تا با استفاده از روابط خوب خود با هند و ایران اطمینان حاصل کند که این کریدور از خود عبور کرده و بخش بین ایران و گرجستان را به هم متصل می کند. نشانه های اولیه حاکی از پیشرفت پروژه است. ارمنستان در حال بازسازی جاده های خود با سرعت زیاد به ویژه بزرگراه موسوم به شمال_جنوب که مرز این کشور با ایران را به مرز خود با گرجستان متصل می کند، است. این موضوع در حالی در جریان است که در نتیجه جنگ ۲۰۲۰، ارمنستان کنترل بخشی از مسیر بین شهرهای جنوبی کاپان و گوریس را از دست داد و مجبور شد یک جاده جایگزین بسازد. این جاده با کمک بسته کمکی ۲.۶ میلیارد یورویی اتحادیه اروپا که ارمنستان در سال ۲۰۲۱ برای ترویج دموکراسی و بهبودی پس از جنگ قره باغ دریافت کرد، در حال ساخته شدن است.
علاوه بر این، دولت ارمنستان قراردادهای همکاری اقتصادی جدیدی با هند و معاهدات همکاری نظامی امضا کرده است. از طرفی، افزایش تنش بین جمهوری آذربایجان و ایران نیز نشان می دهد که جاده جدید به احتمال زیاد از ارمنستان می گذرد و به دریای سیاه متصل خواهد شد.
دور زدن روسیه؛ آیا قفقاز جنوبی می تواند غرب را به شرق متصل کند؟
بنابراین، در حال حاضر دو مسیر وجود دارد که به طور بالقوه تأثیرات عمده ای بر تجارت و حمل و نقل جهانی دارند: کمربند مرکزی جاده ابریشم و کریدور بین المللی حمل و نقل شمال_جنوب بازسازی شده، که احتمالاً در آینده نزدیک مجددا طراحی و نامگذاری خواهند شد. در حالی که هردو مسیر به احتمال زیاد از قفقاز جنوبی عبور خواهند کرد؛ کشورهای این منطقه دارای ایده و طرحهایی در خصوص لجستیک پروژه ها هستند.
از نظر سیاسی، به وضوح دو جناح مختلف قابل مشاهده هستند: طرف اول اتحاد جمهوری آذربایجان، ترکیه، پاکستان و اسرائیل را شامل می شود؛ در حالی که طرف دوم متشکل از ارمنستان، ایران و هند است. در این میان، گرجستان تلاش می کند نقشی بی طرف را ایفا کند، زیرا از همه ارتباطات سود خواهد برد؛ مگر اینکه سناریوی خاصی ایجاد شود. در نهایت، این روسیه است که نقشی را ایفا خواهد کرد و بیانیه آتش بس منافع و اهداف این کشور را نشان می دهد.
به این ترتیب، روسیه با موفقیت، بر جاده ارتباطی جمهوری آذربایجان و نخجوان که از استان ارمنستان سیونیک می گذرد(به عبارت دیگر بر بخش ارمنی کمربند مرکزی)، تسلط پیدا می کند. علاوه بر این، کنترل این کریدور به معنای کنترل غیرمستقیم بر کریدور شمال_جنوب است که باید از جاده تحت کنترل روسیه عبور کند. بنابراین، روسیه مجددا بر تمام ارتباطات بین بازارهای آسیایی هند و چین و اروپا کنترل خواهد داشت.
با این حال، به نظر می رسد که دولت و جامعه کنونی ارمنستان از زمان امضای ائتلاف راهبردی با روسیه و پیوستن به سازمان پیمان امنیت جمعی، به اندازه کافی از نفوذ روسیه در این کشور برخوردار بوده است. این پیمان، یک اتحاد نظامی بین دولتی در اوراسیا است که از شش کشور پس از فروپاشی شوروی تشکیل شده است. بر اساس ماده چهارم آن، تجاوز به خاک یکی از اعضای ائتلاف تجاوز علیه همه اعضا تلقی می شود. بر همین اساس به نوعی مکانیزمی مشابه سازمان پیمان آتلانتیک شمالی دارد.
هم روسیه و هم سازمان پیمان امنیت جمعی موظف به حفاظت از ارمنستان در صورت حمله یک طرف ثالث به خاک مستقل آن هستند، همانطور که در توافقنامه های متعدد امضا شده بین کشورها و در معاهده تصریح شده است. با این حال، پس از جنگ قره باغ ۲۰۲۰، نیروهای جمهوری آذربایجان به طور مداوم به سرزمین های ارمنستان حمله کرده است.
آخرین حمله جمهوری آذربایجان که در ۱۳ تا ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۲ انجام شد، منجر به کشته شدن بیش از ۲۰۰ سرباز ارمنی و اشغال حدود ۶۰ کیلومتر مربع از اراضی ارمنستان در عرض دو روز شد که نه روسیه و نه سازمان پیمان امنیت جمعی هیچ پاسخی ارائه ندادند، علیرغم این واقعیت که این امر در اساسنامه پیمان و توافقنامه اتحاد راهبردی روسیه و ارمنستان ذکر شده است.
اگر ارمنستان و جمهوری آذربایجان به توافقی دست یابند که با صلحی پایدار، تضمین گشودن تمام ارتباطات در منطقه رخ خواهد داد و کنترل مرزی روسیه را بر این ارتباطات تحمیل نکند، قفقاز جنوبی فرصتی برای دور زدن روسیه خواهد داشت
از طرفی، جمهوری آذربایجان با حمایت روسیه، ارمنستان را مجبور به امضای قراردادی کرده که ارتباط بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان را باز می کند. این موضوع شامل جاده ای است که آذربایجان را از طریق ارمنستان به ترکیه وصل می کند. روسیه بر حضور خود در این جاده ها اصرار دارد و این بدان معناست که ارمنستان کنترلی بر ارتباطات خود نخواهد داشت. افزون بر این، ارمنستان از حمایت کمی از ایالات متحده برخوردار است که بر اساس حفاظت از دموکراسی و حاکمیت کشور است. بر همین اساس، وظیفه فوری ایروان در حال حاضر حفظ حاکمیت بر خاک خود است، یعنی عقب راندن نیروهای جمهوری آذربایجانی و اطمینان حاصل کردن از این که که جاده هایی که از این کشور عبور می کنند توسط اشخاص ثالث، در این مورد روسیه، کنترل نمی شوند.
حال، در نگاهی خوش بینانه، اگر ارمنستان و جمهوری آذربایجان به توافقی دست یابند که با صلحی پایدار، تضمین گشودن تمام ارتباطات در منطقه رخ خواهد داد و کنترل مرزی روسیه را بر این ارتباطات تحمیل نکند، قفقاز جنوبی فرصتی برای دور زدن روسیه خواهد داشت. این موضوع می تواند به یک مرکز حمل و نقل وابسته به هم تبدیل شود که شرق را به غرب و شمال را به جنوب متصل می کند؛ ضمن اینکه قفقاز جنوبی چهارراه همه جناح ها و به معنای واقعی کلمه مرکز جهان خواهد بود.
نظر شما