۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۷:۳۸
تاثیر رقابت شی و بایدن در آسیا و اروپا؛ وجود جهانی از گسلهای استراتژیک، اکونومیک و ایدئولوژیک
بازار گزارش داد؛

تاثیر رقابت شی و بایدن در آسیا و اروپا؛ وجود جهانی از گسلهای استراتژیک، اکونومیک و ایدئولوژیک

در حالیکه چین، همچنان بزرگترین شریک تجاری در سراسر آسیا محسوب می شود، بسیاری از کشورهای آسیایی به طور فزاینده ای به دنبال متعادل کردن نفوذ چین و برقراری روابط قوی تر با امریکا و دیگر کشورها هستند.

تهمینه غمخوار؛ بازار: اروپا و آسیا با جهانی روبرو هستند که در خطوط گسل استراتژیک، اقتصادی و ایدئولوژیک تقسیم شده که در قلب این تقسیم، رقابت بین چین و ایالات متحده مشهود است. در حالی که چین، همچنان بزرگترین شریک تجاری در سراسر آسیا محسوب می شود، بسیاری از کشورهای آسیایی به طور فزاینده ای به دنبال متعادل کردن نفوذ چین و برقراری روابط قوی تر با ایالات متحده و در برخی موارد با دیگر قدرت های منطقه هستند. در این میان، دیگر کشورها نیز برای ایجاد تعادل تلاش می کنند و نمی خواهند مجبور شوند چین یا امریکا را انتخاب کنند.

وجه مشترک همه این کشورها این است که آنها با معضلات مشابهی در مورد نحوه حرکت در آبهای ناشناخته روبرو هستند. در واقع، رقابت استراتژیک چین و آمریکا که به سرعت در حال افزایش است، قدرت های متوسط و کوچک را وادار می کند تا موقعیت تاکتیکی خود را مجددا ارزیابی کنند. اگر یک قدرت متوسط یا کوچک هر یک از طرفین را انتخاب کند، خطر تلافی یا طرد طرف دیگر را به دنبال دارد و به نوعی محدودیت‌های توانایی‌های استراتژیک برای قدرت‌های کوچک و متوسط آشکارتر می‌شود.

توسعه اشتراکات در امتداد چهار عنصر استراتژیک

(۱) تغییرات ساختاری خاص به تشدید رقابت ایالات متحده و چین کمک کرده است. بینش‌های حاصل از نظریه انتقال قدرت، نشان می‌دهد که یک ملت به قدرت هژمونیک دست می‌یابد و سپس توسط یک قدرت بزرگ به چالش کشیده می‌شود. بر اساس این رویکرد، برخی از کشورهای در حال توسعه چنان رشد سریعی را تجربه می‌کنند که شروع به سبقت گرفتن از قدرت‌های مسلط جهانی عصر خود می‌کنند در حالی که این مسئله، منجر به جنگی می شود که در گذشته یک انتقال بین دو قدرت ایجاد کرده است.

تئوری انتقال قدرت بیشتر فرض می‌کند که یک قدرت می‌تواند از سیستم بین‌الملل ناراضی شود و در نتیجه تلاش کند آن را اصلاح یا جایگزین کند، در حالی که قدرت سلطه‌گر کنونی راضی می‌شود و تلاش می‌کند تا وضعیت موجود را حفظ کند. سایر رویکردهای نظری هم تأکید رئالیست دفاعی بر معضل امنیتی و هم توجه لیبرالی به عوامل سیاسی داخلی به عنوان محرک سیاست خارجی، راهنمایی قابل اعتماد تری برای درک چگونگی رسیدن چین و ایالات متحده به زمان کنونی و به شدت متضاد فراهم می کند.

بحران‌های قدرت‌های بزرگ مسئله ی دیگری را نیز نوید می‌دهند، به نوعی که فرصتی برای ایجاد نظم جدید برای کشورهایی ایجاد می شود که در صدر قرار گرفته اند تا از این طریق روابط جهانی را به شیوه‌هایی که ثبات بلندمدت را فراهم می‌کند. مسئله نهایی که با ظهور چین به عنوان یک قدرت جهانی مطرح می شود این است که آیا این کشور به عنوان یک قدرت تجدیدنظرطلب در حال ظهور است و می خواهد نظم جهانی موجود را بهتر در خدمت منافع قدرت های بزرگ خود قرار دهد یا به عنوان یک قدرت انقلابی به دنبال ریشه کن کردن نظم موجود و جایگزینی آن با نظم دیگری با حضور موازی دیپلماتیک، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی خود در سراسر جهان است؟

(۲) با انعکاس آن تغییرات و تغییرات ساختاری، ایالات متحده و چین به گونه‌ای عمل کرده‌اند که رقابت آنها را تشدید شده است. این رقابت از سال ۲۰۰۸ شروع شده و از آغاز جنگ تجاری در دوران ترامپ به‌طور تصاعدی افزایش یافته است، در حالی که این مسئله در انتخاب های سیاسی و جهت گیری کشورهای اروپایی و آسیای شرقی مشکلات بیشتری را ایجاد کرده است. در واقع، در میان رقابت آمریکا و چین، انتخاب‌ ها از میان راه‌اندازی، ایجاد تعادل و هر آنچه در این میان وجود دارد، دشوارتر شده و با تردیدها و ترس‌های بیشتر در مورد قابلیت اطمینان آمریکا و صداقت چین، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

(۳) کشورهای اروپایی و آسیایی به استثنای سنگاپور و سوئیس دارای دموکراسی چند حزبی با تناوب قدرت بین احزاب رقیب هستند. بنابراین، انتخاب‌های مربوط به سیاست‌های مربوطه چین، منعکس‌کننده تغییرات در سیاست داخلی یعنی این که کدام حزب برنده و ترجیحات رهبر یا نامزد انتخاباتی چیست، است.

(۴) قابل توجه است که برخی و نه همه نگرش‌های عمومی مرتبط در این دموکراسی‌ها به طور خاص در مورد سیاست‌های چین و به‌طور گسترده‌تر، انتخاب‌های میان تعادل حرکت با ایالات متحده و یا با چین و روند چنین نگرش هایی، قابل مشاهده است. درک تقریباً همه این کشورها در چند سال گذشته به شدت نسبت به چین منفی شده است.

بازتعریف موقعیت اقتصادهای کوچک و متوسط در قبال چین و امریکا

علاوه بر این، جنگ در اوکراین احتمالاً اقتصادهای کوچک و متوسط را وادار می کند تا موقعیت خود را در قبال چین و امریکا، با توجه به دو عامل، مجدداً تنظیم کنند: در درجه نخست، اینکه چگونه روابط چین و روسیه تکامل خواهد یافت و دومین موضوع، در ارتباط با کشورهایی است که در مجاورت جغرافیایی اوکراین قرار دارند، به عنوان مثال. کشورهای اروپایی به ویژه سوئد، احتمالاً با قدرت بیشتری به سمت ایالات متحده جذب خواهند شد.

بر همین اساس، ما در حال حاضر شاهد نشانه‌هایی از پاسخ محکم و یکپارچه غرب به جنگ روسیه و اوکراین هستیم در حالی که اکثر دموکراسی‌ها را به ایالات متحده نزدیک‌ تر و احتمالاً اتحاد چین و روسیه را قوی‌تر می‌کند و یک رقابت دو بلوکی کاملاً واقعی را در بسیاری از بخش ها، از حوزه های اقتصادی گرفته تا حوزه های فناوری و امنیتی تحقق می‌بخشد. این جنگ در واقع تنش بین چین و برخی از همسایگانش را تشدید کرده است.

با تشدید رقابت بین واشنگتن و پکن، بسیاری از کشورهای آسیای شرقی راهبردهای حفاظتی را برای متعادل کردن روابط با هر دو قدرت اتخاذ کرده اند. اما درگیری در اوکراین باعث شده که برخی از این کشورها بیشتر به سمت ایالات متحده گرایش پیدا کنند. مقایسه واکنش کشورهای اروپایی و آسیایی به این معماری جدید ژئوپلیتیکی در حال ظهور،با توجه به اینکه تصورات آنها در مورد رهبری ایالات متحده و قاطعیت چین کاملاً تفاوت دارد، قابل توجه است.

به عنوان مثال، جنگ نظامی و گسترش چین در دریای چین شرقی، دریای چین جنوبی و تنگه تایوان به عنوان تهدیدی قریب‌الوقوع برای بقای کشورهای آسیایی تلقی می‌شود، اما صرفاً به‌عنوان رویارویی منطقه‌ای از نظر جغرافیایی دوردست توسط کشورهای اروپایی به‌ویژه قبل از جنگ اوکراین در نظر گرفته می شود. در نتیجه، تا همین اواخر برای کشورهای اروپایی، مقابله با تجاوز چین ضروری تلقی نمی شد.

با توجه به قاطعیت نظامی چین، اکثر کشورهای آسیایی در منطقه هند و اقیانوسیه از رهبری قدرتمند ایالات متحده حتی در دوران یکجانبه‌گرایانه ترامپ استقبال می‌کنند

در مقابل، با توجه به قاطعیت نظامی چین اکثر کشورهای آسیایی در منطقه هند و اقیانوسیه از رهبری قدرتمند ایالات متحده حتی در دوران یکجانبه‌گرایانه ترامپ استقبال می‌کنند. در اکثر کشورهای اروپایی با رویکرد درونگرایانه ترامپ و توجه کم به متحدان، خروج ایالات متحده از چندین سازمان بین المللی، به طور کلی رد شد، زیرا به عنوان تضعیف ستون رویکرد اروپایی ها به سیاست بین الملل، یعنی «چندجانبه گرایی» تلقی می شد. بنابراین، در دولت ترامپ، اتخاذ یک وضعیت به اصطلاح خودمختاری استراتژیک که توسط اتحادیه اروپا اعلام شده بود، منطقی بود.

از طرفی، نحوه رفتار با دولت بایدن، انتخاب دشوارتری است. جو بایدن در ابتدا در بسیاری از کشورهای آسیایی به عنوان یک رهبر ضعیف تلقی می شد و نگران بود که متحدان آسیایی را نادیده بگیرد و رویکرد قبلی ایالات متحده در قبال چین را مجدداً متعادل کرده و کشورهای چهارگانه و دیگر متحدان ایالات متحده در آسیا را نگران کند. در همین راستا، رقابت استراتژیک بین دولت بایدن و شی جین‌پینگ هم از نظر محتوای سیاست و هم از لحاظ ابعاد تشدید خواهد شد.

موضع قوی ایالات متحده در قبال چین، با اقدامات هماهنگ متعدد، به متحدان آسیایی اطمینان داده که آمریکا یک شریک قابل اعتماد باقی می ماند. با این حال، در مورد قدرت‌های اروپایی، رویکرد بایدن برای برقراری مجدد روابط و اتحاد علیه چین، در ابتدا یک معضل ایجاد کرد. دولت بایدن از ابتدا به دنبال اجماع و اقدامات هماهنگ (تحریم های مارس ۲۰۲۱) با کشورهای دموکراتیک در قبال چین بود. این موضوع به نوبه خود، نادیده گرفتن نگرانی های ایالات متحده در مورد چین را برای کشورهای اروپایی دشوارتر کرد که به راحتی در دوران دولت ترامپ انجام می دادند.

اجرای موضع قبلی یعنی خودمختاری استراتژیک برای کشورهای اروپایی دشوارتر شده و زمینه کلی رقابت استراتژیک شدید ایالات متحده و چین در حال افزایش است. با این حال، تردیدهای قبلی بین قدرت های اروپایی، در مورد موضع گیری محکم تر در کنار ایالات متحده، پس از آغاز جنگ اوکراین، که اکثر کشورهای جهان غرب را متحد کرده، تا حدی از بین رفته است. از میان بسیاری از تأثیرات موج دار مهم جنگ اوکراین، بیگانگی فزاینده بین چین و اروپا شاید کمترین میزان تاثیر را داشته باشد.

در حالی که در سال‌های قبل، دولت چین، اتحادیه اروپا را به عنوان منطقه‌ای از جهان می‌نگریست که می‌توانست منافع اقتصادی خود را با تنش‌های ژئوپلیتیک کمتری که مشخصه روابطش با واشنگتن است، دنبال کند، اخیراً، رابطه با اروپا به یکی از مشکل سازترین مسائل چین تبدیل شده است

در سال‌های قبل، دولت چین، اتحادیه اروپا را به عنوان منطقه‌ای از جهان می‌نگریست که می‌توانست منافع اقتصادی خود را با تنش‌های ژئوپلیتیک کمتری که مشخصه روابطش با واشنگتن است، دنبال کند. اخیراً، رابطه با اروپا به یکی از مشکل سازترین مسائل چین تبدیل شده که از آن جمله می توان به موضع سخت فزاینده چین در مورد تایوان، محاسبات اشتباه اقتصادی، و توقف یک توافقنامه اقتصادی طولانی مدت، یعنی توافقنامه جامع سرمایه گذاری بین اتحادیه اروپا و چین، اشاره کرد.

توافقنامه جامع سرمایه گذاری بین اتحادیه اروپا و چین که در اصل از ۳۰ دسامبر ۲۰۲۰ تصویب شد، در نهایت پس از تحریم های متقابل برای نقض حقوق بشر در سین کیانگ، در بهار ۲۰۲۱ متوقف گردید. جنگ روسیه و اوکراین، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن را مجبور کرده که هزینه ها و منافع تجارت با روسیه را به شدت مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. در همین راستا، با همراه شدن شی جین پینگ با پوتین و ماهیت عمومی حمایت شی در بازتاب تبلیغات روسیه، این ارزیابی مجدد اکنون نسبت به استبدادها به طور کلی و به طور خاص در خصوص جمهوری خلق چین گسترش یافته است. بر همین اساس، به دلیل اختلالات طولانی در زنجیره تامین چین، نفوذ اقتصادی این کشور نیز تا حدی در اروپا کاهش خواهد یافت.

پس از سفر نانسی پلوسی به تایوان در آگوست ۲۰۲۲، هم ایالات متحده و هم اتحادیه اروپا اقدامات بیشتری را برای مهار تلافی جویانه نظامی تهاجمی چین علیه تایوان اتخاذ کردند. در اواسط سپتامبر ۲۰۲۲، کمیته روابط خارجی سنای ایالات متحده قانون سیاست تایوان را با افزایش قابل توجه کمک های پولی و نظامی به تایوان و تلاش برای تقویت جایگاه بین المللی آن، تصویب کرد. این قانون همچنین تضمین می‌کند که تایوان از وضعیت متحد بزرگ غیر ناتو برخوردار خواهد شد و این موضوع یک مشارکت استراتژیک در تبادل و کمک‌های نظامی و فناوری خواهد بود.

پس از رای گیری سنای آمریکا در مورد تایوان، پارلمان اتحادیه اروپا نیز قطعنامه ای را در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۲ به تصویب رساند که حمله نظامی چین به تایوان پس از سفر نانسی پلوسی به این جزیره در ماه اوت را محکوم و بیان کرد که رفتار تحریک آمیز چین در قبال تایوان باید پیامدهایی بر روابط خود اتحادیه اروپا با جمهوری خلق چین داشته باشد. از بسیاری جهات، تغییرات اساسی در منطقه‌گرایی اروپایی و آسیایی از جمله تغییر رویکرد اقتصاد نسبت به تمرکز امنیتی که با جنگ اوکراین تقویت شد، موانعی را برای تعامل سنتی اروپا با آسیا ایجاد خواهد کرد.

اتحادیه اروپا یک قدرت تجاری بزرگ است. از این رو، تمرکز زیادی بر مسائل و فرصت های اقتصادی در منطقه دارد؛ در حالی که چین هم امروز مهمترین شریک تجاری اتحادیه و اقتصاد پیشرو آن یعنی آلمان است. با این حال، با تغییرات ژئوپلیتیکی در حال انجام، آسیب‌پذیری‌های جدیدی در اروپا پدیدار می‌شوند و این آگاهی رو به رشد وجود دارد که رونق اقتصادی به تحولات سیاسی در آسیا بستگی دارد.

آلمان و ایتالیا، متحدان سنتی دموکراتیک ایالات متحده، دوگانگی بسیار بیشتری نسبت به چین و امریکا بزرگ نشان می‌دهند که تا حدی می‌تواند با این واقعیت توضیح داده شود که هر دو از طریق تجارت و فناوری با چین ارتباط عمیقی دارند

این آگاهی در طول همه گیری کووید در سال های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ تقویت شد. نمونه هایی از این موارد شامل خطر اختلال در تجارت و زنجیره تأمین یا تأثیرات منفی ناشی از وابستگی بیش از حد اقتصادی یا فناوری است که همگی از اجزا و پیامدهای تشدید رقابت استراتژیک ایالات متحده و چین هستند.

چگونگی قرار گرفتن در قبال چین قاطع‌تر، مسئله‌ای است که در میان بسیاری از متحدان قدرت متوسط و کوچک ایالات متحده که ممکن است در بسیاری از ارزش‌های ایدئولوژیک با امریکا مشترک بوده و در عین حال ایده‌های متفاوتی در مورد آن داشته باشند، متفاوت برخورد می‌شود. برای مثال، انگلیس رابطه تاریخی نزدیک خود با ایالات متحده را دلیل مهمی برای نزدیک شدن به امریکا می داند. در عین حال، آلمان و ایتالیا، متحدان سنتی دموکراتیک ایالات متحده، دوگانگی بسیار بیشتری نسبت به این دو قدرت بزرگ نشان می‌دهند که تا حدی می‌تواند با این واقعیت توضیح داده شود که هر دو از طریق تجارت و فناوری با چین ارتباط عمیقی دارند.

کره جنوبی از نظر ژئوپلیتیکی نزدیک به چین و از نظر منابع طبیعی فقیر، با یک معضل استراتژیک مواجه است که درصدد است با ایالات متحده برای اهداف امنیتی و با چین برای دستاوردهای اقتصادی همسو شود

بنابراین، زمانی که نوبت به انحراف کامل سرمایه‌گذاری‌ها از چین یا شرکت در یک ائتلاف دمکراتیک به رهبری ایالات متحده علیه چین می‌رسد، مردد هستند. قدرت اقتصادی و نظامی چین و تمایل آن به استفاده از هر دو به روش های قهری، محرک اصلی تغییر امنیتی در شرق و جنوب شرق آسیا است. در مواجهه با انتخاب بین ایالات متحده و چین، کره جنوبی خود را در موقعیت دشوارتری می بیند.

کره جنوبی از نظر ژئوپلیتیکی نزدیک به چین و از نظر منابع طبیعی فقیر، با یک معضل استراتژیک مواجه است که درصدد است با ایالات متحده برای اهداف امنیتی و با چین برای دستاوردهای اقتصادی همسو شود. با این حال، این کشور نمونه خوبی است که چگونه جنگ در اوکراین به ایجاد نظم امنیتی جدید در شرق آسیا سرعت می بخشد. دولت محافظه کار جدید، که در مارس ۲۰۲۲ انتخاب شد، در حال تقویت همسویی خود با ایالات متحده و بحث در مورد چگونگی تقویت بازدارندگی و کاهش وابستگی های اقتصادی و انرژی به حکومت های خودکامه است.

نظم بین‌المللی لیبرال به رهبری ایالات متحده پس از جنگ اوکراین، حتی با وجود اینکه اغلب توسط قدرت‌های کوچک و متوسط مورد انتقاد قرار می‌گیرد، مسئله ای است که به بسیاری از این کشورها اجازه داده تا اقتصاد بازار، دموکراسی و چندجانبه‌گرایی را با حفظ امنیت دنبال کنند

علاوه بر این، ژاپن نیز در حال نزدیک‌تر شدن به ایالات متحده است و در برابر چین تعادل برقرار می‌کند؛ در حالی که سایر کشورها همچنان در مرکز منطقه پوشش‌دهی مستقر هستند. در آسیای جنوب شرقی، سنگاپور استثنای قابل توجهی برای پاسخ ضعیف به جنگ روسیه و اوکراین است. پاسخ قاطعانه‌ای که ارتباط زیادی با تاریخ سنگاپور و اهمیت مفاهیم مربوط به حاکمیت ملی و تخطی ناپذیری سرزمینی برای دولت شهر کوچک دارد.

در نهایت، نظم بین‌المللی لیبرال به رهبری ایالات متحده پس از جنگ اوکراین، حتی با وجود اینکه اغلب توسط قدرت‌های کوچک و متوسط مورد انتقاد قرار می‌گیرد، موضوعی است که به بسیاری از این کشورها اجازه داده تا اقتصاد بازار، دموکراسی و چندجانبه‌گرایی را با حفظ امنیت دنبال کنند. بنابراین، ترجیحات عمومی به جای حذف یا جایگزینی وضعیت موجود، در بهبود و نوسازی است.

احتمالاً برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی مانند سوئد، ژاپن و اخیراً کره جنوبی به ایالات متحده نزدیکتر خواهند شد

با توجه به قابلیت‌ های فناوری ایالات متحده، بسیاری از کشورها نیز احتمالاً برای مدتی به نیمه‌رساناها، نرم‌افزارها و سایر فناوری‌های پیشرفته ایالات متحده وابسته خواهند بود. مسئله ای که احتمالاً جنگ روسیه و اوکراین را تسریع می کند، تمایل کشورهای کوچک و متوسط برای تقویت توانایی خود برای دور نگه داشتن دشمنان، در صورت بروز درگیری بالقوه، مانند مورد تایوان و یافتن متحدان قابل اعتماد است. بنابراین، احتمالاً برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی مانند سوئد، ژاپن و اخیراً کره جنوبی به ایالات متحده نزدیکتر خواهند شد.

کد خبر: ۲۰۸٬۴۵۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha