تهمینه غمخوار؛ بازار: در طول چند دهه گذشته، چین و ایران یک مشارکت گسترده و عمیق با محوریت نیازهای انرژی چین و منابع فراوان ایران و همچنین روابط اقتصادی غیر انرژی قابل توجه، همکاری های دفاعی و موازنه ژئواستراتژیک در برابر ایالات متحده ایجاد کرده اند. حتی این مشارکت چالشی منحصر به فرد برای منافع و اهداف امریکا در نظر گرفته شده و در واقع نشانگر ارسال یک پیام به این کشور است که ایران و چین شانه به شانه هم ایستاده اند و چین گسترش روابط اقتصادی و سیاسی خود با جمهوری اسلامی ایران را علیرغم تحریم های آمریکا نشان داده است.
بر همین اساس، روابط با ایران یکی از مهم ترین روابط در سیاست خارجی چین به شمار می رود؛ به طوری که حتی چین حاضر نشده در ازای کاهش همکاری با ایران، در مورد مسائل مهم، از واشنگتن امتیاز بگیرد و سیاست های این کشور مانع از تلاش های ایالات متحده برای کاهش روابط با ایران شده است. با این حال، چین میداند که اگر رقابت با امریکا با شدت زیاد تداوم یابد، اتحادهای نظامی که شروع به شکل گیری کرده اند، می توانند به طور بالقوه به عناصر کلیدی رقابت در حوزه های سایبری و هوش مصنوعی در دراز مدت تبدیل شوند.
برای پکن، ایران دارای موقعیت استراتژیک در تامین امنیت مسیرهای تجاری است، در حالی که تهران نیز یک شریک مهم در منطقه، خارج از دایره متحدان آمریکایی به شمار می رود
در همین راستا، امریکا معتقد است که پکن باید راه ها و ابزارهایی را برای تغییر سیاست خود در قبال ایران به کار گیرد، اما در طول سالهای گذشته چین که مشتاق به حداکثر رساندن دستاوردهای خود بدون جدا کردن هیچ شریکی بوده است، استراتژی هماهنگی را برای مدیریت روابط با کشورهایی که رابطه تنش زایی با یکدیگر دارند، اتخاذ کرده است.
برای پکن، ایران دارای موقعیت استراتژیک در تامین امنیت مسیرهای تجاری است، در حالی که تهران نیز یک شریک مهم در منطقه، خارج از دایره متحدان آمریکایی به شمار می رود. هر دو کشور دارای این اتحاد نظر هستند که نظم جهانی تحت رهبری آمریکا نامطلوب است. بر همین اساس، پروژههای ساخت و ساز زیرساختی چین برای ایران اهمیت زیادی دارد و ایران پتانسیل تبدیل شدن به یک نقطه استراتژیک در طرح کمربند و جاده پکن را دارد.
نقشی که پکن در قبال تهران ایفا می کند نقش سهامداری دوستانه است. چنین نقشی نشان دهنده تکامل و گسترش موضوعی است که به عنوان نقش عامل ضد امپریالیستی تعریف میکند. در واقع، در حالی که چین از جمهوری اسلامی ایران حمایت مادی و ایده آل در مبارزه خود علیه ایالات متحده ارائه میکند، چنین حمایتی همچنان با پیشبرد منافع چین مرتبط است. پیشبرد منافع چین اجرای این نقش شامل ساخت روایتی مبتنی بر همبستگی و دوستی، ارائه حمایت دیپلماتیک و تعامل سیاسی پایدار و همکاری در زمینه های بسیار استراتژیک مانند تجارت انرژی، برنامه هستهای ایران و بخش نظامی است.
این نقش در جست و جوی ایران برای یک شریک بزرگ در مواجهه با انزوای بین المللی قابل توجه است در حالی که جذابیت جمهوری اسلامی ایران تنها در ذخایر انرژی آن نیست، بلکه تاریخ، جغرافیا و قابلیت های آن، ایران را به بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی خاورمیانه چین تبدیل کرده است. در مقابل، نقش هایی که چین در مقابل ایالات متحده و جامعه بین المللی ایفا می کند، اساساً با هویت قدرت بزرگ پکن مرتبط است.
حوزه های همکاریهای دوجانبه؛ دفاعی، سایبری و اتصال
همکاری دفاعی چین و ایران فرصت هایی را برای تعمیق بیشتر فراهم می کند. افزایش مانورهای مشترک و بازدیدهای نظامی و توافق راهبردی مارس ۲۰۲۱ نشانه های روشنی در این زمینه است. چین با تقویت روابط دفاعی خود با ایران، میتواند فشار بر ایالات متحده را به روشی دقیق افزایش داده و در نتیجه با موفقیت سیاست موازنه خود را گسترش دهد.
پتانسیل بیشتر برای همکاری چین و ایران در حوزه فضای سایبری، به ویژه فروش سیستم ناوبری ماهواره چینی BeiDou یا ساخت زیرساخت های ۵G در ایران نهفته است. ایران با نزدیک به ۸۰ میلیون نفر جمعیت که حدود ۴۰ میلیون نفر از آنها به طور مرتب از اینترنت استفاده می کنند، بازار جذابی برای چین خواهد بود
یکی دیگر از زمینه های همکاری میان دو کشور حوزه فناوری است. پتانسیل بیشتر برای همکاری چین و ایران در حوزه فضای سایبری، به ویژه فروش سیستم ناوبری ماهواره چینی BeiDou یا ساخت زیرساخت های ۵G در ایران نهفته است. ایران با نزدیک به ۸۰ میلیون نفر جمعیت که حدود ۴۰ میلیون نفر از آنها به طور مرتب از اینترنت استفاده می کنند، بازار جذابی برای چین خواهد بود.
هوآوی می تواند بکدور دیجیتالی بسازد که به سرویس های امنیتی چین امکان دسترسی به شبکه های ارتباطی مختلف را بدهد (بکدور ابزاری است برای دسترسی به یک سیستم کامپیوتری یا دادههای رمزگذاری شده است که مکانیسمهای امنیتی مرسوم سیستم را دور میزند). این نگرانی ها با قانونی که در سال ۲۰۱۷ در چین به تصویب رسید، تقویت می شود به طوری که شرکت های مخابراتی چینی را ملزم می کند تا به دولت در تحقیقات امنیت ملی کمک کنند.
بر همین اساس، توسعه فناوریهای جدید میتواند به همکاری نزدیکتر چین و ایران در زمینه فناوری مالی منجر شود. تلاشهای کشورهای مختلف برای دور زدن تحریمهای مالی آمریکا که سیستم بانکی ایران را با ابزارهای خود محدود میکند و برای حفظ تجارت با ایران تاکنون مؤثر واقع نشده است. به عنوان مثال، ابزار حمایت از مبادلات تجاری (اینستکس) که توسط اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۹ آغاز شد، تاکنون صرفاً نمادین بوده است.
در همین راستا، چین می تواند با کمک فناوری های پیشرفته تجارت الکترونیک و سیستم های پرداخت آنلاین (مانند وی چت پی و علی پی) در چنین تلاشی موفق شود. با ادغام ایران در سیستم فینتک چین، پکن همچنین میتواند گام بزرگی به رویای خود برای تبدیل ارز چین (رنمینبی) به یک ارز ذخیره نزدیکتر شود. در پایان سال ۲۰۲۰، بانک مرکزی ایران اعلام کرد که رنمینبی، به عنوان ارز ذخیره ارزی اصلی به جای دلار آمریکا خواهد بود.
چین در حال حاضر روی معرفی ارزهای مجازی و همچنین بین المللی جدید کار می کند و این موضوع نشان می دهد که هم چین و هم ایران به دور زدن سیستم مالی تحت سلطه ایالات متحده به عنوان مثال با ارزهای دیجیتال علاقه مند هستند. یک ارز دیجیتال می تواند وسیله ای برای تضمین امنیت مالی و کاهش وابستگی چین به دلار آمریکا باشد.
در همین راستا، ارزهای دیجیتال در ایران نیز در حال شکوفایی هستند؛ توسعه ای که با تحریم های اقتصادی شتاب گرفت و به کشور اجازه می دهد تا آنها را دور بزند. دولت ایران مدت هاست که علاقه مند به استفاده از ارزهای رمزنگاری شده خارج از سیستم بانکی سنتی برای حمایت از تجارت بین المللی خود و دور زدن و تضعیف معماری مالی تحت تسلط ایالات متحده بوده است.
اینجاست که مشاهده می کنیم که منافع چین و ایران مکمل یکدیگر هستند و این موضوع میتواند راه را برای همکاری های فزاینده هموار کند. برای ایالات متحده، ابتکارات ارزهای دیجیتال در روسیه، چین یا ایران تهدیدی برای تحریمهای این کشور و کل دنیای بانکی است؛ ضمن اینکه بلاک چین ها خارج از حوزه نفوذ معماری مالی جهانی فعلی ایالات متحده هستند.
بنابراین، الحاق ایران به سیستم مالی جایگزین چین، حمله مستقیمی به قدرت هژمونیک واشنگتن بر سیستم مالی جهان خواهد بود، در حالی که به طور مستقیم بر منافع اروپا تأثیر خواهد گذاشت.
از منظر چین، ایران به دلیل موقعیت استراتژیک و پتانسیل اقتصادی خود فرصت های بسیار خوبی برای اتصال داخلی و بین المللی ارائه می دهد که آن را برای اجرای یک کمربند_یک جاده جذاب می کند
افزون بر این، از منظر چین، ایران به دلیل موقعیت استراتژیک و پتانسیل اقتصادی خود فرصت های بسیار خوبی برای اتصال داخلی و بین المللی ارائه می دهد که آن را برای اجرای یک کمربند_یک جاده جذاب می کند. کریدور اقتصادی چین_آسیای مرکزی_آسیای غربی، به عنوان بخشی از یک کمربند_یک جاده، در مسیر خود به اروپا از ایران می گذرد و کشور را از طریق آسیای مرکزی به چین متصل می کند.
از طرفی، این واقعیت که ایران به طور موثر تنگه هرمز را مدیریت می کند، مهم ترین کانال برای کنترل حمل و نقل نفت در خاورمیانه، یک نقطه استراتژیک و حساس در مسیرهای حمل و نقل در داخل آسیا و اروپا است؛ در حالی که پاکستان قبلاً شریک اصلی چین در کمربند_جاده محسوب می شد و این اتحاد عملی نه تنها زیرساخت های حمل و نقل داخلی و دریایی، بلکه همکاری اقتصادی و نظامی را نیز شامل می شد.
با این حال، ایران با وارد کردن انرژی به میدان بازی، یک بعد ژئوپلیتیکی جدید گشوده است. این بعد جدید می تواند از طریق خط لوله انرژی چین_پاکستان_ایران_ترکیه که در ابتدا برای سال ۲۰۱۵ برنامه ریزی شده بود، آشکار شود، زیرا انتظار می رفت تحریم های ایالات متحده و سازمان ملل علیه ایران لغو یا کاهش یابد. از طرفی، قرار بود این شرکت توسط یکی از شرکت های تابعه شرکت ملی نفت چین ساخته شود. با این حال، اعمال مجدد تحریم های آمریکا در سال ۲۰۱۸ منجر به توقف پروژه خط لوله شد.
از طرفی، تحلیلی در سال ۲۰۱۹ توسط کارشناسان چینی صورت گرفت که به اهمیت خط لوله نفت اشاره می کند، زیرا چین نیاز فوری به گشودن یک کریدور انرژی جدید برای کاهش اتکای خود به تنگه مالاکا دارد. کریدور انرژی می تواند هزینه های حمل و نقل و مسافتی که انرژی وارداتی چین باید طی کند را کاهش داده و همچنین انرژی را برای بازارهای آسیای جنوبی، آسیای جنوب شرقی، آسیای شرقی و اروپا تامین کند.
یکی دیگر از پروژه های بزرگ، خط راه آهن فراملی بین استانبول، تهران و اسلام آباد است در حالی که دولت های ترکیه، ایران و پاکستان در اوایل سال ۲۰۲۱ اعلام کردند که برنامه ریزی را از سر خواهند گرفت. هدف از این خط ریلی بهبود ارتباط با طرح کمربند_جاده چین از طریق ایجاد یک خط ریلی بین چین و ترکیه است. کریدور استانبول، تهران و اسلام آباد همچنین می تواند به ایران برای دور زدن تحریم های آینده آمریکا کمک کند.
تامین مالی این پروژه هنوز مشخص نشده، ضمن اینکه اجرای آن احتمالاً به چگونگی توسعه وضعیت امنیتی در افغانستان و اطراف آن بستگی دارد. سرانجام، امضای قرارداد ۲۵ ساله چین و ایران به شایعاتی مبنی بر مشارکت چین در توسعه بندر چابهار در ایران دامن زد.
این بندر قرار بود بخشی از کریدور حملونقل و ترانزیتی باشد که آسیای مرکزی را به دریای عمان متصل میکند و بر اساس توافقنامه سال ۲۰۱۶ بین هند و ایران، پاکستان و بندر گوادر را که چین در آنجا سرمایه گذاری کرده، دور میزند. با این حال ساخت و ساز در حال حاضر به دلیل مشکلات مالی متوقف شده است.
چین اکنون فضای کافی برای خود ایجاد کرده تا روابط با ایران را به گونه ای توسعه دهد که بتواند حضور آمریکا در خاورمیانه را متعادل کند؛ ضمن اینکه روابط ایران و چین بدون توجه به شرایط منطقهای و بینالمللی «بادوام و استراتژیک» خواهد بود
اگر تهران این پروژه را به روی مشارکت چینی ها باز کند، پکن می تواند مسیر مستقیم دیگری به اقیانوس هند پیدا کند و این موضوع یک دلیل جدید برای اصطکاک در روابط چین و هند خواهد بود که پکن قبل از تصمیم گیری باید وزن آن را در نظر بگیرد.
این احتمالات نشان می دهد که چین اکنون فضای کافی برای خود ایجاد کرده تا روابط با ایران را به گونه ای توسعه دهد که بتواند حضور آمریکا در خاورمیانه را متعادل کند؛ ضمن اینکه روابط ایران و چین بدون توجه به شرایط منطقهای و بینالمللی «بادوام و استراتژیک» خواهد بود.
بنابراین، پکن از طریق توسعه روابط با ایران می تواند به واشنگتن نشان دهد که روابط با تهران در آینده به اوج خواهد رسید که تأثیرات ژئواستراتژیکی خواهد داشت؛ در حالی که پروژههای مشترک، سرمایهگذاریها یا سایر اشکال همکاری به محض لغو تحریمها علیه ایران میتواند عمیقتر شود.
نظر شما