بازار؛ گروه آب و انرژی: «دوران طلایی بازار برق برای فروش را از دست دادیم.» این بخشی از گفتههای پرویز غیاث الدین دبیر سندیکای شرکت های تولیدکننده برق است که معتقد است سرمایه گذاران تمایل چندانی برای ورود به این حوزه ندارند با این وجود خبری از اصلاح سیاست گذاریهای اشتباه نیست. به عنوان مثال قیمت برق در بازار که باید پیش از شروع سال ۱۴۰۱ از سوی وزارت نیرو ابلاغ میشد، هفته گذشته یعنی درست زمانی که دوره پیک تقاضا سپری شده، ابلاغ شده است.
او که معتقد است در برنامه هفتم توسعه باید دست کم ۵۰ هزار مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی ایجاد شود تا بتوان از شر خاموشی ها خلاص شد، می گوید: متاسفانه هیچ انگیزه و ارادهای از سوی دولت برای رفع موانع موجود در صنعت برق وجود ندارد. نیروگاه داران هیچ اختیاری در نحوه فروش و قیمت آن و حتی دریافت پول محصول تولیدی خود ندارند. به گفته این فعال صنعت برق، بر اساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران تنها کالایی که تورم آن منفی بوده، بهای برق نیروگاه هاست.
او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود در واکنش به ادعاهای مطرح شده از سوی برخی از مسئولین مبنی بر پیشرفت ۹۶ درصدی پروژههای بخش خصوصی، گفت: بهتر است که مسئولان در ابتدا پاسخ دهند که آیا پروژهای در طول سالهای گذشته توسط بخش خصوصی شروع شده که چنین پیشرفتی هم داشته باشد. به گفته او، در طول برنامه ششم توسعه هیچ پروژه جدیدی توسط بخش خصوصی در حوزه نیروگاهسازی آغاز نشده است.
متن کامل گفتگوی «بازار» را با «پرویز غیاثالدین» دبیر سندیکای شرکت های تولیدکننده برق، در ادامه می خوانید:
بر اساس برنامه ششم توسعه قرار بود که وزارت نیرو با همکاری بخش خصوصی ۲۵ هزار مگاوات نیروگاه جدید را شروع کند، اما متاسفانه در این دوران هیچ پروژهای کلید نخورد و در عمل هیچ قراردادی برای احداث نیروگاه در این برنامه توسعهای منعقد نشده است
*تابستان امسال به کمترین خاموشی در بخش خانگی در حال پایان یافتن است. سهم بخش خصوصی از تامین برق دوران پیک و گذر از آن چه بوده است؟
بدون شک بدون همراهی بخش خصوصی دست یافتن به چنین توفیقی غیر ممکن بود. نیروگاه با وجود تمام بد عهدی هایی که دولتی ها داشته اند، با تمام ظرفیت در دوران اوج تقاضا در مدار بودند تا شرایط را برای تامین پایدار برق فراهم کنند. میتوان گفت که حدود ۶۲ درصد یعنی چیزی حدود ۳۵ هزار مگاوات از برق مصرفی را بخش خصوصی تامین کردند.
*در طی چند سال گذشته تا چه اندازه نیروگاه توسط بخش خصوصی ایجاد شده است؟ آیا هدف گذاری صورت گرفته در برنامه ششم توسعه محقق شده است؟
بر اساس برنامه ششم توسعه قرار بود که وزارت نیرو با همکاری بخش خصوصی ۲۵ هزار مگاوات نیروگاه جدید را شروع کند، اما متاسفانه در این دوران هیچ پروژهای کلید نخورد و در عمل هیچ قراردادی برای احداث نیروگاه در این برنامه توسعهای منعقد نشده است. اما یک سری نیروگاه که در برنامه چهارم و پنجم توسعه استارت آن خورده بود، در طول سالهای گذشته به بهره برداری رسید. همین مساله موجب شد که سالی به طور متوسط حدود ۲ هزار مگاوات نیروگاه وارد مدار شوند. اما به دلیل توقف سرمایهگذاری جدید در طول سالهای گذشته، حالا دیگر ظرفیتی جدید برای این که در طول سالهای آینده وارد مدار شود، وجود ندارد.
*در دولت سیزدهم شرایط چطور است؟ آیا قراردادی برای ورود بخش خصوصی به این حوزه و ساخت منعقد شده است؟
تفاهمنامهای بین وزارت نیرو و صنایع بزرگ برای احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه منعقد شده است. اما اجرایی شدن و عملیاتی شدن این تفاهمنامه حداقل به چند سال زمان نیاز دارد. بیتوجهی یا کمتوجهی به اهمیت مساله ساخت نیروگاه و افزایش ظرفیت تولید در شرایطی است که سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری برای برنامه هفتم، اهمیت توسعه صنعت برق را بیش از گذشته به رخ میکشد. بر اساس این سیاستگذاریهای جدید، رشد اقتصادی ایران در طول برنامه باید به متوسط ۸ درصد در سال برسد.
بدون شک برای رسیدن به چنین رشد اقتصادی باید زیرساخت هایی همچون صنعت برق هم توسعه پیدا کنند. از طرفی نرخ رشد جمعیت که رابطه مستقیمی با افزایش مصرف دارد، در برنامه هفتم ۵ درصد اعلام شده است. این هدف گذاریها نشان می دهد که دیگر ۲۵ هزار مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی که در برنامه هفتم توسعه به آن اشاره شده، پاسخگوی نیاز کشور نیست و باید ظرفیتهای بیشتری وارد مدار شوند.
حدود ۵۰ هزار مگاوات نیروگاه باید در طول برنامه هفتم توسعه وارد مدار شود تا از شر خاموشیها خلاص شویم
* به نظر شما با توجه به سیاستهای ابلاغی، ظرفیت نیروگاهی کشور باید تا چه اندازه افزایش پیدا کند؟
باید بیش از ۳۰ هزار مگاوات ظرفیت جدید در برنامه هفتم توسعه ایجاد شود. ضمن این که عقبماندگی که در برنامه ششم توسعه ایجاد شده بود باید جبران شود. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که حدود ۵۰ هزار مگاوات نیروگاه باید در طول برنامه هفتم توسعه وارد مدار شود تا از شرّ خاموشیها خلاص شویم.
*ایجاد چنین ظرفیتی در صنعت برق کار بسیار دشواری است. دولت چهطور میتواند شرایط را برای ورود بخش خصوصی به این حوزه ایجاد کند؟
این ظرفیت بسیار بالایی است که دولت به تنهایی نمیتواند آن را ایجاد کند؛ ضمن این که از نظر قانونی هم چنین اجازهای به دولت داده نشده است. دولت باید شرایط و انگیزه لازم را برای سرمایهگذاری بخش خصوصی فراهم کند. اما متاسفانه هیچ انگیزهای برای ورود بخش خصوصی به حوزه احداث نیروگاه وجود ندارد.
نیروگاه داران هیچ اختیاری در نحوه فروش برق خود ندارد. بر اساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران تنها کالایی که تورم آن منفی بوده، برق نیروگاههاست. این در حالی است که هزینه های تولید برق دست کم بین ۴۰ الی ۵۰ درصد افزایش یافته است
*چرا معتقدید که انگیزه لازم برای سرمایه گذاری بخش خصوصی در صنعت برق وجود ندارد؟
نیروگاه کارخانه ای است که باید محصولش را که برق است در بازار بفروشد. اما مشکل از آنجا آغاز میشود که نیروگاه داران هیچ اختیاری در نحوه فروش برق خود ندارد. بر اساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران تنها کالایی که تورم آن منفی بوده، برق نیروگاه هاست. در شرایطی تورم نقطه به نقطه و تورم فصلی قیمت برق در کشور ما منفی بوده است، در شرایطی که سایر واحدهای تولیدی در طول ۶ ماه گذشته چندین بار قیمت محصولات خود را افزایش داده اند. امسال هزینه دستمزد ۵۷ درصد بالا رفته و بهای تعمیرات و نگهداری نیروگاه ها نسبت به پیش از آن چندین برابر شده است. البته این مشکل تنها محدود به امسال نبوده و نیروگاهداران به دلیل تامین کمبود نقدینگی مجبور بودند برق خود را با قیمتهای ناچیز بفروشند.
* نیروگاهها در پیک مصرف امسال، برق را به چه قیمتی در بازار عمدهفروشی عرضه میکردند؟
طبق ابلاغیه اردیبهشت ۱۴۰۰ وزیر محترم نیرو باید در پایان سال (یعنی قبل از ورود به سال ۱۴۰۱) نرخهای بازار برق ابلاغ میشد. اما متاسفانه نرخ بازار برق هفته گذشته از سوی وزارت نیرو ابلاغ شده است. بر اساس ابلاغیه جدید سقف قیمت برق ۸۰۳ ریال خواهد بود. این که قیمت ابلاغی با هزینهها و انتظار نیروگاه ها فاصله زیادی دارد، یک بخش ماجراست. مشکل دیگر به تاخیر حدود ۶ ماهه وزارت نیرو در ابلاغ قیمتهای جدید برمیگردد. عمده فروش و درآمد نیروگاهها در تابستان صورت میگیرد که مصرف و تقاضای برق به شدت بالاست. حالا که دمای هوا در حال کاهش است حتی برخی از نیروگاهها به دلیل نبود تقاضا ناچار به خاموش کردن نیروگاههای خود میشوند؛ چرا که خریداری برای برق آنها وجود ندارد. در دورهای که مصرف کاهش پیدا میکند، نیروگاهها برای فروش برق خود در یک بازار رقابتی ناچارند محصولشان را به قیمت های پایینتر از قیمت ابلاغی عرضه کنند. وزارت نیرو سقف نرخ برق را متاسفانه زمانی اعلام کرد که دوران طلایی بازار برق برای کسب درآمد در سال جاری از دست رفته است.
وزارت نیرو با یک تاخیر حدود ۶ ماهه قیمت برق در بازار را هفته گذشته ابلاغ کرده، این در حالی است که نیمه اول سال دوران طلایی برای فروش برق بوده و در نیمه دوم سال معمولا به دلیل نبود تقاضا نیروگاه داران مجبورند برق خود را با قیمت های کمتر از قیمت مصوب عرضه کنند
*قیمت فروش برق در سال های گذشته چقدر بود؟
قیمت ابلاغی فروش برق توسط وزارت نیرو حدود ۳۰ درصد بالاتر از سال گذشته است. در واقع در روزی که تقاضا بیشتر از عرضه است، قیمت برق ۸۰۳ ریال است. وقتی عرضه بیشتر از تقاضا باشد طبیعی است که نیروگاه داران باید قیمت برق خود را کاهش دهند، تا مشتری حاضر به خرید شود. در چنین شرایطی نیروگاه هایی که مشتری برای برق خود پیدا نمی کنند، مجبور می شوند که نیروگاه های خود را خاموش کنند.
*پیشاهنگ مدیرعامل شرکت برق حرارتی در جدیدترین ادعای خود مطرح کردند که پروژههای بخش خصوصی حدود ۹۶ پیشرفت داشته اند. این ادعا تا چه اندازه درست است؟
ای کاش نشانی این پروژه ها هم اعلام می شد. به طور قطع هستند پروژه هایی همچون بخش بخار نیروگاه ارومیه ۱۰۰ درصد پیشرفت داشته و وارد مدار شدند؛ مساله اینجاست که این پروژه حدود ۱۰ سال پیش آغاز شده است. اما این که گفته میشود تمام پروژه های بخش خصوصی ۹۶ درصد پیشرفت داشته، دور از واقعیت است. ضمن این که باید دید آیا اصلا پروژه ای توسط بخش خصوصی در طول سال های گذشته شروع شده که امروز بخواهیم در مورد مقدار پیشرفت آن صحبت کنیم.
در شرایطی مدیر عامل شرکت برق از پیشرفت ۹۶ درصدی پروژه های بخش خصوصی خبر داده که در طول سالهای گذشته پروژه ای توسط بخش خصوصی شروع نشده که امروز بخواهیم در مورد مقدار پیشرفت آن صحبت کنیم
* دولت چگونه می تواند انگیزه لازم برای ورود بخش خصوصی را فراهم کند؟
ابتدا باید یک آسیب شناسی صورت گیرد که چرا بخش خصوصی دیگر تمایلی به سرمایهگذاری در حوزه نیروگاه ندارد. طبیعی است که سرمایه گذار خواهان ورود به بخشی است که ریسک سرمایه گذاری در آن کم باشد. در حال حاضر براساس منطق اقتصاد اگر سرمایهگذاری توانایی مالی لازم را داشته باشد، آیا وارد حوزه فولاد و پتروشیمی می شود یا نیرو و تولید برق؟ در آن صنایع سرمایه گذار آزاد است که محصول خود را بر اساس نظام عرضه و تقاضا در بورس عرضه کند. فعالین این بخشها هر گاه هم احساس کنند که قیمتهای موجود در بازار صرفه و توجیه اقتصادی لازم را ندارد، تولیدات خود را انبار می کنند. در بدترین حالت هم اگر تولید صرفه نداشته باشد، کارخانه خود را برای مدتی تعطیل می کند. اما آیا نیروگاه این امکان را دارد که نیروگاه خود را حتی برای ۱۰ دقیقه خاموش کند؟
حتی سود اندک نیروگاهها موجب شده که سرمایه گذاران در بازار سرمایه هم تمایل چندانی به خرید سهام نیروگاه نداشته باشند. به عنوان مثال ارزش سهام یک نیروگاه در طول ۱۰ سال حدود ۲ برابر می شود در حالی که ارزش سهام یک واحد پتروشیمی یا فولادی ممکن است در طول یک دهه ۵۰۰ برابر شود.
برای این که سرمایه گذار وارد حوزه برق شود، باید موانع آن برطرف شود. در همه جا تولیدکننده وقتی محصول خود را می فروشد، پول خود را دریافت می کند. این در حالی است که در صنعت برق سرمایه گذار بعد از ۲ سال پول محصولش را دریافت می کنند. این سیستم پرداخت مطالبات بسیاری از فعالان این حوزه را در آستانه ورشکستگی قرار داده است. مشکلاتی که برای نیروگاهها به وجود آمده فعالانِ بخش خصوصی را از این حوزه گریزان کرده است.
نظر شما