۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۹
تجارت ایران و آفریقا؛ اولویت بندی مجدد در دولت رئیسی |تهران به دنبال گسترش نفوذ فراتر از خاورمیانه
بازار گزارش داد؛

تجارت ایران و آفریقا؛ اولویت بندی مجدد در دولت رئیسی |تهران به دنبال گسترش نفوذ فراتر از خاورمیانه

از آن جایی که ایران به دنبال گسترش نفوذ خود فراتر از خاورمیانه بوده، ابراهیم رئیسی خواستار افزایش همکاری های تجاری با آفریقا و شناخت توانمندی های مادی و نیروی انسانی آن ها شده است.

تهمینه غمخوار؛ بازار: در ۲۲ فوریه ۲۰۲۲، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، با فیلیپه نیوسی همتای موزامبیکی خود دیدار و گفتگو کرد. او در آن دیدار آمادگی خود را برای گسترش همکاری های اقتصادی و تجاری با موزامبیک و سایر کشورهای آفریقایی و همچنین انتقال فناوری و دانش فنی بیشتر به آنها اعلام کرد.

رئیس جمهور ایران همچنین مدعی شد که جمهوری اسلامی همواره روابط خوبی با کشورهای آفریقایی داشته و بر اهمیت توان اقتصادی، سرمایه انسانی و منابع طبیعی این کشورها تاکید کرده است.

در حالی که دولت روحانی به مدت هشت سال از فرصت همکاری با کشورهای این قاره غفلت کرده و تنها توجه خود را به غرب و اروپای غربی قرار داده بود، از آن جایی که ایران به دنبال گسترش نفوذ خود فراتر از خاورمیانه بوده، رئیسی از ابتدای ریاست جمهوری خود خواستار افزایش همکاری ها با آفریقا و شناخت توانمندی های مادی و نیروی انسانی آن ها شده، زیرا آفریقا به عنوان یکی از اهداف اصلی تهران تعیین شده است.

البته، ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد (۱۳-۲۰۰۵) نقطه عطفی در تعامل ایران با این قاره بود در حالی که تهران روابط خود را با کشورهای آفریقایی، به ویژه کشورهای مناطق جنوب صحرای بزرگ افریقا را تعمیق بخشید.

همچنین، احمدی نژاد با ایجاد زیرساخت‌ هایی مانند بیمارستان‌ ها، تأسیس شرکت‌ ها و اعطای وام، استراتژی همکاری جنوب_ جنوب خود را در کشورهای آفریقایی ترویج داد. در آن زمان برخی از تحلیلگران اعلام کردند که برقرای روابط ایران با کشورهای افریقایی توسط احمدی نژاد، بخشی از تصویری گسترده‌ تر بود که به صدای مرکز قدرت در تهران تبدیل شد، نظم جهانی مسلط را رد کرد و نه بر تنش‌زدایی، بلکه بر خنثی‌سازی تهدیدها از طریق تهدیدات متقابل پافشاری کرد.

بر همین اساس، ایران در چندین کشور آفریقایی سرمایه گذاری کرد، اما نتایج آن انتظارات را برآورده نکرد. با افزایش تنش بین ایران و غرب، اقتصاد ایران به طور قابل توجهی از تحریم های فلج کننده اعمال شده توسط دولت باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آسیب دید.

بنابراین، در سال ۲۰۱۳، زمانی که حسن روحانی جانشین احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور شد، سیاست خارجی ایران برای پایان دادن به بن بست بر سر برنامه هسته ای ایران، چرخه ها را برای تمرکز بر گفتگو با غرب تغییر داد.

تجارت ایران و آفریقا؛ اولویت بندی مجدد در دولت رئیسی |تهران به دنبال گسترش نفوذ فراتر از خاورمیانه

بی توجهی به تلاشهای احمدی نژاد در برقراری روابط با افریقا در دولت روحانی
دیدارها و اظهارات رئیسی با مقامات آفریقایی به دور از پیشبرد جاه‌ طلبی‌های هژمونیک و توسعه‌ طلبانه ایران در این قاره، می‌تواند دقیقاً به عنوان تلاشی برای تنظیم مجدد روابط پس از بی‌توجهی روحانی به طور مداوم تعبیر شود.

به همین دلیل رئیسی در دیدار با رئیس مجلس گینه بیسائو در آگوست ۲۰۲۱ تاکید کرد که تقویت روابط از اولویت های سیاست خارجی جمهوری اسلامی خواهد بود و در دولت جدید همه ظرفیت ها برای همکاری با کشورهای آفریقایی فراهم شده و به طور جدی فعال خواهد شد.

روحانی در بیانیه ها و سخنرانی های خود بارها از آفریقا به عنوان اولویت اصلی یاد کرد و خواستار تقویت روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شد. با این حال، او تلاش کمی برای اجرای این سیاست‌ها در عمل انجام داد، همانطور که در عدم بازدید رسمی او از آفریقا و سطوح پایین تجارت ایران با این قاره مشهود است.

روحانی علیرغم گفتمان مطلوب خود، آفریقا را برای اولویت دادن به تنش زدایی و نزدیکی با غرب نادیده گرفت که با امضای برجام در سال ۲۰۱۵ به اوج خود رسید.

بی توجهی روحانی به آفریقا در عدم سفر رسمی وی به این قاره منعکس شد در حالی که تا سال ۲۰۲۰، از بیش از ۵۵ کشور مختلف در اروپا، آسیا و آمریکا بازدید کرد.

محور این بازدیدها گسترش روابط اقتصادی و تجاری جمهوری اسلامی ایران در چارچوب برجام و حفظ و نجات این روابط پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم ها در سال ۲۰۱۸ بود.

او حتی پس از وقوع این اتفاق و بر خلاف اسلاف خود، منحصراً به شرق معطوف شد و همچنان با هدف دور زدن تحریم ها و کاهش فشار، نسبت به آفریقا و جنوب صحرا غفلت ورزید. روحانی هرگز به آفریقا سفر نکرد و به ندرت مقامات این کشور را به ایران دعوت کرد. در دوران ریاست جمهوری او، تنها سه رئیس جمهور آفریقایی (از غنا، آفریقای جنوبی و زیمبابوه) تنها پس از امضای برجام و لغو بخشی از تحریم ها در سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ از ایران دیدن کردند.

عدم تمایل او برای انجام سفر به آفریقا غیرعادی بود و همین بی توجهی موجب کاهش سطح تجارت جمهوری اسلامی با این قاره شد. در دوران ریاست جمهوری او در طول سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸، تجارت ایران با کشورهای جنوب صحرای آفریقا به عنوان درصدی از کل تجارت آن به ۰.۱۹ درصد در سال ۲۰۱۵ رسید و حتی پس از امضای برجام و پس از آن لغو تحریم ها هرگز از یک درصد بیشتر تجاوز نکرد.

در مقابل، در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد (۱۳-۲۰۰۵)، این رقم در سال ۲۰۰۷ به ۴.۵۴ درصد رسیده بود و بالای ۱.۵ درصد باقی مانده بود تا اینکه در آخرین سال ریاست جمهوری او در سال ۲۰۱۳ به ۰.۳۱ درصد کاهش یافت. این کاهش ناشی از اعمال تحریم‌ های شدید آمریکا و جامعه بین‌الملل علیه بخش‌های نفتی و بانکی جمهوری اسلامی به دلیل برنامه هسته‌ ای بود.

در دوران احمدی نژاد، تجارت ایران با آفریقا به دلیل نزدیک شدن شدید او به این قاره که توسط سیاست خارجی جهان سومی او و افزایش قیمت بین المللی نفت تسهیل شد، بالاتر بود.

در مقابل، همانطور که گفته شد در دوران روحانی، تجارت نسبتاً و به طور مداوم پایین بود، زیرا او ابتدا و منحصراً به جای تلاش برای روابط با قاره سیاه به دنبال نزدیکی با ایالات متحده و غرب بود تا خود را از احمدی نژاد متمایز کند و فشار بین المللی و تحریم های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را کاهش دهد.

البته برخی از کارشناسان در آن زمان اعلام کردند که این سیاست تا حدودی ناشی از کاهش شدید قیمت نفت بین‌ المللی در دوران ریاست جمهوری روحانی بود. در همان زمان، ستاد آفریقا در وزارت امور خارجه ایران که در سال ۲۰۰۵ تأسیس شد و مسئول گسترش روابط اقتصادی با آفریقا بود، تقریباً از بین رفت.

علاوه بر این، برخی از مشاوران تجاری ایرانی که در سفارت خانه‌های این قاره مستقر بودند و وظیفه افزایش تجارت ایران را بر عهده داشتند، به کشورشان فراخوانده شدند.

در واکنش به غفلت ایران و همکاری نظامی و کمک‌های اقتصادی عربستان در طول جنگ داخلی یمن (۲۰۱۴ تا کنون)، متحدان دیرینه جمهوری اسلامی و شرکای تجاری اصلی جمهوری اسلامی در شاخ آفریقا و سایر نقاط این قاره، از جمله سودان، جیبوتی، و سومالی در سال ۲۰۱۶ به روابط خود با ایران پایان دادند.

رئیسی به دنبال سرمایه گذاری در کشورهای غیر غربی
در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران از آفریقا غفلت کرد و متحدان دیرینه و شرکای تجاری اصلی این قاره در دوران روحانی را از دست داد، رئیسی از سرگیری روابط با آفریقا را از سر گرفت.

به نظر می‌ رسد تا کنون این تلاش‌ ها پیشرفت محدودی داشته است، زیرا رئیسی تنها با مقامات آفریقایی از کشورهای دارای اهمیت تجاری درجه دوم و سوم از نظر تجارت دوجانبه، یعنی موزامبیک، توگو، و گینه بیسائو ملاقات کرده است. کشورهای دیگر مانند سودان، جیبوتی و سومالی هم همگی در دوران روحانی روابط خود را با ایران قطع کردند.

از نظر تجارت جمهوری اسلامی با این کشورها به عنوان درصدی از کل تجارت خود با کشورهای جنوب صحرای آفریقا بین سال های ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۸، سودان رتبه سوم (۳.۵۳ درصد)، جیبوتی در رتبه ششم (۱.۰۹ درصد) و سومالی در رتبه هشتم (۰.۶۱ درصد) قرار گرفتند.

حتی اگر تجارت خارجی تنها یک جنبه از روابط دوجانبه ایران و این کشورها را شامل شود، در مقابل، توگو در رتبه شانزدهم (۰.۱۵ درصد)، موزامبیک در رتبه هفدهم (۰.۱۳ درصد)، و گینه بیسائو در رتبه ۳۷ (۰.۰۱ درصد) جای دارند.

اگرچه موزامبیک، توگو و گینه بیسائو اهمیت کمتری به عنوان شرکای تجاری دارند، اما دارای اهمیت تاریخی و ارزش استراتژیک هستند. موزامبیک یک شریک تجاری برتر نیست، اما ممکن است در آینده مجددا به یکی از شرکای تجاری تبدیل شود.

در دوران سلطنت پهلوی بین سال‌ های ۱۹۶۳ و ۱۹۷۸، این کشور نهمین شریک تجاری بزرگ ایران در جنوب صحرای آفریقا بود و ۳.۶۳ درصد از میانگین کل تجارت سالانه آن با این قاره را به خود اختصاص داد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، موزامبیک متحد مهم جمهوری اسلامی بود.

در سال ۱۹۸۶، آیت الله خامنه‌ای، رئیس‌ جمهور وقت، از آنجا و سه کشور دیگر در شرق آفریقا (تانزانیا، آنگولا و زیمبابوه) برای کسب حمایت دیپلماتیک در طول جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) و کمک‌ های توسعه‌ای از طریق وزارت جهاد سازندگی، بازدید کرد تا راهی برای عرضه سایر کالاهای تولیدی ایران به بازار فراهم شود.

در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد بین سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹، وزارت جهاد کشاورزی ایران نمایندگانی را برای ارائه کمک های کشاورزی و توسعه به موزامبیک و ۱۲ کشور آفریقایی دیگر اعزام کرد. در حالی که توگو یک شریک تجاری قابل توجه نیست، اما یک شریک طولانی مدت است و بنا بر گزارش ها، تجارت با ایران را از اوایل سال ۱۹۶۶ آغاز کرد. علاوه بر این، دارای اهمیت استراتژیک دیگری به عنوان منبع بالقوه اورانیوم برای برنامه هسته ای جمهوری اسلامی است.

مانند توگو، جمهوری اسلامی به دنبال حمایت دیپلماتیک از گینه بیسائو در نهادهای منطقه ای و چندجانبه، از جمله جنبش غیرمتعهدها (NAM)، سازمان همکاری اسلامی (OIC) و اتحادیه آفریقا (AU) که موزامبیک و توگو نیز عضو هستند، شرکت کرد.

در اواخر دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ و احتمالاً به عنوان راهی برای تقویت حمایت گینه بیسائو در این نهادها، ایران مذاکرات دوجانبه ای انجام داد و قراردادهای همکاری در زمینه های امنیتی و معدنی، بهداشت و درمان، کشاورزی، مهندسی، برق و انرژی و فناوری و توسعه امضا کرد.

هر دو کشور همچنین گسترش همکاری بین بخش خصوصی، اتاق های بازرگانی و تاسیسات کنسولی خود را مورد بررسی قرار دادند. در بحبوحه وخامت روابط ایران و آفریقا در دوران ریاست جمهوری روحانی، روسای مجلس جمهوری اسلامی و گینه بیسائو در تاریخ ۲۱ ژانویه ۲۰۱۸ در تهران دیدار و درباره تقویت روابط اقتصادی، تجاری و پارلمانی گفتگو کردند؛ موضوعی که در دیدار رئیسی نیز با رئیس پارلمان گینه بیسائو در اوت ۲۰۲۱، تکرار شد.

نتیجه
به جای اینکه بخشی از یک پروژه هژمونیک و توسعه طلبانه باشد، دسترسی دیپلماتیک رئیسی به آفریقا را می توان به درستی به عنوان تلاشی برای از سرگیری روابط با قاره ای تفسیر کرد که به شدت توسط رئیس جمهوری قبلی نادیده گرفته شده بود.

به همین منظور و کمتر از یک سال پس از ریاست جمهوری خود، با توجه به دیدارهای رئیسی با مقامات آفریقایی کشورهای دارای اهمیت تجاری درجه دوم و سوم، باید دید آیا رئیس جمهور با تقویت روابط با این کشورها و سایر کشورها فراتر از شعار در عمل، خود را از روحانی متمایز خواهد کرد یا خیر. با این حال، رئیسی در مقایسه با روحانی، آفریقا را بیشتر در اولویت قرار داده است.

در یک نظام بین‌المللی که ظاهراً هیچ دوستی یا دشمنی دائمی وجود ندارد، زمان همچنین نشان خواهد داد که آیا رئیسی می‌تواند روابط را با متحدان دیرینه و شرکای تجاری برتر در قاره‌ای که به دلیل بی‌ توجهی سلف او و همکاری و کمک عربستان قطع کرده‌ اند، احیا کند یا خیر.

فراتر از امضای توافق هسته‌ای جدید با ۱+۵ و کاهش تحریم‌ های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، دستیابی به این هدف سیاست خارجی، مستلزم آن است که رئیسی به این متحدان و شرکا نشان دهد که می‌تواند منافع دیپلماتیک و تجاری ملموسی را به صورت گفتمانی و عملی به آنها برساند.

رئیسی جدا از تعامل با آفریقا، حداقل دو درس از احمدی‌نژاد که در گامبیا، سنگال و سایر کشورهای آفریقایی با وجود پیگیری روابط با آنها با مشکلاتی مواجه شده بود، آموخت.

اولین مورد کاهش لفاظی های ضد امپریالیستی برای ارائه انعطاف دیپلماتیک و سرمایه ژئوپلیتیکی به این کشورها برای پیگیری روابط نزدیکتر با ایران است. این کشورها می توانند این کار را بدون بیگانه کردن غرب و خطر از دست دادن کمک، سرمایه گذاری و تجارت غرب انجام دهند؛ حتی در شرایطی که چین از سال ۲۰۰۹ به عنوان بزرگترین شریک تجاری آفریقا از ایالات متحده پیشی گرفته است.

دوم، اجرای یادداشت تفاهم و سایر توافقات دوجانبه و عبور محتاطانه آنها از میز مذاکره و در نظر گرفتن نیازها و محدودیت های مالی، اقتصادی و فناوری ایران است.

برخی از کشورهای آفریقایی پس از امیدهای فراوان در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد، از وعده های توخالی و تعهدات محقق نشده ایران در زمینه همکاری در زمینه تجارت، بازرگانی، علم، انرژی، بهداشت و زیرساخت ناامید شدند؛ نتیجه ای که با بی توجهی روحانی به این کشورها و سایر کشورها بدتر شد.

کد خبر: ۱۵۱٬۳۷۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha