۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۷
کمبود نیروی انسانی متخصص از چالش های بلاک چین در ایران است
گفتگوی بازار با کارشناس بلاک چین؛

کمبود نیروی انسانی متخصص از چالش های بلاک چین در ایران است

میلاد حسنی می گوید: کمبود نیروی انسانی متخصص در داخل کشور چالش این حوزه است. چراکه افراد متخصص می توانند با درآمد بالاتر و به صورت دورکاری نسبت به بازار کار داخلی مشغول به کار شوند.

بازار؛ گروه اقتصاد دیجیتال: همانطور که بلاک چین به عنوان یک فناوری نوظهور دنیای امروز در صنایع و زنجیره تامین و خدمات هر چه بیشتر نفوذ کرده است اما با این وجود در ایران همچنان چالشهایی همچون عدم رگلاتوری درست، کمبود متخصصان و نبود آگاهی کافی مدیران در این حوزه به عدم توسعه این فناوری در ایران انجامیده است.

در همین راستا گفتگویی با میلاد حسنی انجام داده ایم که در ادامه از نظرتان میگذرد.

میلاد حسنی دارای سابقه فعالیت تجاری در زمینه فلزات گرانبها و کالاهای اساسی و زنجیره های تامین کالا در استرالیا (گروه تجاری میلاد) تا قبل از تحریم ها و همچنین محقق در حوزه علوم کامپیوتر، رمزنگاری و هوش مصنوعی است. وی فعالیت و مشاوره در زمینه تبلیغات دیجیتال و روابط عمومی در سطح بین‌المللی (مدیر و موسس آژانس حسنی) را نیز در کارنامه کاری خود دارد.

همچنین مدتی است مشغول معماری و طراحی پروتکل با استفاده از فناوری بلاکچین و هوش مصنوعی جهت ایجاد یک تشکیلات مردمی، مستقل و بین المللی در کشور فرانسه در جهت حفاظت از منابع طبیعی کره زمین و جلوگیری از قحطی در سطح جهان با ایجاد یک زنجیره تامین و بورس غیر متمرکز کالاهای اساسی و کشاورزی با هدف ارائه خدمات مالی به اقشار آسیب‌پذیر جوامع آفریقایی و آسیایی در جهت رشد و استقلال مستضعفین است.

*به نظر شما چشم انداز استفاده از بلاک چین در صنایع و خدمات با توجه به اتفاقات اخیر در سطح بین الملل (درگیری روسیه و اوکراین و افزایش تحریمها) چگونه خواهد بود؟

با توجه به شرایط فعلی و امنیتی تر شدن روابط کشورها (تشدید جنگ اقتصادی و افزایش تحریم ها و همچنین قطع زنجیره های تامین به دلایل مختلف) به نظر من امسال کاربرد بلاکچین در زنجیره های تامین کالاهای اساسی و بازارهای انرژی در تلاشی برای ایجاد مکانیسم‌های جایگزین تجارت بر پایه‌ی دلار افزایش خواهد یافت.

همچنین شاهد صدور ارزهای دیجیتالی بانک های مرکزی خواهیم بود که مهمترین آنها فدرال رزرو و دلار دیجیتالی بانک مرکزی آمریکا ست که باعث قانونگذاری در این صنعت و افزایش شفافیت در این بازار جهت اخذ مالیات خواهد شد که به تبع آن شاهد رشد privacy coin ها نیز خواهیم بود. نکته جالبی که توجه من را جلب کرد حفظ کانال ۳۰ هزار دلار توسط بیت کوین علیرغم تنش میان روسیه و اوکراین بود که هر دو طرف آن را به عنوان روشی جایگزین به دنیا معرفی کردند.

اوکراین کمک های مالی دریافت کرد و پوتین به عنوان یک روش جایگزین در قرارداد های خود با اروپا از آن نام برد. ترکیب این موارد باعث نمایان تر شدن کاربرد بلاکچین در صنعت مالی بین المللی شد و وجه تمایز یک سیستم مالی غیر متمرکز را در مقابل سیستم مالی فعلی جهان آشکار کرد.

مورد دومی که نقش بسیار مهمی در آینده نزدیک این صنعت بازی خواهد کرد شرایط تورمی حال حاضر اقتصادی دنیا که بانک های مرکزی ( به خصوص اروپا و آمریکا) به خاطر کرونا درگیر آن هستند که یا مجبورند برای رهایی از این شرایط یک رکود تورمی ایجاد کنند و یا اینکه همینطور با تورم بالا پیش برند و در صورت اشباع شدن بازار طلا به عنوان یک دارایی امن در شرایط تورمی (ورود قیمت آن به محدوده رنج ۲ هزار) می‌تواند باعث رشد بیشتر قیمت بیت کوین (به خاطر حجم محدود آن) شود که به عنوان پرچم دار این صنعت باعث خبرسازی و افزایش سرعت پذیرش این دسته از دارایی ها توسط عموم مردم شود ولی در صورت ایجاد رکود تورمی توسط بانک ها در این بازار شاهد ریزش های زیادی خواهیم بود و فقط باید انتظار داشت که پروژه های مهم و تاثیر گذار و کاربردی از این شرایط جان سالم به در ببرند، یعنی چیزی شبیه بحران دات کام در این بازار نیز قابل رخداد هست که باید حواسمان به آن باشد.

*لطفا درباره رویدادهای دیگر که می تواند در این زمینه تاثیرگذار باشد ، توضیح دهید؟
از رویدادهای مهم دیگر امسال تغییر مکانیسم اجماع consensus mechanismشبکه اتریوم هست که قرار هست از سه ماه آینده (اول ماه ژوئن ۲۰۲۲) از proof of work به proof of stake تغییر کند که در صورت موفقیت آمیز بودن باعث کاهش هزینه های زیست محیطی این شبکه و مقبولیت بیشتر این صنعت در میان مردم و افراد تأثیرگذار خواهد شد که عملاً مانعی بود که از دلایل ریزش قیمتی این بازار در سال گذشته بود.

مورد مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد بحث صرافی های متمرکز و قانونگذاری و ورود دولت ها و بانک های مرکزی در این صنعت است که در شرایط فعلی بسیار تأثیرگذار است و نباید از آن غافل شد. نکات قابل توجه در این خصوص هم بحث قوانین محدود کننده جهت شناسایی روس ها از یک طرف و اخذ مالیات بر درآمد تریدر ها از طرف دیگر است که این رویکرد هم مانع ورود نقدینگی به این بازار خواهد شد و هم توجه کاربران را به صرافی های غیر متمرکز بیشتر جلب خواهد کرد و باعث رشد بیشتر آنها خواهد شد.

در نهایت به نظر من تمامی این تنش های موجود و عدم هماهنگی قانونگذاری در نقاط مختلف جهان باعث تغییرات بزرگی در این صنعت خواهد شد و کفه ترازو به نفع پروژه های کارآمد و غیر متمرکز شده این حوزه که ذاتأ در چهار چوب این قوانین محدود کننده نمی گنجند تغییر خواهد کرد.

*به نظر شما چه راهکارهای برای آشنایی بیشتر مدیران با این فناوری وجود دارد؟

معرفی و اطلاع رسانی عمومی درباره پروژه های کارآمد و موفق این صنعت و آموزش مدیران درباره روش های تمرکززدایی از ساختارهای سنتی سازمانی، حذف واسطه ها و حذف نیاز به اعتماد جهت همکاری متقابل با استفاده از این فناوری می تواند بسیار مفید باشد چراکه اکثراً در حال حاضر با کاربردهای زیر ساختی این صنعت نا آشنا هستند و فعالیت های خود را صرفاً به امور تبادل، استخراج یا سرمایه گذاری محدود کردند ولی در حقیقت برای موفقیت در استفاده از این تکنولوژی باید حداقل یک شناخت کلی از نحوه ی کارکرد این تکنولوژی داشته باشند تا بتوانند کاربردهای مختلف آن را در حوزه فعالیت خود پیدا کرده و در نهایت بتوانند دست به نوآوری های ساختارشکن و انقلابی بزنند.

از موارد جذاب کاربرد این تکنولوژی برای مدیران قابلیت جذب سرمایه گذاری از انبوه کاربران بالقوه ی علاقمند و مشارکت جمعی آنها در جهت موفقیت پروژه هاست که در مقایسه با اخذ وام بانکی یا فروش سهام بسیار از لحاظ مالی به صرفه‌تر است و مهم تر ازین انبوهی از کاربران با انگیزه و اراده همسو در جهت توسعه پروژه را ارائه می‌دهد که به اطلاع رسانی بهتر و ارزان تر درباره پروژه نیز منجر می‌شود. از بهترین و زیباترین روش های مدیریتی این مدلی ایجاد یک سازمان خودمختار غیر متمرکز (DAO) و ایجاد مکانیسم های رأی گیری بر پایه‌ی بلاکچین جهت اخذ تصمیمات لازم و ضروری توسط کاربران و سرمایه گذاران و داشتن یک نهاد معتبر و مستقل جهت پیشبرد اهداف پروژه و حفاظت از سرمایه گذاران می باشد.

پس دقت داشته باشید که استفاده از کاربردهای مختلف این فناوری اگرچه میتواند منجر به کارائی بهتر سازمان ها و کسب و کار ها بشود اما نتیجه ی بهتر زمانی حاصل می‌شود که ساختارهای مدیریتی جدیدی همسو با این فناوری به کار گرفته شود تا با افزایش مشارکت جمعی و تمرکز زدایی از نحوه مدیریت عملاً نقش مدیران به سبک سنتی را حذف کنیم و اداره و مالکیت پروژه ها یا سازمان ها را تماماً به کاربران واگذار کنیم که در این مدل جدید مدیران به جای اخذ تصمیمات اساسی طبق مدل سنتی، بیشتر به عنوان بنیانگذار و رهبر پروژه ها ایفای نقش خواهند کرد.

* بلاک چین در چه صنایع و خدماتی می تواند منجر به کارایی و اثربخشی بیشتر می شود؟
برای پاسخ این سوال باید به این موارد اشاره کنم. شبکه های اجتماعی؛ امروزه شبکه های اجتماعی جز جدایی ناپذیر زندگی انسانها شده و پدیده ی سانسور در شبکه های اجتماعی بیش از پیش به یک معضل بزرگ تبدیل شده که عملاً مانعی بزرگ برای آزادی بیان و رشد بیشتر جوامع انسانی است که مردم ایران مثال آن را در سانسور شدن مطالب مربوط به شهید سلیمانی مشاهده کردند، این سانسور شدن ها برای هنرمندان و افرادی که از طریق این شبکه ها با مخاطبان خود ارتباط دارند هم معضل بزرگی است که نمونه ی بارز آن سانسور شدن کانال جو ریگان در یوتیوب بود.

خوشبختانه بلاکچین میتواند به کلی سانسور شدن را غیرممکن سازد و یک شبکه اجتماعی کاملاً متفاوت و آزاد را در اختیار کاربران قرار دهد. البته این موضوع چالش های مربوط به خودش را هم دارد که از مهم‌ترین آن ها(network effect) است به این معنی که انتقال کاربران از شبکه های اجتماعی امروزی مثل فیسبوک و اینستاگرام به یک شبکه اجتماعی کاملاً غیر متمرکز و برپایه ی بلاکچین می تواند بسیار مشکل باشد و تا زمانی که تعداد کاربران فعال در آن ها به حد چشمگیری نرسد پروژه شکست خواهد خورد، چالش دیگر این است که ذخیره سازی اطلاعات بر پایه‌ی بلاکچین بسیار هزینه بر است و در شبکه های اجتماعی مقدار بسیار زیادی از اطلاعات را مثل فیلم و عکس داریم که باید ذخیره سازی شوند.

مثلاً شبکه steemit را داریم که شبیه medium یک شبکه بلاگ نویسی است با این تفاوت که بر پایه‌ی بلاکچین ساخته شده‌است، در سال ۲۰۱۷ که تازه شروع به کار کرد سر و صدای زیادی کرد اما امروز تقریباً یک شبکه ی مرده است.

انتخابات: همه ما ادعاهای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به یاد داریم، داستانی که باعث شد مردم جهان به انتخابات ها به روش کنونی اعتماد کمتری داشته باشند و کمتر مشارکت کنند و معمولاً اتفاقاتی که در سیاست آمریکا رخ می‌دهد چند سال بعد به اروپا و سایر نقاط جهان نیز سرایت میکند. پس اگر بخواهیم آزادی و دموکراسی را حفظ کنیم نیازمندیم که اعتماد را به سیستم های رأی گیری برگردانیم که این مورد هم با استفاده از کاربردهای بلاکچین قابل انجام است. به دلیل اینکه تمام اطلاعات در یک سیستم رای گیری بر پایه‌ی بلاکچین در دسترس عمومی قرار دارد، غیر قابل تغییر است و هر کسی میتواند به طور مستقل آن را تایید کند نتیجه ی رأی گیری ها غیر قابل بحث و دستکاری خواهد شد و عملاً نه میتوان تقلب بازی کرد و نه نتیجه ی آن را زیر سوال برد.

البته این کار هم چالش های خود را دارد که اولین آن ایجاد یک هویت فردی و ملی بر پایه‌ی بلاکچین است (مثلاً تناظر بین کد ملی شخص با یک والت آدرس) تا افراد بتوانند به صورت الکترونیکی و با استفاده از کیف پول خود در رأی گیری ها شرکت کنند و این فعلآ نیازمند استفاده از یک سیستم متمرکز مثل ثبت احوال است.

چالش دوم کارشکنی و سنگ اندازی سیاستمداران است چراکه خوب میدانند با همچین سیستمی مردم می‌توانند در مورد تمام مسائل سیاسی از مکانیسم رأی گیری الکترونیکی خود استفاده کنند و برای اداره ی کشور و تامین منافع خود دیگر نیازی به داشتن نماینده یا سیاستمدار نخواهند داشت که مشابه این مورد را هم اکنون در نحوه ی کارکرد و رأی گیری در سازمان های خودمختار غیر متمرکز (DAO) و همینطور رأی گیری های محلی در بخش هایی از کشور سوئیس می بینیم.

زنجیره های تامین: زنجیره های تامین کالا بخش بسیار بزرگی از اقتصاد جهانی را شامل می‌شود که بلاکچین میتواند تغییرات بزرگی در آن ایجاد کند که قابلیت ردیابی مواد اولیه کالاهای مصرفی، تایید اصالت کالاهای لوکس، حذف کاغذ بازی و امکان کلاهبرداری و کاهش هزینه های مربوط به واسطه گری از مهم‌ترین آن هاست.

برای مثال می‌توان به پروژه های Ve chain یا hadera hashgraph اشاره کرد که در این حوزه فعالیت می‌کنند اما هنوز مورد استفاده این صنعت قرار نگرفته اند.

صنعت پزشکی: داده های پزشکی افراد در این صنعت باید با بازیگران زیادی مثل پزشکان، بیمارستان ها، شرکت های بیمه و داروخانه‌ها به اشتراک گذاشته شود که با استفاده از این فناوری هم شفافیت و امنیت این داده ها حفظ می شود و هم هزینه های به اشتراک گذاری آنها با نهادهای مختلف بسیار کاهش می‌یابد که در نهایت تجربه ی به مراتب بهتری را در مقایسه با سایر روشهای فعلی به بیماران خواهد داد.

برای ایجاد چنین سیستمی چالش اولیه این است که در حالت عادی تمام اطلاعات بلاکچین در دسترس عموم قرار دارد اما در این صنعت نیاز است که هر بازیگر تنها به بخش هایی از اطلاعات بیماران دسترسی داشته باشند و سایر اطلاعات بیمار خصوصی باقی بماند که تقریباً با چند لایه کردن شبکه و خلاقیت های دیگر اگرچه ساده نیست اما قابل حل است.

فرهنگ و هنر: صنعت هنری امروزه طوری ساخته شده است که تنها هنرمندان مشهور و معروف می‌توانند درآمد خوبی از این راه کسب کنند. هنرمندان بسیاری هم هستند که با وجود توانایی های خود توانایی کسب درآمد کافی را حتی برای یک زندگی اولیه از طریق مهارت های هنری خود ندارند. موسساتی هم وجود دارند که به عنوان واسطه گر درآمد های هنگفتی را از هنرمندان کسب میکنند و کنترل بازار هنر را در زیر شاخه های مختلف در دست دارند. به خاطر این حقایق تلخ متاسفانه هنرمندان مستقل عملاً نقش زیادی در فرهنگ سازی ندارند و توانایی رقابت با این شرکت‌های بزرگ را که ذاتأ هنر را وسیله‌ای برای کسب درآمد می‌بینند ندارند.

نتیجه این پارادوکس ها را در زندگی درویش مسلک هنرمندان مستقل و شکل گیری این باور کلیشه ای که با هنر نمیتوان شکم خود را سیر نگه داشت میبینیم. خوشبختانه بلاکچین میتواند تغییرات بزرگ و بنیادینی در این صنعت ایجاد کند. با استفاده از این فناوری هنرمندان مستقل و با استعداد میتوانند بدون نیاز به واسطه ها از هنر خود کسب درآمد کنند و رفته رفته با تخریب سبک سنتی حال حاضر این صنعت، فرهنگ های تصنعی و ارزش های القایی و پوچی را که به خاطر دلایل بالا به وجود آمده را نیز نابود کنند.

از مثال های حال حاضر کاربرد بلاکچین در هنر میتوان به NFT اشاره کرد. NFT مخخف عبارت non-fungible token است که در حقیقت یک واحد غیر قابل تعویض از داده‌های ذخیره شده روی بلاکچین است که وقتی با آثار هنری افراد اعم از فیلم، موسیقی ویا عکس پیوند بخورد به آنها امکان کسب درآمد از آثارشان را خواهد داد. شاید از خود بپرسید که چرا هنرمندان باید به این طریق کسب درآمد کنند وقتی میتوانند آثار خود را با استفاده از اینترنت به فروش برسانند؟؟ جواب ایجاد قابلیت کمیابی، اصالت و هویت خاص برای آثار هنری ست. هنرمند با قرار دادن یک اثر هنری بر روی بلاکچین و ایجاد یک NFT متناظر با آن که هم منحصر به فرد است و هم نشان دهنده مالکیت آن اثر هنری ست میتواند بدون نیاز به واسطه ها و حساب بانکی اثر هنری خود را به نمایش گذاشته و به فروش برساند. توجه داشته باشید که منحصر به فرد کردن یک اثر هنری در اینترنت، باعث افزایش ارزش مادی آن میشود و به هنرمندان این امکان را می دهد که از آثار هنری دیجیتالی خود نیز کسب درآمد کنند.

صنعت مالی: کاربرد اصلی بلاکچین در این صنعت است. این بسیار بسیار مهم است چرا که این صنعت بخش مرکزی اقتصادی دنیاست و نقطه اتصال سایر صنایع نیز می‌باشد. این ویژگی باعث می شود تا با تحت کنترل قراردادن این صنعت بتوان عملاً بر دنیا و اقتصاد جهانی حکمرانی کرد. آمریکا و کارتل بانکداران نیز با استفاده از همین ویژگی (بعد از قطع نامه بالفور و همینطور حذف طلا از پشتوانه دلار) مدت هاست که با زیرکی تمام بر دنیا حکمرانی میکنند.

پس از علاقه مند به تغییرات بزرگ در جهان هستیم باید از همین صنعت شروع کنیم و این امکانی ست که بلاکچین میتواند در اختیار مردم جهان و افراد تأثیرگذار قرار دهد. مهم ترین کاربرد بلاکچین در این صنعت ارائه خدمات مالی مثل پس انداز، وام و یا حواله به افرادی است که به هر دلیلی به بانک یا سیستم های مالی حال حاضر برای استفاده از این خدمات دسترسی ندارند. به عنوان مثال کارگرانی که برای کار به کشور های ثروتمند تر مهاجرت کرده اند برای ارسال پول به خانواده‌های خود در کشورهای توسعه نیافته خود ناچارند بخش زیادی از درآمد خود را به عنوان کارمزد به صرافی ها پرداخت کنند، در صورتی که با استفاده از این فناوری میتوانند تقریباً بدون پرداخت هزینه تراکنش‌های خود را به راحتی انجام دهند.

علاوه بر این موارد بلاکچین میتواند با حذف واسطه ها و بازارسازها به کلی بازارهای مالی را دگرگون کرده و آنها را غیر متمرکز گرداند. این ساختار بازار مالی که به DeFi شهرت دارد، در مقایسه با مدل سنتی شفاف تر، بازتر و همینطور قابل ترکیب تر است. این به این معنا ست که هرکس می‌تواند به طور مستقل راهکارهای مختلفی را برنامه ریزی کند که تمامی این برنامه ها مانند قطعات پازل با هم ترکیب شده و در نهایت یک اکوسیستم مالی غیر متمرکز را بر روی بلاکچین ایجاد کنند.

*به نظر شما چالش های استفاده از بلاک چین در ایران چیست؟ چه فرصتهایی میتواند با توسعه بلاک چین در ایران ایجاد شود؟
درباره چالش هایی که در ایران است ، اولین چالش کمبود نیروی انسانی متخصص این حوزه در داخل کشور است. چراکه افراد متخصص این حوزه به راحتی می توانند در سایر نقاط جهان با درآمد بالاتر و به صورت دورکاری نسبت به بازار کار داخلی مشغول به کار شوند. مورد دوم هم نبود شناخت کافی از این فناوری و کاربردهای آن توسط انبوه مردم است که راه را برای سو استفاده و کلاه برداری های افراد سودجو باز گذاشته است. که متأسفانه این باعث از دست رفتن سرمایه های مردم و اعتماد آنها به این فناوری شده و فرصت سوءاستفاده را برای افراد سودجو فراهم می‌کند.

چالش مهم دیگر که جای بحث دارد قانون گذاری در این حوزه است.

دو سند در این مورد داریم، یکی سند تحول دولت مردمی هست که یک سند بالادستی و عمومی هست (از ص ۶۹ تا ۷۱ مربوط به رمزارز هست) که هم بیانگر دیدگاه دولت سیزدهم در به رسمیت شناختن این صنعت و کاربردهای آن است و هم اشاره صریح به لزوم عبور از نظام حکمرانی تهدیدمحور، منفعلانه، دستوری، سلبی و مجوزمحورانهِ رمزارزشها به نظام حکمرانی فرصت محور، فعالانه و ایجابی با رویکرد مدیریت مخاطرات و روشهای نوین تنظیم گری دارد(کپی از متن سند). سند دیگر «احکام سازماندهی زیست بوم رمزارزش ها و سایر کاربردهای دفتر فناوری توزیع شده» نام دارد که قرار است متن اجرایی و مرجع باشد.

طبق ماده ۲ این سند قرار است ستاد ملی رمزارزش تشکیل شود و با استفاده از یک سیستم تصمیم سازی شورایی این حوزه را قانون گذاری کنند. چالش اصلی این سبک شورایی عدم هماهنگی و تقابل منافع این نهاد هاست. مورد دیگر این است که با وجود تغییرات بزرگ در نظام سیاسی و شرایط کنونی حاکمیت، متاسفانه بدنه ی تصمیم ساز، مشاوران و کارشناسان مربوطه در این حوزه بدون تغییر باقی مانده اند و عملاً دنباله ی سیاست های قبلی را دارند ادامه میدهند. سنگ اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج.

با مقایسه این دو سند و اندکی نکته سنجی و واقع گرایی میتوان به این نتیجه رسید که این ستاد رمزارزش و سند قانونگذاری احکام رمزارزش عملاً راه به جایی نخواهد برد و احتمالا یا در حالت انفعالی و خاکستری باقی خواهد ماند و یا اینکه باعث ایجاد یک بازار انحصاری به نام مردم و به کام عده ای پرنفوذ و اثرگذار به دلیل عدم امکان هماهنگی میان اعضای این ستاد رمزارزش خواهیم بود. این هم به دلیل گستردگی شاخه های تأثیرگذار این فناوری در حوزه‌های مختلف است و هم وجود منافع مالی قابل توجه در صورت امکان ایجاد یک کارتل مشابه همین سیستم متمرکز بانک مرکزی هست.

به فرصت ها می توانم به این موارد اشاره کنم، به نظر من ناکارآمدی این سیستم شورایی حال حاضر و آب در هاون کوبیدن این ستاد رمزارزش در قانونگذاری در ترکیب با پویایی این صنعت و گستردگی کاربرد های این فناوری در حوزه های مختلف در نظام سیاسی ایران، فرصت خوبی را میتواند برای ایجاد یک تشکیلات موازی، منسجم و هدفمند برای پیشرفت کشور ایجاد کند.

به عنوان مثال نهاد رهبری و بنیاد های زیرمجموعه آن، سپاه پاسداران و قرارگاه های زیرمجموعه آن و همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی با استفاده از این فناوری و کاربردهای آن در کنار یک عملکرد منسجم و هدفمند میتوانند با بهره گیری از شرایط موجود امنیتی و اقتصادی حال حاضر در جهان (مسئله ی روسیه و تحریم ها و کاهش سلطه دلار)، استفاده بالقوه از ملت همیشه در صحنه به عنوان کاربران ذینفع و فعال و غنیمت شمردن فرصت هماهنگی با دولت رئیسی در وادار کردن اجرائی تصمیمات لازمه در بدنه دولت بیشترین بهره را از این فناوری و دستاوردهای آن با ایجاد یک تشکیلات موازی ببرند. با توجه به ارزش‌های انقلاب اسلامی (عدالت، برادری و برابری) و امکان اعتماد هوشمندانه با استفاده از این فناوری با ایجاد یک تشکیلات مردمی خودگردان، هدفمند و انقلابی میتوان با انقلابی منسجم و روشمند بر علیه نظام مالی کنونی جهان که به خاطر دلایل کرونایی و تورمی ناشی از آن و تهدیدات امنیتی و تحریم های موجود در جهان شکننده تر شده، هم مشکلات کشور را حل کرد و هم به خلق سرمایه های عظیمی برای مستضعفان پرداخت و تیری کاری به پاشنه آشیل نظام مالی کنونی جهان زد.

با توجه به اینکه این فناوری نیاز به اعتماد یا واسطه ها را در معاملات از بین می‌برد ایران نیز می‌تواند با استفاده از این شرایط و ایجاد مکانیسم های چندلایی و امنیتی بر پایه‌ بلاکچین در جهت دور زدن تحریم های روسیه، نقشی مشابه آنچه امارات برای ایران بازی میکرد را ایفا کرده و ثروت زیادی نیز جمع آوری کند. که این مورد نیازمند عبور از دیدگاه انقلابی دیمی و منطقه ای به یک دیدگاه انقلابی روشمند و جهان شمول می‌باشد که با استفاده از کاربردهای همین فناوری در دستگاههای امنیتی و نظامی کشور میتوان ریسک فروپاشی نظام را نیز به میزان قابل توجهی نیز کاهش داد.

به عنوان مثال نهاد رهبری و بنیاد های زیرمجموعه آن می‌توانند به راحتی فعالیت های بین المللی خود را داشته باشند و از لحاظ مالی کاملا شفاف و تحت نظارت کامل رهبری بمانند. همچنین صدا و سیمای ما با استفاده از این فناوری و نوآوری های ساختارشکن میتواند اخباری مبنی بر واقعیت، غیر قابل انکار و قابل استناد برای مردم ایران و جهان تولید کند. موردی که هم خلأ آن در رسانه های فارسی زبان وجود دارد و هم بعد از رویارویی روسیه و اوکراین و شکل گیری خبر های دوگانه و جعلی به یک مشکل جهانی تبدیل شده است.

به عنوان مثال در یک سناریوی جنگی احتمالی با هماهنگی میان نیروهای نظامی و صدا و سیما و ایجاد یک متاورس بر پایه‌ی بلاکچین هم میتوان اخبار موثق و غیر قابل انکار از صحنه های نبرد تهیه کرد و هم به صورت مستقل و هوشمندانه از مردم جهان کمک های مالی دریافت کرد که با توجه به مظلومیت ایران و نیروهای پاسدار میتواند بسیار اثرگذار و تعیین کننده باشد.

به نظر من استفاده از این فناوری و کاربردهای آن در کنار یک تشکیلات هوشمند، موازی و منسجم که دغدغه کشور و مردم را در دل داشته باشند به مراتب بهتر و اثرگذار تر از یک سیستم تصمیم گیری شورایی ست که سر و ته آن مشخص نیست و همچنین به جای کپی برداری از قوانین سایر کشورها جا دارد قوانین مناسب شرایط کشور خود را تنظیم کنیم و با همکاری نهاد های ملی و افراد تأثیرگذار و توجه به شعار امسال یک ساختار انقلابی و روشمند را جایگزین ساختارهای قدیمی کنیم.

کد خبر: ۱۴۸٬۰۲۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha