۴ فروردین ۱۴۰۱ - ۰۷:۱۶
بحران اوکراین و تعمیق روابط تهران_مسکو؛ تضعیف هژمونی امریکا| چین؛ سوپاپ اطمینان اقتصاد روسیه
گفتگوی بازار با کارشناس مسائل استراتژیک؛

بحران اوکراین و تعمیق روابط تهران_مسکو؛ تضعیف هژمونی امریکا| چین؛ سوپاپ اطمینان اقتصاد روسیه

شکری مقدم می گوید: چین شاید از نظر سیاسی_نظامی از حمله روسیه به اوکراین حمایت نکند، اما تا حدی که به روابط تجاری این کشور با اروپا و امریکا لطمه وارد نشود، به اقتصاد روسیه کمک خواهد کرد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: حمله این روزهای روسیه به اوکراین که نزدیک به سی روز از آغاز آن می گذرد را می‌توان نقطه عطف جدی در تغییر نظم بین المللی دانست. در بحبوحه این جنگ، اگر روسیه بتواند دستاوردهای سیاسی_اقتصادی را جایگزین دستاوردهای میدانی کرده و به این بحران با پیروزی پایان دهد، نه تنها قدرت نظامی خود را به جهانیان نشان می دهد، بلکه بر شکل گیری نظم جدید در جهان نیز اثر خواهد بود. اما، در صورتی که در باتلاق جنگ اوکراین اسیر شود، وضعیت به گونه ای دیگر خواهد بود.

در زمان جنگ خلیج فارس، ایالات متحده نه فقط در قدرت نظامی بلکه در قدرت اقتصادی هم بی رقیب بود و بر همین اساس، توانست نظام هژمونیک مدنظر خود را پیاده سازی کند، در حالی که روسیه امروز فاقد چنین برتری است. در اینجاست که نقش یک قدرت بزرگ اقتصادی مانند چین که بیشترین سود را از این جنگ به دست خواهد آورد، برجسته می‌شود تا مکمل قدرت نظامی روسیه شود.

با اشغال اوکراین، روسیه البته ضربه سنگینی به جایگاه جهانی آمریکا که قدرتش رو به افول است و نمود آن را در خروج از افغانستان در ماههای گذشته مشاهده کردیم، وارد خواهد کرد. همین امر، پوتین را برای یکه تازی حریص نموده است. با این حال، خود روسیه نیز تحت فشارهای اقتصادی شدید ناشی از جنگ و تحریم قرار خواهد گرفت.

در این میان، برای چین بهتر از این نمی شود که رقیب بزرگترش امریکا اینگونه بیش از پیش تضعیف شده و رقیب کوچکترش به کمک های اقتصادی این کشور وابسته تر شود. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که حمله روسیه به اوکراین نشانگر شتاب روند انتقال قدرت از آمریکا به روسیه و چین است که بر اساس هوشمندی خود از این جنگ منتفع خواهند شد.

در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع، خبرنگار بازار گفتگویی را با «اصغر شکری مقدم»، کارشناس مسائل استراتژیک در همین رابطه انجام داده که مشروح مصاحبه را در ادامه می خوانید:

* با توجه به این که اقتصاد روسیه با تشدید تهاجم به اوکراین تحت تحریم های شدید قرار گرفته است، تحلیلگران به چینِ همسایه که هنوز این حمله را محکوم نکرده، به عنوان یک شریک تجاری مهم می نگرند. آیا پکن به عنوان شریک مهم روسیه باقی می ماند؟
قبل از این که وارد بحث شویم، لازم است نگاهی کلی به نظام بین‌ الملل و موقعیت قدرت‌های بین‌ المللی بیاندازیم. به طور کلی حرکت نظام بین‌الملل از نظم تک قطبی امریکایی به سمت نظام چند قطبی متمایل شده که علت این امر افول قدرت ایالات متحده امریکا است. آخرین تحول بزرگ بین‌المللی که هم تأثیرات بین‌المللی گسترده‌ای داشت و هم نوع نظام حاکم بر روابط بین‌الملل را به نمایش می‌گذاشت حمله‌ی امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و تصرف این کشور بود.

زمانی که امریکا بدون مجوز سازمان ملل و برخلاف افکار عمومی بین‌المللی، عراق را بدون دلیل قانع کننده‌ای تصرف کرد به همه نشان داد که نظام حاکم بر روابط بین‌الملل، نظام تک قطبی بوده و امریکا رقیب جدی و قدری در این عرصه ندارد. اما از تصرف عراق تاکنون تقریباً ۲۰ سال گذشته و در این ۲۰ سال نظام بین‌الملل دچار تحولات بسیاری شده است. در این مدت قدرت امریکا روز به روز کمتر شده و قدرت رقیبان آن بیشتر و بیشتر شده است. امریکا بدون دست‌یابی به اهداف خود از عراق خارج شده و در افغانستان همه چیز برخلاف میل امریکا به بیش از ۲۰ سال قبل برگشته و امریکا و غرب مفتضحانه از افغانستان خارج شدند.

در طول این ۲۰ سال، امریکا اقتصاد را به چین باخته است. چین سال‌های متمادی است که رشد هشت و ۹ درصدی را در اقتصاد خود تجربه می‌کند. در این ۲۰ سال روسیه‌ پوتین، از یک کشور تحقیر شده‌ و بازنده‌ی جنگ سرد به یک قدرت دارای اعتماد به نفس تبدیل شده است. در خصوص خاورمیانه باید گفت که از جنگ جهانی دوم به کانون بحران‌ها تبدیل شده در حالی که ایران نیز توسط امریکا تحت تحریم‌های شدید قرار گرفته بود و امریکا در تمام مرزهای آن حضور نظامی داشت، اکنون با رفتن امریکا، این منطقه نفس راحتی کشیده و به هژمون نظام بین‌الملل نشان می دهد که نه تنها این کشور شکننده نبوده بلکه در بازی قدرت در صحنه نظام بین‌الملل نقش پررنگی ایفا کرده و می‌تواند در بازی پیچیده‌ بحران سوریه و عراق نه تنها بازنده نبوده بلکه تا حدی برنده این بازی خطرناک باشد.

در حال حاضر، ایران نیز دارای اعتماد به نفس بالاتری نسبت به گذشته است. امریکا روزی خود را نه تنها پلیس صحنه بین‌المللی می‌دانست بلکه تصور می‌کرد که خود پایان تاریخ است. اکنون نه تنها پایان تاریخی رقم نخورده بلکه این کشور دیگر حتی پلیس این عرصه نخواهد بود.

چین اقتصاد را بر سیاست ترجیح می‌دهد، در حالی که سلاح اقتصادی برای مقابله با امریکا کافی نیست و چین نیاز به شدت عمل بیش‌تری برای به چالش کشیدن امریکا دارد

از تصرف عراق توسط امریکا تاکنون، حمله روسیه به اوکراین مهم‌ترین تحول بین‌المللی است که نشان از نظم جدیدی در نظام بین‌الملل بوده و حتی ممکن است نظام بین‌الملل از این دست تحولات را بیشتر به خود ببیند، چرا که نظم تک قطبی قبلی در حال کم رنگ شدن بوده و تمام قدرت‌های نظام بین‌الملل احساس تنفس و ابتکار عمل بیش‌تری می‌کنند. عبور از نظام تک قطبی به نظامی دیگر مانند نظام چند قطبی به تحولات و حتی جنگ‌های بیش‌تری ممکن است منجر شود.

اکنون پس از اشاره به این تصویر کلی از نظام بین‌الملل، به پرسش شما می‌پردازم. سیاست خارجی چین با سیاست خارجی‌ که امریکا بر نظام بین‌الملل حاکم کرده کاملاً متفاوت است. چین برعکس سیاست حاکم بر نظام بین‌الملل در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم تاکنون، سیاست عدم مداخله در امور دیگر کشورها در پی گرفته است.

همچنین، چین اقتصاد را بر سیاست ترجیح می‌دهد، در حالی که سلاح اقتصادی برای مقابله با امریکا کافی نیست و چین نیاز به شدت عمل بیش‌تری برای به چالش کشیدن امریکا دارد. با این حال، چین تاکنون به دلایل زیادی نخواسته است که از سلاح سیاست علیه امریکا استفاده کند.

چین شاید از نظر سیاسی_نظامی از حمله روسیه به اوکراین حمایت نکند، ولی تا حدی که به روابط تجاری این کشور با اروپا و امریکا لطمه وارد نشود، به اقتصاد روسیه کمک می‌کند و تا زمانی که امریکا دشمن مشترک این دو کشور باشد، شریک راهبردی روسیه خواهد بود

روسیه با حمله به اوکراین، امریکا را از نظر سیاسی_نظامی به چالش کشیده به طوری که فرصتی برای چین نیز فراهم کرده است. لذا، چین شاید از نظر سیاسی_نظامی از حمله روسیه به اوکراین حمایت نکند، ولی تا حدی که به روابط تجاری این کشور با اروپا و امریکا لطمه وارد نشود، به اقتصاد روسیه کمک می‌کند و تا زمانی که امریکا دشمن مشترک این دو کشور باشد، شریک راهبردی روسیه خواهد بود.

* منافع اقتصادی چین از بحران اوکراین و درگیر شدن روسیه در آن چیست؟
چین از روابط تجاری با روسیه دارای منافعی است. اولین منفعت برای چین این است که روسیه دشمن چین یعنی امریکا است و مقابله با این دشمن مشترک و تضعیف آن می‌تواند امریکا و نظم امریکایی را از چشم دیگر کشورها بیاندازد و آن‌ها را به سمت چین متمایل سازد.

تحریم اقتصادی روسیه توسط غرب، سبب وابستگی اقتصاد روسیه به چین می‌شود و روسیه چین را راه گریز و رهایی اقتصاد خود از تحریم‌های غرب خواهد دانست

نمونه این موضوع عربستان سعودی است که روزی به جز امریکا به هیچ قدرت دیگری حتی فکر هم نمی‌کرد، اما هم اکنون به همکاری اقتصادی به چین روی آورده است. دومین منفعت برای چین، تحریم اقتصادی روسیه توسط غرب است که سبب وابستگی اقتصاد روسیه به چین می‌شود و روسیه چین را راه گریز و رهایی اقتصاد خود از تحریم‌های غرب می‌داند. این امر موجب می‌شود که چین اولاً هرچه بیش‌تر گاز خود را از روسیه تامین کرده و ثانیاً روسیه کالاهای بسیاری از چین وارد خواهد کرد.

* اروپایی ها خواستار تقویت بال شرقی ناتو شده اند. از سوی دیگر تلاشهایی برای تشکیل ارتش مشترک اروپایی صورت گرفته است که بحران اوکراین نشان می دهد نتوانسته به جایی برسد. آیا توان اقتصادی و نظامی اروپا می تواند مانعی برای مقابله با نظمی باشد که روسیه و به ویژه چین در حال طرح ریزی آن هستند؟
از زمان فروپاشی شوروی تا کنون اروپایی‌ها خواستار تقویت بال شرقی ناتو بوده‌ اند و از آن زمان تاکنون ناتو به سمت شرق گسترش زیادی یافته است. گسترش ناتو به شرق شاید برای غرب یک هدف استراتژیک باشد، اما روسیه این تحول را تهدیدکننده‌ موجودیت خود تفسیر می‌کند و این قضیه برای روسیه حکم مرگ و زندگی را دارد.

لذا روسیه با حمله به اوکراین به اروپا و غرب نشان داد که این قضیه برای این کشور مهم بوده و حاضر است هر تاوانی برای آن بپردازد. تشکیل ارتش اروپایی هر چند از قبل توسط اروپا مطرح شده بود، اما از زمان خروج از افغانستان این قضیه به صورت جدی‌ تر مطرح شد و اروپایی‌ ها متوجه شدند که چقدر از لحاظ نظامی به امریکا وابسته هستند. در حال حاضر آلمان و هلند جدی‌ تر از دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواستار تشکیل ارتش اروپایی هستند، اما این جدیت در دیگر اعضای اتحادیه اروپا وجود ندارد و بعید است حداقل در کوتاه مدت بتوانند به آرزوی تشکیل ارتش اروپایی نائل شوند.

* پیامدهای بحران اوکراین برای ایران چیست و چه تاثیری بر روابط ایران و روسیه خواهد داشت؟
بحران اوکراین ایران را بر سر چند دو راهی قرار می‌دهد. از یک سو ایران متحد روسیه است و این بحران را به عنوان مخالفت با هژمونی امریکا و تضعیف آن تفسیر می‌کند. از سوی دیگر ایران در مذاکرات هسته‌ای به همکاری و توافق امریکا نیاز دارد. دو راهی دیگر این بحران برای ایران از یک سو اتحاد با روسیه و مخالفت با اروپای هم‌پیمان امریکا است از سوی دیگر همیشه اروپا شریک مهم تجاری ایران بوده است.

این بحران به روابط ایران و روسیه تعمیق بیشتری خواهد بخشید زیرا این دو قدرت سالیان مدیدی مخالف هژمونی امریکا و غرب بوده‌اند

به طور کلی این بحران به روابط ایران و روسیه تعمیق بیشتری خواهد بخشید. علت این امر این است که این دو قدرت سالیان مدیدی مخالف هژمونی امریکا و غرب بوده‌اند حتی زمانی که امریکا در اوج قدرت بود. ایران و روسیه برای این مخالفت هزینه بسیاری را متحمل شده‌اند لذا به نظر نمی‌رسد این بحران باعث دوری ایران و روسیه از همدیگر شود. از یک سو هر دو دارای دشمن مشترک هستند و از سوی دیگر به علت تحریم‌های علیه روسیه و ایران، این دو نیاز به همکاری اقتصادی و تجاری با هم دارند تا اثر تحریم‌ها را کاهش دهند.

* برخی از تحلیلگران خارجی معتقدند که بن‌بست اوکراین که توجه جهانیان را به خود جلب کرده، رتبه ایران را در فهرست اولویت‌های آمریکا به میزان قابل توجهی کاهش داده و به نوبه خود از فشارهای غرب در مذاکرات هسته‌ای وین کم کرده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
مذاکرات وین در مراحل نهایی خود بود که بحران اوکراین آغاز شد. این بحران با توجه به تغییر صحنه بین‌الملل به وضوح بر مذاکرات هسته ایران تاثیر گذاشت. این گزاره درست است که بحران اوکراین رتبه ایران را در فهرست اولویت‌های آمریکا کاهش داده، اما نمی‌توان نسبت به این موضوع چندان خوشبین بود چرا که برعکس بسیاری از تحلیل‌ها، نه تنها ایران و خاورمیانه از مرکزیت توجه شرق و غرب نخواهد افتاد، بلکه به دو دلیل عمده این منطقه هنوز مورد توجه خواهد بود.

یک موضوع این است که به علت تحریم نفت روسیه نفت خلیج فارس بیش از پیش مورد نیاز بازار نفت خواهد بود. دوم به علت شروع دوران گذار از نظام تک قطبی، موازنه قدرت در خاورمیانه دچار تغییر خواهد شد و این امر باعث تحولاتی در این منطقه خواهد شد.

با توجه به نیاز بازار نفت به نفت ایران، تا حدودی غربی‌ها به خصوص امریکا برای به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای تلاش بیشتری خواهند کرد

در نتیجه با توجه به این زمینه‌ها هنوز نمی‌توان به طور قطع گفت که ایران جزء اولویت‌های مهم سیاست خارجی امریکا نخواهد بود. در مقابل با توجه به نیاز بازار نفت به نفت ایران، تا حدودی غربی‌ها به خصوص امریکا برای به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای تلاش بیشتری خواهند کرد.

* در بحبوجه بحران اوکراین، چین تا چه حد می تواند از نظر اقتصادی به روسیه کمک کند؟

روسیه و چین دارای اهداف و چالش‌های مشترک بسیاری هستند. از جمله می‌توان به مخالفت هر دو کشور با هژمونی غرب و امریکا اشاره کرد. چالش مشترک دیگر این دو قدرت جدایی طلبی‌های قومیتی است که هر دو با آن در حوزه‌ی نفوذ خود با آن درگیر هستند.

روسیه قبل از حمله به اوکراین تحرکات دیپلماتیک بسیاری با چین داشت و تا حد زیادی از کمک چین به اقتصاد خود اطمینان پیدا کرد؛ در نتیجه به نظر می‌رسد چین می‌تواند سوپاپ اطمینان اقتصاد روسیه برای کم اثر کردن تحریم‌های غرب باشد

روسیه تحقیر شده جنگ سرد، در پی بازیابی اعتماد به نفس خود است و چین زخم خورده‌ غرب از بحران و جدایی تایوان است. روسیه قبل از حمله به اوکراین تحرکات دیپلماتیک بسیاری با چین داشت و تا حد زیادی از کمک چین به اقتصاد خود اطمینان پیدا کرد. در نتیجه به نظر می‌رسد چین می‌تواند سوپاپ اطمینان اقتصاد روسیه برای کم اثر کردن تحریم‌های غرب باشد.

کد خبر: ۱۴۲٬۰۱۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha