۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۲
دسترسی شرکت های نوپا به بورس فراهم شود| سرمایه گذاران ریسک و بازده مورد انتظار خود را ارزیابی کنند
مشاور کمیسیون اروپا در گفتگو با بازار:

دسترسی شرکت های نوپا به بورس فراهم شود| سرمایه گذاران ریسک و بازده مورد انتظار خود را ارزیابی کنند

«کریل دماریا» می گوید: تامین مالی استارت آپ ها از پر مخاطره ترین سرمایه گذاریهاست، از این رو سرمایه گذاران ریسک و بازده مورد انتظار خود را ارزیابی کنند.

فرحناز سپهری؛ بازار: سرمایه گذاری خطر پذیر از جمله حوزه های سرمایه گذاری با ریسک بالا محسوب میشود. این در حالی است که این نوع سرمایه گذاری روی استارتاپها و کسب و کارهای نوپایی انجام میشود که تا رسیدن به بازدهی مطلوب به چند سال زمان نیاز دارند. با این وجود در این مسیر اقداماتی جهت ارتباط و تعامل با آنها، همچنین شناسایی روند فعاایت شان تا سوددهی محصول می تواند به آگاهی رسانی و ترغیب سرمایه گذاران کمک کند.

برای آگاهی از نحوه این نوع سرمایه گذاری در کشورهای پیشرو و اینکه چه اقداماتی باید در این مسیر صورت گیرد خبرنگار بازار گفتگویی با کریل دماریا، انجام داده است.

کریل دماریا، یک متخصص مشهور بازارهای خصوصی بین المللی است . او شریک و رئیس بازارهای خصوصی در Wellershoff & Partners، رئیس بازارهای خصوصی در دفتر سرمایه گذاری اصلی UBS، موسس و شریک مدیریت صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر و مدیر ارشد سرمایه گذاری مدیریت سرمایه گذاری Tiaré بوده است. همچنین او دارای دکترا از دانشگاه سنت گالن، کارشناسی ارشد در حقوق تجارت اروپا، کارشناسی ارشد در ژئوپلیتیک، لیسانس در علوم سیاسی و فارغ التحصیل از HEC Paris است. او نویسنده چندین کتاب است، پرفروش‌ترین کتاب او «مقدمه‌ای بر دارایی‌های خصوصی، بدهی و دارایی‌های واقعی» (وایلی، ویرایش سوم، ۲۰۲۰) که به زبان‌های فرانسوی (ویرایش هفتم)، پرتغالی، ماندارین و اسپانیایی نیز موجود است. او همچنین نویسنده «تخصیص دارایی و بازارهای خصوصی» (وایلی، ۲۰۲۱) است. وی استاد EDHEC فرانسه است و به عنوان کارشناس و مشاور با کمیسیون اروپا، Invest Europe، SECA، LPEA و France Invest همکاری می کند.

* در ابتدا بفرمایید سرمایه گذاری خطر پذیر در کدام کشورها رواج بیشتری دارد؟ چرا؟
سرمایه گذاری خطرپذیر برای اولین بار در قانون حمورابی ظاهر شد. با این حال، سرمایه گذاری خطرپذیر مدرن، با استفاده از وجوه توسط سرمایه گذاران، و نقش مدیران حرفه ای صندوق پس از جنگ جهانی دوم ظهور کرد. سرمایه خطرپذیر مدرن در ایالات متحده ظهور کرد و در دهه های ۱۹۶۰، ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ با تشدید جنگ سرد شتاب گرفت. سالهای طلایی آن احتمالاً دهه ۱۹۹۰ با انقلاب صنعتی مرتبط با اینترنت و ارتباطات تلفن همراه بود.

از این نظر، هنوز هم امروزه، کشور پیشرو از نظر سرمایه گذاری های خطرپذیر، ایالات متحده باقی مانده است. این مساله به عوامل ساختاری نیز مرتبط است: شرکت های آمریکایی به طور فزاینده ای بخشی از تحقیق و توسعه خود را به شرکت های نوپا واگذار کرده اند. ژاپن نیز این کار را می کند، اما به عنوان یک مرکز ویژه سرمایه گذاری خطرپذیر نیست، زیرا مدل آن مبتنی بر تامین مالی نوآوری توسط شرکت ها است. از طرفی باید اشاره کنم اقتصاد کره جنوبی هم از همان الگوی ساختاری ژاپن پیروی می کند.

همچنین اروپای غربی دارای یک صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر پر جنب و جوش است. زمانی لازم بود تا اروپا مدل ایالات متحده را با نیازهای خود تطبیق دهد، به ویژه به این دلیل که این استراتژی سرمایه گذاری را در اوج شکوفایی اواخر دهه ۱۹۹۰ به دست آورد. صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر اروپا پس از بحران ۲۰۰۰-۲۰۰۱ باید دوران سختی را پشت سر می گذاشت، زیرا بر روی ارزش گذاری های متورم سرمایه گذاری کرد و سپس مجبور شد بحران و عملکرد بد ناشی از آن را مدیریت کند.

از بسیاری جهات، اروپای غربی یک مدل «ترکیبی» دارد که نوآوری آن توسط سرمایه‌های خطرپذیر (مانند ایالات متحده) و همچنین مستقیماً توسط شرکت‌ها (مانند ژاپن و کره جنوبی، البته نه از طریق شرکت‌های بزرگ) تأمین می‌شود. همچنین احتمالاً بیشتر بر روی مدل B۲B) business-to-business ) و نوآوری تدریجی تمرکز می شود.

دو کشور دیگر یکی اسرائیل است که دارای یک صنعت بزرگ سرمایه گذاری خطرپذیر در حوزه از نوآوری نظامی است و آن را در برنامه های مدنی انتقال می دهد.

دیگری چین است که به طور موثر رقابتی تکنولوژیک با ایالات متحده به راه انداخته است و در این فرآیند توسعه خوشه های نوآورانه محلی را تقویت کرده است. سرمایه گذاری خطرپذیر برای حمایت از این تلاش بسیار مهم بوده است، زیرا به نظر نمی رسد چین رویکرد ژاپنی/کره جنوبی را اتخاذ کرده باشد، بلکه مدلی نزدیک به اروپای غربی یا آمریکایی است.

*به نظر شما چالش های سرمایه گذاری در استارت آپ ها چیست؟
چالش های متعددی وجود دارد. اولا، سرمایه گذاری در شرکت های نوظهور دشوار است. آنها در برابر رقابت، تغییرات بازار، رویدادهای اقتصادی (مانند همه گیری کووید-۱۹) و بسیاری از عوامل دیگر بسیار آسیب پذیر هستند. آنها به مانند "کودکان" در دنیای شرکت ها هستند: آنها شکننده هستند و نمی توانند به خودشان تکیه کنند. سرمایه گذاران با فراهم کردن منابع برای آنها برای مدت معینی به عنوان "والدین" برای آنها عمل می کنند، اما پس از مدتی انتظار می رود که استارت آپ ها به شرکت ها و به شکلی پایدار تبدیل شوند. بسیاری از موارد ممکن است در این فرآیند اشتباه پیش بروند، به ویژه به این دلیل که مدیریت ممکن است نتواند چالش را از ابتدا تا خودکفایی مدیریت کند.

دوم، ارزیابی موفقیت احتمالی یک نوآوری دشوار است. حتی اگر نوآوری بتواند توسط مشتریان پذیرفته شود، ممکن است زمان زیادی طول بکشد - و استارت آپ ها معمولاً نمی توانند خیلی منتظر بمانند (همانطور که در بالا توضیح داده شد).

علاوه بر این، تشخیص اینکه کدام استارت آپ در یک بازار معین برنده خواهد شد دشوار است. ممکن است چندین استارت آپ رقیب با محصولات/خدمات مشابه بر اساس یک نوآوری وجود داشته باشد.

* دولت ها در این زمینه چه اقدامی باید بکنند؟
بهترین نقش در این زمینه برای دولت ها این است که: ۱) شرایط را برای ظهور سرمایه گذاری خطرپذیر ایجاد کنند. به عنوان مثال، اروپا صندوق سرمایه گذاری اروپا را راه اندازی کرده است که همراه با سرمایه گذاران خصوصی در صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر سرمایه گذاری می کند. ایالات متحده برنامه SBIC را در دهه ۱۹۶۰ راه اندازی کرده است. این برنامه سرمایه‌گذاری در صندوق‌های خطرپذیر با چهار دلار فدرال مطابق با هر دلار خصوصی که از طرف سرمایه‌گذاران می‌آمد، و محدود کردن بازده پول عمومی بود (تمام عملکرد مازاد در آن زمان به دلارهای خصوصی نسبت داده شد).

۲) شرایطی را برای شکوفایی استارت آپ ها ایجاد کنند. مقررات اقتباس شده یکی از جنبه های آن است (مثلاً راه اندازی "سند باکس نظارتی" برای آزمایش نوآوری). مورد دیگر این است که مطمئن شوند که استارت‌آپ‌ها توصیه‌ها (از طریق کارشناسان)، پشتیبانی (از طریق انکوباتورها (مراکز رشد) و شتاب‌دهنده‌ها)، شبکه (از طریق رویدادها و همسان‌سازی) و به طور کلی عواملی را پیدا می‌کنند که به موفقیت آنها کمک می‌کند.

این شامل احتمالاً دسترسی به بدهی زمانی است که آنها رشد می کنند و شروع به داشتن مشتری می کنند. این بدهی می‌تواند تا حدی توسط دولت تضمین شود تا بانک‌ها به وام دادن و تامین مالی موجودی یا سرمایه در گردش تشویق شوند.

۳) یک محیط خروجی ایجاد کنید. باید مالیات متناسب و همچنین دسترسی شرکت های نوپا به بورس اوراق بهادار فراهم شود.

در نهایت، اثبات موفقیت برای دولت‌ها زمانی است که تأمین مالی استارتاپ مستقل و کاملاً کاربردی شده باشد. این درحالی است که "اکوسیستم" تامین مالی تبدیل به یک چرخه کامل از سرمایه گذاران - صندوق ها - استارت آپ ها - خروج و توزیع به سرمایه گذارانی می شود که در صندوق های سرمایه گذاری مجدد سرمایه گذاری می کنند.

*چه راه حلی برای تشویق سرمایه گذاران پیشنهاد می کنید؟
سرمایه گذاران ریسک و بازده مورد انتظار خود را ارزیابی کنند. تامین مالی استارت آپ ها یکی از پر مخاطره ترین شکل های سرمایه گذاری است. برای شروع تامین مالی استارت آپ می تواند این موارد خوب باشد:

۱) تنوع بخشیدن و ایجاد مجموعه ای از ۱۵ تا ۲۰ استارت آپ. حتی بهتر از آن، سرمایه گذاران از طریق یک صندوق سرمایه گذاری که در ۱۰-۲۰ صندوق سرمایه گذاری (هر سرمایه گذاری در ۱۵-۲۰ استارت آپ) سرمایه گذاری می کنند.

۲) از خدمات مدیران صندوق های خبره (یا سرمایه گذاران نوپا) با سابقه برای انتخاب استارت آپ ها، مذاکره درباره سرمایه گذاری ها، نظارت بر سرمایه گذاری ها و حضور در هیئت مدیره و در نهایت خروج از سرمایه گذاری استفاده شود.

۳) ایجاد شرایط مالیاتی مطلوب برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، زیرا موفقیت سرمایه‌گذاری اولیه به راحتی پنج تا هفت سال طول می‌کشد.

کد خبر: ۱۳۳٬۸۹۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha