۱۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۶
خطر مرگ آبخوان در انتظار برخی از شهرها| منافع گروهی فرونشست را به شهرها کشاند
معاون وزیر صمت در گفتگوی تفصیلی با بازار :

خطر مرگ آبخوان در انتظار برخی از شهرها| منافع گروهی فرونشست را به شهرها کشاند

شهیدی معاون وزیر صمت با بیان اینکه زبانه های فرونشست زمین از دشت ها به داخل شهرها هم کشیده شده، گفت: فرونشست در تهران از خیابان انقلاب به بالا نخواهیم داشت.

بازار؛ سهیلا روزبان: در خیابان رانندگی می‌کنید زمین زیر پایتان خالی می‌شود، در خانه‌تان نشستید، لوله‌های گاز می‌شکند، دکل‌های برق می‌افتد، قطار از خط ریال خارج می شود و ... این بخشی از آینده نه چندان دور ۱۲۰ شهر ایران است؛ شهرهایی که با بحران فرو نشست زمین دست و پنجه نرم می‌کنند. برداشت بی‌رویه آب از منابع زیرزمینی موجب شده که ۴۰۰ دشت از ۶۰۹دشت کشور با این بحران دست و پنجه نرم کنند. آنگونه که علیرضا شهیدی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت می گوید: زبانه های این بحران حالا دیگر محدود به دشت ها نیست و به داخل شهرهایی همچون اصفهان و تهران هم کشیده شده است.

او در ادامه گفت که تا همین چند سال پیش در برخی از دشت های کشور روزانه یک میلی متر و سالانه حدود ۳۵ تا ۳۶ سانتی متر زمین نشست می کرد. برای درک بزرگی این عدد باید بدانید که اتحادیه اروپا فرو نشست بیش از ۴ میلی متر در سال را به منزله شرایط بحرانی می دانند. هرچند که به گفته رییس سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی شیب تند نشست زمین در بسیاری از دشت های کشور کند شده اما همچنان شرایط بحرانی است.

افزایش وقوع سیلاب ها و سطح بیابانی کشور از دیگر تبعات برداشت بی رویه از منابع زیر زمینی است که شهیدی به آن اشاره کرد و ادامه داد: در گذشته تصور ما بر این بود که منشا گرد و غبار موجود در بسیاری از شهرهای ایران، کشورهای همسایه هستند ولی مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که ۳۵ هزار کیلومتر از مساحت کشور منبع تولید گرد و بار در ایران است. او که معتقد است نشست زمین حاصل سال های بی توجهی و سیاست گذاری های اشتباه است، گفت: از مدت ها قبل در مورد بیشتر شدن نشست زمین هشدار داده بودیم، اما کسی صدای ما نمی شنید. متن کامل گفتگوی بازار با علیرضا شهیدی رییس سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی و معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت را در ادامه می خوانید:

*هر چند وقت یکبار شاهد بروز یکی از مصائب طبیعی هستیم. یکبار سیل شهری را فرا می گیرد، بار دیگر زلزله. حالا هم چند سالی است که فرو نشست زمین را شاهد هستیم. آیا بروز این حجم از بلایای طبیعی دلیلی دارد؟
ایران از نظر زمین شناسی روی یک کمربند پر مخاطره به اسم آلپ هیمالیا قرار گرفته است. از ۴۳ مخاطره بزرگی که در دنیا وجود دارد ۳۴ مخاطره در ایران شناسایی شده و مورد پایش سازمان زمین شناسی قرار می گیرد. برخی از مخاطرات مثل زلزله به راحتی توسط مردم قابل درک است. ولی برخی از مخاطرات مثل فرو نشست زمین اینگونه نیست. چرا که فرو نشست یک پدیده کند و بطنی است. سازمان زمین شناسی حدود ۲۰ سال است در حال تحقیق و بررسی روی پدیده فرو نشست زمین است.

یکی از قدیمی ترین فرونشست هایی که در کشور رخ داده مربوط به سال ۱۳۴۷ در دشت رفسنجان است. حالا هم از حدود ۶۰۹ دشت کشور بیش از ۴۰۰ دشت با این پدیده درگیر هستند

*گزارش ها و عکس های منتشر شده از برخی از شهرها و دشت های کشور نشان می دهد که اوضاع فرو نشست زمین در ایران بحرانی شده است. دلیل اصلی بروز این پدیده چیست؟
برخلاف تصور عموم مردم و حتی بسیاری از مسئولین، اینگونه نیست که فرو نشست بر اثر استفاده بیش از اندازه در منابع زیر زمینی در یک سال حاصل شده باشد. سالیان سال است که اضافه برداشت از منابع زیر زمینی در حال تکرار و تکرار شدن است. آنچه امروز شاهد آن هستیم حاصل همین دست درازی در طول سال های دراز بوده و نمی توان خشکسالی های یکی دو سال اخیر را عامل اصلی آن دانست. به عنوان مثال یکی از قدیمی ترین فرو نشست هایی که در کشور رخ داده مربوط به دشت رفسنجان در سال ۱۳۴۷ است.

بعد از آن در دهه ۶۰ شاهد فرو نشست حاد زمین در دشت مهیار اصفهان بودیم. از دهه ۸۰ هم تقریبا می توان ادعا کرد که تمامی دشت های کشور یکی پس از دیگری دچار این بحران شدند. بررسی های ما نشان می دهد که از حدود ۶۰۹ دشت کشور بیش از ۴۰۰ دشت با این پدیده درگیر هستند. دلیل اصلی آن هم استفاده نامتعادل از آب های زیرزمینی است.

بیشترین میزان فرونشست در کشور مربوط به دشت برخوار اصفهان با حدود ۱۸ سانتی متر در سال است

*آیا پدیده فرو نشست خاص دشت های کشور است یا اینکه شهرها را هم تهدید می کند؟
پدیده فرو نشست پدیده بسیار خطرناکی است که در گذشته دشت های کشور را به شدت تهدید می کرد. اما در سال های گذشته زبانه های این پدیده خطرناک به داخل شهرها هم نفوذ پیدا کرده است. در شهرهایی همچون تهران شاهد فرو نشست در مناطق جنوب غربی هستیم. رگچه ها و شکاف هایی که روی دیوار ها به وجود آمده هم به خوبی این ادعا را ثابت می کند. دیگر شهری که با این پدیده مواجه بوده شهر اصفهان است که اتفاقا بافت تاریخی دارد.

بیشترین میزان فرو نشست مربوط به دشت برخوار اصفهان با حدود ۱۸ سانتی متر در سال است؛ البته مقدار فرو نشست در خود شهر اصفهان حدود ۱۶.۵ سانتی متر گزارش شده است.

*چقدر بیشتر از حد ظرفیت منابع زیر زمینی استفاده کردیم که حالا دشت های کشور ما به این وضعیت دچار شده اند؟
در دنیا رسم بر این است که تنها تا ۲۰ درصد منابع آب های زیرزمینی خود را استفاده می کنند. اگر این رقم از ۴۰ درصد گذر کند گفته می شود که آن کشور در شرایط حاد قرار گرفته است. متاسفانه در کشور ما بین ۶۰ تا ۷۰ درصد آب های زیرزمینی خود را استفاده می کنیم. این حجم از برداشت از منابع آبی در شرایطی اتفاق می افتد که حدود ۶۰ درصد کشور در یک اقلیم گرم و خشک واقع شده است. جدای از این حدود ۱۵ سال است که با خشکسالی مواجه هستیم. همین عوامل باعث شده که منابع آب های زیرزمینی ما هر سال کم و کمتر شود.

اگر به منابع زیر زمینی آب در منطقه ای مثل کاشان فشار وارد شود به مرور زمان آب شور جای آب شیرین می نشیند. در این حالت دیگر هیچ گاه آب شیرین به آب خوان باز نمی گردد و این به معنای مرگ آبخوان است

*با توجه به افزایش پدیده فرو نشست در کشور سیاست گذاری ها در کشور چقدر متناسب با این بحران است. آیا حکمرانی کشور به گونه ای هست که بتوان به مقابله با این پدیده امیدوار بود؟
از مدت ها قبل سازمان زمین شناسی گزارش های متعددی منتشر کرد که نسبت به وقوع بحران در دشت ها و شهرهای کشور هشدار داده بود اما متاسفانه به این گزارش ها توجهی نمی شد. تا اینکه نشانه های این پدیده بیشتر و بیشتر شد و تنش آبی بسیاری از شهرهای کشور را فرا گرفت. با این وجود بازهم سیاست گذاری های در حوزه هایی همچون کشاورزی انجام می شود به هیچ وجه مناسب نبوده و بعضا شاهد کشت محصولات آب بر در اقلیم های خشک و کم آب هستیم.

من خود سال گذشته شاهد پسته کاری در دشت کاشان بودم. حال آنکه همه ما به خوبی می دانیم که محصول پسته هر جایی که کشت شده روی منابع زیر زمینی آن منطقه تاثیر منفی گذاشته است. در منطقه ای مثل کاشان که با بحران آب مواجه هستیم اگر به منابع زیر زمینی آب فشار وارد شود به مرور زمان آب شور جای آب شیرین می نشیند. در صورتی که این اتفاق بیافتد دیگر هیچ گاه نمی توان آب شیرین را به آب خوان بازگردانیم و این به معنای مرگ آبخوان است.

البته این تنها شهرهای خشک و کم بارش نیستند که در خطر قرار دارند. جالب است که بدانید در مناطقی که آب را از داخل منافذ سنگ ها بیرون کشیده میشود بعد از مدتی این منافذ تحت تاثیر فشار لایه های بالایی خود مسدود می شوند. در نهایت یک لایه غیر قابل نفوذ در منطقه شکل می گیرد. شکل گیری این لایه این باعث می شود که حتی اگر تر سالی هم داشته باشیم آب نتواند به آن به داخل خاک نفوذ کند و بارندگی ها به صورت روان آب و سیلاب در سطح زمین جاری شوند.

البته مشکلات به همین جا ختم نمی شود. در واقع بعد از جاری شدن روان آب و سیلاب در زمین خاک های حاصل خیز کشور هم نابود می شود. جاری شدن روان‌ آب مواد مغذی خاک حاصلخیز را شسته و با خود می‌ برد و همین مسئله موجب غیرقابل کشت شدن اراضی و بیابانی شدن دشت‌ های کشور شده است. در این مناطق با کوچکترین بادی که شروع به وزیدن می کند شاهد انتشار حجم زیادی گرد و غبار هستیم.

در گذشته تصور ما بر این بود که منشا گرد و غبار موجود در بسیاری از شهرهای ایران، کشورهای همسایه هستند ولی مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که ۳۵ هزار کیلومتر از مساحت کشور منبع تولید گرد و بار در ایران است

در گذشته تصور ما بر این بود که منشا گرد و غبار موجود در بسیاری از شهرهای ایران، کشورهای همسایه هستند ولی مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که ۳۵ هزار کیلومتر از مساحت کشور منبع تولید گرد و بار در ایران است. در تهران به محض اینکه بادی از جنوب به شمال رخ می دهد سریع گرد و خاکی آسمان شهر را فرا می گیرد و دلیل آن فرسایش خاک و افزایش سطح بیابانی در جنوب تهران است.

استقرار صنایع آب بر در مناطق خشک دیگر سیاست اشتباهی است که آسیب های زیادی را به کشور وارده کرده است من نمی دانم که استقرار صنایع فولادی و پتروشیمی در در نواحی که تامین آب شرب به سختی صورت می گیرد، با چه استدلالی صورت گرفته است. بدون شک جا نمایی شهرها و صنایع در آمایش سرزمین باید بر اساس ذخایر و موجودی و ظرفیت آبی مناطق انجام شود.

*اعتراضات ماه های گذشته در بستر زاینده رود نشان داد که کمبود آب و خشکسالی در اصفهان به مرز نگران کننده ای رسیده است. بسیاری بر این باورند که دلیل اصلی خشکسالی و به طبع آن مقدار بالای فرو نشست زمین در استانی همچون اصفهان استقرار صنایع آب بر در آنجاست. این ادعا تا چه اندازه درست است؟
حدود ۹۲ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود، سهم صنعت هم حدود ۵ الی ۶ درصد تخمین زده شده است. ضمن اینکه فولاد سازان این استان خود را به مجهز به تجهیزات مورد نیاز برای کاهش مصرف آب کرده اند. البته این گفته من به معنی دفاع از ایجاد چنین صنایعی در اصفهان نیست. ولی مشکل آنجاست که بسیاری از تصمیماتی که در کشور گرفته می شود بر اساس منافعی حزبی و گروهی است نه ملی.

فولاد مبارکه قرار بوده که در کنار خلیج فارس ساخته شود اما با لابی گری هایی که اتفاق افتاد، این کارخانه فولادی در پایتخت تاریخی کشور ساخته شد. شاید با این کار مشکل اشتغال در این شهر برطرف شده اما حالا با چالش بزرگتری مواجه هستیم.

بحران پیش آمده در کشور یا شهر اصفهان حاصل یک تصمیم اشتباه نیست، مجموعه ای از سیاست های اشتباه وقتی در کنار هم قرار گیرند چنین وضعیتی پیش می آید. به عنوان مثال ما در این شهر شاهد کشت محصولات آب بری همچون برنج هستیم. شاید اصلا نیاز نبوده شهری با این گذشته تاریخی به قطب صنعت و کشاورزی در کشور تبدیل شود.

در نواحی میانه تهران(خیابان انقلاب به بالا) فرو نشست نخواهیم داشت چراکه این مناطق روی رسوبات دانه درشت قرار گرفته است

خطر مرگ آبخوان در انتظار برخی از شهرها| منافع گروهی فرونشست را به شهرها کشاند

*در تهران اوضاع چطور است؟
میزان فرونشست زمین در تهران کاهش پیدا کرده است. جالب است که بدانید فرو نشست زمین معمولا در دشت هایی جنوبی(شهریار و ورامین) اتفاق می افتد که خاک آنها دانه ریز است. به عنوان مثال ما در نواحی میانه تهران(خیابان انقلاب به بالا) فرو نشست نخواهیم داشت چراکه این مناطق روی رسوبات دانه درشت قرار گرفته است. هم اکنون نرخ فرو نشست در تهران سالانه ۴.۵ تا ۵ سانتی متر در سال است.

چند سال پیش در برخی از مناطق روزانه یک میلی متر فرونشست (سالانه حدود ۳۶ سانتی متر) فرونشست داشتیم در حالیکه اتحادیه اروپا فرو نشست بالای ۴ میلی متر در سال را بحرانی می داند

*متوسط فرونشست در جهان چقدر است؟
در اتحادیه اروپا فرونشست بالای ۴ میلی متر در سال را به منزله وضعیت بحرانی می دانند این در حالی است که مقدار فرو نشست در ایران به صورت سانتی متری در حال اتفاق افتادن است. در ۱۰ سال گذشته حتی در برخی از شهرها روزی یک میلی متر فرو نشست یعنی سالانه حدود ۳۶ سانتی متر را هم تجربه کردیم. الان فرو نشست زمین در تهران به شدت کاهش پیدا کرده است. بالاترین مقدار فرو نشست در کشور حدود ۱۸ سانتی متر است.

*دلیل اصلی کاهش فرو نشست زمین در کشور چیست؟ اوضاع بارندگی ها که خیلی مساعد نبوده و کم آبی شهرهای بیشتری را تهدید می کند؟
دلیل اصلی کاهش فرو نشست در سال های گذشته داشتن مدیریت بهتر در حوزه برداشت از آب های زیر زمینی است. ایجاد سیستم فاضلاب در برخی از شهرهای صنعتی و استفاده از پساب ها موجب شده صنعت به طور مستقیم از آب شرب استفاده نشود. این ها باعث شده که مقدار شیب تند وقوع فرو نشست کمی کند شود.

*همانطور که شما اشاره کردید نشست استحکام زمین و ساختمان و زیرساخت ها کاهش می دهد. با این اوصاف وقوع زلزله در مناطقی که با این پدیده مواجه هستند تا چه اندازه می تواند نگران کننده باشد؟
ترک های که ناشی از برداشت بی رویه آب موجب پوک شدن خاک و کاهش استحکام زمین شده است. در چنین شرایطی اگر زلزله ای با قدرت ۴ ریشتر اتفاق افتد مطمنا خسارتی که حاصل می شود معادل با یک زلزله ۵ ریشتری خواهد بود.

*نشست زمین در زلزله هایی که در سال های گذشته در کشورمان اتفاق افتاده چند درصد خسارت را بیشتر کرده است؟
فرو نشست بیشتر در دشت های کشور اتفاق می افتد. البته در حال حاضر دو شهر تهران و اصفهان هستند که با این پدیده درگیر هستند. از آنجاییکه در این دو شهر زلزله ای به تازگی نیامده نمی توان ارزیابی دقیقی از این مساله داشت. در کرمانشاه تحت تاثیر فرو نشست آسیب بیشتری وارد نشده چرا که زبانه های فرو نشست وارد این شهرها نشده است.

*نشست زمین در افزایش سیلاب ها هم نقش داشته است؟
دلیل اصلی افزایش تعداد سیلاب ها تغییرات اقلیمی است. به عنوان مثال در مناطقی که قبلا بارندگی کمی اتفاق می افتاده، شاهد افزایش بارندگی ها هستیم. در مقابل در مناطق پر باران کاهش شدید بارندگی ها را تجربه می کنیم. به عنوان مثال سال گذشته میزان بارندگی ها در ایلام بیشتر از استان های شمالی کشور بوده است. اما این گفته که سیلاب می تواند تحت تاثیر فرو نشست اتفاق بیافتد کاملا درست است. ما شاهد هستیم که لایه های خاکی به دلیل تراکم پذیری غیر قابل نفوذ شده اند؛ بارندگی ها هم به جای نفوذ در خاک روی سطح زمین جاری می شوند و سیلاب راه می افتد.

مسئولین این سازمان از مدت ها قبل با صدای بلند راجع به وضعیت نگران کننده نشست زمین و آسیب هایی که می تواند وارد کند، هشدار داده بودند اما متاسفانه کسی صدای را ما نشنید

همانطور که اشاره کردید اولین تجربه نشست زمین در ایران مربوط به دهه ۴۰ بوده و از سالها قبل تحقیقات در این باره در سازمان زمین شناسی آغاز شده است. در طول سال های گذشته حکمرانی چقدر به تحقیقاتی که در این مجموعه انجام شده، توجه کرده و سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها تا چه اندازه مبتنی بر نتایج این تحقیقات بوده است؟
مسئولین این سازمان از مدت ها قبل با صدای بلند راجع به وضعیت نگران کننده نشست زمین و آسیب هایی که می تواند وارد کند، هشدار داده بودند اما متاسفانه کسی صدای ما نشنید. تقریبا ۲، ۳ سالی است که این بحران تا حدودی جدی گرفته می شود. البته بازهم بسیاری از مشکلات سرجایش باقی مانده، چرا که بسیاری از سازمان ها در کشور ما به صورت جزیره ای عمل می کنند و به اطلاعات و تحقیقات که در سازمان زمین شناسی انجام شده توجهی نمی کنند. باید این مشکل را به اصلاح قوانین باید حل کرد. وقتی یک سازمان تولید اطلاعات پایه می کند. سایر سازمان ها باید موظف به استفاده از آن و برنامه ریزی مطابق با نتایج آن شوند.

کد خبر: ۱۲۸٬۰۶۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha