۱۸ آذر ۱۴۰۰ - ۰۷:۳۷
اختلاف روسها با ترکیه در زنگزور؛ جاده یا کریدور؟ | ضرورت اتصال ایران به خطوط انرژی در قفقاز جنوبی
گفتگوی بازار با کارشناس ارشد مسائل ترکیه؛

اختلاف روسها با ترکیه در زنگزور؛ جاده یا کریدور؟ | ضرورت اتصال ایران به خطوط انرژی در قفقاز جنوبی

دکتر رضا صولت می گوید: در منطقه زنگزور و قره باغ، دستگاه دیپلماسی ایران باید منافع خود را به منافع قره باغ گره زده و با ایجاد طرحهای اقتصادی مشترک، خود را از کریدورها و خطوط انرژی دور نگاه ندارد.

تهمینه غمخوار؛ بازار : عده ای از تحلیلگران مسائل بین المللی به خصوص در حوزه قفقاز معتقدند: با وجود آنکه از حدود یک سال پیش و در اوج درگیری ها در قره باغ و پس از آن، تحلیل ها و دیدگاههای مختلفی در خصوص روند این تحولات مطرح شده، اما گذشت زمان و اتفاقات امروز نشان می دهد که تنها هدف مورد نظر از این جنگ، آزادسازی مناطق اشغالی نبوده و مسائل دیگری در پشت پرده در جریان است در حالی که توافق نامه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان نیز همچنان به صلح منتهی نشده است.

اگرچه، دو کشور از سال گذشته یکدیگر را متهم به آغاز درگیری‌ ها کرده اند، اما بسیاری از تحلیلگران مطالعات قفقاز بر این باورند که جمهوری آذربایجان و ترکیه با نگاه جاه‌طلبانه خود در جهت ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز جنوبی به همراه برگزاری رزمایش‌ های مشترک دو یا چند جانبه، عملا موجب ایجاد این درگیری ها شده اند.

علاوه بر آن، هر چند همزمان با آتش بس، گشایش‌ هایی در اجرای مفاد بیانیه مشاهده شد، اما در طول یک سال گذشته، چالش‌های زیادی از جمله درگیری‌های مقطعی، تبادل اسرای جنگی، نحوه استقرار صلح بانی، پاکسازی مناطق و بازگرداندن آوارگان ایجاد شده است. اما، از جمله مهمترین این چالشها، برقراری یک کریدور در ارتباط با جمهوری خودمختار نخجوان از سوی جمهوری آذربایجان بوده در حالی که از نظر مقامات ارمنستان، هیچ یک از بندهای توافق ۹ بندی چنین الزامی را مشخص نمی‌کند و آذربایجان با توسل به زور قصد احداث این کریدور را دارد. مقامات ارمنی بارها اعلام کرده اند که ارمنستان تمام اقدامات لازم را برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی خود انجام خواهد داد.

بر همین اساس و با توجه به اینکه از چند روز گذشته دور جدیدی از درگیری های نظامی بین باکو و ارمنستان ایجاد شده، شهر سوچی روسیه، روز جمعه میزبان نشست سه جانبه بین «ولادیمیر پوتین»، «الهام علی اف» و «نیکول پاشینیان» بود تا روند اجرای قرارداد آتش‌بس قره‌باغ را آغاز کنند. این نشست در پی درگیریهای مرزی اخیر که کمی پیشتر در ماه جاری بین نیروهای آذری و ارمنی رخ داد و از هردو طرف کشته هایی برجا گذاشت برگزار شد.

در این نشست، «نیکول پاشینیان» نخست‌ وزیر ارمنستان اعلام کرد: ایروان آمادگی آغاز روند تعیین مرزها با (جمهوری) آذربایجان را دارد؛ موضوع رفع انسداد ارتباطات نیز بسیار مهم است. اوضاع در قره باغ پس از مصالحه (هنوز) به ثبات نرسیده است. این اظهارات در حالی مطرح شد که الهام علی اف نیز گفت: باکو از تلاش‌های روسیه برای تعیین مرز میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان حمایت می‌کند و آماده آغاز این فرایند است.

در همین راستا و به منظور بررسی بیشتر پیدا و پنهان های مربوط به آغاز دور جدید درگیری ها و رویکرد ترکیه و روسیه به کریدور زنگزور و اهمیت آن برای ایران، خبرنگار بازار گفتگویی را با «دکتر رضا صولت» کارشناس ارشد مسائل ترکیه ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:

* با توجه به اظهارات چندی پیش الهام علی اف و رویکرد پروپاگاندای وی در خصوص فشار بر ارمنستان و تصرف کریدور زنگزور، مسیر مستقیم زنگزور به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان با مشکلاتی مواجه خواهد شد، در حالی که مسیر ایران هم از مدتها پیش بر روی میز دولت باکو قرار گرفته بود. با توجه به این مسئله، رویکرد ترکیه، روسیه و خود ارمنستان نسبت به این موضوع در خور توجه است. حال، با توجه به اینکه در چند هفته گذشته دور جدیدی از درگیری های نظامی بین باکو و ارمنستان ایجاد شد و در پی آن در نشست سوچی، ایروان آمادگی آغاز روند تعیین مرزها با جمهوری آذربایجان را اعلام کرد در حالی که رفع انسداد ارتباطات نیز بسیار مهم است، از دیدگاه شما رویکرد ترکیه و روسیه به کریدور زنگزور چیست؟
مسئله کریدور بین روسیه و جمهوری آذربایجان تمام شده است. موضوعی که من احساس می کنم محل اختلاف بین روسیه و ترکیه بر سر چگونگی اتصال نخجوان به جمهوری آذربایجان است، این است که آنها اختلافات خود را علنی نکرده اند به طوری که ما شاهد هستیم که در واقع نوعی سازش و مدارا در رفتارهای پوتین و اردوغان قابل مشاهده است و هیچ گفتمانی میان دو طرف به بیرون درز پیدا نکرده است. این مسئله دارای معنی خاصی است که در سطح کارشناسی و روابط دیپلماتیک، مناسبات دو کشور به خوبی در حال چکش کاری است؛ یعنی پیش از اینکه خود پوتین و اردوغان بتوانند مواضع دو کشور را اعلام کنند، در سطح کارشناسی و روابط دیپلماتیک، مناسبات دو کشور تعریف می شود. 

تحلیل و ارزیابی من این است که اختلاف بر سر این موضوع است که ترکیه تاکید بر کریدور دارد و روسیه تاکید بر یک جاده. همانطور که میدانید، مزایا و شرایطی که کریدور دارد به مراتب بهتر و بیشتر است. با توجه به برخورداری کریدور از پهنای بیشتر و  امکاناتی مانند خطوط راه آهن، جاده، اتوبان و انجام ساخت و ساز که ترکیه شعاع و پهنای پنج کیلومتری را درخواست داده، دنبال اجرایی کردن این موضوع است.

در حالی که از دیدگاه من، چیزی که مدنظر روسها می باشد، احداث یک جاده میان جمهوری آذربایجان و نخجوان است. نکته مهم این است که ارامنه هم در این میان هیچ عکس العملی به این موضوع نشان نداده اند. خود ارمنستان نه در سطح مقامات و کارشناسی رسمی، موضع آنچنانی از خود نشان نداده و مخالفت علنی را اعلام نکرده اند.

در واقع، هدف غایی قره باغ نیز همین مسئله است. برای آذربایجان و ترکیه، هدف اصلی قره باغ این است که به نخجوان متصل شود. از طرفی، روسیه و چین به دنبال این هستند از راههای کم دردسرتر به ترمینال انرژی در ترکیه منتقل شوند، به نظر می رسد که از این طرح استقبال خواهند کرد؛ یعنی به جای اینکه خطوط لوله از زیر دریا، روی آن و زیر گذر عبور کند؛ از خاکی رد خواهد شد که بستر آن هم در نخجوان و ترکیه مهیا است.

با توجه به شرایطی که در ژئوپلتیک ترکیه رخ داده و کریدور زنگزور هم شکل گرفته است، رفتارهای الهام علی اف بیشتر متاثر از تیپولوژی شخصیتی اردوغان است

گام بعدی رفتار جمهوری آذربایجان و ترکیه، در حقیقت، الحاق نخجوان به جمهوری آذربایجان است. این موضوع یک پلن سوم است، زیرا اهمیت آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، با وجود این کریدور، معنای خود را پیدا خواهد کرد. این کریدور که از آذربایجان به نخجوان و سپس ارزروم منتقل خواهد شد، در واقع هدف دیگر پروژه وطن آبی است که آن را به عنوان مجتمع نفتی و گازی دنیا تبیین نماید. با توجه به احاطه سه دریای مرمره، سیاه و مدیترانه و دو تنگه داردانل و بُسفُر، همچنین ترکیه به دنبال آن است که با اهمیت بخشی به مناطق پیرامونی خود از جمله آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی، سوریه و قره باغ، موجب تضمین امنیتی اهمیت تمام کریدورهای دنیا شود، ثبات انرژی را در زمینه انتقال مهیا نموده و در نهایت خود را به یک امپراطوری دریایی تبدیل کند.    

بنابراین، با توجه به شرایطی که در ژئوپلتیک ترکیه رخ داده و کریدور زنگزور هم شکل گرفته است، رفتارهای الهام علی اف بیشتر متاثر از تیپولوژی شخصیتی اردوغان است. ملاحظه می کنید که فردای پیروزی جمهوری آذربایجان ما شاهد بودیم که اردوغان به باکو سفر کرد. چندی پیش نیز برای افتتاح فرودگاه به فضولی رفت. هشت ماه پیش، این شهر در دست روسها و ارامنه بود. حال سوال این است که چه کشوری ضامن و پشتیبان حقوقی این توافقنامه است؟ کشور اول خود روسیه است. توافقی که میان پاشینیان و علی اف شکل گرفت، در درجه اول روسیه و سپس ترکیه پشتیبان آن بودند.

منافع روسیه و ترکیه آنچنان در زمینه خطوط انرژی گسترده است که حاضرند تا بر سر مسائل و درگیری های هویتی که میان دو کشور وجود داشت، این موضوع را از قواعد خود کنار بگذارند و به دنبال آن هستند که بحث ترمینال انرژی به ترکیه واگذار گردد، زیرا ترکیه با وجود این ترمینال انرژی، حامی خاصی به جز روسیه ندارد. این ترمینال انرژی زمانی که به روسیه منتقل شود، حامی درجه اول در زمینه انتقال نفت و گاز، آذربایجان و سپس روسیه است. اعراب تاکنون از طرح طیب اردوغان استقبال نکرده اند در حالی که منتظرند که ببینند در رقابت میان آنکارا و تل آویو برای عهده دار شدن ترمینال انرژی چه کسی برنده است؟ 

ترکیه با طرح مسئله زنگزور و توجه با بازارهای چین یعنی با حرکت قطار از چین طی سفر ۲۱ روزه به سمت ترکیه، به دنبال جلب توجه اروپا به بازارهای چین است ضمن اینکه با اهمیت دادن به این کریدور زنگزور و حل معما در پی آن است که اروپاییها را تشویق کند تا از طریق این ژئوپلتیک به چین دست پیدا کند. 

اختلاف ترکها با روسها بر سر این مسئله است که روسیه از یک بزرگراه حمایت میکند و ترکیه از یک کریدور

بنابراین، اختلاف ترکها با روسها بر سر این مسئله است که روسیه از یک بزرگراه حمایت میکند و ترکیه از یک کریدور. حال، این که در آینده چه رخ خواهد داد، بستگی به مزایای نسبی و مطلقی دارد که دو کشور از بحث کریدورها و انرژی بتوانند یکدیگر را منتفع سازند.

* آیا کریدور زنگزور تهدیدی برای منافع ایران در قفقاز است؟ در حالی که ایران مسیرهای دریایی رسیدن به روسیه را فعال کرده است.
در رابطه با منافع این کریدور برای ایران، نظر من این است که کمی دیر شده است. واقعیت این است که سیاست خارجه ما در خصوص تحولات قره باغ، درک درستی از ترکیه و آذربایجان نداشت. سیاست خارجه عرصه روشنفکری نیست. در معاملات کریدورهای انرژی دنیا، قره باغ یک محیط ژئوپلیتیکی نوین است. بنابراین، یک نگاه یکپارچه و واحد را می طلبد. ایران متاسفانه از گذرگاه کریدورها در حال حذف شدن است. از طرفی، اکثر تحولات خاورمیانه حول دیپلماسی کریدورها در حال اجماع و اقناع سازی است. ما شاهد هستیم که در رابطه با موضوع قره باغ هم چه چیزی تعیین بود. منافع ژئوپلیتیکی که در رابطه با بحث کریدورها، کشورها را منتفع می کرد.

به هیچ وجه برای دیپلماسی خارجی وجهه خوبی ندارد که از تحولات قره باغ به دور باشد؛ ما باید تکلیف خود را مشخص کنیم که حامی کدام طرف هستیم

فرانسه مخالف سرسخت جمهوری آذربایجان در موضوع قره باغ بود، چرا که در خصوص هاب انرژی و در رقابت ترمینالها طرفدار اسرائیل بود. همچنین، در ترکیه با لیبی درگیر بود و می دانست که در پشت خطوط نفت و گاز مدیترانه، پلن بعدی قره باغ است. با این حال، توازن میان روسیه و ترکیه آنچنان قدرتمند بود که اجازه نفس کشیدن به فرانسه در قره باغ را نداد و زود از صحنه خارج شد. پس از آن روسیه، ترکیه و ایران طرح ۳+۳ را مطرح کردند؛ آذربایجان، گرجستان و ارمنستان از یک طرف به عنوان سه بازیگر مهم منطقه ای، ترکیه و روسیه به عنوان بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و ایران به عنوان یک بازیگر بسیار مهم. 

لذا، به هیچ وجه برای دیپلماسی خارجی وجهه خوبی ندارد که از تحولات قره باغ به دور باشد. ما باید تکلیف خود را مشخص کنیم که حامی کدام طرف هستیم. در حال حاضر، زمان حمایت از بازنده نیست. از طرفی در جنگ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان، ما به درستی عمل نکردیم. ارمنستان چیزی برای از دست دادن ندارد در حالی ما با روسیه و ترکیه مناسبات بسیاری خوبی داریم.

ما سالها در نشست آستانه در سوچی حضور داشته ایم. زمانی که در سطح سران با روسیه و ترکیه روابط به آن مهمی داریم، بنابراین برای نگاه به قره باغ باید در کنار نگاه ایرانی، نگاه روسی و ترکی را نیز لحاظ کرد و از کانال این دو کشور منافع خود را تامین نماییم.

در منطقه زنگزور و قره باغ، ایران در دستگاه دیپلماسی خود باید منافع خود را به منافع قره باغ گره زده و سعی نماید که از این کریدورها و خطوط انرژی خود را دور نگاه ندارد، در حالی که با ایجاد طرحهای مشترک با آذربایجان و ترکیه در خاک ایران، بر مبنای حقوق بین الملل خود را به قره باغ نزدیک نماید

از طرفی، نباید از احداث پروژه های مشترک روسیه و ترکیه در خاک ایران غافل شد. یکی از مشکلات ایران در دیپلماسی خارجی این است که برخلاف عربستان و ترکیه عضو سازمانهای بین المللی نیست. این کشورها از حقوق بین الملل در پشت سر دیپلماسی خود برخوردار بوده و  به راحتی تحریم پذیر و آسیب پذیر نیستند.

در منطقه زنگزور و قره باغ، ایران در دستگاه دیپلماسی خود باید منافع خود را به منافع قره باغ گره زده و سعی نماید که از این کریدورها و خطوط انرژی خود را دور نگاه ندارد، در حالی که با ایجاد طرحهای مشترک با آذربایجان و ترکیه در خاک ایران، بر مبنای حقوق بین الملل خود را به قره باغ نزدیک نماید. اتصال خطوط آهن ما به خطوط انرژی و کریدورها یکی از ضرورتهای مهم ما است. همچنین، باید تلاش شود تا مناطق آزاد تازه تشکیل شده در شمال غرب کشور در مناطق نزدیک به زنگزور تشکیل شود.

ایران باید خواهان سهم خود از آینده این کریدورها باشد و با اتصال خود به خطوط انرژی در قفقاز جنوبی، از منافع زیادی بهره مند گردد

همچنین، ایران باید خواهان سهم خود از آینده این کریدورها باشد و با اتصال خود به خطوط انرژی در قفقاز جنوبی، از منافع زیادی بهره مند گردد. فقدان احداث و راه اندازی طرحهای مشترک اقتصادی با ترکیه، روسیه، جمهوری آذربایجان و گرجستان موجب دور ماندن ما از کریدورها می شود. بر همین اساس، ایران باید پیشگام حقوق بین الملل و مزایای  ژئوپلتیکی در قفقاز جنوبی باشد که این امر از طریق فعال نمودن ابزارهای انرژی دیپلماسی فعالانه که در اختیارمان است، میسر است. ما باید به عنوان کشوری مهم در انتقال نفت و گاز دنیا نقش برجسته ای ایفا نماییم.

کد خبر: ۱۲۱٬۰۳۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha