به گزارش بازار، اندیشکده کوئینسی در یادداشتی به این مسأله پرداخته که روابط چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از خروج نظامی آمریکا از منطقه چه سمتوسویی خواهد یافت. نویسنده معتقد است با توجه به روابط اقتصادی طولانیمدت آمریکا با کشورهای عربی خلیج فارس، خروج نظامی به معنای کاهش نفوذ سیاسی نیست.
در عین حال در این یادداشت مطرح شده که آمریکا نباید نگران تکمیل خلأ نظامیاش توسط چین باشد. بلکه باید از نیازمندی چین به تثبیت و توسعه روابط اقتصادی و سیاسی با متحدان آمریکا در خلیج فارس، برای تشویق گفتگو و اقدامات اعتمادساز میان واشنگتن و پکن استفاده کند.
مشارکت چین در خلیج فارس عمدتاً به چهار هدف است: حفظ دسترسی به منابع انرژی؛ گسترش دسترسی به بازارهای منطقه برای تجارت و سرمایه گذاری در زیرساختها، تولید و مخابرات؛ توسعه پروژههای زیربنایی برای ابتکار «کمربند و جاده» و نهایتاً افزایش وجهه بینالمللی با نقشآفرینی سیاسی.
در این یادداشت اشاره شده که ایران مهمترین چالش منطقهای آمریکا در ارتباط با تداوم نفوذ چین در غرب آسیاست. اگر هدف آمریکا شکست ایران باشد، در مقابل روابط اقتصادی تهران و پکن با مشکل روبرو خواهد شد ولی اگر درصدد کاهش تنش با تهران و بهبود روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس برآید، حضور چین یک فرصت است.
در پایان پیشنهاد شده که ایالات متحده با شرکایش در خلیج فارس محدودیتهایی را برای حضور نظامی چین و تأسیس پایگاههای هوایی و دریایی چین در این محدوده تعیین کند. این عاملی است که ثبات سیاسی و منافع آمریکا در خلیج فارس را تأمین میکند.
نکته مهم که این مقاله راهکاری برای آن ارائه نداده این است که چین به کشورهای منطقه به مثابه بازاری برای فروش تسلیحات و تقویت روابط نظامی نیز مینگرد. از سوی دیگر کاهش اعتماد به حمایت آمریکا پس از خروج از افغانستان نیز محرکی برای برخی متحدان ایالات متحده خواهد بود که به سوی روابط سیاسی و نظامی قویتر با روسیه و چین حرکت کنند.
نظر شما