۶ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۰
بازمهندسی استانداردهای تعادلی بازار
یادداشت؛

بازمهندسی استانداردهای تعادلی بازار

نوشهر- «کارآفرینان افرادی هستند که استانداردهای تعادلی در بازار را بازمهندسی می کنند» این جملات بخشی از یادداشت زینب بنی شیخ الاسلامی مدرس دانشگاه بوده که برای بازار ارسال کرده است.

زینب بنی شیخ الاسلامی؛ بازارطبق نظریات رشد اقتصادی، کارآفرینی از طریق نوآوری، تنوع منابع، اختراع و رقابت پذیری بر رشد اقتصادی تأثیری عمیق و ارزش زا می گذارد. نوآوری اهرم اصلی این نظریات بوده که با ترکیب اقتصاد سنتی و اقتصاد دانشی بر وحدت کلمه در بکارگیری از فعالیت های کارافرینانه به منزله نیروی محرکه اقتصاد دلالت دارد.

برای بیان کاربردی این نظریات در فعالیت های منجر به رشد اقتصادی بر مفهومی به نام تخریب خلاق پرداخته می شود که می تواند موجب تغییر در شیوه تفکر گردد و بزنگاهی برای خلق ایده و برهم زدن تعادل در بازارهای گوناگون باشد.

تا تعادلی برهم نخورد توانایی ایجاد تعادل بوجود نمی آید! این جمله کلیدی بدان معنی است که انقلاب درونی در ساختارهای اقتصاد منجر به رشد خواهند شد،کارآفرینان همان افرادی هستند که استانداردهای تعادلی در بازار را بازمهندسی می کنند و نقطه ثقل آن که همان ریسک پذیری فعالیت های اقتصادی است شکل می گیرد.

اشباع بازارهای فعلی تمایل به ریسک در سرمایه گذاری بنگاه ها را در صدد رقابت با این فعالیت های نوآور خواهد کرد، محصولات جدید در پی تصمیمات جدید و از طریق بازآفرینی الگوهای رفتاری در اقتصاد نمایان خواهد شد. پر واضح است برای پشتیبانی از این نظریه که کشورهای توسعه یافته بر اساس همین نظریات توانسته اند به شکوفایی اقتصادی و از آن مهمتر بر پایداری رشد اقتصادی دست یابند در مدل های رشد درون زای اقتصاد نمایان می شود.

نقش پررنگ و مهم کارآفرینی در پویایی و رشد پایدار اقتصاد از طریق بهبود سطح رفاه کشور پدیدار می شود، لذا می بایست با تعریف اکوسیستم های نوآوری در بستر اقتصاد دانشی که دیجیتالیزه شدن فرایندهای آن منجر به بکارگیری نیروی انسانی با مهارت بالا شده است چارچوبی ترسیم شود که لازمه آن تخریب خلاقانه به منظور برهم زدن تعادل در بازار برای دستیابی به محصولات و ایده های جدید و ایجاد رقابت پذیری در فعالیت بنگاه های اقتصادی است.

مسیر پیمایش کارآفرینی از خوداشتغالی و نوآوری می گذرد
مسیر پیمایش کارآفرینی از خوداشتغالی و تحصیلات منجر به نوآوری خواهد گذشت و این کشورهای در حال توسعه از جمله ایران را بر آن خواهد داشت تا برای رشد اقتصادی بیشتر سیاست های کارآفرینی را با افزایش سطح آموزش دنبال کند.

نکته حایز اهمیت این سیاست افزایش مهارت در راستای رشد تحصیلات می باشد زمانی که سطح آموزش بالا برود می بایست خروجی های منجر به مهارت ورزی افزایش یابد تا توانایی و قابلیت ایده پردازی و برهم زدن تعادل را با توانایی در تبدیل ایده به محصول در بازار را داشته باشد، متاسفانه درکشورهای منطقه منا ( MENA - Middle East and North Africa ) که ایران نیز جزئی از آن است به دلیل اینکه درآمدهای نفتی حرف نخست را در تولید ناخالص داخلی کشورها می زند، کارآفرینی به عنوان کلید توسعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

افزایش بدهی های خارجی، افزایش نیروی انسانی و رشد بیکاری، ضعف و بی ثباتی نرخ رشد سرانه از جمله معرف هایی است که به خوبی، نشان می دهد این کشورها از کلید کارآفرینی برای حل معضلات اقتصادی خود استفاده نکرده اند. وجود پایه های تئوریکی قوی و قابل استناد با برهم زدن چرخه فعالیت اقتصادی که نوآوری آن را قطع می کند، یعنی کارآفرین با توجه به اشباع بازارهای موجود از طریق نوآوری و پذیرش ریسک سرمایه گذاری در محصولات جدید به سود برسد.

تخریب کارآفرینان با برهم زدن بازار
تخریب فعال با نقش آفرینی کارآفرینان با برهم زدن تعادل بازار از طریق رقابت پذیری با بنگاه های موجود نشان داده می شود.

در ادامه حوزه هایی را که دولت ها و فعالیت های کارآفرینی از رهگذر آن ها می تواند رشد و توسعه اقتصادی را تسریع کند بیان می شود.

۱- اغلب کشورهای عضو منا دارای اقتصاد دولتی اند، بنابراین دولت با سیاست های خود و تشویق بخش خصوصی باید سرمایه گذاری در محصولات جدید را توسعه دهد.

۲-۱: توانمند سازی بازوهای بخش خصوصی به منظور تقویت سرمایه گذاری، اعتمادسازی در بخش خصوصی به جهت سودآوری و تشویق به وارد شدن در صحنه اقتصادی.

۲- خلق یک اکوسیستم کارآفرینی در کشورهای عضو منطقه، از طریق آموزش کارآفرینی از سنین پایین، استعدادیابی و پرورش ایده که می تواند با بهبود کارآفرینی به رشد اقتصادی شان کمک کنند.

۳- گردآوری پس اندازهای عمومی بی هدف و سرگردان و مهارت های بی استفاده از طریق تشکیل سرمایه

۴- وجود برنامه های سرمایه گذاری با هدفگذاری های بلند مدت صورت برنامه های توسعه ای اقلیمی-جغرافیایی هر منطقه از کشور با آمایش سرزمین.

۵- بکارگیری از اقتصاد دانشی(تجاری سازی دانش) از طریق دیجیتالزه شدن فعالیت ها با توجه تغییر سبک رفتار مصرف کننده.

۶- بکارگیری مدل های انسان محور در قالب توانمند سازی انسانی که خلاقیت ها و خلق ایده ها را منجر خواهد شد.

کد خبر: ۱۰۹٬۴۸۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha