جبار صفربیگی؛ بازار: دغدغه فکری بیکاری، عدم اشتغال و ازدواج جوانان خنجری است که همواره به تن جامعه زخم میزند و آرامش را از جوانان میگیرد، ثمره این زخمها جامعهای پرخاشگر خواهد بود که سرگردان میان شدنیها و نشدنیها قدم بر میدارد.
با توجه به جمعیت قابل توجه جوانان تحصیل کرده و بیکار در استان ایلام، با مهارت آموزی و حل معضل اشتغال جوانان میتوان زمینه کاهش معضلات اجتماعی و سلامت روانی جامعه را مهیا کرد.
گلایههایی که از گوشه و کنار استان به گوش میرسد نشان از لبریز شدن صبر قشر جوان است و دغدغه مردم از کمبود کار و عدم اشتغال جوانانی که جویای کار هستند، اما این جستوجوها تا به حال فایدهای برای آنها نداشته است.
ذهن مردم همواره درگیر سوالاتی از قبیل اینکه چرا جذب نیروی جوان در ادارات دولتی کم است؟ چرا نیروهای کهنه کار و با سابقه کنارهگیری نمیکنند تا جوانان وارد میدان شوند؟ و انتظار از مسئولانی که باید رسیدگی کنند اما همچنان نسبت به این موضوع بیتوجه هستند.
این روزها شاهد افزایش بیسابقه افرادی هستیم که به دلیل شیوع ویروس کرونا کار خود را از دست دادهاند و از طریق جستوجو در زبالهها امرار معاش میکنند و این افزایش زبالهگردها میتواند نشان از نامناسب بودن شرایط اقتصادی آنها داشته باشد، چرا که این افراد تنها برای امرار معاش به زبالههای شهر روی میآورند که این معضل هم برای خود این افراد و هم برای شهروندان بسیار سخت و دردناک است
البته اینکه تمام خطاها وکم کاریها را هم گردن مسئولان بیاندازیم درست و نتیجه بخش نیست، چون شواهد حاکی از این است که متولدین دهه ۶۰ بخش بزرگی از جوانان بیکار را شکل میدهند، جوانانی که به جای وارد شدن در سن ۲۰ سالگی به بازار کار، تحصیل را ترجیح داده و با افزایش تحصیلات توقع بالای شغلی را هم با خود به همراه داشتند و جامعه پاسخگو این توقعات نبوده و نیست و باید پرسید که آیا میتوان امیدوار بود که روزی پاسخگو باشند.
از سویی دانشگاهها، دانشجویانی را از رشتههایی فارغ التحصیل کردهاند که بازار کار طالب آنها نبوده، چون جایی برای جذب آنها وجود نداشت و همین باعث شد جوانان در بازار و حرفهای فعال باشند که هیچ سنخیتی با میزان تحصیلاتشان و رشته آنها وجود نداشت.
این دغدغه فکری اگر همینطور ادامه پیدا کند و بزرگ شود، باعث ایجاد خشونت در جامعه میشود و افسردگی و ناامیدی از زندگی و عدم انگیزه برای تشکیل زندگی و بی بند و باری جوانان، مصرف بیش از اندازه فضای مجازی و کشیده شدن جوان به اعتیاد را که مخرب خانوادهها است را شاهد خواهیم بود.
شاید دیگر این روزها بیکاری و مسئله تأمین مخارج زندگی برای بسیاری از خانوارها که از اقشار ضعیف جامعه محسوب میشوند به موضوعی کلیشهای تبدیل شده است و فشار مخارج زندگی باعث شده تا برای گذران زندگی خود به برخی کارهایی که شایسته یک انسان نیست روی بیاورند و متاسفانه این موضوع، مسئله تازه ای نیست
این روزها شاهد افزایش بیسابقه افرادی هستیم که به دلیل شیوع ویروس کرونا کار خود را از دست دادهاند و از طریق جستوجو در زبالهها امرار معاش میکنند و این افزایش زبالهگردها میتواند نشان از نامناسب بودن شرایط اقتصادی آنها داشته باشد، چرا که این افراد تنها برای امرار معاش به زبالههای شهر روی میآورند که این معضل هم برای خود این افراد و هم برای شهروندان بسیار سخت و دردناک است.
در گذشته تنها معتادان و کودکان کار به زبالهگردی مشغول بودند اما امروزه شاهد روی آوردن بسیاری از افراد فارغ از اینکه در چه رده سنی و اینکه از چه جنسیتی برخوردار هستند، هستیم که این خود زنگ خطری جدی برای جامعه محسوب میشود و در واقع اصلیترین دلیل روی آوردن این افراد به زبالهگردی نامناسب شدن شرایط مالی افراد جامعه است.
شاید دیگر این روزها بیکاری و مسئله تأمین مخارج زندگی برای بسیاری از خانوارها که از اقشار ضعیف جامعه محسوب میشوند به موضوعی کلیشهای تبدیل شده است و فشار مخارج زندگی باعث شده تا برای گذران زندگی خود به برخی کارهایی که شایسته یک انسان نیست روی بیاورند و متاسفانه این موضوع، مسئله تازه ای نیست.
ایلام همواره یکی از استانهای صدرنشین در رتبه بندی نرخ بیکاری در کشور بوده است و این صدرنشینی را میتوان بدون آمار رسمی و تنها با نگاهی به وضعیت اشتغال خانواده و اطرافیانمان به خوبی حس کرد.
در این میان، جوانان ایلامی پس از فارغ التحصیلی، در جستجوی فرصتهای اشتغال، هر روز سرگردانتر میشوند و نمیدانند برای یافتن کار به کجا مراجعه کنند.
در استانی که نه صنعت و کارخانهی پررونقی وجود دارد و نه بخش خصوصی حاضر به سرمایه گذاری در منطقهای است که حتی راههای ارتباطی ایمن و استاندارد ندارد، گشتن به دنبال شغل، تلاشی بیهوده و بی نتیجه به نظر میرسد.
نظر شما