۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۴
دست کم گرفتن چالش اقتصادی چین توسط آمریکا؛ مشکلات ساختاری اقتصاد آمریکا
بازار گزارش می دهد؛

دست کم گرفتن چالش اقتصادی چین توسط آمریکا؛ مشکلات ساختاری اقتصاد آمریکا

با توجه به صعود اقتصادی چین ایالات متحده آمریکا باید در روابط خارجی خود تجدید نظر کند.

بازار؛ گروه بین الملل: اقتصاد جمهوری خلق چین طی دهه های گذشته بسیار سریعتر از اقتصاد ایالات متحده آمریکا در حال رشد بوده است. چین اکنون دومین ابرقدرت جهان بوده و از نظر اقتصادی از ایالات متحده آمریکا عقب نیست. باید گفت نفوذ سیاسی پکن در کنار تولید ناخالص داخلی آن رشد کرده و پیشرفت های فنی آن همچنان جهان را متحیر و تحت تأثیر قرار می دهد.

در نیم قرن اخیر، چین در این مورد که چگونه یک کشور در حال توسعه مصمم می تواند مازاد خود را برای توسعه بسیج کند؟ الگوی بسیار خوبی بوده است. در طی دهه های گذشته کارگران چین مازادی تولید کردند که در درجه اول برای ساخت و گسترش اقتصاد چین از طریق سرمایه گذاری عظیم در زیرساخت ها، ظرفیت های صنعتی، رشد بهره وری، آموزش و تحقیقات و توسعه مورد استفاده قرار می گرفت. این برنامه عمدی سرمایه گذاری به سرمایه گذاری در بخش خصوصی؛ توسعه و رشد شرکت سرمایه خصوصی چینی نیز کمک نموده و باعث مشارکت و ادامه آن بین دولت و بخش خصوصی شد.

در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم چین شتاب حاصل از تولید مازاد را کنترل کرده و اعلام نمود سرمایه گذاری ها را به سمت اهداف رشد تعیین شده از طرف حزب و دولت متمایل کنند. در مرحله بعدی از مازاد تولید برای تولید ساختارهای پیچیده طبقاتی بنگاه های خصوصی و دولتی و سرمایه داران خصوصی خارجی و داخلی و در نهایت برای تنظیم بازارها و برنامه ریزی اقتصادی دولت استفاده نمود.

کنترل امورات دولت توسط حزب کمونیست خلق چین از نظر دامنه قدرت و مدت زمان، بیش از نقش دولتها در اروپای غربی، آمریکای شمالی و ژاپن است. داشتن حزب و دولت به عنوان نهادهای مشارکتی که سیاست های تعیین شده را تحت فشار قرار می دهند، امکان بسیج منظم بیشتر منابع خصوصی و عمومی برای دستیابی به اهداف توافق شده را فراهم می کند.

یکی از اهداف اصلی آنها توسعه اقتصادی برای فرار از فقر بومی جنوب آسیا بوده است. بسیج برای جلوگیری از گسترش  بیماری کووید ۱۹ از طریق قرنطینه در ووهان و شهرهای دیگر مثال دیگری است. همچنین دستیابی به برابری فنی و در برخی مواقع برتری در بسیاری از زمینه ها نسبت به ایالات متحده آمریکا.

رشد چشمگیر اقتصادی چین طی ۳۰-۴۰ سال اخیر احتمالاً دوباره تحریک شده و با تحولات مربوطه در رشته اقتصاد بیشتر امکان پذیر خواهد شد. این موارد نشان دهنده در آغوش گرفتن و تقویت مداخلات اقتصادی دولت ها به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف اولویت بندی شده اجتماعی است.

باید گفت اقتصاد چین تا سال ۲۰۲۰، از آمریکا سبقت نگرفت، اما رشد اقتصادی آن سریع‌تر از اقتصاد آمریکاست. گزارشات نشان می‌دهد چین به دلیل اثرات همه‌گیری کرونا پنج سال زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد از آمریکا سبقت می‌گیرد و مقام نخست اقتصاد جهان را در سال ۲۰۲۸ به خود اختصاص خواهد داد.

اقتصاددانان تخمین می‌زنند چین حدفاصل سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ رشد متوسط سالانه ۵.۷ درصدی را تجربه کند و سپس طی سال‌های ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۰ رشدی ۴.۵ درصدی داشته باشد. در سوی مقابل پیش‌بینی می‌شود آمریکا پس از احیای چشمگیر اقتصادی در سال آینده، از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ رشد ۱.۹ درصدی را تجربه کند و سپس برای سال‌های بعد در محدوده ۱.۶ درصدی متوقف شود.

برخی از رهبران آمریکا به تقابل نظامی با چین در صورت لزوم فکر می کنند. اگر این اتفاق رخ دهد، چینی ها به آنچه در واقع ایالات متحده با آن مخالفت کرده است، یعنی ادامه قدرت حزب کمونیست و ساختار اجتماعی آن و دولت حاکم چین تمرکز خواهند کرد.

چین بیش از چهار برابر آمریکا جمعیت دارد. تولید کل اقتصاد این کشور ممکن است طی چند سال از تولید ایالات متحده آمریکا پیشی بگیرد. نفوذ سیاسی جهانی آن به سرعت در حال افزایش است. با توجه به صعود اقتصادی چین ایالات متحده آمریکا باید در روابط خارجی خود تجدید نظر کند.

در همین حال، مشکلات اقتصادی ایالات متحده آمریکا (مانند چرخه بی ثباتی، نابرابری ثروت و درآمد، اختلافات سیاسی و انباشت بدهی انفجاری) افزایش می یابد.

کد خبر: ۱۰۰٬۶۳۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha