۲ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۲
مشهد تا رسیدن به شهر هوشمند فاصله دارد؛ چشم‌ها را باید شست
بازار بررسی کرد؛

مشهد تا رسیدن به شهر هوشمند فاصله دارد؛ چشم‌ها را باید شست

مشهد- مشهد مقدس با لقب پایتخت فرهنگی جهان اسلام به‌عنوان شهری هوشمند یاد می‌شود و لذا این هوشمندی امروز سوژه گفت‌وگوی بازار با یکی از کارشناسان حوزه فناوری و اطلاعات شهری است.

بازار؛ گروه استان‌ها: گفته می‌شود زمانی که مردم بتوانند در شهری با رفاه نسبی و به سهولت زندگی کنند می‌توان این شهر را هوشمند خواند البته بخشی از این موارد در قالب زیرساخت‌ها و ابزارهای الکترونیک محقق می‌شود.

در مشهد برخی اتفاقات مانند تابلوهای هوشمند برای زمان‌سنجی اتوبوس‌ها و یا برخی اقدامات مانند صدور کارت‌های الکترونیکی بانام «من کارت» برای تسهیل در برخی از اقدامات فراهم‌شده اما هنوز بسیاری از مردم ادعا می‌کنند که استفاده از این ابزارهای الکترونیکی و هوشمندانه چندان هم در سطح شهر تسری نیافته چنان چه که هنوز هم پرداخت کرایه تاکسی با «من کارت» فراهم نیست!

در این راستا از مرتضی عطایی نژاد کارشناس حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه شهری خواستیم تا ساعاتی را با ما همراه شود تا طی گفت‌وگویی دوستانه این موضوع را در کلان‌شهر مشهد بررسی و مورد واکاوی قرار دهیم.

* شاخصه‌های شهر هوشمند چیست؟
بخشی از این ماجرا بحث دسترسی است یعنی مردم درهر جا به نیازها و خدمات موردنظر خود دسترسی داشته باشند و توجه به این نکته بسیار مهم است که همه مردم با هر سطح مالی بتوانند به آموزش دسترسی داشته باشند یا به‌عنوان‌مثال در فرآیند تصمیم‌گیری برای شهر خود از فرصت برابر برخوردار باشند و بتوانند مشارکت کنند که این موارد از شاخصه‌های شهر هوشمند به شمار می‌آیند.

بخشی از این موارد در قالب زیرساخت‌ها و ابزارهای الکترونیک محقق می‌شود و بخش عمده‌ای آن نیز به رفتار سیستم‌ها و فرهنگ حاکم بر شهر برمی‌گردد.

انعطاف‌پذیری سیستم‌ها و مجموعه‌ها و کسب‌وکارها در مقابل شهروند نیز از شاخصه‌های شهر هوشمند محسوب می‌شود.

ما بایستی شهروند و یا مشتری خود را چه در سازمان‌ها و یا در فضای کسب‌وکار به‌خوبی بشناسیم و متناسب با خصوصیات آن‌ها ازجمله  شامل سن، سواد و محل سکونت و سایر ویژگی‌ها  خدمات خود را ارائه دهیم.

برای بررسی اقدامات انجام‌شده در مقوله هوشمند سازی شهر مشهد می‌بایست مروری بر این نکته داشته باشیم که هوشمند سازی محصول و نتیجه فعالیت چه افرادی است؟

مشهد تا رسیدن به شهر هوشمند فاصله دارد؛ چشم‌ها را باید شست

تمامی شهروندانی که در شهر زندگی می‌کنند و تمامی کسب‌وکارها و دستگاه‌های خدمت رسان و نهادهای دولتی و عمومی همه در فرآیند هوشمند سازی شهر دخیل هستند در عمل همه این مجموعه‌ها باید به سمت هوشمندی بروند تا بتوانیم مفهوم شهر هوشمند را احساس کنیم.

* موفقیت شهرداری را در این رابطه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
شهرداری مشهد بیشترین تأثیرگذاری را در شهردار و می‌توان گفت به‌نوعی متولی شهر هوشمند شده درحالی‌که درواقع بار این مسئولیت صرفاً بر عهده شهرداری مشهد نیست.

شهرداری مشهد متناسب با وظایفی که داشته تلاش کرده به سمت شهر هوشمند گام بردارد اما در این مسیر می‌توان گفت موفقیت نسبی داشته و برای اینکه بتوانیم عنوان شهر هوشمند را به مشهد اطلاق کنیم بایستی اتفاقات بسیاری ازجمله هماهنگی  خوب در میان دستگاه‌های اجرایی  مختلف سطح شهر رقم بخورد.

یکی از چالش‌هایی که ما در حوزه شهر هوشمند با آن مواجه هستیم این است که ما متأسفانه شهر هوشمند را با شهر الکترونیک اشتباه گرفته‌ایم و هر جا سخن از شهر هوشمندمی شود صرفاً دستگاه‌های الکترونیکی و نرم‌افزارها به ذهن متبادرمی شود و در شهرداری مشهد نیز مقوله شهر هوشمند به سازمان فاوا موکول شده و این مجموعه یک معاونت تحت عنوان هوشمند سازی را در خود جای‌داده است.

اتفاقات مختلفی در قالب هوشمند سازی رخ‌داده به‌عنوان‌مثال پروژه شهر من که یک اپلیکیشن خدماتی است طراحی و اجراشده و هم‌اکنون در اختیار شهروندان قرارگرفته است اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که علاوه بر کل مجموعه شهرداری همه شهروندان و دستگاه‌های دولتی باید برای تحقق شعار شهر هوشمند تلاش  و همکاری کنند.

اگر تمام دستگاه‌های دولتی خدمات خود را به‌صورت غیرحضوری و دسترسی از راه دور نیز ارائه دهند اما شهروندان از این خدمات استفاده نکنند بازهم ما شهر هوشمند را نخواهیم داشت و  ضرورت نقش شهروندان در این حوزه با این مثال کاملاً مشخص می‌شود.

* آیا شهر هوشمند به شهروند هوشمند هم نیاز دارد؟
بله حتما.ما بایستی به مفهوم شهر هوشمند در کنار مفهوم شهروند هوشمند بپردازیم مفهوم شهر هوشمند محقق نخواهد شد مگر ما شهروند هوشمند داشته باشیم تصور کنید تمام ابزارهای استفاده هوشمندانه از خدمات فراهم شود چه الکترونیک و چه سایر ابزارها اما اگر شهروند از آن‌ها استفاده نکند چطور رفاه زندگی افزایش پیدا می‌کند و ارتقا می‌یابد. ما باید بستر فرهنگی را همسان و هماهنگ با تجهیزات شهر هوشمند فراهم کنیم تا این اتفاق رخ دهد.
تلاش ما در شهر هوشمند این است که تمام کسانی که در شهر زندگی می‌کنند زندگی بهتری داشته باشند. در شهر هوشمند ما باید برای محیط‌زیست شهر هم ارزش قائل باشیم و برای آن‌ها هم شرایط بهتری را ایجاد کنیم. اتفاقی که اخیراً رخ‌داده شهرداری برای پرندگان آشیانه‌هایی را برای پرندگان ایجاد کرده تا در فصل سرما و بارش برف و باران بتوانند از این مکان‌ها استفاده کنند که این مورد نیز خود از مصادیق شهر هوشمند است و حتی برای حیوانات شهر هم باید به فکر باشیم وزندگی امن‌تری را برای آن‌ها فراهم کنیم.

* آیا ما زیرساخت‌های لازم جهت شهر هوشمند را در مشهد داریم یا خیر؟
زیرساخت‌ها را به دو بخش تقسیم می‌کنم. اگر به مباحث فرهنگی توجه کنیم یکی از بسترهای لازم برای تحقق شهر هوشمند بستر فرهنگی و نگاه و نگرش مردم شهر نسبت به ابزارهایی است  که در اختیارشان قرار می‌گیرد  و  سبک زندگی‌شان هوشمندانه‌تر شود و نگاه مثبتی داشته باشند.

بخش دوم زیرساخت‌ها و امکانات ماست به‌عنوان‌مثال ما ۲۰۰ کیلومتر فیبر نوری داریم تجهیزات و امکانات خوبی را در اختیارداریم هرچند کافی نیستند اما باید دوباره به مفهوم شهر هوشمند برگردیم که می‌گوید ما باید بتوانیم از امکانات و منابع  خود  استفاده خلاقانه و بهینه‌ای داشته باشیم و بتوانیم   به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم وزندگی بهتری را برای مردم خلق کنیم‌.

مشهد تا رسیدن به شهر هوشمند فاصله دارد؛ چشم‌ها را باید شست

بنابراین هنر در این است که بتوانیم از همین امکانات موجود بهترین استفاده را بکنیم و نیازی به زیرساخت‌های پیچیده نداریم‌.

معمولاً در حوزه شهر هوشمند استفاده از حس‌گرها بسیار مطرح می‌شود اما وقتی ما امکانات حس‌گر را نداریم بازهم می‌توانیم به سمت هوشمند سازی شهر گام برداریم. و این موردنیاز تا حد بسیار زیادی به همراهی شهروندان نیاز دارد.

درواقع شهر هوشمند شهر لاکچری و پرهزینه نیست اتفاقاً شهر هوشمند شهری است که می‌تواند با همان زیرساخت‌ها و امکانات موجود زندگی ما را بهتر کند.

* آیا هوشمند سازی شهر می‌تواند در اقتصاد شهر مشهد نیز تاثیر بگذارد؟
اگر ما در شهری زندگی کنیم که زندگی در آن راحت است و کارها به‌راحتی انجام می‌شود قطعاً فعالیت‌های اقتصادی نیز در آن به‌خوبی شکل می‌گیرد، فرآیندها تسهیل می‌شود و بهره‌وری بالا می‌رود .

اگر شهر ما شهر زیبایی باشد که رفتارهای هوشمندی دارند این موضوع می‌تواند جذب گردشگر را در شهر افزایش دهد و هرچقدر تعداد گردشگر و زائر در شهر بیشتر باشد اقتصاد شهر نیز بهتر خواهد بود.می‌توانم به‌جرئت بگویم شهر هوشمند به‌شدت بر حوزه اقتصاد تاثیرگذاراست و اقتصاد هوشمند یکی از مقوله‌های شهر هوشمند است‌ به این معنا که ما باید فرصت کسب‌وکار عادلانه را برای همه مردم فراهم کنیم فرآیند کارآفرینی و نوآوری  را تسهیل کنیم تا میزان اشتغال در شهر افزایش یابد و مردم بتوانند به فرصت‌های شغلی برابر دسترسی یابند و همه این موضوعات در بحث اقتصاد هوشمند مطرح می‌شود .

بهبود فضای کسب‌وکار  و بحث شفافیت در مجوزها و قوانین نیز مثال‌هایی از اقتصاد شهر هوشمند هستند که کمتر در حوزه وظایف شهرداری مطرح می‌شوند و بیشتر بر عهده نهادهایی به‌جز شهرداری است و پیشنهاد می‌شود پنجره واحد خدمات برای این حوزه ایجاد شود تا متقاضیان جهت دریافت مجوزهای لازم بتوانند در کمترین زمان ممکن خدمات موردنظر خود را دریافت کنند.

به‌جرئت می‌گویم بزرگ‌ترین مانع هوشمندی شهر مسئله تفکر و نگرش شهروند و مدیران و کارکنان دستگاه‌هاست.

به اعتقاد من مسئله اصلی بر سر راه دستیابی به شهر هوشمند ابزار و تجهیزات نیست و خوشبختانه در این زمینه در شرایط مطلوبی هستیم اما مسئله ما تفکر و نگرش است.

 وقتی تفکر جدید جانشین تفکر فعلی شود که در مقابل تغییرات، نوآوری و ایده‌های جدید  از خود مقاومت نشان می‌دهد می‌توانیم شاهد اتفاقات مثبتی در حوزه هوشمند سازی شهر باشیم. 

* به نظر شما مشهد شاخصه های شهر هوشمند را دارد؟
در خصوص هوشمند سازی شهر مشهد ما با مسئله‌ای که مواجه هستیم این است که مفهوم شهر هوشمند چنان گسترده است که می‌بایست اقدامات مرتبط با آن در سطح شهر انجام شود تا برای شهروندان ملموس و قابل‌درک باشد اما این رویداد تنها مختص به اقدامات صرف شهرداری و مدیریت شهری نیست و در حقیقت تمام مجموعه‌های مرتبط با این فرآیند از حوزه‌های دولتی و حکومتی گرفته تا خود شهروندان می‌بایست در این راه همکاری و همراهی کنند. متأسفانه ما اغلب نقش مهمی را بانام بخش خصوصی و کسب‌وکارهایی که شهر هوشمند را محقق می‌کنند  در این میان از قلم می‌اندازیم .

اگر مروری بر اتفاقاتی که در سال‌های گذشته رخ‌داده است داشته باشیم و دقت کنیم آن چیزی که مردم تحت عنوان هوشمند سازی در زندگی روزمره خود حس می‌کنند و از آن بهره می‌برند وزندگی‌شان را متحول کرده و از منافع آن استفاده می‌کنند از سوی بخش خصوصی ارائه می‌شود به‌عنوان‌مثال کسب‌وکارهایی مانند اسنپ، تپ سی، دیجی کالا و بسیاری از اپلیکیشن ها و خدماتی که توسط بخش خصوصی در چند سال اخیر ارائه‌شده‌اند توانسته‌اند زندگی مردم را تغییر دهند.

مشهد تا رسیدن به شهر هوشمند فاصله دارد؛ چشم‌ها را باید شست

پیش از ظهور این خدمات به‌عنوان‌مثال در حوزه حمل‌ونقل ما با چالش‌های بسیار زیادی مواجه بودیم و بهره‌وری بسیار پایین بود نمونه کوچک آن تاکسی‌های تلفنی بود که می‌بایست مسافر را به مقصد می‌رساند و با ماشین خالی به مبدأ خود بازمی‌گشت تا بعد از انتظاری نامشخص سرویس دیگری را دریافت کند. در این مثال کوچک شاهد اتلاف انرژی و منابع زیادی هستیم که با ابتکار عمل اسنپ و البته الگوبرداری از نمونه‌های خارجی توانست این ضعف را پوشش دهد و این حوزه را متحول کند.

* برای تبدلیل به شهر هوشمند با چه چالش‌هایی روبرو هستیم؟
ما در مجموعه‌های دولتی بعضاً  با چالشی مواجه هستیم که مبتنی بر نظرات مدیران بالادستی و ارگان‌هایی که موضوع را مطالبه می‌کنند خدمت‌رسانی می‌کنیم یعنی این رویکرد که شهروند را محور قرار دهیم متأسفانه وجود ندارد و این‌یک بحث فرهنگ‌سازمانی دستگاه‌هاست که می‌بایست به‌مرور و با مطالبه رسانه‌ها تغییر کند.

درحالی‌که حاضر در شهرداری مشهد شاهد این هستیم که شهردار در تمامی احکام خود برای مدیران خود بر تحقق شهر هوشمند و شهر شهروندمداری تأکید می‌کند که این موضوع نشان‌دهنده این است که نگاه شهروندمداری به‌تازگی در میان مدیران شهرداری شروع‌شده و امیدواریم در سایر ارگان‌های مربوطه نیز این نگاه شکل بگیرد.

شاید نقدی که بتوان بر سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد نیز مطرح کرد این است که شاید بیش‌ازحد درگیر خدمت‌رسانی به درون مجموعه شهرداری شده و آن قسمتی هم که به خارج از مجموعه شهرداری خدمت‌رسانی می‌کند برحسب تقاضایی است که از سوی سایر سازمان‌های زیرمجموعه شهرداری مطرح می‌شود و آن‌ها هستند که از دیدگاه خود تعیین می‌کنند که شهروند به چه چیزهایی نیاز دارد درحالی‌که این موضوع صحیح نیست و  ما باید از خود مردم بپرسیم که چه نیازی دارید و پاسخ آن‌ها را تحلیل کنیم. البته باید به این نکته توجه داشت که سؤال از مردم لزوماً به این معنا نیست که خود حرف مردم را ملاک قرار دهیم بلکه باید بپرسیم و سعی کنیم از نیاز شهروند مطلع شویم و متناسب با آن بتوانیم سرویس خوبی را خلق کنیم و خدمات مطلوب ارائه دهیم.

چالش بعدی ما در این حوزه نگاه کسب‌وکاری به این ماجراست، در نگاه کسب‌وکاری می‌گوید چون محل درآمد من از محل خدمات‌رسانی و رضایت مشتریان است این نگاه در مجموعه‌های دولتی ممکن است وجود نداشته باشد چون بودجه و اعتبار  مشخصی دارند و این باعث می‌شود که ما آنچه تصور می‌کنیم نیاز شهروند است را انجام می‌دهیم درحالی‌که آن کسب‌وکار اگر به‌درستی نیاز جامعه را شناسایی نکند نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد بنابراین حتماً سعی می‌کند خود را حتماً به آن چیزی که شهروند نیاز دارد نزدیک کند.

* برای حرکت به سمت شهر هوشمند چه باید کرد؟
سخن آخر اینکه ما برای تحقق شهر هوشمند باید دستگاه‌ها را تشویق کنیم و به سمتی سوق بدهیم که اولاً بایستی بحث فرهنگی و عملکردی خود را ملاک قرار دهند و در این حوزه تلاش کنند تا شرایط خود را ارتقا دهند و از طرف دیگر باید این موضوع را نهادینه کنیم که دستگاه‌ها نباید به سمت تصدی‌گری حرکت کنند و تا جایی که امکان‌پذیر است دستگاه‌ها باید در راستای اصل ۴۴ به سمت کوچک‌سازی حرکت کنند تا ما بتوانیم هوشمند سازی را عملی کنیم و همچنین فضا را برای کسب‌وکارها فراهم کنند تا بتوانند خدمات خود را به‌صورت روزانه در فضای رقابتی ارتقا دهند.

تصور کنید اگر قرار بود درکل کشور تنها یک اپلیکیشن خدمات کارت به کارت را ارائه می‌کرد و توسط دولت ایجاد می‌شد چقدر می‌توانست دارای کیفیت باشد و امکانات آن در چه حدی می‌بود  اما درحالی‌که حاضر که مجموعه‌های خصوصی این کار را برعهده‌گرفته‌اند هرروز باکیفیت بهتر و تنوع خدمات بیشتر درحالی‌که فعالیت هستند و کسب‌وکارها در فضای رقابت هرروز فکر می‌کنند ایده می‌دهند تا بتوانند مخاطب بیشتری را جذب کنند و درآمد بیشتری کسب کنند که این مهم خود باعث حرکت شهرها به سمت هوشمند سازی نیز می‌شود و ماهم در مشهد باید بپذیریم که از کسب‌وکارها حمایت کنیم تا آن‌ها بتوانند شهر را هوشمند کنند.

کد خبر: ۱۰۰٬۵۰۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha