بازار: بحرانهای فراوان فعلی و بعضا مسائل لاینحل این روزها، اهمیت تابآوری را بیش از گذشته نمایان کرده است و این واژه را به مفهومی قابل درک حتی برای عموم مردم تبدیل کرده است. بحرانهای طبیعی همچون سیل و زلزله، بیماریهای عمومی و فراگیر، بحران در منابع پایدار و تغییرات اقلیمی و آب و هوایی موضوعاتی است که بر اهمیت تابآوری در تمامی عرصهها افزوده است. اگرچه کارشناسان و صاحبنظران بارها و بارها از اهمیت آن سخن به میان آوردهاند اما با اینحال هنوز مفهوم تابآوری به آسیبشناسیِ بعد از بحران بسنده کرده که بعد از مدتی نیز به ورطه فراموشی سپرده میشود و هنوز در فرهنگ مسئولان، در برنامهریزیها و تخصیص بودجه و راهکارهای پیشگیرانه جایگاهی در خور اهمیتی که دارد، نیافته است.
به نظر میرسد تابآوری بیش از آنکه مفهومی کمی باشد، کیفی است و شاید عدم تمرکز بر همین موضوع است که مشکلاتی را ایجاد کرده است. تابآوری بنا بر تعاریف ارایه شده، توانمندی سیستمی پویا برای بازگشت به نقطه پایدار بعد از وقوع یک رویداد و حادثه است، توانمندی که هماکنون فقدان آن به شدت احساس میشود. زلزله ها، سیلها و بحرانهای رخداده و نبود برنامهای منسجم برای اقدامات پیشگیرانه بخشی از مشکلاتی است که همگان با آن دست و پنجه نرم میکنند و آثار مخرباش را در سراسر کشور شاهد هستیم. از سوی دیگر، عموما آسیبشناسیهای انجام شده به جای تاکید بر فعالیتهای پیشگیرانه، تمرکزشان بر نبایدهای بعد از سانحه و رخدادها و بحرانهاست.
غزال راهب رییس پژوهشکده شهرسازی و معماری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در همین ارتباط به خبرنگار خبرگزاری بازار، میگوید: اینکه در وجه کمّی شناسایی کنیم تا چه میزان تابآوری داریم و چقدر در رفع موانع و مشکلات تابآوری حرکت کردهایم مشکل است زیرا شاخصها و مقیاسهای کمی برای شناسایی نداریم. اما با توجه به وضعیت کشور در مواجهه با سوانح و میزان خساراتی که به جای گذاشتهاند، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که در طی این سالها، وضعیت تابآوری وضعیت نامناسبی است و نتوانستهایم محیط پایداری ایجاد کنیم.
راهب با تاکید بر این مطلب که شهر و سکونتگاه، محیطی پویا و در حال حرکت است، تابآوری را موضوع هماهنگ با برنامههای توسعهای کشور برمیشمارد. به گفته وی، تابآوری مفهومی انتزاعی نیست بلکه در ارتباط با برنامههای توسعهای و هماهنگ با آنها معنا مییابد. به همین دلیل نیز تابآوری باید به عنوان یک رویکرد قلمداد شده و به فرهنگ سازمانی و فرهنگ عمومی ورود کند.
وی در عین حال تاکید میکند: تابآوری ابزار مدار نیست تا بتوان مساله آن را صرفا با نگاههای فنسالارانه حل کرد. هرچند که در کشورهای در حال توسعه همچون کشور ما، معمولا ابزارهای فنمدار و تکنوکرات بهتر جواب میدهد و به عنوان نمونه وقتی صحبت از تابآوری در ساختمانها میشود ناخودآگاه، مقاومسازی به یاد میآید. اما باید توجه داشته باشیم که مقاوم سازی تنها یک وجه از تاب آوری است و همه آن را پوشش نمیدهد. تابآوری در برنامهریزی خود را نشان میدهد. بنابراین بسیار مهم است که برنامه جامع مشترک همسو و همافزا داشته باشیم تا تمام اجزای برنامه در راستای تابآوری حرکت کنند.
وقتی صحبت از تابآوری در ساختمانها میشود ناخودآگاه، مقاومسازی به یاد میآید ولی مقاوم سازی تنها یک وجه از تاب آوری است و همه آن را پوشش نمیدهد. تابآوری در برنامهریزی خود را نشان میدهد. بنابراین بسیار مهم است که برنامه جامع مشترک همسو و همافزا داشته باشیم تا تمام اجزای برنامه در راستای تابآوری حرکت کنند.
رییس پژوهشکده شهرسازی و معماری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نداشتن برنامه جامع مشترکِ همسو و همافزا را در موضوع تابآوری، مشکل کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما میداند و توضیح میدهد: به دلیل پیچیدگیهای محیطهای شهری و همچنین غلبه شهرنشینی ، افزایش و تراکم جمعیت در محیطهای شهری، نداشتن هماهنگی و همافزایی بین دستگاهها در محیطهای شهری بیش از سایر مناطق نمود مییابد. به همین دلیل نیز موضوع تابآوری در نظام شهرسازی و برنامهریزی شهری از اهیمت بالایی برخوردار است.
ضرورتهای تابآوری محیط زیست
راهب، پایداری و تابآوری محیطزیست که ریشه بسیاری از مسائل را در خود دارد با توجه به تغییرات اقلیمی نیز از دیگر مواردی میداند که باید موردتوجه قرار بگیرد. به اعتقاد وی، باید تلاش شود تا رویکردهای تابآوری جایگزین رویکردهای توسعه کلاسیک شود.
وی یادآور میشود: پایههای توسعه کلاسیک، اقتصاد و بهرهوری اقتصادی است. به همین دلیل رویکردهای توسعه کلاسیک به این سمت متمایل است که با ایجاد بهره وری اقتصادی میتوان ارزشهای تابآورانه محیط زیستی را افزایش داد. به عنوان نمونه با ایجاد کارخانههایی در اطراف شهرها و ایجاد بهرهوری اقتصادی ناشی از اخذ عوارض از کارخانه میتوان تابآوری محیطزیستی را نیز افزایش داد در حالیکه ایجاد کارخانه و فعالیت آن، خود عامل کاهش تابآوری و افزایش مشکلات محیطزیستی است. در بسیاری از موارد شاهد هستیم که در برنامهریزیها بدینشیوه عمل میشود و تقدمها و تاخرها رعایت نمیشود.
وی تصریح میکند: اساسا این رویکرد که بخواهیم با درآمدهای ناشی از فعالیت اقتصادی عوارض و مخاطرات محیط زیستی را کاهش دهیم، رویکردی ضد تابآورانه است و رویکردی است که اجازه نمیدهد، رویدادها به سمت همافزایی حرکت کرده و مسائل را حل کنند.
رییس پژوهشکده شهرسازی و معماری مرکز تحقیقات در خصوص راهکارهای اجرایی و دلایل ناکامی آنها نیز میگوید: بخش عمدهای ازپیشنهاداتی که ارایه میشود از جنس آسیبشناسی بعد از وقوع بحران است. بدین معنا این جنس از راهکارها عموما راهکارهای دفعی هستند و به نبایدها اختصاص دارد و پیشگیری و برنامهریزی را در درون خود نهفته ندارد.
راهب توضیح میدهد: برخی از راهکارهای اصلاحی که به شکل ضوابط و دستورالعمل درمیآیند، به مرحله عمل میرسند اما بخش رویکردی و نگرشی که باید در برنامهریزیها وارد شوند هیچگاه محقق نمیشوند.
به عنوان نمونه، در خصوص حرایم گسلها مشخص شده است که حرایم گسلها در چه مناطقی از شهر تهران هستند و راهکارها نیز مشخص کرده که ساخت و ساز باید بر اساس ظرفیتهای قانونی انجام شود و روی حریمگسل ساخت و ساز جدید ممنوع است که در اینباره چون ضوابط وجود دارد امکان اصلاح وجود دارد. اما در بخش رویکردی، وقتی گفته میشود زین پس طرحهای توسعه و عمران شهری، منطقه ای و ملی باید با محوریت تاب آوری تهیه شود، این اتفاق هنوز محقق نشده که البته بخش عمده ای از مسائلی که هم اکنون وجود دارد ناشی از این بخش است.
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تصریح میکند: حل مسائلی که تاکنون با آن مواجه بودهایم و حرکت به سمت بهینهکردن و اصلاح امور، نیازمند هزینه است که باید در اولویت و توان کشور باشد. هم اکنون رفع مسائل و مشکلات و همچنین پیشبینی هزینه کردن برای حلبحرانهای پیشرو، در اولویت قرار ندارد. عموما بعد از وقوع بحران، هزینه می شود و پس از بحران به دنبال جبران مسائل کلان پیش آمده می رویم. در حالیکه اگر برنامه ریزی ها با رویکرد افزایش و ارتقای تابآوری باشد، هم، زمان بازگشت به شرایط قبل از بحران کوتاه و هم هزینه کمتری میشود.
در عین حال، فرهنگسازی از سطح مسئولان تا مردم در خصوص تابآوری باید به اولویت عمومی اجتماعی تبدیل شود.
راهب مساله مهم دیگر را مشارکت مردم و سازمانهای مردمنهاد عنوان کرده و میگوید: باید گروهها و سازمانهای آگاه مردمنهادی داشته باشیم که به دولت در تحقق رویکرد تابآوری در نظام برنامهریزی یاری برسانند. در واقع ایجاد جامعه مطالبهگر و مسئولیتپذیر در قبال محیطزیست، میتواند تابآوری را به جایگاه برنامهریزی و تصمیمگیری ارتقا دهد.
نظر شما