بازار؛ گروه بین الملل: باب منندز و لیندسی گراهام دو سناتور مخالف برجام در واشنگتن پست به ارائه دیدگاه خود درباره مذاکرات وین پرداخته اند.
ممندز رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سناست و عنوان می شود سیاست خارجی دولت بایدن توسط او کنترل می شود. لیندسی گراهام هم از سناتورهای جمهوری خواه است که در ضدیت با ایران و برجام معروف است. در ادامه این مقاله آمده است.
در بیش از ۲۵ سال حضور در کنگره، ما پیوسته از دیپلماسی همراه با تحریم حمایت کرده ایم با این هدف که به برنامه های خطرناک هسته ای ایران پایان داده و پرخاشگری های منطقه ای اش را مهار کنیم. به همین دلیل بر این باوریم که اکنون فرصتی فراهم شده تا پرزیدنت بایدن، به چیزی فراتر از صِرف احیای برجام بیندیشد.
بر این باوریم که راهی هست تا بتوان به توافقی دست یافت که حمایت کشورهای منطقه را با خود داشته باشد، هدف اعلام شده ایران برای انرژی صلح آمیز هسته ای را تامین کند و از یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه هم جلوگیری نماید. به نظر ما، کشورهایی در منطقه که خواهان یک برنامه انرژی هسته ای صلح آمیز و پاسخگو برای تولید برق و فراهم کردن شغل برای مردمشان هستند، باید بتوانند این کار را به روشی ایمن انجام دهند.
به عنوان گامی ملموس در این مسیر و بر پایه ایده ای که در گذشته هم توسط کشورهای گوناگونی ارائه شده، پیشنهاد می کنیم که یک بانک منطقه ای سوخت هسته ای ایجاد شود.
بعنوان گام نخست باید با این واقعیت روبرو شویم که در پی خروج ترامپ از برجام و پیشرفت های افزایشی ایران در زمینه هسته ای، این توافق شکسته شده است. هرچند ما مخالف توافق اولیه بودیم، در سال ۲۰۱۸ هشدار دادیم که جهان نیازمند یک رویکرد دیپلماتیک برای یک راه حل است و خروج از برجام بدون یک برنامه دیپلماتیک، به ایرانی خطرناکتر منجر می شود. در واقعیت هم، همین اتفاق افتاد.
در سال ۲۰۲۰، آژانس اتمی گزارش داد که ایران راه دسترسی بازرسان را بسته است. ایران پس از آن هم به غنی سازی شصت درصدی روی آورد، سانتریفیوژهای پیشرفته تازه ای نصب کرد و ذخیره اورانیوم غنی شده اش را افزایش داد. به این ترتیب، در حالی که ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا می گوید که ایران در حال حاضر دست اندرکار فعالیت های هسته ای نظامی نیست، این کشور بر تشدید تنش تمرکز دارد تا جایگاه خود در گفتگوها را تقویت کند.
جامعه اطلاعاتی آمریکا همچنین گوشزد می کند که ایران و متحدانش به طراحی حملات تروریستی علیه افراد و منافع آمریکا ادامه می دهند و همزمان عملیات نفوذ آنلاین و بی ثبات کننده ای را هدایت می کنند. همچنین ایران در حال ایجاد بزرگترین زرادخانه موشک های بالستیک در منطقه است.
حتی در دوره کوتاهی که همه طرف های برجام به اجرای آن پایبند بودند، ایران به انتقال تسلیحاتی پیچیده برای حزب الله ادامه داد و بشار اسد را تقویت کرد و از طریق حوثی ها در یمن، نفوذ فزاینده ای را برساخت.
همه اینها، یک پرسش بنیادی را پیش می کشد: چرا باید تلاش دیپلماتیک خودمان را به کنترل برنامه هسته ای ایران محدود کنیم؟ به جای آن باید در پی رویکردی باشیم که به شکلی معنی بخش، این رفتار ایران و اهرم ناشی از آن را محدود کند. اگر چیز بیشتری از ایران می خواهیم، باید در برابر، تحریم های بیشتری را هم برداریم. آمریکا و جامعه بین الملل باید بر روی یک تعامل دیپلماتیک بالقوه تازه منطقه ای سرمایه گذاری کند و گفتگوهای گسترده تری را ترغیب کند که نفوذ ناخوشایند ایران در منطقه را محدود سازد.
اگر رهبران ایران، خواهان یک برنامه هسته ای صلح آمیز هستند، در آن صورت باید از ایجاد یک بانک سوخت منطقه ای برای منطقه خلیج فارس، استقبال کنند. آژانس بین المللی انرژی هسته ای، پیش از این یک بانک سوخت هسته ای ایجاد کرده که هر عضوی بتواند در صورت بروز اختلال در تدابیر کنونی تامین سوخت، به آن دسترسی داشته باشد.
می توان این بانک سوخت هسته ای را گسترش داد تا این تضمین حاصل شود که هر کشوری در خلیج فارس می تواند به سوخت لازم برای رآکتورهای هسته ای تجاری اش از بانک آژانس دسترسی داشته باشد به شرط آنکه از غنی سازی و فرآوری اورانیوم در داخل کشور چشم پوشی کند. یک بانک منطقه ای سوخت هسته ای می تواند یک منبع قابل اتکاء، معقول و شفاف برای هر کشوری باشد که خواهان یک برنامه هسته ای تجاری صلح آمیز است. این رویکرد می تواند موضوع هسته ای را چندجانبه سازی کند و از بروز یک مسابقه تسلیحاتی هسته ای در خاورمیانه جلوگیری نماید.
یافتن یک رویکرد فراگیرتر، دشوار است و نیروی هسته ای، تنها بخشی از راه حل است. روشن است که بی اعتمادی زیادی وجود دارد. کسانی در آمریکا و نیز در ایران هستند که با هرگونه دیپلماسی مخالفند حتی اگر با منافع ملی آمریکا سازگار باشد و هدفش دستیابی به نتیجه ای باشد که به سود مردم عادی ایران است که هیچ سروکاری هم با غنی سازی و فن آوری موشکی ندارند.
چنین توافقی، یک فرصت بهتر را برای حمایتی فراحزبی گسترده تر در آمریکا فراهم می آورد که علامت نیرومندتری درباره دوام آن به ایران می دهد. بی گمان ما نیازمند آن هستیم که ایران و بازیگران منطقه، بیشتر روی خوش نشان دهند. شفافیت، پاسخگویی و نظارت دقیق بسیار اهمیت دارد. ضروری است که سازمان ملل، آژانس هسته ای و دیگر سازمان های شریک، از ظرفیت و اراده لازم برای پرداختن جدی به این مسائل برخوردار باشند.
دیپلماسی، یک هنر دشوار است اما مسیر روشنی به سوی یک توافق بهتر وجود دارد. ما موکدا دولت بایدن، ایرانی ها و شرکای خود در گفتگوها را ترغیب می کنیم که فراتر از گذشته، بیندیشند و ببیند که برای آینده چه می شود کرد. پرهیز از انجام این کار، یک فرصت بی نظیر برای صلح را در خطر می اندازد.
نظر شما