به گزارش بازار، دلار که به کانال ۲۰ هزار تومانی برگشت و روند کاهش قیمت ارز شدت گرفت، امیدها به اصلاح نرخ ارز بیشتر شد. تا جایی که زمزمه دلار ۱۵ هزار تومانی هم بر سر زبانها، افتاد. اما با کند شدن روند مذاکرات در وین، دوباره تردیدها به جان امید توافق بین ایران آمد و در نهایت منجر به افزایش قیمت دلار شد. مرکزپژوهشهای ایران با انتشار گزارشی با عنوان دیدگاههای «رنج آفرین و دیدگاههای گنج آفرین در حوزه اقتصاد» تلاش کرده است که با زبانی ساده، مردم را از توجه به شعارهای پوپولیستی(رنج آفرین) به سوی شعارهای عملگرایانه هدایت کند و تبعات پیروی از هر دو دیدگاه را برای آنها روشن سازد.
دلایل رشد نرخ ارز
شاید شدیدترین جهش نرخ ارز در سالهای اخیر رخ داده باشد که قیمت دلار از سه هزار تومان به نزدیک سی هزار تومان رسید. با این وصف عجیب نیست اگر نامزدهایی پیدا شوند و به مردم بگویند که میدانیم افت ارزش پول ملی غرور شما را جریحهدار کرده است. اگر ما قدرت بگیریم، جلوی افت ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز را خواهیم گرفت. کافی است شما به ما رای دهید. بیایید با هم ببینیم که این امر چگونه ممکن است؟ اصلا آیا چنین هدفی در شرایط تحریمی ممکن است؟
برای درک نرخ ارز در اقتصاد و دلایل نوسان قیمت آن، باید مفهوم نرخ ارز را درک کنیم. بیایید با هم قرار بگذاریم فعلا نرخ ارز را قیمت کالاهای خارجی تعریف کنیم. وقتی نقدینگی در جامعه زیاد میشود یعنی پول در اختیار بخشهای مختلف مردم زیاد می شود. در نتیجه این زیاد شدن، تقاضای مردم برای کالاها و خدمات مختلف زیاد می شود. کالاها و خدمات داخل به دلیل تنگناهای تولید با محدودیت در عرضه روبرو هستند و به همین دلیل وقتی تقاضا برای آنها افزایش پیدا میکند به جای اینکه تولید آنها به همان میزان افزایش یابد، قیمتشان بالا می رود. انتظار میرود تا مشابه همین اتفاق به نحو دیگری رخ دهد یعنی تقاضای داخلی برای کالاها و خدمات خارجی افزایش پیدا کند؛ با این تفاوت که معمولا برای عرضه این کالاها محدودیت عرضه وجود ندارد. لذا هرچه تقاضا برای مثلاً گوشی همراه افزایش یابد باید واردات آن بیشتر شود تا نیاز داخل برآورده شود. اما نکته کلیدی آن است که اگر واردات کالاهای خارجی بخواهد زیاد شود قیمت ارز افزایش خواهد یافت مگر آنکه دولت تلاش کند ارزهای نفتی را همزمان آنقدر به بازار تزریق کند تا قیمت ارز ثابت بماند.
با توضیحی که داده شد دولت برای اینکه نرخ ارز را حفظ کند باید ذخیره ارزی خوبی که معمولا از محل صادرات نفت ایجاد می شود داشته باشد. حال اگر به دلیل تحریم یا افت قیمت نفت درآمد ارزی دولت کم باشد، دیگر قادر به چنین کاری نیست! پس اگر تحریم بخواهد ادامه پیدا کند، ادعای سیاستمداران و نامزدهای انتخاباتی مبنی بر کنترل نرخ ارز منطقی و قابل قبول نیست.
پرسش بعدی این است که حتی اگر دولت قادر به کنترل نرخ ارز باشد این سیاست لزوما سیاست مطلوبی است؟ آیا جزو سیاستهای گنجآفرین محسوب میشود یا سیاستهای رنجآفرین؟
باید و نبایدهای ارزی برای رئیس جمهور آینده
وقتی دولت میداند که نقدینگی در حال رشد است ولی در عین حال میخواهد نرخ ارز را کنترل کند عملاً تایید و کمک میکند که قیمت کالاها و خدمات تولید داخل گران شود و قیمت کالاها و خدمات تولید خارج ثابت بماند. حال اگر در برخی کالاها رقابتی میان تولیدکننده داخل و تولیدکننده خارج باشد، اجرای این سیاست به نفع تولیدکننده خارج و به زیان تولیدکننده داخل خواهد بود و تضعیف تولید را به دنبال خواهد داشت. که شاید در ظاهر رفاه را برای برخی اقشار جامعه بیشتر کند اما این رفاه، کوتاهمدت و موقتی است. رفاهی که از این روش ایجاد میشود تنها با تداوم درآمدهای حاصل از فروش نفت ممکن می شود ولی اگر تولیدکننده داخل تقویت شود و رونق تولید رخ دهد، درآمدها افزایش خواهد یافت و رفاهی از محل افزایش درآمد ایجاد خواهد شد.
سیاست حفظ نرخ ارز در شرایط تورمی سیاستی رنجآفرین است نه گنجآفرین زیرا رفاه کوتاهمدتی را ایجاد می کند ولی به رفاه بلندمدت یاری نمیرساند. همانطور که گفته شد میتوان درآمدهای نفتی را صرف این کرد که قیمت کالاهای خارجی مثل گوشی، خودروهای شاسی بلند، لوازم خانگی در اقتصاد تورمی ایران ثابت بماند اما داشتن این کالاهای مصرفی رفاه بلندمدت به ارمغان نمیآورد و بنیه اقتصادی کشور را تقویت نمیکند. آنچه رفاه بلندمدت را برای ایرانیان به ارمغان میآورد آنست که درآمدهای ارزی صرف ایجاد زیرساخت، تقویت بنیه تولیدی و افزایش قدرت رقابتپذیری شود. باید درآمد نفتی را صرف حفظ نرخ ارز کنیم تا رشد نقدینگی و تورم را در کشور مهار کنیم. اگر رشد نقدینگی در کشور مهار شود، فشار در جهت رشد نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی کاهش خواهد یافت و ثبات بیشتری در نرخ ارز را شاهد خواهیم بود. تردیدی نیست کاهش نوسان نرخ ارز و ثبات بیشتر در اقتصاد به رونق و بهبود اقتصادی یاری میرساند.
نظر شما