بازار؛ گروه بین الملل: «ژنگ یونگنیان»، رئیس دانشکده علوم انسانی و علوم اجتماعی در دانشگاه چینی هنگ کنگ (شنژن) ، اخیراً هنگام تحلیل استراتژی ایالات متحده در قبال چین، مفهوم جدیدی مطرح کرد. وی نام آن را ذهنیت پس از کیسینجر گذاشت.
به گفته ژنگ، ایالات متحده آمریکا معتقد است روسیه بیش از آنکه تهدیدی واقعی مانند چین باشد، فقط برای ایالات متحده آزار دهنده است. بنابراین او توضیح می دهد که یک ذهنیت پس از کیسینجر در واشنگتن ریشه دوانده است، که هدف آن تبدیل مثلث چین-ایالات متحده-روسیه به یک مثلث جدید چین-ایالات متحده-هند است.
وزیر امور خارجه پیشین آمریکا هنری کیسینجر نقش برجسته ای در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است و وقتی صحبت از نظریه توازن قدرت می شود وی استاد ماهری است. در دوران جنگ سرد، او طرح روابط دیپلماتیک با چین را برای دستیابی به مهار قدرت اتحاد جماهیر شوروی مطرح کرد.
خلاصه ای ساده از این تاکتیک: ایجاد اتحاد با یک طرف برای مقابله مشترک با طرف سوم. بر اساس این منطق، اختلاف زیادی بین جلب نظر ایالات متحده در برابر چین برای ایجاد تعادل در برابر اتحاد جماهیر شوروی در گذشته وجود ندارد و واشنگتن امروز دهلی نو را به لشکر کشیدن در برابر پکن انتخاب می کند.
باید گفت هند به سختی می تواند جایگزین نقش روسیه به عنوان قطب اصلی در نظم جهانی شود. بنابراین مثلث چین-آمریکا-هند برای جایگزینی مثلث چین-آمریکا-روسیه از نظر الگوی جهانی بعید است.
از آنجا که ایالات متحده آمریکا چین را بزرگترین تهدید خود دانسته، کشاندن هند به اردوگاه خود به یکی از برنامه های اصلی ایالات متحده تبدیل شده است. با این وجود برخی از موانع در این مسیر وجود دارد.
هند در داخل با چالشهای متعدد و تناقضات پیچیده ای روبرو است. موارد ابتلا به ویروس کرونا که در حال حاضر در حال افزایش است، گواه بسیاری از مشکلات کشور در هنگام حاکمیت داخلی است. اگر ایالات متحده آمریکا در بازی های ژئوپلیتیکی با هند به عنوان یک شریک استراتژیک مهم برخورد کند، برخی از ناظران نگران هستند که هند ممکن است در بیشتر مواقع به یک دارایی منفی تبدیل شود.
از طرف دیگر هند در برابر ایجاد اتحاد واقعی با ایالات متحده آمریکا نیز مقاوم است. البته به نظر می رسد دهلی نو طی سالهای اخیر از سیاست عدم تعهد خود منحرف شده است. با این حال هند هنوز معتقد است که یک قدرت بزرگ بوده و تبدیل شدن به یک متحد ایالات متحده با تصویر بین المللی هند ناسازگار است. بدتر از آن هیچ یک از طرفین اعتقاد و اعتماد راسخی به طرف دیگر ندارند. هر دو شک دارند که دیگری کاملاً قابل اعتماد است.
جعل مثلث چین، ایالات متحده و هند، مانند ساختار قدرت قبلی چین، روسیه و ایالات متحده آمریکا، به سختی امکان پذیر است. با این حال مناسب است که بگوییم روابط چین و ایالات متحده وارد دوران پس از کیسینجر شده است.
کیسینجر زمینه را برای برقراری روابط دیپلماتیک بین پکن و واشنگتن فراهم کرد. از آن زمان، سیاست ایالات متحده در قبال چین متزلزل شده است اما موضوع اصلی می تواند تعامل استراتژیک باشد. از زمان دولت «دونالد ترامپ»، بحث در مورد شکست این استراتژی در حال افزایش است.
سیاست دولت بایدن در چین حتی واضح تر است: این کشور چین را به عنوان جدی ترین رقیب ایالات متحده آمریکا می داند، چه از نظر اقتصادی، فنی، امنیتی یا سیاسی. گفته شد سیاست تعامل استراتژیک ایالات متحده در قبال چین به پایان رسیده است. همانطور که ژنگ و دیگر ناظران تحلیل کرده اند عصر جدیدی از رقابت استراتژیک جامع آغاز شده است.
چین تأکید کرده است که امیدوار است رابطه ای با ایالات متحده آمریکا برقرار کند که شامل عدم منازعه، عدم تقابل، احترام متقابل و همکاری باشد. با این حال ایالات متحده آمریکا چشم خود را از شاخه های زیتون چین می بندد. بنابراین وقت آن رسیده است که چین توهماتی را مبنی بر اینکه روابط با ایالات متحده ممکن است روزی به دوره ماه عسل قبلی برگردد، کنار گذارد.
پرده دوران کیسینجر در حال سقوط است. با این وجود اگر ایالات متحده بدون محدودیت کافی به مسیر رقابت جامع با چین بپیوندد، قطعا اشتباه استراتژیک رخ می دهد و منجر به رویارویی شدیدتر می شود.
تحلیلگران نگرانند که رقابت بین چین و ایالات متحده آمریکا در زمینه های علم و فناوری در نهایت منجر به جداسازی شود و دو سیستم با تکنولوژی پیشرفته ناسازگار ایجاد شود. این به اقتصاد جهان و امنیت زنجیره تأمین جهانی آسیب خواهد رساند.
واشنگتن سرمایه گذاری های زیادی برای تقویت قدرت نظامی خود انجام خواهد داد که به نوبه خود بر رقابت اقتصادی آن تأثیر می گذارد. دور جدید شیطان پرستی از آمریکایی های چینی احتمالاً در ایالات متحده ظهور خواهد کرد. این امر سایه های بیشتری را بر روی دیگ مذاب ایجاد می کند و حل تضادهای نژادی شدید را بسیار دشوار می کند.
نظر شما