عباس علوی راد: انباشت خطاهای سیستماتیک اقتصادی از سال های پس از جنگ تحمیلی تا کنون، به ویژه در دهه ۱۳۹۰ باعث شده اقتصاد ایران در دشوار ترین مقطع تاریخ ۶۰ ساله خود قرار گیرد. به نظر می رسد در این شرایط وعده های کلی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۴۰۰ برای خروج از این وضعیت با اقبال عمومی مواجه نخواهد شد. چرا؟
در پنجاه سال اخیر محیط اقتصاد ایران تورمی بوده است. در سالیان اخیر قربانیان فشار تورم های فزاینده عمدتاً از دهک های پایین درآمدی بوده اند. بنابراین کلی گویی نامزدها پیرامون کنترل، کاهش تورم و بهبود قدرت خرید مردم، بدون ارائه یک ساز و کار علمی و مبتنی بر واقعیت های اقتصاد ایران پذیرفتنی نخواهد بود.
کشور ما هم اکنون با پیچبده ترین شکل بیکاری (بیکاری چهار لایه سنی، جنسی، تحصیلاتی و منطقه ای) مواجه است. نامزدها نمی توانند بدون تعیین اولویت برای گروه های هدف اشتغال، معرفی شیوه های اشتغال زایی پایدار و عبور از برنامه های شکست خورده پول پاشی سه دهه گذشته کلی گویی نمایند.
در سال های پس از جنگ تحمیلی تمام دولت های مستقر حداقل یک شوک ارزی با کاهش شدید ارزش پول ملی و متعاقب آن انبوهی از خسارت های دامنه دار را به اقتصاد ایران تحمیل نموده اند. لذا کلی گویی نامزدها پیرامون حفظ ارزش پول ملی پذیرفته نیست و لازم است ساز و کار رقم نخوردن شوک ارزی بعدی را دقیق ارائه نمایند.
تمام دولت های پس از جنگ تحمیلی شعار حمایت از فعالیت های اقتصادی بخش خصوصی و مردمی کردن اقتصاد را مطرح نموده اند. اما همه آنها در عمل در مقابل عملیاتی کردن ابلاغیه بند ج اصل ۴۴ قانون اساسی به عنوان یک سند بالادستی نظام مقاومت نموده اند. لذا کلی گویی نامزدها پیرامون حمایت از فعالیت های اقتصادی بخش خصوصی بدون ارائه ساز و کار دقیق درهم شکستن این مقاومت ها پذیرفتنی نیست.
اگرچه مصادیق خطاهای سیستماتیک در اقتصاد ایران طی سه دهه گذشته متعدد و متنوع هستند، لیکن موارد فوق از سوی مردم ایران بیشتر محسوس و ملموس است. بنابراین حتی اگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۴۰۰ برای توقف همین موارد اشاره شده هم به دور از کلی گویی یک برنامه عملیاتی دقیق ارائه نمایند نیز سازنده خواهد بود.
نظر شما