۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۶:۳۱
فقر و دردی که همچنان در شهر جریان دارد
یادداشت؛

فقر و دردی که همچنان در شهر جریان دارد

همدان-«کارشناسان اقتصادی معتقدند نخستین قدم در حل معضل فقر آگاهی از وضعیت فقر و بررسی نتایج سیاست های پیشین و در صورت نیاز تجدیدنظر در آنها است»این جملات بخشی ازیادداشت فاطمه بختیاری است که می خوانید.

فاطمه بختیاری؛ بازار: بدون شک فقر و نابرابری های اقتصادی از زمرة مهم ترین معضلاتی است که گریبانگیر جوامع بشری می شود به همین خاطر فقر از جایگاه  ویژه ای در بین مسائل اجتماعی برخوردار است تا جایی که نمی توان این موضوع را نادیده گرفت.

بی هیچ مغلطه می‌توان گفت فقر و ناتوانی در برآورده کردن نیازهای اقتصادی و از اصلی ترین و بنیادی ترین مشکلات و ناهنجارترین و دهشتناک ترین دردهایی است که انسان بدان مبتلا می شود و در امواج مهلک آن گرفتار می آید.

مشکلات ناشی از فقر صرفا به پیامدهای اقتصادی ختم نمی شود بلکه در بعد وسیع تری مشکلات و معضلات فقر در دراز مدت، بستر ساز انحرافات اجتماعی دیگری می شود

زمانی تصور می شد با پیشرفت و توسعه گسترده زندگی بشری میزان فقر در جوامع با کاهش روبرو شود اما این تصور توهمی بیش نبود چراکه طبق آمارهای موجود فقر همچنان در زندگی بشر ریشه دوانده و در حال پیشروی و طغیانگری است و متأسفانه مشکلات ناشی از فقر صرفا به پیامدهای اقتصادی ختم نمی شود بلکه در بعد وسیع تری مشکلات و معضلات فقر در دراز مدت، بستر ساز انحرافات اجتماعی دیگری می شود. 

به راستی از تک تک واژه های فقر رعب و وحشت و بیقراری می بارد؛ در هرخانه ای که فقر لانه کند انبوهی  از سردرگمی ها و دل زدگی را باخود همراه می کند و سیطره شومش قلک آرزوهای بسیاری را می شکند و آنها را در نقطه صفر اقتصادی قرار می دهد. 

آنچه مسلم است فقر برای بسیاری از خانواده ها پدیده ای نو و بدیعی نیست اما این روزها با جولان کرونای منحوس فقر زیر پوست شهر سخت تر از قبل بیداد می‌کند و افزون بر تورم و گرانی حاکم بر بازار، معضل بیکاری نیز قوز بالا قوز شده تا جایی که آن اندک نانی که از قبل کار و کوشش سر سفره ها می آمد هم دیگر نیست و دست و بال افراد بشدت تنگ و خالی شده است.

این روزها فکر کارگری که قبل از شیوع کرونا می گفت هفته ها و ماه ها می شود که کنار خیابان منتظر می ایستم تا شاید کسی دلش به رحم آید و مرا دعوت به کارکند و وقتی کاری برای چند روز پیشنهاد می شود و سر کار می روم درآمدم کفاف خرید مرغ را نمی دهد و مجبور می شوم پای مرغ خریداری کنم تا سفره زن و بچه ام خالی نماند لحظه ای آرامم نمی گذارد و با خود می اندیشم به راستی در این بحبوحه و بلواشوب مشکلات و شیوع کرونای منحوس و درد بیکاری که به جان مردم افتاده، کارگران چگونه  زندگی خود  را سر می کنند و در گرداب مشکلات دست و پا می زنند؟ و آیا مسئولین هم لحظه ای به فکرشان خطور می‌کند که بسیاری از مردم با چه سختی ها و مشقت هایی دست و پنجه نرم می کنند؟

اغلب کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اولین قدم برای حل معضل فقر آگاهی از وضعیت فقر و بررسی نتایج برنامه ها و سیاست های پیشین و احیانا تجدید نظر در آنها است که با تعریف ارائه شده در ادامه یادداشت قصد داریم به عوامل موثر در بوجود آمدن فقر در جامعه بپردازیم.

رشد اقتصادی با افزایش متغیرهای کمی اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه مرتبط است و این دو از عوامل اصلی کاهش فقر تلقی می شوند

بر اساس تحلیل های اقتصادی انجام گرفته رشد اقتصادی با افزایش متغیرهای کمی اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه مرتبط است و این دو از عوامل اصلی کاهش فقر تلقی می شوند، بنابراین با توجه به نقش کلیدی و مهم رشد بخش های سه گانه (کشاورزی، صنعت و خدمات) می تواند بر افزایش رفاه و کاهش فقرتاثیر بسزایی داشته باشد.

کارشناسان اقتصادی با مقایسه دو مقطع و دوره زمانی ۱۳۷۹_۱۳۸۶ به بررسی وضعیت فقر و رفاه خانوارها پرداختند و در این راستا با مطالعه روی متغیرهای آموزش نیروی انسانی و بهداشت به عنوان متغیرهای کنترلی به این نتیجه رسیدند که هرچند با رشد بخش های مذکور، رفاه کل در کشور افزایش پیدا کرده  اما این رشد با افزایش نابرابری در بین خانوارهای بیشتر استان های کشور همراه بوده و نیز از طرف دیگر به طور متوسط رشد بخش خدمات، نسبت به دو بخش دیگر بیشتر است و همچنین تاثیر آموزش نیروی انسانی و بهداشت در افزایش رفاه و کاهش فقر به وضوح قابل مشاهده است.

کارشناسان همچنین در دیدگاه و چشم انداز موقعیتی علت فقر این چنین تحلیل کرده اند که علت فقر را باید در نیروهای بیرون از کنترل فرد جستجو کرد در واقع فقر حاصل تبعیض و موقعیت هایی است که ساخت جامعه بر افراد تحمیل کرده است و در نظریه دیگری معضل فقر و مشکلات اجتماعی را ناشی از توزیع ناعادلانه و نابرابر قدرت برشمرده و چنین اذعان داشته اند که نظام اجتماعی، نظامی ناعادلانه است که جامعه را به طبقات پایین و بالا تقسیم می کند.

اما نظریه مرتون در رابطه با چشم انداز موقعیتی علت فقر کمی ملایم تر است مرتون فقر و نداری را به ساخت اجتماعی که فرصت ها را محدود می کند، نسبت می دهد به عبارت دیگر، طبقه پایین جامعه علیرغم آن که به نظام فرهنگی و ارزشی خاصی تعلق دارند اما به  محدودیت های ساختاری محکوم می شوند و در تلاش هستند که به گونه ای خود را با این شرایط سخت وفق دهند.

در ادامه طبق نظریه ارائه شده از سوی مرتون فقیر، فقیر زاده است و غنی، غنی زاده و جامعه فاقد تحرک لازم برای تقلیل این فاصله هاست، پس با این اوصاف، انتخاب الگوی رفتاری فقر، نتیجه قهری موقعیت هایی است که ساخت اجتماعی تحمیل کرده و آنها را به پذیرش آن مجبور ساخته است.

از دیگر نظریه هایی که در رابطه با علل گسترش فقر، نظریه معروف تئوری دایره فقر است که براساس این نظریه، علل اولیه یا اصلی فقر در سرمایه کم، بازدهی کم، درآمد کم و پس انداز کم نهفته است که عامل نابرابری و بخصوص نابرابری های منطقه ای، ثروت های تولیدی نظیر زمین، سرمایه های مالی و فیزیکی است که به نسل بعد از خود منتقل می شود.

عده ای دیگر عوامل اجتماعی از قبیل آموزش، تکنیک و دانش را در پیدایش فقر مهم ارزیابی می‌کنند که این عوامل عمدتا از نظام اقتصادی جامعه ناشی می‌شود

نظریه پردازان دیگر همچنین علل فقر را عوامل شخصی مانند شرایط فیزیکی و روحی نامناسب که باعث عدم امکان رقابت کامل در بازار کاربرای افراد می شود برمیشمارند و نیز عده ای دیگر عوامل اجتماعی از قبیل آموزش، تکنیک و دانش را در پیدایش فقر مهم ارزیابی می‌کنند که این عوامل عمدتا از نظام اقتصادی جامعه ناشی می‌شود.

با این تفاسیر شاید بتوان گفت که از نظر اقتصادی مهم ترین دلایل فقر دو عامل کمبود و مالکیت است بدین سان که در بسیاری از جوامع همه چیز به قدر کافی وجود ندارد و تقاضا بیش از عرضه است در نتیجه هرچه که برای زندگی ضروری و کمیاب می شود ارزش اقتصادی پیدا کرده و به محض اینکه ارزشمند می شود در بسیاری از کشورها عده قلیلی آن را تصاحب می کنند و عده کثیری از آن محروم می شوند؛ به دنبال این امر شاید کسانیکه امکان دست یابی به اشیای نادر را ندارند، نسبت به آن احساس فقر کنند.

کلام آخر اینکه گاهی خود افرادمنجر به فقر خودشان می شوند از این منظر که امکانات شخص در زندگی وجود داشته و زمینه پیشرفت برایش فراهم بوده ولی خود فرد سعی و کوشش نکرده که شاید افراد خود مسئول رفتارها و واکنش های اجتماعی باشند ولی در کل و در فراسوی رفتارها و امکانات شخصی، نیروهای اجتماعی و حاکمیتی بسیار دلیل بوجود آمدن فقر و عقب ماندگی اقتصادی هستند که نباید به آنها بی توجه بود.

کد خبر: ۸۵٬۷۸۰

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha