۱۱ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۱
همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است
کارشناسان بین المللی در گفتگو با بازار:

همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است

اندیشمندان و اساتید برجسته بین المللی معتقد هستند همکاری ایران و چین در قالب سند همکاری ۲۵ ساله نوعی موازنه سازی مقابل امریکاست.

بازار؛ گروه بین الملل: در آستانه پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک ایران و جمهوری خلق چین، «وانگ ئی» وزیر خارجه چین وارد ایران شد.

در این سفر سند همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین که چند سالی مورد مذاکره بود نهایی شد.

سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه در خصوص این سفر گفته بود در این سفر دیدارهای دوجانبه‌ای در خصوص مسائل مختلف وجود دارد، اما بارزترین بخش آن مشارکت سند همکاری‌های جامع دو کشور است که به تعبیری ترجمه روابط دو کشور است که به سطح مشارکت راهبردی ارتقاء پیدا کرده است.

وی با اشاره به اینکه این سند از سال ۹۴ با سفر رئیس جمهور چین به ایران مطرح شد گفت: این سند به عنوان یک نقشه راه بین ایران و چین است که بتواند روابط ایران و چین را از برخی روزمره گی ها به یک نگاه راهبردی‌تر هدایت کند.

 سخنگوی وزارت امورخارجه با بیان اینکه روابط ایران و چین چند لایه و عمیق و با ابعاد مختلف است افزود: لازم بود این روابط در قالب یک سند دارای برنامه باشد که دو طرف توافق کردند و در این سفر امضا شد.

خطیب زاده ادامه داد: این سند دارای ابعاد مختلفی است که نقشه راه کامل است و دارای بندهای سیاسی راهبردی و اقتصادی است.

وی تصریح کرد: در ین سند همه ابعاد همکاری‌های تجاری، اقتصادی و حمل و نقل دو کشور دیده شده است و همچنین مشارکت ایران در کمربند راه چین نوشته شده است و یک محوریت خاصی به بخش خصوصی دو طرف داده شده است و همکاری‌های بخش‌های خصوصی دو طرف در آن دیده شده است.

خبرنگار بازار در گفتگو با اندیشمندان و اساتید برجسته بین المللی به بررسی سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین پرداخته که در ادامه آمده است.

*پروفسور «نادر انتصار» استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه آلاباما جنوبی آمریکا: «اگر همه چیز اینگونه که قبلا در موردش بحث شده مورد قبول دو طرف قرار گیرد و اقدامات لازم جهت اجرای مفاد این عهد نامه انجام شود و به شعار و خوشبینی کاذب محدود نشود، توافق ۲۵ ساله ایران و چین مهمترین قراردادی خواهد بود که جمهوری اسلامی ایران با یک کشور مطرح در سطح بین المللی امضا کرده است. این قرارداد پتانسیل این را دارد که روابط سیاسی، اقتصادی و راهبردی ایران و چین را در سطحی گسترده افزایش دهد.

در این مقطع زمانی که غرب، بخصوص آمریکا انتظار تسلیم شدن ایران در مقابل خواسته های آنها هستند، توافق ۲۵ ساله ایران و چین  میتواند پیامی مهم از طرف ایران به غرب تلقی شود و نشان دهنده این باشد که برنامه دراز مدت آنها که محاصره سیاسی، اقتصادی و راهبردی ایران را نشان گرفته است به سنگ خورده است.

اقتصاد چین در همه موارد با اقتصاد جهانی گره خورده است. لذا چین به راحتی نمیتواند تحریمهای ضد ایران را نادیده بگیرد چون اگر چنین کاری را انجام دهد به اقتصاد خود و رابطه اش با غرب صدمات زیادی وارد میکند.

بنابراین نباید به توافق ۲۵ ساله ایران و چین بعنوان اهرمی برای شکست تمام تحریمهای غرب بر علیهه ایران نگاه کرد. ولی ارتقای روابط ایران و چین میتواند در دراز مدت اثرات تحریمها را کمتر کند و چالشی برای یکه تازیهای غرب در مقابل ایران باشد.

همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است

چین به ارتقاء روابط خود با تمام کشورهای منطقه اهمیت میدهد و توافق ۲۵ ساله با ایران را در چارچوب سیاست منطقه ای خود و موازی با برنامه  «کمربند و جاده» خود حساب میکند.

یعنی برای چین آنچه حائز اهمیت است این است که در منطقه تنش وجود نداشته باشد و یا حد اقل تنشهای موجود قابل کنترل باشند.  بنابراین تغییری در دیدگاه چین متعاقب به قدرت رسیدن بایدن در آمریکا به وجود نیامده است.

اگر تمام مفاد این سند آنگونه که در موردش نوشته شده است اجرا شوند ما شاهد گسترش همکاری ایران و چین در سطحی که تا کنون وجود نداشته خواهیم بود.  یعنی انعقاد توافق ۲۵ ساله و اجرای تمام مفاد آن نقطه عطفی در روابط بین ایران و چین خواهد بود و تاثیرات مهمی روی سیاست خارجی هر دو کشور خواهند داشت.

مدتی است که موضوع «نگاه به شرق» مورد تحلیل قرار گرفته است ولی در عمل ایران آن را جدی دنبال نکرده است. بخصوص بعد از امضای برجام ایران امید داشت که روابطش با غرب گسترش یافته و عادی شود. ولی عملکرد کشورهای غربی نشان داده است که امید به تغییر رفتار غرب در مورد ایران سرابی بیش نیست.

من نمیدانم که دولت ایران و یا نظام در آینده «نگاه به شرق» را به شکل جدی تری دنبال کند یا نه ولی به عقیده من در شرایط موجود کنونی در منطقه و در سطح جهانی ایران باید  «نگاه به شرق» را در چارچوب سیاست خارج خود جدی تر دنبال کند و آن را از حرف به عمل نزدیکتر کند.

ایران اگر نقش خود را به خوبی بازی کند و فرصت های ایجاد شده را از دست ندهد می تواند منافع زیادی از احیای جاده ابریشم از سوی چین بدست آورد. ایران از نظر  ژئوپلیتیکی می تواند نقش بزرگی را در احیای جاده ابریشم و طرح عظیم «یک کمربند؛ یک جاده» چین بازی کند.  ولی اگر ایران دست روی دست بگذارد و پیشقدم نشود و فقط به چند شعار بسنده کند کشورهای دیگر میتوانند خلا موجود را پر کنند و ایران را به حاشیه بکشانند. اتخاذ سیاست انفعالی در این مورد به ضرر ایران منجر خواهد شد.

آنچه پکن از آن در مورد توسعه جدید و نظم جدید چینی  صحبت می کند سیاستی نیست که چارچوب اصلی آن کاملا تعیین شده باشد. باید به یاد داشته باشیم که اقتصاد چین یکی از اهرم های سیاست کنونی جهان است و چین نقش خود را در این چارچوب ادامه خواهد داد.  شاید منظور پکن از نظم جدید چینی این است که چین در آینده نقش بزرگتری در سیاست جهانی خواهد داشت.»

*پروفسور «رابرت شاپیرو» استاد دانشگاه کلمبیا: « ایران و چین به راحتی علیه ایالات متحده آمریکا متحد می شوند و اتحاد علیه واشنگتن بخشی از این سند همکاری است.

به نظر می رسد هدف این توافق نامه تغییر رویکرد ایران و نگاه به سمت شرق باشد و دقیقاً این همان چیزی است که اتفاق می افتد و شنیدن آن جای تعجب ندارد.

طرح «یک کمربند یک جاده» نشان دهنده گسترش نفوذ چین به عنوان یک قدرت اقتصادی در سراسر جهان است و ایران بخشی از طرح بزرگ چین است. احتمالا ما شاهد همکاری ایران در این طرح خواهیم بود زیرا می تواند از نظر اقتصادی به نفع ایران باشد.

همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است

ایران همچنین می تواند طرف چین را در برخورد با ایالات متحده آمریکا بگیرد. به طور کلی جایگاه ایران در طرح احیای جاده ابریشم بسیار مهم است هم برای چین و هم برای ایران.

من فکر می کنم جاده ابریشم و فعالیت اقتصادی در آفریقا بخشی از آن است. سایر فرصت های جغرافیایی که بوجود می آیند هم مولفه های دیگر نظم اقتصادی مورد نظر پکن را تشکیل می دهند. همچنین ممکن است این کشور از موفقیت خود در مقابله با بیماری همه گیر کووید ۱۹ و احیای اقتصاد خود بهتر از قدرتهای بزرگ اقتصادی بهره ببرد.»

*پروفسور «مارک دیوید هال» استاد دانشگاه جورج فاکس آمریکا: « در جهان امروز قدرت و نفوذ چین بیش از گذشته افزایش یافته و بسیاری از کشورها در صدد برقراری ارتباط قوی تری با این کشور هستند. ایران نیز تلاش می کند با همکاری با این قدرت اقتصادی وضعیت اقتصادی خود را که به شدت تحت تاثیر تحریم ها قرار گرفته سروسامان دهد. قرارداد ۲۵ ساله می تواند ابزاری جهت محقق شدن اهداف تهران باشد.

واضح است که روابط ایران با کشورهای غربی بیش از گذشته آشفته بوده و تهران دیگر اعتمادی به آنها ندارد بنابراین رابطه با چین می تواند جایگزین مناسبی برای غرب و اروپا باشد و ایران می تواند با مدیریت صحیح از توافق با چین نهایت بهره را ببرد. توافق ۲۵ ساله نوعی تقابل با غرب نیز محسوب می شود.

همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است

ایران به علت موقعیت ژئوپلیتیکی خود و دسترسی به دریا یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار طرح یک کمربند یک جاده بوده و این مهم مزایای زیادی برای ایران در پی خواهد داشت. چین می خواهد با این طرح نفوذ و توسعه طلبی ارضی خود را گسترش دهد و ایران می تواند نقش مهمی در این مورد داشته باشد.

طرح یک کمربند یک جاده مهمترین مولفه نظم اقتصادی چین در دنیای امروز است. تقابل با غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا، افزایش تولید، پیشرفت در عرصه تکنولوژی و فناوری نیز از دیگر مولفه های نظم اقتصادی چین هستند.»

*پروفسور «جفری کارلینر» استاد دانشگاه بوستون آمریکا: «رشد اقتصادی چین طی ۳۵ سال گذشته بی سابقه بوده است. هیچ کشوری اینقدر سریع رشد نکرده است.

اقتصاد چین در حال تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد در جهان است و با انجام اقدامات دیگر، ظرف چند سال، این اقتصاد به زودی به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل خواهد شد که از ایالات متحده آمریکا پیشی خواهد گرفت.

همزمان با رشد اقتصاد، قدرت سیاسی و نظامی چین نیز رشد کرده است. اگرچه قدرت سیاسی و نظامی آن بسیار کمتر از قدرت آمریکا است، اما شکاف نسبت به قبل کمتر شده است. از این رو می توان گفت که بسیاری از کشورها، از جمله ایران، در آینده روابط اقتصادی قوی تری با چین و همچنین روابط سیاسی و نظامی قوی تری با آن خواهند داشت.

همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است

روابط قوی تر بین ایران و چین بدون شک به ایران این امکان را می دهد تا در برابر فشار حداکثر فشار فعلی ایالات متحده مقاومت کند. با این حال، منافع چین در خاورمیانه با منافع ایران متفاوت است. چین نه تنها از ایران بلکه از عربستان سعودی و سایر صادرکنندگان عرب مقدار زیادی نفت خریداری می کند و دوست دارد ایران با همسایگان خود بهتر کنار بیاید.

چین همچنین در حوزه روابط مهم در خاورمیانه از جمله بحث ایران و نیز موضوعاتی همچون اسرائیل دارای نظر خواهد بود و در واقع منافع مهم چین در خاورمیانه صلحی است که عرضه نفت را تضمین می کند.

بسیار دشوار است که بدانیم چشم انداز چین برای نظم جدید جهانی چیست. قطعا پکن خواهان قدرت بیشتر برای خود و کمتر برای ایالات متحده آمریکاست و همچنین خواهان  صلح در خاورمیانه است.»

پروفسور شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی امریکا و استاد دانشگاه جورج تاون: « چین واقعاً الگوی اقتصادی مانند اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (سوسیالیسم دولتی) ندارد. چین اساساً اقتصاد بازار را پذیرفته است. بنابراین در واقع هیچ الگوی اقتصادی چینی وجود ندارد که به دیگران تحمیل شود.

وقتی مردم از الگوی چینی صحبت می کنند منظورشان اقتصاد بازار و سیاست های اقتدارگرا است. حتی اگر پروژه جاده ابریشم موفق شود، به یک سیستم اقتصادی جدید تبدیل نخواهد شد. پروژه جاده ابریشم، در اصل، یک استراتژی برای دسترسی به مواد اولیه و بازارها است.

حوادث در دو دهه گذشته، به ویژه جنگ های غیرضروری در عراق و افغانستان، اعتبار آمریکا را در صحنه بین المللی کم کرد. سیاست های ترامپ این فرسایش را تشدید کرده است. با این حال، من موافق نیستم که قدرت نرم چین افزایش یافته باشد. به عبارت دیگر، کاهش اعتبار ایالات متحده آمریکا باعث افزایش اعتبار چین نشده است. چین تولید فرهنگی و هنری ندارد که از جذابیت جهانی برخوردار باشد.

همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است

حتی کسانی که از سیاست های آمریکا و اروپا بیزارند هنر، فرهنگ، ادبیات، موسسات دانشگاهی و غیره آنها را تحسین می کنند. زبان چینی زبان بسیار دشوارتری نسبت به انگلیسی است. علاوه بر این، بیشتر مردم هنوز به اندازه کافی با چینی ها و روش های انجام کار آنها آشنا نیستند.

هیچ تضمینی وجود ندارد که آشنایی بیشتر باعث افزایش جذابیت چین شود. این مهم می تواند اثر معکوس داشته باشد. سالها پیش بسیاری از کشورهای در حال توسعه غرب را ایده آل کردند تا بتوانند از نزدیک با آن تعامل داشته باشند.

 قبل از هرگونه قضاوت در مورد این موضوع، باید منتظر ماند و دید که آیا چین در اجرای پروژه راه ابریشم موفق خواهد شد یا خیر. اکنون برای پیش بینی شکل آینده نظم اقتصادی بین المللی و اینکه تحت سلطه چین باشد یا غرب، خیلی زود است. در حال حاضر، علی رغم ناکامی ها، غرب حرف اول را می زند.»

پروفسور «پل پیلار» عضو شورای اطلاعات ملی آمریکا و استاد دانشگاه جرج تاون: «چین طی دو دهه گذشته قدرت نظامی خود را بسیار افزایش داده است. رشد اقتصادی چین این رشد قدرت نظامی را ممکن کرده است. در مورد اینکه این رشد تهدیدی را برای ایالات متحده ایجاد می کند، این به توانایی چین و ایالات متحده برای مدیریت صلح آمیز روابط و اختلافات آنها بستگی دارد. به نوبه خود حداقل به اندازه قدرت نظامی، مسئله دیپلماسی نیز مهم است.

هیچ دستور واحدی قصد تعریف سیستم بین المللی را ندارد. رقابت برای نفوذ بین چین و کشورهای لیبرال غرب ادامه خواهد داشت. چین مطمئناً به رقیب سرسخت تری نسبت به چندین سال پیش تبدیل شده اما بعید است که این مهم منجر به پیشی گرفتن از نظمی دیگر شود. نظم سیاسی چین، علی رغم رشد اقتصادی آن، همچنان برای برخی جذابیتی ندارد.

چین همیشه چشم خود را بر سیاست های داخلی و شرایط حقوق بشر در کشورهایی که با آنها در زمینه تجارت، سرمایه گذاری و سایر امور معامله می کند، بسته است. این به معنای معامله نه تنها با دموکراسی هایی که کاملاً برعکس خودش است بلکه با دولت هایی است که دموکراسی های غربی تمایلی به تجارت با آنها ندارند.

همکاری ایران و چین ایجاد توازن مقابل آمریکاست/ جهان آتی در اختیار چین است

این رویکرد چینی، فرصتهای چین را برای نفوذ اقتصادی یا امنیتی در سراسر جهان به حداکثر می رساند. استراتژی چین همچنین بیانگر دیدگاه قوی پکن در مورد این است که سیاست داخلی و وضعیت حقوق بشر در کشورها ربطی به تجارت نداشته، بنابراین به دلیل ثبات، در مورد امور داخلی سایر کشورها قضاوت نخواهد کرد.

در مورد مدل های توسعه اقتصادی، اقتصاد خود چین ترکیبی پویا از سوسیالیسم، سرمایه داری دولتی و بنگاه های خصوصی بوده و بنابراین هیچ مدلی وجود ندارد که بخواهد به طور طبیعی آن را به سایر کشورها تحمیل کند.

ایالات متحده آمریکا به وضوح قدرت نرم قابل توجهی را در طول ریاست جمهوری ترامپ از دست داده است، همانطور که در نظرسنجی هایی که از افراد در کشورهای خارجی پرسیده شده: کدام رهبران و کدام کشورها بیشتر احترام یا اعتماد دارند، منعکس شده است. رسانه های اجتماعی در این زمینه نقش زیادی بازی می کنند - به ویژه در مناطقی که در سالهای اخیر سلطه ایالات متحده آمریکا در آنها ضعیف شده است.

معاملاتی که چین تحت عنوان طرح «یک کمربند؛ یک جاده» انجام می دهد از نظر چینی ها و کشورهای همتای آن معاملات مهمی  هستند. سایر کشورها با چین قرارداد می بندند نه به خاطر اینکه بیانیه ای درباره برخی نظم های جهانی بدهند بلکه به دلایل بسیار خاصی مانند افزایش زیرساخت های محلی در کشورشان است. چینی ها کشورهای زیادی را جهت همکاری در این طرح یافته اند، به ویژه کشورهایی که کشورهای غربی از ارائه پروژه های زیربنایی مشابه در آنها امتناع می ورزند.»

کد خبر: ۸۱٬۱۲۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha