بابک رحیمیان؛ بازار: حوادث اخیر و به وقوع پیوسته در مرزهای شرقی با افغانستان شامل آتشسوزیهای متوالی معادلات تجارت در این کشور و همچنین جمهوری اسلامی ایران را بر هم زده و موجب تردید برخی تولیدکنندگان برای ادامه صادرات شده است.
نقشه حملونقل آسیای مرکزی در صورت ثبات اوضاع سیاسی در افغانستان بهصورت بنیادی تغییر میکند و این موضوع وابسته به ساخت جادهها و راهآهن مربوط است که آسیای مرکزی را با آسیای جنوبی وصل میکند و بر اساس آن ارتباط بین چین با تاجیکستان، افغانستان و ایران برقرار خواهد شد که احداث آن نقش کلیدی را در حملونقل منطقهای و تقویت روابط تجاری خواهد داشت.
افغانستان از سمت شرق با تاجیکستان و منطقه کشمیر هممرز است و لذا این مسئله میتواند ازنظر صادرات اهمیت بالایی داشته باشد همچنین روابط راهبردی با افغانستان میتواند مرزهای ایران را عملاً تا چین برساند لذا کوتاهی ایران در ایجاد ارتباط مستحکم با افغانستان، پای رقبای ایران را به این کشور بازخواهد کرد.
هممرز بودن افغانستان با ایران بهمانند دیگر همسایگان ظرفیتهای فراوانی در اختیار ایران جهت تأمین ارز موردنیاز قرار داده است. هماکنون کاهش دسترسی ایران به ارز به دلیل تحریم، موجب ایجاد و گسترش بازار سیاه در امتداد مرز افغانستان-ایران شده است.
بسیاری از افغانها پس از تحریمهای ترامپ به این نتیجه رسیدند تا دلار خریداریشده در کشور خود را به ایران آورده و به قیمت گرانتری بفروشند لذا ایران هم در این راستا میتواند از طریق چنین بازاری، بخشی از کسری دلار خود را جبران کند و بهنوعی فشار تحریمها را خنثی کند.
تاثیر حوادث اخیر
آتشسوزی در گمرک اسلام قلعه موجب شد تا بخش خصوصی افغانستان و همچنین جمهوری اسلامی ایران در این رویداد صدها میلیون دلار خسارتدیده و لذا این موضوع حالا موجب بیاعتمادی میان بازرگانان شده است.
بیشتر بازرگانانی که با ایران روابط تجاری داشتند، در این حادثه دچار آسیب مالی شدند که اگر دولت خسارت آنها را جبران نکند به تجارت بین دو کشور آسیب خواهد زد.
متأسفانه اتفاقات مرزهای افغانستان همینالان هم تأثیرات منفی خود را روی تولیدکنندگان گذاشته زیرا بسیاری از تجار اذعان میکنند که کالاهای ما سوخته و خسارتی نگرفتهایم و از طرفی برخی از تولیدکنندگان بهواسطه اتفاقات رخداده برای صادرات به افغانستان کمی محتاط تر عمل کرده و دست کشیدهاند.
انفجار دوم باعث شده تا عدهای احتیاط بیشتری در تجارت کنند تا قربانی انفجار سوم نشوند و لذا این وقفه کاملاً به ضرر ایران تمام خواهد شد.
افغانستان کشوری است که تمام مواد مصرفی و موردنیاز خود را از خارج کشور وارد میکند و لذا در فردای آتشسوزی قیمت نفت و گاز در بازارهای این کشور افزایش قابلملاحظهای یافت.
متأسفانه در این حادثه کامیون، تریلی، اموال بازرگانی و پول و سرمایه بسیاری خاکستر شد که حالا این شرکتهای خصوصی در حوزه حملونقل وهم چنین تجار که نقش اصلی تجارت را ایفا میکردند حال به دنبال دریافت خسارت در بین مراکز مربوطه سرگردان هستند.
راه ابریشم جدید
یکی از اهرمهای مورداستفاده دشمن بهموازات خط تحریمی که دارد، حرکت در بستر اقتصاد است تا فرصتهای اقتصادی ما را تخلیه کند لذا از آنجاکه روابط اقتصادی با کشورهای همسایه میتواند تحریمها را بیاثر کند بدون شک ضربه به مبادلات اقتصادی انگیزه بیشتری در این راستا پیدا میکند.
نزدیکترین راههای دسترسی افغانستان به دریا از طریق کشورهای ایران و پاکستان میسر است لذا بسته شدن متعدد مرزهای مشترک افغانستان-پاکستان در سالهای اخیر و ایجاد محدودیتهای ترانزیتی از سوی پاکستان باعث شده افغانستان توجهی ویژه به بندر چابهار داشته باشد.
از طرف دیگر، ایجاد دسترسی سریعتر کشورهای آسیای مرکزی از طریق خاک افغانستان به اقیانوس هند و شرق آسیا میتواند انگیزههای مضاعفی را برای شرکتهای چینی و هندی در راستای سرمایهگذاری بیشتر درزمینهٔ حملونقل ریلی و جادهای در افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی و حتی در ایران و پاکستان فراهم سازد.
برای افغانستان که به لحاظ موقعیت استراتژیک میتواند جنوب آسیا را به آسیای مرکزی متصل سازد و بهاینترتیب جنوب آسیا را به اروپا، پروژه بزرگ فرا قارهای راه ابریشم جدید میتواند فرصتی طلایی باشد.
نتیجه پروژه «راه ابریشم جدید» صدور امن انرژی نفت و گاز و انتقال آن به بازارهای مصرف در اروپا و شرق دور، توسعه حملونقل ریلی، جادهای و آبی درسته منطقه بهمنظور حمل کالاها و تجارت با سایر کشورها است و این درست همان نکته ای است که ظاهرا برخی دشمنان و یا رقبا نمی خواهند از طریق ایران رقم بخورد!
رقابت اقتصادی
در حوزه حملونقل ترانزیتی ما در کریدور شمال و جنوب و شرق به غرب دنیا قرار داشته و همچنین جایگاه خوبی در جنوب شرق آسیا داریم در همین راستا اگر کریدورهای دوغارون -جلفا، بندرعباس- آستارا و سرخس- چابهار شکل بگیرد، فرصتهایی در این سه کریدور وجود دارد که طبق محاسبات کارشناسان امکان جابجایی ۵۰ میلیون تن کالا با درآمد ۴ میلیارد دلاری در سال را فراهم کرده و میتواند به سه برابر آنهم افزایش یابد اما در این منطقه در اطراف ما حرکتهایی در حال شکلگیری است و خطوط موازی ترانزیتی ایجاد میشود تا وضعیت ترانزیتی ایران را خنثی کند!
در حال حاضر کریدور چین- آسیای میانه- دریای خزر- قفقاز- ترکیه- اروپا در حال شکلگیری است و توافقنامههایی هم در این عرصه امضاشده و کشورهای مختلف درباره آن مذاکره داشتهاند که البته در ادامه این مسیر از اوکراین تا لهستان خط دیگری در حال احداث است تا مسیر ترانزیتی ایران بیخاصیت شود.
در این راستا ضرورت دارد تا ما هر چه زودتر مسیر چابهار- سرخس به آسیای میانه را احداث کنیم، چون مسیر ریلی گوادر -کابل – مزار شریف – تاشکند به سمت دریای خزر و اروپا در حال شکلگیری است.
علاوه بر مسیرهایی که در شمال ایران در حال شکلگیری است، در جنوب ایران نیز مسیرهای دیگری دشمنان در حال احداث هستند تا اهمیت تنگه هرمز برای عبور انرژی از آن را کاهش دهند.
در جنوب خلیجفارس، مسیرهای ریلی میان بحرین، عمان و عربستان به سمت دریای سرخ در حال شکلگیری است و در عراق نیز خطوط لوله گسترده انتقال نفت در حال ایجاد است تا وضعیت حملونقلی ایران کاهش یابد.
اگر خوشبینانه به این موضوعات نگاه کنیم و نظریه توطئه را فاکتور بگیریم باید عرض کنم در عرصه دیپلماسی اقتصادی ممکن است دشمن نداشته باشیم، اما رقابت حتماً و بهشدت وجود دارد.
نظر شما