بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا گزارشی با قلم «میلتون عزرتی» با عنوان «به لطف ویروس کرونا یک انقلاب اقتصادی آمریکا را تغییر خواهد داد» منتشر نموده است. «عزرتی» کارشناس مرکز مطالعه سرمایه انسانی در دانشگاه بوفالو (SUNY) و اقتصاددان ارشد برای شرکت Vested، شرکت ارتباطات مستقر در نیویورک است.
ترجمه مقاله در ادامه می آید.
همه این تغییرات از قبل اعمال شده - هم از طریق تغییر رویه تجارت و هم از طریق استفاده از هوش مصنوعی – و نگرانی ها را در مورد بیکاری گسترده افزایش داده است. حتی پیش از آنکه ویروس کرونا شیوع یابد، چنین نگرانی هایی واکنش قابل توجهی از سوی سیاستمداران و رهبران تجاری، خصوصاً در فضای فناوری را به دنبال داشته است. بسیاری پیشنهاد کرده اند باید بودجه ای تامین شود که دولت بتواند این طبقه بیکار را حفظ کند و همچنین شاید صلح اجتماعی را بخرد.
پیام گذشته روشن است. چنین نگرانی هایی با هر انقلاب تکنولوژیکی و تغییر عمده در رویه تجاری قبلا بوجود آمده است، اما واقعیت هرگز نگرانی ها را تأیید نکرده است. هنگامی که اختراع ماشین آلات بافتن نخ و تبدیل آن به پارچه در قرن هجدهم وارد بریتانیا شد، هزاران بافنده و کارگر متحد به درستی احساس خطر کردند. آنها برای شکستن ماشین آلات به گروههایی موسوم به لودیت تبدیل شدند. آنها نتوانستند روند را متوقف کنند. بدون شک سازگاری با سختی کار با چرخنده های دستی و بافندگان دستی مشکل بود، اما در نهایت این ماشین آلات صنعت نساجی انگلیس را بسیار کارآمدتر و قابل رقابت تر کردند.
همین الگو با هر انقلاب تکنولوژیکی و تجاری تکرار می شود - راه آهن، تلگراف، تلفن، اتومبیل، مسافرت هوایی، رایانه و غیره.
امریکا در دهه ۱۹۶۰ در روزهای ابتدایی استفاده از علم رباتیک از این مسیر عبور کرد. در پاسخ به آنچه در آن زمان اتوماسیون نامیده می شد، گروهی از اقتصاددانان برنده جایزه نوبل گزارشی ارائه دادند زیرا نگران بودند چگونه این روند ارتباط بین درآمد و شغل را قطع می کند.
سپس رئیس جمهور «جان کندی» نسبت به آنچه تهدید تاریک صنعت، افزایش بیکاری و عمیق تر شدن فقر نامید، ابراز تاسف کرد. «لیندون جانسون»، جانشین او مقابله با خانواده را برای مبارزه با بیکاری اجتناب ناپذیر، فقر و ناامیدی پیشنهاد کرد. با این حال هشدار دهنده های امروز به آن دوره به عنوان نوعی دوران طلایی مشاغل تولیدی با درآمد خوب نگاه می کنند.
ترسهای مشابهی در دهه ۱۹۸۰ با معرفی رایانه های شخصی بوجود آمد. میلیون ها نفر از دفتریاران و تایپیست ها شغل خود را از دست دادند، اما خود رایانه شخصی و بعداً اینترنت فرصت هایی را در مناطقی ایجاد کرد که قبلاً وجود نداشته و تا حدود زیادی به فناوری دیگران بستگی داشت. اخیراً سرویس های آمازون، اوبر و مانند آن وجود دارد که همه آنها میلیون ها شغل را که قبلاً تصور نمی شدند به کار می گیرند.
قانع کننده ترین شواهد از این الگو در آمار طولانی مدت اشتغال نهفته است. برای بیش از دو قرن، از طریق موج های بی شماری از فناوری و تغییر رویه تجارت ، این کشور و بیشتر کشورهای توسعه یافته موفق شده اند به طور متوسط ۹۵ درصد از افرادی را که می خواهند کار کنند استخدام کنند. اگر این تغییرات شغل های متعادل را از بین می برد، این رقم با گذشت زمان کاهش می یافت.
پاسخ به بیکاری ناشی از بیماری همه گیر، نه ناامیدی است و نه برنامه ای برای حمایت از بخشهای زیادی از مردم در بیکاری، بلکه بیشتر در آموزش و بازآموزی نیروی کار است تا بتواند به سرعت در هنگام بوجود آمدن از فرصتهای جدید کاری استفاده کند. این نیاز قبل از همه گیری وجود داشته است.
سپس وزارت کار آنچه را شکاف مهارت در نیروی کار کشور خوانده می شود ذکر کرد که بر اساس حدود ۶.۵ میلیون شغل را پر نکرد زیرا کارفرمایان نمی توانند برای آنها کارمند مهارت دیده پیدا کنند. این وضعیت فقط با آشکارتر شدن تغییرات شایع در دوران پس از همه گیری حادتر خواهد شد.
خوشبختانه مشاغل و مدارس در حال تشخیص این نیاز بوده و هستند. تأکید مجدد بر موضوعات (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) در سطح دانشگاه بخشی از این شناخت است. مهمتر از آن فشار بر تربیت تکنسینهای خارج از موسسات اعطای مدرک است.
در چند سال گذشته به طور فزاینده ای ، کالج های محلی و مقامات محلی مشارکت با مشاغل را متناسب با برنامه های آموزشی و نیازهای جدید فن آوری و روش های جدید تجارت آغاز کرده اند. بسیاری از این مشارکتها شامل فعالیتهای مشاغل آمریکایی با مقرهای اصلی در آلمان و سوئیس است ، جایی که یک برنامه کاملاً پیشرفته برای کارآموزی و آموزش تکنسینهای ماهر از این نوع کشورها وجود دارد.
اگر ویروس کرونا کمک کند تا پاسخ موثرتری در برابر فشارهایی که قبل از همه گیری ایجاد شده بود، شروع شود، با وجود تمام بیماریهایی که به همراه داشته است، این کار خدماتی را برای اقتصاد ایالات متحده انجام می دهد. تلاش های موثرتر در آموزش و آموزش مجدد نمی تواند همه سختی ها را پاک کند، اما می تواند دامنه و مدت زمان آن را به حداقل برساند.
نظر شما