۳۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۰
«بایدن» صدای ایرانی‌ها را در آورده است| عدم رفع تحریمها به رغم وعده‌ها
فارن پالیسی:

«بایدن» صدای ایرانی‌ها را در آورده است| عدم رفع تحریمها به رغم وعده‌ها

نماینده دولت آمریکا در امور ایران، به دلایلی درست و نادرست، به سوژه جنجالی تبدیل شده است.

به گزارش بازار، «جیمز تروب»، کارشناس روابط بین الملل در مطلبی که در پایگاه فارن پالیسی منتشر کرده به بررسی رویکرد و جایگاه «رابرت مالی»، نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران پرداخته است.

نویسنده در این مطلب معتقد است: هیچ کدام از انتصابات اخیر دولت بایدن به اندازه انتصاب رابرت مالی به عنوان نماینده ویژه ایران این چنین سرو صدا به پا نکرده است. «مت دوس» (Matt Duss)، مشاور سیاست خارجه برنی سندرز، این انتخاب را هشداری دانست که بایدن در برابر تندروها عقب نشینی نمی کند. نیویورک تایمز نیز نوشت که سیاست خارجه بایدن سرد و تعاملی خواهد بود.

بی تردید انتخاب مالی که شخصا دیپلماسی را بر گزینه نظامی ترجیح می دهد آن هم برای پرونده ای که انتخاب یکی از این دو گزینه بسیار محل بحث است، تصادفی نیست.

گروه بین المللی بحران همواره توصیه هایی برای در پیش گرفتن دیپلماسی و دوری از گزینه نظامی دارد. چنین دیدگاهی بسیار اخلاقی و متفاوت از دیدگاه آن دسته افرادی است که اصرار دارند ایالات متحده نباید به اسم ارزش هایش از رویارویی پرهیز کند.

جو بایدن دیدگاهی عمیقا اخلاقی و جنگ سردی پیرامون نقش آمریکا در جهان دارد که کاملا با دیدگاه گروه بحران متفاوت است. او بین مردم سالاری و خودکامگی مرز می گذارد. با این وجود همچنان نسبت به استفاده از زور تردید دارد و متعهد به سیاست گفتگوست.

ایران یک مسئله سخت- نرم است. به رغم پای بندی ایران، دونالد ترامپ از توافق هسته ای خارج شد. در مقاله ای که همان سال-۲۰۱۸- در فارین پالیسی منتشر شد، مالی به عنوان یکی از اعضای شورای امنیت ملی دولت اوباما که در گفتگوهای منجر به توافق شرکت داشت، پیش بینی کرد: با اعمال تحریم های فراگیر که تنها در صورتی برداشته خواهند شد که ایران آنچه را انجام دهد که ایالات متحده می خواهد، دولت احتمالا این موضوع را تضمین می کند که ایران آنچه را که ایالات متحده می خواهد، انجام نخواهد داد. این پیش بینی درست بود. ایران نه تنها حزب الله و حوثی ها را کنار نگذاشت بلکه حالا غنی سازی را از سر گرفته و حضور بازرسان نیز محل تردید است.

دیپلماسی دوران اوباما هیچ کاری برای جلوگیری از پشتیبانی ایران از نیروهای نیابتی یا کاهش تنش با عربستان نکرد. اوباما همچنین با تردید از جنگ سعودی در یمن حمایت کرد. مالی پس از انتصاب به عنوان فرستاده ویژه ایران از دولت بایدن خواست تا پشتیبانی آمریکا از جنگ در یمن متوقف و از گفتگوها پیرامون بازگشت به توافق هسته ای ایران به عنوان اهرم فشاری برای مجبور کردن حوثی ها به نشان دادن انعطاف در گفتگوهای صلح استفاده شود.

خود بایدن صدای ایرانی‌ها را درآورده است. او گفته که قبل از آن که ایران به پایبندی کامل برنگردد تحریم ها را برنخواهد داشت و قبل از هر اقدامی با اسرائیل و کشورهای منطقه مشورت خواهد کرد.

با این حال، دو درک بسیار متفاوت-سخت و نرم- در این باره هست که چگونه، براساس توافق هسته ای ۲۰۱۵، توافق تازه ای بسازیم. یک دیدگاه معتقد است که ایران تنها به تهدید بیشتر پاسخ می دهد: باید درباره زمانبندی توافق هسته ای و برد موشک ها، مطالبات بیشتری مطرح کنیم بی آنکه چیزی بیش از رفع تدریجی تحریم ها را وعده دهیم.

رویکرد دوم، همان چیزی است که ماللی پیشنهاد می دهد: گفتگوهای هسته ای را به مجموعه گسترده تری از مباحث با مشارکت کشورهای عربی خلیج فارس با هدف کاهش تنش های منطقه ای گره بزنیم.

برای فهم اینکه سناریوی دوم چطور به نظر می رسد باید به دیدگاه های «سولیوان» و «دنیل بنایم» توجه کنیم. هر دو آنها طرفدار گزینه های کم تر نظامی و استفاده از اهرم ها و دیپلماسی برای فشار در تنش ها و مهار بازیگران کلیدی منطقه ای است. آنها مشوق گفتگوهای دوراندیشانه سعودی و اماراتی با ایران هستند. سعودی ها را تحت فشار می گذارند تا از جنگ یمن خارج شود و سرعت و میزان تخفیف تحریم ها را به همکاری ایران وصل می کنند. به این ترتیب می بینیم که فاصله زیادی بین تفکرات مشاور امنیت ملی بایدن و فرستاده ویژه او در امور ایران وجود ندارد.

اسرائیل، عربستان و امارات همگی ایران را دشمن وجودی خود می دانند و هرکدام از آنها لابی قدرتمندی در واشنگتن دارند. انتظار اینکه آنها در مسیر مورد نظر سولیوان و بنایم کارشکنی کنند طبیعی است. با این حال، تجربه گذشته به ما می گوید که شیوه های سختگیرانه در چهار سال گذشته  هیچ حاصلی نداشته و ایالات متحده تنها در صورت موفقیت می تواند نیروهایش را از خاورمیانه بیرون بکشد. کاری که نه اوباما و نه ترامپ موفق به انجام آن نشدند. آمریکایی ها نیز طرفدار حرف سخت و عمل نرم هستند.

جنجالی که انتصاب مالی ایجاد کرده بیش از آنکه به موضوع دیپلماسی خلیج فارس مربوط باشد به مسئله قدیمی تر درگیری چپ و راستی پیرامون اسرائیل مربوط است. مالی در تیم بیل کلینتون در گفتگوهای سال ۲۰۰۰ کمپ دیوید حضور داشت. در شماری از مقالات، او شکست در گفتگوها را به طرف آمریکایی و اسرائیلی و همچنین فلسطینیان نسبت داد. به نظر می رسید که او موضع نرمی نسبت به یاسر عرفات و حماس داشت.

با این حال، درگیری فلسطین و اسرائیل مربوط به گذشته است. مالی حالا در دولت بایدن یک شخص نادیده گرفتنی در موضوع ایران نیست. تریتا پارسی مسئول یکی دیگر از اندیشکده ها، انتخاب مالی را نقطه روشنی می بیند. قطعا بایدن در هیچ کدام از دو اردوگاه فرود کامل نخواهد داشت اما بتدریج متوجه می شویم که بایدن قرار است چه کسی را ناامید کند.

کد خبر: ۷۴٬۶۷۵

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha