۲۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۱
نقش دولتها و شرکتهای ملی نفت در پالایش خاورمیانه؛ بخش خصوصی سرمایه گذاری نمی کند
در گفتکو با مدیر خاورمیانه شرکت بین المللی FGE مطرح شد؛

نقش دولتها و شرکتهای ملی نفت در پالایش خاورمیانه؛ بخش خصوصی سرمایه گذاری نمی کند

«دکتر ایمان ناصری» ضمن اشاره به موفقیت ایران در دور زدن تحریم ها، معتقد است که صادرات فرآورده های نفتی به جای صادرات نفت خام و میعانات گازی موجب می شود که دولت با فرض این که سالیان سال و چه بسا دهه ها بحث تحریم ها به طول خواهد انجامید، قصد افزایش ظرفیت پالایشگاهی را داشته باشد تا خود را از تله صادرات نفت خام دور کند.

تهمینه غمخوار؛ بازار: سقوط تقاضای جهانی نفت در سال ۲۰۲۰ در پی شیوع ویروس کرونا، بسیاری از پالایشگاه‌های نفتی جهان را به تعطیلی کشاند، این خبری بود که بسیاری از خبرگزاری ها و سایتهای خبری در سراسر دنیا ماهها پیش اعلام کردند و کاهش شدید تقاضا برای فرآورده های نفتی را موجب سقوط تولید پالایشگاه‌ها در بسیاری از نقاط جهان در نظر گرفتند.

برخی از تحلیلگران و کارشناسان حوزه انرژی در چند ماه گذشته اعلام کردند که فروپاشی میزان تقاضا، شوک بی‌سابقه‌ای به سامانه پالایشگاهی جهان وارد کرده و به علت شیوع گسترده ویروس کرونا و اعمال قوانین قرنطینه ای و محدودیت‌های رفت و آمد و سفرها، کمبود نیروی انسانی موجب شده تا برخی از پالایشگاهها نتوانند به اجرای عملیات تعمیرات دوره‌ای خود بپردازند و بنابراین مجبورند که مراکز پالایشی خود را تعطیل نمایند.

در حالی که ۲۰۲۱-۲۰۲۲ را سالهای سختی برای صنعت پالایش دنیا پیش بینی می کنیم، اما می شود متصور شد که با روند بسته شدن پالایشگاهها به دلیل پاندمی کرونا و در دراز مدت به دلایل مختلف اقتصادی، طبیعی، جنگ و مقررات کشورها، جایی برای سرمایه گذاریها و پالایشگاههای جدید که تقاضای فرآورده را پاسخگو باشند، وجود داشته باشد، این گزیده ای از اظهارات دکتر «ایمان ناصری» است.

وی با اشاره به در نظر گرفتن چهار سناریو پیش روی این صنعت مهم در دنیا، در خصوص پالایش خاورمیانه معتقد است که حدود دو میلیون بشکه در روز به ظرفیت پالایشگاهی این منطقه تا پیش از ۲۰۲۵ اضافه خواهد شد که این عدد مشابه میزان ظرفیت جدیدی است که در آسیا در حال ساخت می باشد.

 متن گفتگوی خبرنگار بازار با دکتر «ایمان ناصری»، مدیر بخش خاورمیانه شرکت بین المللی FGE، شرکت برجسته مشاور بازارهای جهانی نفت و گاز مستقر در لندن را در ادامه می خوانید:

وی مدیر بخش خاورمیانه شرکت بین المللی FGE (یک شرکت مشاور برجسته بین المللی) در لندن مستقر است. وی دکترای خود را در رشته اقتصاد در ایالات متحده با گرایش اقتصاد انرژی در سال ۲۰۱۳ دریافت کرد. او دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی سیستم های انرژی و لیسانس مهندسی برق، از دانشگاه های شریف و شهید بهشتی ایران است. همچنین، پیش از این در انستیتوی مطالعات بین المللی انرژی ایران (IIES)، بازوی تحقیقاتی وزارت نفت به فعالیت پرداخته است. این مدیر مستقر در لندن هم اکنون مسئول تحقیقات نفت و گاز خاورمیانه است. او همچنین همکاری نزدیکی با تیم پالایش مجموعه FGE که هرساله گزارش سالانه چشم انداز جهانی صنعت پالایش را تهیه می کنند، دارد. از ژانویه ۲۰۱۸، ایمان ناصری به عنوان مدیر بخش خاورمیانه، مسئولیت تحلیل بازارهای نفت و گاز خاورمیانه و همچنین پوشش فعالیت های شرکت در خاورمیانه را به عهده دارد.

* از دیدگاه شما چشم انداز پالایشی سراسر دنیا در دراز مدت چگونه خواهد بود؟  
در دراز مدت تحلیل ما در رابطه با این نگرانی این است که وضعیت دشوار برای صنعت پالایش تا سال ۲۰۲۳ طول خواهد کشید یعنی زمانی که میزان ورودی پالایشگاهها به سطحی که در ۲۰۱۹ فرآورش می شده است، یعنی حدود ۸۲ میلیون در روز (که شامل دو میلیون بشکه میعانات گازی و بقیه نفت خام است)، بازگردد. بعد از آن، با افزایش تقاضا به تدریج میزان ورودی پالایشگاهها و به تبع آن نرخ سود آوری نیز افزایش خواهد یافت. 

آنچه که ما هم اکنون از ظرفیت پالایشی در حال ساخت در سراسر دنیا مشاهده می کنیم، حدود چهار میلیون بشکه در روز است که قرار است که تا دو سال آینده به بهره برداری برسد و پس از آن مقدار اندکی یعنی چیزی کمتر از یک میلیون بشکه مورد انتظار است تا به ظرفیت پالایشی دنیا اضافه گردد.

زمانی که این افزایش ظرفیت پالایشی در کنار رشد ضعیف تقاضا در سالهای پیش رو (و پس از آن کندتر شدن روند رشد تا اوایل دهه ۲۰۳۰ که این روند متوقف و معکوس میشود) قرار می گیرد، ما را به این نتیجه می رساند که صنعت پالایش احتمالا دیگر نیازی به سرمایه گذاری جدید نداشته باشد. 

* جنابعالی چه احتمالات یا سناریوهایی را پیش روی این صنعت مهم پیش بینی می کنید؟
در دراز مدت چهار سناریو برای این صنعت می توان متصور شد:

بدبینانه ترین سناریو این است که ظرفیت پالایش امروز دنیا به علاوه چهار تا پنج میلیون بشکه در روز که امروز در حالت ساخت است و به بهره برداری خواهد رسید، بیش از حد نیاز برای تقاضای نفت (با در نظر گرفتن آن چه که قرار است تا در طی یک دهه آینده رشد کند) خواهد بود که در این صورت دیگر نیازی به هیچ ظرفیت جدیدی نیست. این سناریو با چنین فرضی مطرح می شود که ظرفیت های پالایشی که در حال کار کردن هستند، بسته نشوند. اما همانطور که ملاحظه کردید بیماری کوید یا عوامل دیگر ممکن است منجر به بسته شدن ظرفیت های پالایشی  یا پایان عمر پالایشگاههایی که خیلی قدیمی هستند، شوند. 

زمانی که به میزان ظرفیت پالایش یکی دو دهه اخیر نگاه می کنیم، می توان دید که به طور میانگین ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار  بشکه در روز از ظرفیت پالایشگاهی در هر سال به دلایل مختلف کاسته شده است. بنابراین سناریوی دوم این است که ظرفیت فعلی به همراه پروژه های جدید را از امسال به میزان ۵۰۰ هزار بشکه در هر سال کم کنیم با فرض و در نظر گرفتن عواملی مانند جنگ، آتش سوزی، شرایط اقتصادی یک کشور یا شرکت یا حتی مقررات کشورهای مختلف مانند ژاپن.

در این شرایط می توان متصور شد که ظرفیت پالایشگاهی از نقطه نظر میزان بهره داری  بسیار سریعتر به نقطه ای که قبلا بوده خواهد رسید و میزان سودآوری رشد سریعتری خواهد داشت و می توان از سال ۲۰۲۶ یا ۲۰۲۷ متصور شد که دنیا نیازمند ظرفیت های جدید پالایشگاهی خواهد بود که پاسخگوی نیاز به فرآورده های نفتی باشد.

اما سناریوی سوم، به عنوان سناریوی پایه مجموعه FGE، این است که علاوه بر میانگین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز که مستقل از شرایط خاص امروز اتفاق می افتد، ما یک سری پالایشگاهها را به دلیل کوید_۱۹ از دست خواهیم داد که اگر آن ها را به آنچه که جلوتر در خصوص روند نرمال بسته شدن ظرفیت پالایشگاهی گفتم اضافه کنیم، این مسئله منجر به بهبود مضاعف وضعیت می شود و احتمال دارد تا سال ۲۰۲۵ میزان بهره وری به سطح سال  ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بازگردد و دنیا ظرفیت جدید را از سال ۲۰۲۴ بتواند بپذیرد. این موضوع در حالی مطرح است که ظرفیت قابل توجهی بالغ بر چهار میلیون بشکه در روز ممکن است که تا قبل از سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ بسته شوند.

حالت بسیار خوشبینانه هم این گونه است که بیش از تصور ما این بسته شدن ها اتفاق بیفتد که در این صورت تمام شرایط ذکر شده در بالا تسریع شده و بهبود وضعیت پالایشگاهی را در سال آینده و یا اوایل سال ۲۰۲۳ موجب شود.

بنابراین در تمامی این سناریوها، حداقل سال جاری و سال آینده را سالهای سختی را برای صنعت پالایش دنیا پیش بینی می کنیم اما میشود متصور شد که با روند بسته شدن پالایشگاهها به دلیل پاندمی کرونا و در دراز مدت به دلایل مختلف اقتصادی، طبیعی ، جنگ و مقررات کشورها، جایی برای سرمایه گذاریهای جدید و پالایشگاههای جدید باشد که بتوانند پاسخگوی تقاضای فرآورده باشند. 

* از نظر شما به عنوان مسئول تحقیقات نفت و گاز خاورمیانه، جایگاه خاورمیانه و ایران در این بازار جهانی و این صنعت به چه شکل است؟
ظرفیت کل پالایشی در منطقه خاورمیانه حدود ۷.۵ میلیون بشکه در روز شامل ظرفیت فرآورش نفت خام  به همراه ۱.۵ میلیون بشکه در روز ظرفیت فراورش میعانات گازی است. امروز پیش بینی ما این است که حدود دو میلیون بشکه در روز به ظرفیت پالایشگاهی خاورمیانه در طی چند سال آینده و تا پیش از آغاز سال ۲۰۲۵ اضافه خواهد شد که این عدد مشابه میزان ظرفیت جدیدی است که در آسیا در حال ساخت می باشد. 

بنابراین، چهار میلیون بشکه در روز ظرفیت پالایشگاهی از کل ۴.۵ میلیون بشکه در روز ظرفیت پالایشگاهی که قرار است که در کل دنیا در طی سالهای آتی به بهره برداری برسد در آسیا و خاورمیانه به طور مساوی تقسیم شده است.

در خاورمیانه پروژه های جدی که در حال توسعه و ساخت هستند، ۱۰۰ هزار بشکه در روز در کشور بحرین، ۱۶۰ هزار بشکه در روز در ایران، ۲۸۰ هزار بشکه در عراق، ۶۰۰ هزار بشکه در کویت، ۲۶۰ هزار بشکه در روز در عمان، ۴۲۰ هزار بشکه در عربستان و ۷۰ هزار بشکه در روز در امارات در حال ساخت است. البته اینها نظر ما است، به این معنا که برخی در این کشورها شاید عددهای بالاتری نشان دهند به این دلیل که هر «طرح پالایشگاهی» موجود را به لیست خود اضافه می کنند.

این پروژه هایی که من ذکر کردم با قطعیت بالا همراه هستند. پروژه های متعددی در اغلب این کشورها وجود دارد که پیشنهاد شده و یا در مرحله توسعه اولیه به عنوان «طرح پالایشگاهی» می توان به آنها نگاه  کرد. از آن جمله و به عنوان مثال در ایران می توان به پالایشگاه آناهیتا یا طرحهای متعددی که برای میعانات گازی در سیراف  (هشت پروژه ۶۰ هزار بشکه ای) تعریف شده اشاره کرد که هنوز وارد مرحله جدی توسعه ای نشده اند و در محاسبات ما وارد نشده اند.

پالایشگاه آناهیتا و یا طرحهای متعدد برای میعانات گازی در سیراف با هشت پروژه ۶۰ هزار بشکه ای، در مرحله توسعه اولیه است

اگر هر کدام از این طرحها  که در کشورهایی خصوصا ایران، عراق، عربستان، امارات و کویت تعریف شده و علاقه مند به توسعه هستند را به این لیست اضافه کنید، ظرفیت خاورمیانه از این دو میلیون بشکه در روز نیز بالاتر خواهد رفت.

امروز، خاورمیانه حدود چهار میلیون بشکه در روز نسبت به نیاز و مصرف داخلی خود از مازاد فرآورده برخوردار است که معادل میزان خالص صادرات فراورده منطقه (بعد از کم کردن واردات) است که با افزایش ظرفیت های پالایشی فوق و با در نظر گرفتن رشد طبیعی تقاضا در این حوزه جغرافیایی، این مازاد به حدود ۵ تا ۶ میلیون بشکه در روز صادرات در طی چند سال آینده خواهد رسید. در حقیقت، بین یک تا دو میلیون بشکه در روز به خالص صادراتی فرآورده از خاورمیانه به دنیا (عمدتا آسیا و آفریقا و مقدار کمتری به اروپا)‌ اضافه خواهد شد.

نکته مهم این است که عمده پروژه هایی که چه در منطقه خاورمیانه و چه در آسیا از سوی صاحبانشان در حال توسعه هستند، متعلق به دولتها یا شرکتهای ملی نفت هستند. ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ شرکت یا سرمایه گذاری از بخش خصوصی در میان آنها نیست و یا هیچ بانکی نیز تمایل به تامین سرمایه در بخش پالایش ندارد. در واقع هیچ کسی علاقه مند نیست که پول و سرمایه خود را در صنعتی قرار دهد که رو به افول است و سالهای رشد و اوجش رو به پایان می باشد.

عمده پروژه هایی که چه در منطقه خاورمیانه و چه در آسیا از سوی صاحبانشان در حال توسعه هستند، متعلق به دولتها یا شرکتهای ملی نفت هستند، یعنی هیچ شرکت یا سرمایه گذاری از بخش خصوصی در میان آنها نیست و یا هیچ بانکی نیز تمایل به تامین سرمایه در بخش پالایش ندارد  

هر سرمایه گذاری دراز مدت مانند یک پالایشگاه که چندین میلیارد دلار (بعضا در مورد طرح های پیشرو در دنیا که بخشی از پتروشیمی را در خودشان بردارند حتی ۲۰ میلیارد دلار یا بیشتر از آن) هزینه بر هستند نیازمند یک طول مدت بازگشت سرمایه ۲۰ تا ۳۰ ساله هستند که توجیه کردن چنین طرح هایی از نقطه نظر اقتصادی کار بسیار سختی با توجه به وضعیت روند رشد تقاضا است . جایی که این طرح ها توجیه می شوند زمانی است که شرکت ها، دولتها و شرکت های ملی نفت عواملی غیر از اقتصاد پروژه را در آنها دخیل می کنند، به خصوص این کشورها که صاحب نفت خام هستند، از این طرح ها به عنوان یک مرکز فروش و مصرف نفت خامشان استفاده می کنند.

در خصوص ایران، داستان موفقیت آمیز کشور در رابطه با دور زدن تحریم ها از طریق صادرات فرآورده به جای صادرات نفت خام و میعانات که با مشکلاتی روبرو بود، مطرح می شود. این موضوع موجب می شود که دولت قصد افزایش ظرفیت پالایشگاهی را داشته باشد تا از تله صادرات نفت خام خود را دور کند و این موضوع البته زمانی می تواند این مسئله را توجیه کند که فرض شود سالیان سال و چه بسا دهه ها بحث تحریم ها به طول خواهد انجامید والا اگر فرض کنیم که این موضوع تحریم ها طی ماهها یا یکی دو سال آینده حل خواهد شد، خوب یک سرمایه گذاری چند ده میلیارد دلاری (که تازه اگر با استانداردهای دنیا حرکت کنیم، سه تا پنج سال طول خواهد کشید تا به مرحله بهره برداری برسد)، نمی تواند با موضوع کمک به دور زدن تحریم ها توجیه شود. 

رشد تقاضا بین پنج تا ۱۵ سال آینده بسته به تخمین های مختلف و بین ۱۰ تا ۱۲ سال آینده، با نگاه مجموعه FGE، متوقف خواهد شد و این مسئله کار را برای توجیه اقتصادی یک طرح پالایشی سخت تر خواهد کرد

رشد تقاضا بین پنج تا ۱۵ سال آینده بسته به تخمین های مختلف و بین ۱۰ تا ۱۲ سال آینده، با نگاه مجموعه FGE، متوقف خواهد شد و این مسئله کار را برای توجیه اقتصادی یک طرح پالایشی سخت تر خواهد کرد. 

در پایان ذکر این نکته لازم است که هیچ وقت نمی شود یک پاسخ کلی برای بررسی سودآوری یا توجیه اقتصادی تمام پروژه ها در تمام دنیا مطرح کرد. این موضوع باید برای هر کشوری و هر پروژه ای در آن کشور با توجه به مقتضیات آن پروژه از جمله مشخصات طراحی و موقعیت جغرافیایی و دسترسی به نفت خام و موارد متعدد دیگری بررسی شود تا مشخص شود که آیا آن پروژه بخصوص می تواند بخشی از نیاز دنیا را به ظرفیت پالایشی جدید پس از آن که بخش قابل توجهی از ظرفیت فعلی بسته شود (یا آنچه در آینده بسته خواهد شد) را تامین کند یا خیر.

کد خبر: ۷۳٬۲۶۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha